پیام فارس - اطلاعات / «راه حل دو کشوری؛ خیال پردازانه یا امر ممکن؟» عنوان یادداشت روز در روزنامه اطلاعات به قلم جمیله کدیور است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
22ماه پس از شروع جنگ غزه و کشتار بیش از 60هزار فلسطینی و تخریب و ویرانی قریب به اتفاق زیرساخت ها و اماکن غزه، در حالی که اسرائیل به دلیل جنگ نسل کشی و گرسنگی در نوار غزه با انزوای سیاسی فزاینده ای در بین افکار عمومی جهان و محکومیت ها، تحریم ها، اخراج فزاینده شهروندانش خصوصا در کشورهای اروپایی و احساسات خصمانه بی سابقه نسبت به اسرائیلی ها در سراسر جهان روبرو ست، در اقدامی دیرهنگام موج جدید و دومینوواری از تحرکات دیپلماتیک برای به رسمیت شناختن کشور فلسطین آغاز شده است.
بعد از اینکه رئیسجمهوری فرانسه، امانوئل مکرون، در دوم مرداد اعلام کرد که در ماه سپتامبر کشورش رسماً فلسطین را بهعنوان یک کشور به رسمیت خواهد شناخت و در پی کنفرانس سهروزه «راه حل دو کشوری» سازمان ملل ( 6-8مرداد ) با میزبانی مشترک فرانسه و عربستان، با هدف مشخصسازی گامهای عملی، غیرقابل بازگشت و دارای جدول زمانی برای اجرای راهحل دوکشوری و تأسیس هرچه سریعتر کشور مستقل فلسطین، وزرای خارجه 15 کشور استرالیا، کانادا، آندورا، فنلاند، فرانسه، ایسلند، ایرلند، لوکزامبورگ، مالت، نیوزیلند، نروژ، پرتغال، سانمارینو، اسلوونی و اسپانیا - مشتمل بر 9کشوری که تاکنون فلسطین را به رسمیت نشناخته بودند - با صدور بیانیهای مشترک اعلام کردند: «ما یا پیشتر کشور فلسطین را به رسمیت شناختهایم، یا تمایل خود را برای این اقدام ابراز کردهایم یا با رویکردی مثبت در حال بررسی آن هستیم.» این کشورها ضمن اینکه از دیگر کشورهای جهان خواستند برای به رسمیت شناختن کشور فلسطین اقدام کنند، شناسایی فلسطین بهعنوان یک کشور مستقل را «گامی ضروری در مسیر تحقق راهحل دو کشوری» بیان کردند. رسانههای اسرائیلی این اتفاق را «سیلی دیپلماتیک» جدیدی به دولت بنیامین نتانیاهو خواندند .
شرکتکنندگان در این کنفرانس تشکیل فوری کمیته انتقالی در غزه زیر نظر تشکیلات خودگردان فلسطین را ضروری دانستند و اعلام کردند :«ما متعهد به برداشتن گامهای زمانبندیشده برای اجرای راهحل دو کشوری شدهایم» و خاطرنشان کردند که «محدوده زمانی برای دستیابی به یک کشور فلسطینی 15ماه است.» در بیانیه پایانی حاضران در این کنفرانس آمده است: «راهحل دو کشوری تنها مسیر تحقق آرمانهای فلسطینیها و اسرائیلیهاست» و بر «ضرورت تأسیس کشوری مستقل برای فلسطینیها که در صلح در کنار اسرائیل زندگی کند» تأکید شده است. بر اساس پیشنویس بیانیه پایانی کنفرانس بر لزوم «تأمین امنیت برای فلسطینیها و اسرائیلیها در روز بعد» تاکید شده و آمده است که «در غیاب راهحل دو کشوری، این نزاع عمیقتر خواهد شد.» شرکتکنندگان در این کنفرانس همچنین تاکید کردند که حماس باید «گروگانها را آزاد کند و به حکمرانی خود در غزه پایان دهد .»
روز سهشنبه7مرداد هم کییر استارمر، نخستوزیر بریتانیا که از سوی بخش گسترده ای از حزب کارگر تحت فشار بود، تهدید کرد اگر اسرائیل به شروطی نظیر توقف جنگ در غزه، توقف شهرکسازی در کرانه باختری و بازگشت به مذاکرات واقعی صلح تن ندهد، دولتش در سپتامبر فلسطین را به رسمیت خواهد شناخت. در همین حال، گفته شد بریتانیا با همکاری فرانسه و آلمان روی طرحی مشترک برای صلح کار میکند. آلمان هم در چرخشی آشکار نسبت به ماههای گذشته که تا پیش از این مخالف هرگونه بهرسمیتشناختن فوری فلسطین بود، در آستانه سفر وزیر خارجه اش به اسرائیل از به رسمیت شناختن کشور فلسطین و آغاز فوری این روند سخن گفت و تأکید کرد که راهحل دوکشوری از طریق مذاکره تنها راه رسیدن به صلح، امنیت و کرامت برای هر دو طرف است. به این ترتیب، با توجه به اتفاقات پیش گفته، در حالیکه چندین دور مذاکرات آتش بس بی نتیجه مانده و جنگ غزه به بنبست نظامی رسیده و بحران انسانی و افزایش قربانیان گرسنگی تحمیلی، تصویر رژیم صهیونیستی را بهشدت مخدوش و اسرائیل را به رژیمی منفور و منزوی در جهان تبدیل کرده است، به نظر میآید کشورهای دیگری هم به این حرکت بپیوندند و نشست مجمع عمومی سازمان ملل در ماه سپتامبر نقطه عطف مهمی در شناسایی رسمی کشور فلسطین از سوی جامعه بینالمللی و انزوای رژیم صهیونیستی شود و رژیم را در آستانه یکی از شدیدترین بحرانهای دیپلماتیک خود از زمان اشغال فلسطین در سال 1948قرار دهد.
بازار ![]()
طبیعی است که هرگونه تلاشی که در سطح بینالمللی برای حمایت از مردم فلسطین و حقوق مشروع آنها انجام شود، مهم، قابل تقدیر و خوشایند است. با این همه، به رغم اهمیت اظهارات مقامات و بیانیه های صادره طی روزهای گذشته از سوی کشورهای مختلف خصوصا پس از مدتها انکار، اغماض و چشم پوشی نسبت به جنایت های اسرائیل، این حقیقت اساسی را نباید نادیده گرفت که بدون اراده جدی، به رسمیت شناختن کشور فلسطین به تنهایی هرگز فلسطینیها را به پایان دادن به اشغال اسرائیل و تشکیل یک کشور مستقل واقعی نزدیکتر نمی کند. با وجود اینکه فلسطین پیش از این توسط 147کشور از 193کشور عضو سازمان ملل به رسمیت شناخته شده، این شناسایی تاکنون از جنایت های رژیم در سرزمین های اشغالی نکاسته و هیچ تغییری در وضع فلسطین و تحقق حقوق مشروع فلسطینیان ایجاد نکرده و اسرائیل با استمرار سیاست های استعماری و تبعیض آمیز و با مصونیتی آهنین، اشغالگری خود را توسعه داده، با گسترش شهرک نشین های صهیونیستی در مناطق اشغالی 1967موقعیت خود را در سرزمین های فلسطینی تثیبت کرده و بی توجه به محکومیت ها توسط نهادهای بین المللی، قوانینی برای تحکیم سلطه و اشغال خویش بر این مناطق وضع کرده است. این در حالی است که فلسطین هنوز نه از یک کشور مستقل برخوردار است و نه عضویت کامل سازمان ملل رادارد و نه فلسطینیان ساکن اسرائیل برخوردار از حقوقی برابر با شهروندان یهودی اسرائیل هستند. این وضع نتیجه دههها اعلامیههای توخالی و تکراری بدون پشتوانه عملی بوده که به اسرائیل اجازه داده است تا تبعیض و اشغالگری خود را تثبیت و توسعه بخشد.
به رسمیت شناختن فلسطین باید وسیله ای در جهت تحقق و ایجاد دولت مستقل فلسطین مشابه همه دولتهای جهان باشد. در شرایطی که اسرائیل با اشغال گام به گام مناطق فلسطینی و ساخت شهرک ها و اسکان شهرک نشین ها در مناطق اشغالی در صدد غیرممکن ساختن تشکیل کشور فلسطینی و نابودی هرگونه چشماندازی برای حاکمیت مستقل فلسطین در سرزمین خود و تحمیل امر واقع اشغال سرزمینی است، برخی کشورها صرف شناسایی فلسطین را به منزله هدف نهایی گرفته، در همان نقطه متوقف مانده اند. به این ترتیب، این سئوال جدی مطرح می شود که این به رسمیت شناختن ها به جز یک نمایش سیاسی برای پاسخ به افکار عمومی، اگر اراده ای جدی پشت آن نباشد و با اقدامات مشخصی برای اجبار اسرائیل به احترام به حاکمیت فلسطین پشتیبانی نشود، واقعاً نتیجهای خواهد داشت؟ و این بیانیه ها غیر از عملی نمادین و راهی کمهزینه برای رهایی از عذاب وجدان که جایگزین اقدام عملی برای از بین بردن اشغال و اشغالگری شده، کارکرد دیگری دارد؟
واقعیت آن است که هدف باید چیزی بیش از صدور بیانیه به رسمیت شناختن باشد. کشور فلسطین در خلاء سیاسی و سرزمینی ایجاد نخواهد شد. این امر مستلزم فشار هماهنگ جهانی است تا اسرائیل را مجبور به خروج از سرزمین های اشغالی و پذیرش حاکمیت فلسطین در سرزمین خود در یک بازه زمانی مشخص و قابل اجرا کنند. برای این مهم، نه فقط فشار بر اسرائیل، بلکه بر آمریکا هم ضرورت دارد. بدون این اراده قاطع بینالمللی، به رسمیت شناختن، به یک حرکت نمادین و بی اثر تبدیل میشود. اگر چنین نشود، همانگونه که دیدیم، وزارت امور خارجه آمریکا روز پنجشنبه 10مرداد در دهن کجی آشکار به کشورهایی که قرار است فلسطین را به رسمیت بشناسند، از اعمال تحریمهایی علیه مقامات تشکیلات خودگردان فلسطین و اعضای سازمان آزادیبخش فلسطین خبر داد و ادعا کرد که آنها با تلاش برای بینالمللی کردن درگیری با اسرائیل، تعهدات صلح را نقض کردهاند. به موازات این اقدام، مارکو روبیو، وزیر امور خارجه آمریکا هم در همان روز گفت: «این موضوع برای برخی آزاردهنده است، اما هیچ معنایی ندارد. اولاً، هیچیک از این کشورها توانایی ایجاد کشور فلسطینی را ندارند و بدون موافقت اسرائیل، کشور فلسطینی نمیتواند وجود داشته باشد. ثانیاً، آنها حتی نمیدانند این کشور قرار است کجا باشد و چه کسی آن را اداره کند. ثالثاً، بهنظر من، این تلاشها بیفایده است.» روبیو همچنین اعلام کرد که به رسمیت شناختن کشور فلسطین به منزله «پاداش دادن به حماس» است و این اقدام باعث میشود این گروه از پذیرش آتشبس در نوار غزه سر باز زند. به گفته کارولین لیویت، سخنگوی ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا نیز از تصمیم رهبران فرانسه، بریتانیا و کانادا برای به رسمیت شناختن کشور فلسطین، ابراز «نارضایتی و مخالفت» کرده است، چنین طرحی را معادل «پاداش دادن به حماس» میداند. در پی افزایش حمایت جهانی از بهرسمیتشناختن «کشور فلسطین» نتانیاهو هم احتمال الحاق بخشی از مناطق مرزی در شمال و شرق نوار غزه را مطرح کرد؛ اقدامی که در صورت شکست مذاکرات جاری با حماس، میتواند عملی شود. نتانیاهو با محکومیت این اقدام، سران فرانسه و انگلیس و کانادا را به یهودستیزی متهم و در همان شب، بیانیه شدیداللحنی در شبکههای اجتماعی منتشر کرد و با رد خواست های استارمر نوشت: «استارمر با پاداش دادن به تروریسم وحشیانه حماس، در واقع قربانیان را مجازات میکند. کشوری جهادی در مرز اسرائیل امروز، فردا تهدیدی برای بریتانیا خواهد بود... » او پیش از این گفته بود تشکیل کشور فلسطینی «سکوی پرتابی» برای حملات بیشتری مانند 7اکتبر برای نابودی اسرائیل خواهد بود. اظهارات وزیر خارجه آلمان هم با واکنش تند ایتامار بنگویر، وزیر امنیت داخلی اسرائیل مواجه شد. او در پیامی در شبکه اجتماعی «ایکس» نوشت: «آلمان پس از 80سال بار دیگر به حمایت از نازیسم بازمیگردد.»
تاکنون به دلیل سیاست های استعماری و اشغالگرایانه اسرائیل، هر تلاشی برای برقراری صلح و تشکیل کشور فلسطین شکست خورده است. سالها مذاکره برای صلح در دهه 1990و پس از آن ناکام مانده است. جهان فرصت به رسمیت شناختن یک کشور فلسطینی را در زمانی که راهحل دو دولت قابل اجرا بود، از دست داده است. اکنون، با توجه به سیاست های استعماری و افراطی اسرائیل، این گزینه به طور فزایندهای در معرض تهدید قرار دارد. رژیم صهیونیستی پشتگرم به حمایت قاطع و بدون قید و شرط آمریکا ست. تا زمانی که اراده ای عملی از سوی جهان، برای احقاق حقوق فلسطینیان نباشد، واقعیت همان است که آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل در نشست سازمان ملل با اعلام این حقیقت که« ما در نقطه شکست هستیم» گفت: «چشمانداز راه حل دو کشوری اکنون از هر زمان دیگری دورتر به نظر میرسد.»
در چنین بستری، همانگونه که نورمن فینکلشتاین تاریخ نگار و پژوهشگر یهودی منتقد اسرائیل می گوید، راه حل دو کشوری امروزه صرفاً به یک «خیالپردازی» تبدیل شده است. راهحل دو دولتی به دلیل سیاستهای شهرک سازی اسرائیل در کرانه باختری عملاً غیرممکن وتشکیل دولت واحدی که در آن یهودیان و فلسطینیان مسلمان و مسیحی از حقوق برابر برخوردار باشند، راه حل واقعگرایانه تری است؛ گزینه ای که مطلوب صهیونیست های افراطی و حامیان آن نیست.