شنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۴
مقالات

سرمقاله ایران/ هوشمندی حکمرانی

سرمقاله ایران/ هوشمندی حکمرانی
پیام فارس - ایران / «هوشمندی حکمرانی» عنوان یادداشت روز در روزنامه ایران به قلم محمد فاضلی است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید: اگر از شما بپرسند میزان هوش یا سطح ...
  بزرگنمايي:

پیام فارس - ایران / «هوشمندی حکمرانی» عنوان یادداشت روز در روزنامه ایران به قلم محمد فاضلی است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:
اگر از شما بپرسند میزان هوش یا سطح هوشمندی نظام حکمرانی را چگونه اندازه می‌گیرید، چه پاسخی خواهید داد؟ پاسخ من به این سؤال خیلی روشن است: هوشمندی هر حکمرانی را باید بر اساس پاسخ آن به «فرآیندهای کندرو» شناخت و اندازه گرفت. بخش مهمی از هوشمندی یا بی‌هوشی حکمرانی در همین یک خط پاسخ نهفته است.
«فرآیندهای کندرو» آن نوع فرآیندهایی هستند که بسیار تدریجی، با ایجاد تغییرات ناملموس در کوتاه‌مدت، اما با اثرات بزرگ در درازمدت، عمل می‌کنند. چند نمونه از فرآیندهای کندرو را مرور کنیم. 
تغییر اقلیم و گرم شدن کره زمین، فرآیندی کندرو است که در طول چند دهه، به تدریج حدود 1 تا 2 درجه سلسیوس بر میانگین دمای برخی کشورها و مناطق افزوده است. افزوده شدن 2 درجه میانگین دما در طول 30 سال به معنای اضافه شدن سالیانه 0.07 درجه سلسیوس دما است. این میزان افزایش دما اثرات آنی ندارد، اما به‌تدریج باعث تغییراتی مهیب می‌شود.
افزایش دما سبب می‌شود به‌تدریج بارش‌ها کاهش یابد و بارش‌های برف نیز به باران تبدیل شود. در ضمن، افزایش دما سبب ذوب شدن یخچال‌های طبیعی شده و ذخیره آب را کاهش می‌دهد. تغییر بارش از برف به باران، باعث تغییرات بزرگ در رژیم روان‌آب‌ها و رودخانه‌ها شده، بر ذخیره سدها اثر می‌گذارد. افزایش تدریجی دما، تبخیر از پشت سدها را بیشتر کرده، بر پوشش گیاهی هم اثر می‌گذارد. بهره‌وری محصولات کشاورزی را کم کرده و نیاز آبی آنها را هم افزایش می‌دهد. افزایش دما، در صورتی که با پاسخ مناسب در معماری ساختمان‌ها مواجه نشود، نیاز به وسایل سرمایشی را افزایش داده و نیاز به انرژی برق را بیشتر می‌کند. فهرست تغییرات ناشی از افزایش تدریجی دما را می‌توان بسیار بیشتر کرد اما برای بحث ما در همین حد کفایت می‌کند.
بازار
حکمرانی هوشمند که به ابزارهای سنجش تغییرات اندک و تدریجی مجهز است (سطح فناورانه)، به دانش و نیروی انسانی ضروری برای درک این تغییرات دسترسی دارد (سطح نیروی انسانی)، ساختار سازمانی و نظام نهادی آن برای پردازش و تحلیل چنین داده‌هایی آمادگی دارد (ظرفیت نهادی) و در سطح سیاسی میز کار تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران آن با دستورکارهای قلابی، غیرواقع‌بینانه و انحرافی پر و شلوغ نشده و مدیران و حکمرانانش وقت و تمرکز کافی برای پرداختن به خروجی‌های سطوح فناورانه، انسانی و نهادی را دارند، می‌تواند تغییرات ناشی از فرآیندهای کندرو را درک کرده و به تدریج در برابر آنها واکنش مناسب نشان دهد. 
اما وقتی این قابلیت‌ها در دسترس نباشد، تغییرات تدریجی مثل تغییر اقلیم و گرمایش زمین، بنیان‌های استواری ظرفیت زیست‌پذیری سرزمین را تضعیف می‌کند در حالی که خواجگان همه در بند نقش ایوانند.
من 12 سال پیش از مفهوم «هم‌آیندی بحران‌ها» در وصف روند حرکت ایران استفاده کردم. 
منظورم این بود که همه بحران‌هایی که در کشورهای دیگر به صورت مجزا و در مقاطع زمانی مختلف بروز کرده یا می‌کنند، در ایران امروز با هم رخ داده یا خواهند داد و به عبارتی هم‌آیند و هم‌گرا می‌شوند. 
نقطه اشتراک همه آن بحران‌هایی که به سوی ایران امروز هم‌آیند شده‌اند، کندرو بودن آنهاست. 
بحران در صندوق‌های بازنشستگی، فرونشست زمین، ناترازی انرژی، ناترازی بانکی، بحران آب، بحران در روندهای سیاست خارجی، زوال منابع مالی دولت، تضعیف سرمایه اجتماعی، نابودی آبخوان‌ها و کسری تجمعی مخازن آب زیرزمینی، تشدید آلودگی هوا و گشوده شدن رخنه‌های بزرگ، هیچ کدام فرآیندهایی یکباره نبوده‌اند. همه اینها به‌تدریج و تحت فرآیندهای کندرو رخ داده‌اند.
واقعیت این است نظام حکمرانی در این کشور برای اندازه‌گیری، پردازش، تحلیل، تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری به‌موقع و مناسب برای مواجهه با فرآیندهای کندرو سازماندهی نشده است. 
اگر نظام حکمرانی ملزومات درک چنین فرآیندهایی را خلق نکند، بنیان‌های زندگی مسالمت‌آمیز ذره ذره از بین می‌روند و بحران‌هایی شبیه بحران آب، بیشتر و بیشتر دامن‌گیر زندگی ایرانیان می‌شوند.


نظرات شما