پیام فارس - صبح نو / «وطنفروشی خط مشترک براندازان» عنوان یادداشت روز در روزنامه صبح نو به قلم محبوبه نیاورانی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
جایزه صلح نوبل مانند بسیاری از نهادهای بینالمللی، تحت تأثیر قدرتهای بزرگ جهانی قرار گرفته و به ابزاری برای مشروعیتبخشی به سیاستهای غیردموکراتیک و فشار بر کشورهای مستقل تبدیل شده است. طی پنج سال اخیر، تقریبا تمام برندگان نوبل صلح از مخالفان حکومتهای مستقل از غرب بودند و همین مسأله سیاسی بودن این جایزه جهانی را پررنگ کرده است. خیانتکارانی که حاضر شدند پیاده نظام غرب در معارضه با کشورهایشان باشند. از «شیرین عبادی» و «نرگس محمدی» گرفته تا «ماریا کورینا ماچادو» محصول گلخانهای صنعت حقوق بشر غرب هستند که وطنفروشی ویژگی مشترک آنان است. ماچادو، اپوزیسیون دولت ونزوئلا که پس از دریافت جایزه صلح نوبل شناختهتر شده، به آمریکا «نفت در ازای براندازی» را پیشنهاد داده است. او در گفتوگو با پسر دونالد ترامپ، بهطور غیرمستقیم به آمریکا پیام داد که در صورت کمک به برکناری نیکولاس مادورو، میتواند به منابع طبیعی عظیم ونزوئلا دسترسی پیدا کند.
جایزه صلح نوبل مانند بسیاری از نهادهای بینالمللی، تحت تأثیر قدرتهای بزرگ جهانی قرار گرفته و به ابزاری برای مشروعیتبخشی به سیاستهای غیردموکراتیک و فشار بر کشورهای مستقل تبدیل شده است.
طی پنج سال اخیر، تقریبا تمام برندگان نوبل صلح از مخالفان حکومتهای مستقل از غرب بودند و همین مسأله سیاسی بودن این جایزه جهانی را پررنگ کرده است. خیانتکارانی که حاضر شدند پیاده نظام غرب در معارضه با کشورهایشان باشند.
از «شیرین عبادی» و «نرگس محمدی» گرفته تا «ماریا کورینا ماچادو» محصول گلخانهای صنعت حقوق بشر غرب هستند که وطنفروشی ویژگی مشترک آنان است.
بازار ![]()
ماچادو، اپوزیسیون دولت ونزوئلا که پس از دریافت جایزه صلح نوبل شناختهتر شده، به آمریکا «نفت در ازای براندازی» را پیشنهاد داده است. او در گفتوگو با پسر دونالد ترامپ، بهطور غیرمستقیم به آمریکا پیام داد که در صورت کمک به برکناری نیکولاس مادورو، میتواند به منابع طبیعی عظیم ونزوئلا دسترسی پیدا کند. ماچادو پیشتر هم خواستار مداخله نظامی آمریکا در کشورش شده بود. او پس از اعلام نامش بهعنوان برنده نوبل، در پیامی در ایکس آن را به دونالد ترامپ تقدیم کرد! ماچادو بعد از گرفتن صلح نوبل، نقاب خود را کنار زد و در تماس تلفنی با نتانیاهو، از اقدامات رژیم اسرائیل در غزه و همچنین تلاشهای گستردهتر برای مقابله با محور ایران تمجید کرد.
دغدغههای «ضد ملی» وجه اشتراک همه این اپوزیسیونها است، مانند این پیشنهاد شیرین عبادی که با انتشار ویدئویی خطاب به فدراسیونهای ورزشی دیگر کشورها و سازمانهای بینالمللی، خواستار تحریم ورزشی ایران در کلیه رشتهها شده بود. یا سخنرانی او در پارلمان کانادا که هم خواستار تحریمهای حداکثری علیه مردم ایران شد و هم تأکید کرد که معامله با ایران فقط باید محدود به دارو و غذا باشد.
رفتارها و مواضع این اپوزیسیونها غالبا در تقابل مستقیم با منافع ملی و امنیت کشورهایشان قرار دارد. آنها درعینحال که شعار دموکراسی و آزادی سر میدهند، اما عملا به تضعیف حاکمیت ملی و تحکیم موقعیت قدرتهای سلطهگر کمک میکنند، با نهادها و دولتهای خارجی برای تحت فشار قرار دادن دولت خودی، همصدا میشوند و خواستههای آنان با ارزشها و منافع ملی مردم کشورشان در تضاد است.
به یاد داریم که نازنین بنیادی (نخستوزیر براندازان!) اپوزیسیونی که مهمترین سابقهاش ارتباط عاطفی با تام کروز بود، تحریمهای اقتصادی برای ایران را مانند داروی شیمی درمانی برای ایران ضروری میدانست هرچند که معترف بود این دارو (تحریمها) به بدنه جامعه صدمه خواهد زد، یا برخی از این بیوطنان حقیر که از حمله اسرائیل به ایران حمایت کردند.
ویژگی مشترک دیگر این اپوزیسیون، سکوت در برابر نقض حقوق بشر توسط کشورهای غربی و متحدان غرب است. مانند سکوت کشنده اپوزیسیون ایران نسبت به جنایتهای اسرائیل و یا تمجید «ماچادو» از اقدامات نتانیاهو در غزه، اما تحت عنوان حقوق بشر به فشارهای بینالمللی علیه کشورشان مشروعیت میبخشند و در چارچوب پروژه «تغییر رژیم» قدرتهای بزرگ عمل میکنند. این اپوزیسیونها که غالبا فاقد پایگاه مردمی نیز هستند، برنامه و ایدهای راهگشا به جز تخریب و آشوب برای آینده کشور ندارند و بیشترین انرژی خود را بر انتقاد از وضع موجود و عادیسازی روابط با قدرتهای خارجی متمرکز میکنند.
هر جامعه زندهای میتواند افکار و عقاید متفاوت داشته باشد و ایران هم که با هزاران مشکل ناشی از تحریمهای خارجی و ناکارآمدیهای داخلی دست و پنجه نرم میکند، وجود صداهای مختلف قطعا در بهبود شرایط کشور مؤثر است، اما اپوزیسیون مرز بین «نقد» و «خیانت» را محو کردهاند، در عمل به جای وفاداری به منافع ملی، خود را به جبهه دشمن پیوند زندهاند.
این اپوزیسیون هرچند توسط رسانههای جریان اصلی غرب بهعنوان «صدای مردم» معرفی میشوند، اما هیچ پایگاه اجتماعی در میان جامعه خود ندارند همچنانکه خرد جمعی ایرانیان در جنگ 12 روزه ثابت کرد که با وجود مشکلات داخلی، اما در برابر دشمن خارجی یکپارچه میایستند و غیرت و عزت ملی خود را حتی در شرایط سخت به پای دشمن خارجی ذبح نمیکنند. به قول افشین علا؛ اگر چه صورتم از سیلی خودی سرخ است/ چراغ سبز به بیگانگان نشان ندهم.