در مقابل حوادث قتل «زنان» باید اقدام جمعی صورت بگیرد
مقالات
بزرگنمايي:
پیام فارس - آرمان ملی /متن پیش رو در آرمان ملی منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
احسان انصاری| قتل الهه حسیننژاد و بلافاصله کشته شدن عضو تیمملی مچاندازی توسط همسرش موج نگرانی را نسبت به امنیت زنان در محیط منزل و جامعه افزایش داده است. این در حالی است که به دلیل وجود فضای مجازی توجه افکار عمومی نسبت به آزار و اذیت زنان در سطح جامعه افزایش چشمگیری داشته است.
از سوی دیگر بسیاری از خانوادهها نسبت به وضعیت فرزندان خود در سطح جامعه با نگرانیهایی جدی مواجه هستند. «آرمان ملی» برای تحلیل جامعه شناختی وضعیت امنیتی زنان با توجه به اتفاقات رخ داده با دکتر آزاد ارمکی جامعهشناس و استاد دانشگاه تهران گفتوگو کرده است. آزاد ارمکی در این زمینه معتقد است: «در نظام ارزشی جامعه ایرانی زنان همواره نقش مادر، خواهر، همسر و... را ایفا کردهاند و به همین دلیل از احترام اجتماعی برخوردار بودهاند. شاید زنان در جامعه ایرانی قدرت اقتصادی نداشتند و به عنوان جنس دوم شناخته میشدند اما نقش مادری، خواهری و همسری داشتند که جایگه اجتماعی ویژهای به آنها میداد. این نظام ارزشی دچار اختلال شده است. امروز حساسیتها نسبت به مادران، خواهران و دختران جامعه کمتر شده است. در واقع همین موضوع است که در جامعه ایران تغییر کرده است. همین عامل نیز باعث شده که برخی در جامعه تلاش میکنند زنان را مورد آزار و اذیت قرار بدهند و یا آنها را قتل برسانند. به همین دلیل نیز باید عنوان کرد که بیش از آنکه مشکل قانونگذاری یا تصمیمگیری وجود داشته باشد مشکل فروپاشی نظام ارزشی است» در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
*پس از قتل الهه حسیننژاد و همسرکشیهایی که در ماههای اخیر در رسانهها بازتاب داشته نگرانیها نسبت به امنیت زنان در جامعه افزایش پیدا کرده است. مهمترین دلایل این نگرانیها چیست و برای کنترل آن چه باید کرد؟
جامعه ایران در یک فضای نابهنجار قرار گرفته است. از یک طرف مشکلات اقتصادی در زندگی مردم وجود دارد و از سوی دیگر در فضای بینالمللی نیز با تنشهای مختلفی مواجه است. چنین جامعهای پیش از اینها نیاز به گشایشهای فرهنگی و اجتماعی داشته که محقق نشده است. متأسفانه به جای گشایشهای فرهنگی و اجتماعی شاهد نوعی رهاشدگی هستیم. در واقع نظام سیاسی علاوه بر اینکه باید گروههای متعدد اجتماعی را آزاد بگذارد تا فعالیتهایی اجتماعی و فرهنگی انجام دهند، لازم است از آنها در مقابل عملکردشان پاسخ طلب کند. این در حالی است که به دلیل اینکه نظام تصمیمگیر در حوزههای اقتصادی و سیاسی درگیر مشکلات است، نگاه دیگری به حوزه اجتماعی داشته و توجه لازم را نداشته است. به همین دلیل جامعه به حال خود رها شده است. این رها شدگی به دلیل اینکه فاقد بنیانهای اقتصادی و سیاسی بوده، به نوعی هرج و مرج فرهنگی و اخلاقی منجر شده است. البته ما تا قبل از این وضعیت با بحران اخلاقی و اجتماعی مواجه بودهایم که در چنین فضایی فرصت بروز پیدا میکند. نکته مهم اینکه در این رهاشدگی منفعت فردی موضوعیت پیدا میکند و همه افراد جامعه دنبال منافع فردی خود میافتند که مبادا از دیگران عقب بیفتند و نتوانند از موقعیتهایی که در اختیار آنها قرار میگیرد استفاده کنند. در چنین شرایطی است که جنگ افراد جامعه با همدیگر شکل میگیرد.
*چرا افراد جامعه در عین حالی که متوجه هستند چالشها در حوزه اقتصادی و سیاسی است، منافع خود را در جنگ با دیگر افراد جامعه جستوجو میکنند؟
در نتیجه شرایط، افراد جامعه به جای حرکت در مسیر منافع جمعی برای تحقق منافع فردی در مقابل هم قرار گرفتهاند. در این نبرد شکل گرفته، ابتدا نیروهای ضعیف هستند که آسیب میبینند و یا کشته میشوند. ضعیفترین نیروهای جامعه کودکان، افراد مسن، کارگران، حاشیه نشینان و زنان جامعه هستند. ما مدتهاست که با پدیده خودکشی افراد جامعه مواجه شدهایم. خودکشیها اغلب توسط کسانی انجام میشود که دارای مشکل هستند، اما کسی به مشکلات آنها توجه نمیکند. از سوی دیگر در جامعه ایران زورگیریها افزایش پیدا کرده است. اغلب این زورگیریها نیز برای برآورده شدن منافع فردی زورگیران است. در نهایت نیز این چرخه به زنان جامعه ختم شده است. دلیل این موضوع نیز این است که زنان به نیروهای اجتماعی در جامعه تبدیل شدهاند که کسی از آنها پشتیبانی نمیکند و حامی قدرتمند و موثری ندارند. در چنین شرایطی هم زنان در محیط خانه مورد آزار و اذیت میگیرند و یا حتی در شرایطی به قتل میرسند و هم در سطح جامعه در معرض خشونت قرار میگیرند. در سطح جامعه نیز برخی افراد برای زنان دام پهن کردهاند و یا قدرتی در اختیار دارند که از این قدرت علیه زنان سوءاستفاده میکنند. در فقدان یک نظام اجتماعی و فرهنگی کارآمد جنگ همه علیه همه شکل میگیرد و قتل و جنایت در آن رخ میدهد. البته بهرغم اینکه تعداد این قتلها زیاد نیست اما صدای بلندی دارد و در فضای مجازی انعکاس وسیعی پیدا میکند. اگر این وضعیت ادامه پیدا کند در آینده با انباشت این نوع منازعات اجتماعی مواجه خواهیم بود.
*در مورد جنایت علیه زنان خلأ قانونی وجود دارد یا خلأ تصمیمگیری؟
هیچ کدام از این اتفاقات رخ نداده و بلکه نظام ارزشی دچار خدشه شده است. در نظام ارزشی جامعه ایرانی زنان همواره نقش مادر، خواهر، همسر و... را ایفا کردهاند و به همین دلیل از احترام اجتماعی برخوردار بودهاند. شاید زنان در جامعه ایرانی قدرت اقتصادی نداشتند و به عنوان جنس دوم شناخته میشدند اما نقش مادری، خواهری و همسری داشتند که جایگاه اجتماعی ویژهای به آنها میداد. این نظام ارزشی دچار اختلال شده است. امروز حساسیتها نسبت به مادران، خواهران و دختران جامعه کمتر شده است. در واقع همین موضوع است که در جامعه ایران تغییر کرده است. همین عامل نیز باعث شده که برخی در جامعه تلاش میکنند زنان را مورد آزار و اذیت قرار بدهند و یا آنها را قتل برسانند. به همین دلیل نیز باید عنوان کرد که بیش از آنکه مشکل قانونگذاری یا تصمیمگیری وجود داشته باشد مشکل فروپاشی نظام ارزشی است. این در حالی است که مدیران و مردم جامعه درباره این موضوع تأمل نمیکنند که مشکل از کجاست.
در فقدان یک نظام اجتماعی و فرهنگی کارآمد جنگ همه علیه همه شکل میگیرد و قتل و جنایت هم در آن رخ میدهد. البته تعداد این قتلها زیاد نیست اما صدای بلندی دارد و در فضای مجازی انعکاس پیدا میکند
*اگر بخواهید به صورت موردی درباره قتل خانم حسیننژاد صحبت کنید معتقدید چه فعل و انفعالاتی در ذهن قاتل رخ داده که دست به چنین جنایتی زده است؟
برای بررسی این موضوع باید به گذشته بازگشت که قاتل در گذشته چگونه زندگی کرده است. با این وجود آنچه در این جنایت وجود دارد ترکیبی از مشکلات اقتصادی، میل جنسی، مقاومت و خشونت بوده است. شاید اگر مقتول مقاومت نمیکرد جان خود را از دست نمیداد و اگر خشونت وجود نمیداشت هم این اتفاق رخ نمیداد. این وضعیت درباره مشکلات اقتصادی و جنسی نیز وجود دارد. البته ممکن است کسی به دلیل مشکلات اقتصادی دست به دزدی و سرقت بزند اما کسی را به قتل نرساند که در چنین وضعیتی شرایط به شکل دیگری رقم میخورد. این اتفاق در جامعه ایران در سالهای اخیر زیاد رخ داده و آمار آن نیز در حال افزایش است. با این وجود ضرری که متوجه کسی میشود مالی است و نه جانی. حادثهای که برای خانم حسیننژاد رخ داده ترکیبی از این عوامل بوده و به همین دلیل در نهایت به مرگ وی منجر شده است. البته این اتفاق تلخ و دردناک است و میتواند یک مثال واره خطرناک برای نظام اجتماعی باشد.
*آیا این روند در جامعه ادامه پیدا میکند و یا در آینده کنترل خواهد شد؟
نمیتوان به سادگی انتظار توقف چنین مواردی را داشت. ماجرای قتل الهه حسیننژاد در جامعه دیده شده اما اتفاقات زیادی رخ میدهد که دیده نمیشود. ما در یک جامعه بزرگ زندگی میکنیم که اتفاقات زیادی رخ میدهد اما گفته و شنیده نمیشود. زندگی در تهران به عنوان پایتخت کشور همواره با چنین اتفاقاتی گره خورده اما کسی به آنها توجه نمیکند. مسائلی از این دست تا جایی ادامه خواهد داشت که احساسات عمومی تحت تاثیر قرار گرفته و واکنش نشان دهد و به دنبال آن حساسیت فرهنگی و اجتماعی افزایش پیدا کند. در مقابل چنین حوادثی باید اقدام جمعی صورت بگیرد. اتفاقی که پس از قتل الهه حسیننژاد رخ داده این است که برخی این اتفاق را سیاسی میکنند. البته باید گفت که منازعات سیاسی میتواند موجب گسترش خشونت در جامعه شده و آن را مشروع و تقویت کند. اما وقتی موضوع سیاسی شود، اصل ماجرا گم میشود و همین عامل موجب تکرار این اتفاقات در آینده خواهد شد. این وضعیت تا زمانی که ما به این تصمیم برسیم که باید به هم احترام بگذاریم ادامه پیدا خواهد کرد. نکته دیگر اینکه باید نهادهایی در ایران به وجود بیاید که به کسانی که مشکل اقتصادی دارند کمک کنند. این در حالی است که این نهادها در ایران وجود ندارد و یا تعطیل شده است. هنگامی که نهادی بتواند مشکل اقتصادی فردی را حل کند این فرد بهرغم اینکه زمینههای آن را هم داشته باشد دیگر دست به خشونت نخواهد زد.
بازار ![]()
-
چهارشنبه ۲۱ خرداد ۱۴۰۴ - ۲۲:۳۱:۰۰
-
۱۰ بازديد
-

-
پیام فارس
لینک کوتاه:
https://www.payamefars.ir/Fa/News/962723/