نوبتِ فرمانده
سیاسی
بزرگنمايي:
پیام فارس - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
فرهاد فخرآبادی| بیان یک جمله کافی بود تا جریان تندرو که دولت را از دست داده و با سیاستها و برنامههای جدید، رویاهای خود را یکبهیک بر باد رفته میبیند، بهانه به دست آورده و حمله به شخصیتی را آغاز کند که تا پیش از این موردتوجه آنها نبود. اینبار دیگر سخن از فلان وزیر و بهمان نماینده مجلس و یا رئیس مجلس و رئیسجمهور نبود. نوبت به سرلشکر محمد باقری رسید که حمله تندروهای اصولگرا در ایران را تجربه کند. بهانه این حملهها هم ساده بود؛ بیان یک جمله این بهانه را فراهم کرد؛ جایی که باقری در بخشی از سخنرانی خود از صلح و فرهنگ حرف زد و گفت: «جامعه بسیار پیچیده و در حال تحول ما نیاز به کار علمی دارد، اگر فرماندهی انتظامی بخواهد با رویکرد سخت و باتوم برخورد کند، راه به جایی نمیبرد.»
باقری چه گفته بود؟
اگر بخواهیم به موضوع ریشهای نگاه کنیم، باید سراغ ابتدای سال جاری برویم. پس از تعطیلات نوروز بود که سرلشکر محمد باقری، اقدام به انتشار ویدئویی کرد که توجهها به آن جلب شد. او که برای ماموریت کاری به استان فارس سفر کرده بود، روز 15 فروردینماه ویدئویی برای پیام تبریک نوروز منتشر که بخش پایانی این ویدئو، با جملههای مهمی همراه بود و پیام صلح و دوستی داشت؛ جایی که او گفته بود: «همه آرمانهایی که در اینجا دیدیم از صلح، آرامش، دوستی و برادری با سایر ملل بود، انشاءالله با همین نحو با رویکردی که جمهوری اسلامی با همسایگانش دارد و با دوستی، برادری و اخوت بتوانیم زندگی خوبی برای مردم داشته باشیم.»
دو روز پس از انتشار این ویدئو، باقری سخنرانی مهمی را در جمع فرماندهان، مدیران و کارکنان ستاد کل نیروهای مسلح و قرارگاه مرکزی خاتمالانبیاء انجام داد که این سخنرانی، در آن مقطع بهنوعی بیان صدور مجوز برای مذاکره از سوی رهبری و از زبان بالاترین مقام نظامی کشور تلقی میشد. او در بخشی از سخنرانی خود گفته بود: «ما آغازگر جنگ نیستیم؛ هرگونه تهدید را با تمام قوا پاسخ خواهیم داد؛ به دنبال آرامش در منطقه هستیم؛ در مسئلهی هستهای بهدنبال سلاح هستهای نیستیم و نیازهای ملت خودمان را در هستهای دنبال میکنیم. مذاکره غیرمستقیم ایرادی ندارد، چراکه ایران راه را نمیبندد و راه مذاکره غیرمستقیم را باز میگذارد تا اگر صادقانه حرکت کنید، بشود مذاکره کرد... جمهوری اسلامی ایران جنگ طلب نیست، اما قلدری و زورگویی را نمیپذیرد و در مقابل آن ایستادگی خواهد کرد.»
این دو سخنرانی هرچند حاوی نکتههایی برخلاف نظر و مشی بنیادگراها بود اما تا آن زمان، مخالفت خود با باقری را عیان نمیکردند تا اینکه رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، پنجم خردادماه به دانشگاه آزاد رفت. او که پیش از این در پیام نوروزی خود از صلح با جهان گفته بود، اینبار از صلح با جامعه حرف زد، جملهای که سبب شد تا آستانه صبر تندروها تمام شود.
او گفته بود: «نیاز ما صرفاً به علوم فنی و فناوریهای صنعتی محدود نیست. جامعه بسیار پیچیده و در حال تحول ما نیاز به کار علمی دارد، اگر فرماندهی انتظامی بخواهد با رویکرد سخت و باتوم برخورد کند راه به جایی نمیبرد. ما نیاز به تدبیر داریم. افسر پلیس ما باید نسل جدید را بهخوبی بشناسد، رگ خواب او را بداند و جامعهای را که امنیتاش به آنان سپرده شده، اداره کنند.» بعد از بیان این جمله بود که حملهها آغاز شد.
تندروها چه میگویند؟
ساعتی پس از انتشار این سخنان درباره نفی استفاده از باتوم و زور در ارتباط با جامعه، حملهها به سرلشکر باقری در فضای مجازی آغاز شد. برای مثال میتوان به این دو توئیت اشاره کرد. شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی خراسان رضوی در صفحه توئیترش اینگونه نوشته بود: «باتوم وسیله مدیریت جامعه نبوده و نیست! ابزار حفظ امنیت مردم در برابر دشمن و اراذل و اوباش است! کار نیروی انتظامی هم حفظ امنیت مردم است، نه هدایت فرهنگی جامعه!» کاربری بهنام محسن اسدی هم در توئیتر مینویسد: «آقای باقری، باتوم در فرانسه و کشورهای اروپایی و غربی رایج است، نه ایران! طبیعتاً با سارق، قمهکش و متجاوز به مردم، باید با سربداغ برخورد کرد، نه باتوم.»
اما این موج حمله، علاوه بر فضای مجازی به رسانه هم کشیده شد. در شاخصترین مورد، رجانیوز، رسانه نزدیک به جبهه پایداری، در همان روز با انتشار یادداشتی، به سردار باقری حمله کرد. یادداشتی که در ابتدای آن، نکتههایی را متوجه سرلشکر باقری کرده بود. در این بخش نوشته شده بود: «کمتر از ششماه زمان کافی بود تا تصویر سردار باقری بر دیوارنگاره «جنگبلد» جای خود را به فرماندهای بدهد که پیام نوروزیاش را از تخت جمشید و بدون لباس نظامی میدهد؛ بهجای وزیر خارجه درباره پاسخ رهبری به نامه ترامپ توضیح میدهد و مسئولان را از صحبت با نسل جدید با باتوم بر حذر میدارد.»
اما نویسنده در ادامه سوالهایی را از سرلشکر باقری میپرسد و سراغ «وعده صادق 3» میرود: «چه معادله و محاسبهای، دومین مقام ارشد نظامی کشور را به این رفتارها رسانده است؟ با وجود حمایت صریح رهبر انقلاب از نیروهای نظامی برای اجرای دستور روشن معظمله در راستای تغییر محاسبات دشمن، چطور در فاصله کوتاهی چنین مواضعی از سوی فرمانده ستاد کل بروز میکند؛ آنهم بدون کوچکترین اشاره به مأموریت «وعده صادق3 »؟ فرمانده دغدغهمند «گفتوگو با نسل جدید» تاکنون در چند نشست دانشگاهی حضور یافته و به سوالات نسل جدید پاسخ داده یا درباره حل مشکل سربازی «نسل جدید در حال تحول» که مستقیماً به زیرمجموعه ایشان مربوط است، چه اقدامی انجام داده است؟ این پرسشها و امثال آن، گرههای مهمی از این ابهام را باز خواهد کرد که چرا تصویر ماندگار باقری و حاجیزاده در «وعده صادق 1»، این روزها به چنین چهرهای با چنین مواضعی تغییر یافته است.»
این یادداشت اما تنها حمله رسانه نزدیک به جبهه پایداری به سرلشکر باقری نبود. این رسانه، روز نهم خردادماه یادداشت دیگری را منتشر کرد. در ابتدای این یادداشت آمده بود: «پس از طرح چند سوال ساده از سوی رجانیوز در ارتباط با کنشهای اخیر سرلشکر باقری، موج همیشگی حملات آغاز شد؛ همان سناریویی که سالهاست هر نقدی با جمله کلیشهای «همه اقدامات با نظر و هماهنگی رهبری انجام میشود»، پاسخ داده میشود. این واکنش نهفقط پاسخ به سوالات و نقدها نیست، بلکه عملاً به ابزاری برای محدود کردن جریان مطالبهگر تبدیل شده است.
اما آیا واقعاً این توجیهات با واقعیت و سوابق مسئولان نظامی هماهنگ است؟ سخنان مقام معظم رهبری درباره نقد منصوبان و عملکرد برخی از منصوبان ایشان، به روشنی پوچی این استدلال را عیان میکند؛ استدلالی که منتقدان را به «مخالفت با رهبری» متهم میکند.» در ادامه یادداشت، پس از اینکه سردار فیروزآبادی را هم از حمله خود بینصیب نگذاشتند، اینگونه آوردند: «اینکه هر نقد و مطالبهای را با سپر قراردادن نام رهبری مجبور به سکوت کنیم، معنایی جز فرار از عقلانیت و پاسخگویی ندارد. اگر عملکردی واقعاً قابل دفاع است، باید در میدان استدلال دیده شود.»
تقابل اصولگرایان و تندروها
پس از اینکه حملهها به سرلشکر باقری آغاز شد، برخی دیگر از اصولگرایان در دفاع از او برآمده و پاسخ تندروها را دادند که این پاسخها، هم در فضای مجازی وجود داشت، هم به رسانهها کشیده شد. در بین چهرههای اصولگرا، برای نمونه میتوان سیدحسین نقویحسینی را مثال زد که 14 خردادماه در مصاحبه با خبرآنلاین گفته بود: «موضعگیری در برابر این مواضع روشن و شفاف، آن هم از سوی اشخاصی که خود را متدین و انقلابی میدانند، بسیار عجیب و غریب است. از یکسو عمق فاجعه را نشان میدهد که هنوز بسیاری از دوستان در فضای واقعی جامعه قرار ندارند و از جریانات مطلع نیستند یا شرایط موجود کشور را درک نمیکنند. یا اینکه با نسل جوان آشنایی ندارند. نمیدانم چه دلیلی وجود دارد برای این نوع موضعگیریها در برابر اظهارنظرهایی که کاملاً در راستای مواضع مقام معظم رهبری و در جهت تقویت نیروهای نظامی، بهبود شرایط و استحکام روابط بین نظام و نسل جوان است. واقعاً جای تعجب دارد.»
در بین رسانههای اصولگرا هم مواردی از پاسخ دادن به این حملهها مشاهده شد. تابناک، رسانه نزدیک به محسن رضایی، یازدهم خردادماه یادداشتی در پاسخ به این حملهها منتشر کرد که در بخشی از آن آمده بود: «اگرچه این حملات با ظاهری سیاسی و با هدف تسویهحسابهای جناحی صورت میگیرد، اما همزمانی آن با برنامهریزیهای عملیاتی و تبلیغاتی دشمن، ازجمله تهدیدهای علنی مقامات صهیونیستی، نمیتواند تصادفی تلقی شود.»
در بخش دیگری از این یادداشت آمده است: «حمله به چنین شخصیتی ـ آن هم در شرایطی که تهدیدات خارجی در بالاترین سطح خود قرار دارد ـ نه یک نقد سازنده درون جناحی، بلکه اقدامی در تقابل با منافع ملی و امنیت کشور است. به نظر میرسد جریان موسوم به «سوپر انقلابی» بدون درک حساسیت زمانه و بدون توجه به منافع ملی، صرفاً بر طبل رقابتهای سیاسی خود میکوبد و در این مسیر، ناآگاهانه یا عامدانه، برای دشمنی که در حال طراحی عملیات روانی و حتی نظامی است، نقش مکمل ایفا میکنند.»
این سایت خبری، دو روز بعد خبری را منتشر کرد که در آن مدعی شده بود، به ریشه عصبانیت تندروها دست یافته است. در این خبر که با تیتر «پشتپرده حملات به سرلشکر باقری/ تشکیل کمیته هستهای بدون حضور جلیلی؟» منتشر شد، اینگونه نوشته شد: «شنیدههای خبرنگار سیاسی «تابناک» حاکی است که بهتازگی تشکیلاتی پیرامون پرونده هستهای توسط مقامات ارشد نظام بهکارگیری شده که اتفاقاً اخیراً سردارمحمد اسماعیل کوثری از فرماندهان ارشد نظامی سابق که اتفاقاً اکنون نماینده مجلس شورای اسلامی و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی است، از کموکیف آن گفته است. سردار کوثری در برنامه حضور که با اجرای محمدحسین رنجبران تهیه و تولید میشود، پیرامون این کمیته گفته است که یک تیم توسط رهبری ایجاد شده که سیاستها ـ برای مذاکرات هستهای ـ را مشخص میکنند.»
خبرگزاری تسنیم هم 17 خردادماه گزارشی را منتشر کرد که در آن اقدام به معرفی سرلشکر باقری کرده بود، گزارشی که در پایان آن نوشته شده بود: «او نماینده نسلی از فرماندهان است که نهتنها بر سرنوشت امروز نیروهای مسلح تأثیرگذارند، بلکه در تعیین آینده دکترین دفاعی کشور نیز نقش محوری دارند و در روزگاری که ایران اسلامی با تهدیدات متنوع، پیچیده و چندلایه روبهروست، حضور شخصیتی همچون سردار باقری در رأس ساختار نظامی، از منظر ثبات، هماهنگی، کارآمدی، مزیت راهبردی بزرگی برای جمهوری اسلامی ایران محسوب میشود.»
اما در بین آنچه در فضای مجازی منتشر شد، برای نمونه میتوان به موردی اشاره کرد که توسط یکی از فعالان اصولگرا بهنام کیوان ساعدی منتشر شد. او نوشته بود: «سردار، باید مدافع باتوم باشید تا کاسههای داغتر از آش با شما کاری نداشته باشند.»
داستان ادامه دارد؟
حمله به چهرههای شاخص نظام از سوی جریانهای تندرو، موضوع تازهای نیست و سالهاست این روند از سوی آنها دیده میشود، اگر در ابتدا فقط آنها هجمه و حمله خود را متوجه چهرههای جریان سیاسی رقیب خود میکردند، مدتی است محدوده این حملهها بیشتر و بیشتر شده است. شاید نقطه عطف گسترش این رویه تندروها را بتوان همزمان با تغییر دولت در سال 84 و ظهور پدیدهای بهنام محمود احمدینژاد عنوان کرد.
رویهای که بهنوبت، گریبان چهرههای شاخص جمهوری اسلامی را که حتی گاهی در پی اندک تفاوتنظر با جریان تندرو مغضوب آنها کرده بود؛ گرفت و مسیری را ایجاد کرد که نمایشی واقعی از روایتی باشد که اکبر هاشمی رفسنجانی در فیلم انتخاباتی ریاستجمهوری سال 84 بهنقل از شهید بهشتی بیان کرده بود. در بخشی از این فیلم، هاشمی که روبهروی دوربین کمال تبریزی نشسته، میگوید: «روزی در جمع یاران به بهشتی گفتم: این تهمتهای تلخ، آزارت نمیدهد؟ نگاهم کرد و گفت: این آسیاب بهنوبت است، نوبت تو هم خواهد رسید.»
از سال 84 بهبعد، این روند ادامه داشته و هر چندوقت یکبار، جریان تندرو یکی از چهرههای شاخص جمهوری اسلامی یا جبهه اصولگرایی را هدف خود قرار میدهد. آنها از اکبر هاشمیرفسنجانی و علیاکبر ناطقنوری آغاز کردند، به حسن روحانی و علی لاریجانی رسیدند، چندوقت پیش حملات خود را متوجه غلامحسین محسنیاژهای کردند و حالا نوبت به سرلشکر محمد باقری رسیده است.
بهعبارتی، اگر در دهه 80، رئیسجمهورها و رئیسمجلسهای جریان رقیب هدف حمله بودند، در دهه 90 زمانی رسید که رئیسمجلس و رئیسجمهور مستقر که اتفاقاً تا چند سال گذشته تقابلی با آنها نداشتند را مورد حمله قرار دادند. جریانی که در دهه اول از سال 1400 و همین چندماه پیش، پس از صدور حکم زندان برای دو وزیر دولت سید ابراهیم رئیسی، به رئیس قوهقضائیه حمله کرد و حالا نوبت به رئیس ستاد کل نیروهای مسلح رسیده است که مورد حمله آنها واقع شود.
روندی که نشان میدهد آنها برای حمله کردن، هیچ خطقرمزی ندارند و پلهپله در حال بالا رفتن هستند؛ به عبارتی روند حرکتی این جریان به این شکل است که هر کسی برخلاف میلشان حرفی بزند یا عملی را انجام دهد، فارغ از اینکه آن فرد چه جایگاه و گذشتهای دارد، در لیست حمله آنها قرار خواهد داشت. فعلاً که از رئیسجمهور، رئیسمجلس و رئیس قوهقضائیه به رئیس ستاد کل نیروهای مسلح رسیدهاند اما با دستفرمانی که طی 20 سال اخیر داشتهاند، شاید روزی برسد که هوس قمار دیگری به سرشان بزند. الان که دولت و دستگاه قضا را ازدسترفته میبینند، اینگونه برآشفتهاند. دور از انتظار نیست، زمانی که ببینند همهچیز را باختهاند، سراغ حمله به ارکان و چهرههای شاخصتر هم بروند.
بازار ![]()
-
پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۸:۳۷:۳۳
-
۹ بازديد
-

-
پیام فارس
لینک کوتاه:
https://www.payamefars.ir/Fa/News/962802/