پیام فارس - روزنامه سازندگی /متن پیش رو در سازندگی منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
توئیت سعید جلیلی و تشبیه مذاکره به گوساله سامری حاشیه ساز شد
هدا احمدی| واکنشهای تند و شتابزده سعید جلیلی و چهرههای جبهه پایداری به انتصاب علی لاریجانی به دبیری شورای عالی امنیت ملی، تنها یک اختلاف سیاسی ساده نیست بلکه نشانهای است از یک ترس عمیق و ساختاری. گویا آنها نگران بازگشت گفتمان مذاکره، اعتدال و عقلانیت به ساختار امنیتی کشورند. نگران آن که معادله قدرت از دستشان خارج شود و دوباره پروندههای دیپلماسی از حاشیه به متن تصمیمگیری بازگردد. ترس واقعیشان، نه از لاریجانی که از پایان انحصار در روایتسازی امنیت ملی است. آنها از چه میترسند؟
ماجرا از ساعاتی پس از آن شروع شد که رئیسجمهور پزشکیان، حکم دبیری شورایعالی امنیت ملی را به علی لاریجانی سپرد. همان موقع زنگ هشدار در اردوگاه اصولگرایان تندرو به صدا درآمد. نخستین و تندترین واکنش از آنِ سعید جلیلی بود. چهرهای که خود مدتهاست بر کرسی دبیرخانه همین شورا تکیه زد و سالهاست که سیاست خارجی و امنیتی را از زاویهای به شدت تقابلی و ضدمذاکره تحلیل میکند.
او در یک رفتار کمسابقه، در کمتر از چند ساعت، چهار توئیت پیاپی منتشر کرد. توئیتهایی مملو از استعارهها، هشدارهای تکراری درباره خطر مذاکره و مقایسههای تاریخی که همگی بر یک پیام مرکزی تأکید داشتند، بود زیرا به عقیده تحلیلگران، بازگشت جریان لاریجانی به تصمیمسازی، برابر با بازگشت گفتمان مذاکره است؛ و از دید جلیلی، این مسیر «خطرناک» است. اما چرا این موج واکنشها با چنین سرعت و شدتی بلافاصله پس از انتصاب لاریجانی آغاز شد؟ آیا آنچه میبینیم صرفاً یک موضعگیری سیاسی معمولی است یا نشانهای از یک ترس عمیقتر در میان بخشی از اصولگرایان و پایداریها نسبت به تغییر موازنه در نهادهای حساس کشور؟
نگران مذاکره
سعید جلیلی که در سالهای اخیر خود را به عنوان نماد تفکر «مقاومت مطلق» و مخالفت با هرگونه دیپلماسی فعال با غرب مطرح کرده بلافاصله پس از اعلام انتصاب علی لاریجانی، رشته توئیتی منتشر کرد که محتوای آن بیش از هر چیز نشاندهنده یک اضطراب جدی نسبت به تغییر آرایش قدرت در حوزه امنیت ملی بود. او در توئیت نخست نوشت: وقتی شما در زمان مناسب، مقابل ظلم ظالمان نایستید، آنها به نقطهای خواهند رسید که امروز تمام جهان، جنایاتشان را مشاهده میکنند و مردم یک منطقه را با گرسنگی و انواع حملات به شهادت میرسانند.» این توئیت که به وضوح اشاره به وضعیت غزه و جنایات اسرائیل دارد با این مضمون ادامه یافت که ایستادگی نکردن در برابر ظلم، زمینهساز فجایع بزرگتری در آینده خواهد شد. اما جلیلی در توئیت دوم به یک مقایسه جنجالی و بحثبرانگیز روی آورد: خداوند برای بنیاسرائیل پیامبری فرستاد تا آنها را از ظلم فرعون برهاند اما آنها پس از پیروزی بر فرعون وقتی 40 روز پیامبرشان به کوه طور رفت گوسالهپرست شدند؛ عدهای نیز امروز پس از اینکه دشمن در وسط مذاکره به ما حمله کرد و ملت ایران پیروز شد، مجدد دم از مذاکره میزنند». مخاطب این استعاره به وضوح طرفداران گفتمان دیپلماسی و مذاکره در سیاست خارجی است و انتشار این توئیت، آن هم درست بعد از انتصاب لاریجانی حامل یک پیام مستقیم است: جلیلی، لاریجانی و حامیان او را در زمره همان «گوسالهپرستان» سیاسی میبیند که به جای مقاومت به سازش بازگشتهاند.
او در توئیت دیگری نوشت: «آنهایی که فکر میکردند با یک مذاکره، میلیاردها دلار سرمایه وارد کشور میشود و با یک دیدار رؤسایجمهور در راهروی سازمان ملل، تمام مشکلات حل میشود، دیدند که وسط همین مذاکرات به ما حمله کردند اما امروز باز دم از همان مسیر قبلی میزنند!» سعید جلیلی سپس سخنان رهبر انقلاب را هم پشتوانه موضع خود قرار داد: »اینکه رهبری میفرمایند جهتگیریها مهم هستند، ناظر بر همین موضوع است». به هرحال واضح است که او در تلاش است با برجستهسازی دیدگاه خود به عنوان یگانه تفسیر مشروع از سخنان رهبری، دیگر قرائتها را خارج از دایره «جهتگیری صحیح» معرفی کند.
پایداریها نگران چه هستند؟
جبهه پایداری و جریان نزدیک به سعید جلیلی به سرعت همصدا شدند. امیرحسین ثابتی، مشاور سابق جلیلی در کارزار انتخابات ریاستجمهوری، برداشت من از آمدن لاریجانی به دولت و قرار گرفتنش در جایگاه دبیر شورایعالی امنیت ملی این است؛ انتصاب لاریجانی بیشتر جنبه کارکردی دارد. یعنی ضعفهای بزرگ رئیس دولت (پزشکیان) در اداره کشور و عدم شناخت او از مشکلات قرار است با یک رئیس دولت در سایه (لاریجانی) رفع شود. چون شورای عالی امنیت ملی نزدیکترین جایگاه مدیریتی به ریاست جمهوری است و میتواند دستگاهها و وزارتخانههای مختلف را با هم هماهنگ کند. او ادامه داد: برایش آرزوی توفیق دارم تا بتواند ولو اندک به تقویت دولت کمک کند چون هیچ اولویتی بالاتر از کمک به دولت برای حل مشکلات کشور نیست هرچند رویکردهای لاریجانی، تفاوت بنیادینی با پزشکیان و روحانی ندارد و از این جهت نمیتوانم خیلی خوشبین باشم.» تعبیر «رئیس دولت در سایه» از سوی ثابتی، کلیدواژهای مهم در این تحلیل است. از نظر او، لاریجانی نهفقط یک انتصاب عادی بلکه یک عامل توازندهنده و حتی هدایتگر بالقوه دولت است، آن هم در حوزهای که به شدت حساس و استراتژیک است.
حمید رسایی، دیگر چهره شاخص نزدیک به جبهه پایداری نیز به انتصاب لاریجانی واکنش نشان داد و با کنایه نوشت: آقای لاریجانی که امروز دبیر شورایعالی امنیت ملی شدند، چند ماه قبل درباره عملکرد دولت پزشکیان و وفاق گفته بود: با این قیمت دلار و گرانی، «وفاق» بیمعنی است! امیدوارم در جایگاه دبیری شورایعالی امنیت، احساس تکلیف نکنند که هر طور شده، همه باید با دولت «وفاق» کنند!» این واکنشها یک نقطه اشتراک دارند. انتصاب لاریجانی برای پایداریها نهفقط یک تصمیم مدیریتی بلکه نشانهای از بازگشت گفتمان اعتدال و مذاکره به ساختار قدرت است؛ گفتمانی که در سالهای اخیر از نهادهای تصمیمساز کنار گذاشته شده بود و حالا با دولت جدید بار دیگر به بازی برگشته است.
همچنین رسانه نزدیک به دولت سیزدهم و پایداریها «رجانیوز» نیز ناخشنودی خود از این انتصاب را پنهان نکرد. این رسانه خبر انتصاب لاریجانی را با عکسی از او و حسن روحانی منتشر کرد؛ عکسی که در فضای سیاسی اصولگرایان نماد نزدیکی و اشتراک گفتمانی محسوب میشود. انتخاب چنین تصویری توسط رجانیوز به وضوح حاوی پیام نارضایتی و هشدار به پایگاه اجتماعی دولت و مخالفان لاریجانی است.
نقد تسنیم و کارشناسان به جلیلی
واکنشهای منفی طیف افراطی و تندرو انتقادهایی هم در پی داشت. محمد مهاجری در یکی از توئیتهای خود نوشت: وقتی میگویند فلانی نخودی است یعنی بیاهمیت و ول معطل و بهخصوص سرکار است. به کسانی که این روزها در باره نقش آقای سعیدجلیلی نگرانند عرض میکنم او از مدتها پیش یک نخودی تمام عیار است و جز سخنرانیهای بیهوده و توئیتهای مضحک، کار دیگری نمیکند. در شعام هم تحویلش نمیگیرند.» مهاجری همچنین در توئیت دیگری در باره جبهه پایداری و صادق محصولی، دبیرکل حزب پایداری نوشت: در طول2500 سال گذشته بیخاصیتتر از جبهه پایداری، هیچ حزبی وجود نداشته. همچنین در 2500 سال گذشته هیچ دبیرکل حزبی بیخاصیتتر از صادق محصولی وجود نداشته است».
محسن برهانی هم نوشت: استفاده واژگانی برادر کوچکتر از آغل و برادر بزرگتر از گوساله نشان داد که چه بلای سهمگینی را در انتخابات سال گذشته از سر ایران دفع کردیم.» محمدجواد آذریجهرمی، وزیر پیشین ارتباطات در کانال تلگرامیاش نوشت: «اگر اعجاز موسایی دارید، عصایتان را بر زمین بزنید واگر نه، در این شرایط حساس به رفتار هارون تأسی کنید و در میان جامعه اختلاف ایجاد نکنید!» یوسف پزشکیان گفت: تصمیم درباره مذاکره متولی دارد و مسئولان با هدایت رهبری هر تصمیمی بگیرند ما پشت آن میایستیم. اما مقایسه مذاکره با گوسالهپرستی نابجاست. گوسالهپرستی منکر مطلق است اما مذاکره حکم کلی ندارد. اصل منافع کشور است».
نکته جالب اینجاست که حتی خبرگزاری اصولگرای تسنیم هم به تحرکات این طیف، واکنشی صریح نشان داد و چنین نوشت: هرچه درباره توئیت اخیر جلیلی در مورد گوسالهپرستی تامل میکنیم، غلط بودن توئیت او بیشتر آشکار میشود. آقای سعید جلیلی در حساب مجازی خود متنی درباره مذاکره نوشته و آن را به گوسالهپرستی پس از حضور موسی(ع) در کوه طور تشبیه کرده است. جناب جلیلی وقتی چنین تشبیهی را به کار میبرد قاعدتاً باید توضیح دهد که وجوه این تشبیه کدامند؟ مشبّه و مشبّهبه چیست؟ وجهشبه آنها کجاست؟ موسی کیست؟ گوسالهپرستی دقیقاً اینجا مصداق چیست؟ سامری کدام است؟ چه کسی به کوه طور رفته؟ همه اینها نکات مهمی است و هرچه در آن تامل میکنیم، غلط بودن توئیت جناب جلیلی بیشتر آشکار میشود!» به هر سو در این میان، کنش تند و سریع جبهه پایداری و صدای بلند جلیلی را شاید بتوان تلاشی برای جلوگیری از تثبیت جایگاه جدید لاریجانی تلقی کرد؛ یا به تعبیر دقیقتر، تلاشی برای حفظ موقعیت خود در ساختار قدرت، پیش از آنکه خیلی دیر شود.
بازار ![]()