پیام فارس - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
در حال حاضر شرایط به مثابه افتادن آتش به یک خانه است و ضروری است تا کلیه اعضای خانواده، تلاش کنند این آتش را خاموش کنند نه اینکه به دنبال این باشند تا اختلافات خود را برطرف کنند. در حال حاضر اولین موضوعی که باید برای همه ما مهم باشد، این است که تحت حمایتهای مقام معظم رهبری، تلاش شود شرایط کشور عادی گردد
منصوره محمدی- فرهاد فخرآبادی| یکسال از شروع به کار دولت مسعود پزشکیان میگذرد، سالی پر فراز و نشیب و با حوادث و رخدادهایی که کمتر دولتی تجربه آن را دارد؛ از آن ادامه وضع آشفته سابق با تحریم و گرانی تا جنگ و ناترازیهای رو به افزایش حوزه انرژی و... البته که انتظار از رئیسجمهوری که پا به پاستور میگذارد این است که آمادگی هر رخدادی را داشته باشد اما بعید است هیچکدام از کاندیداهای انتخابات زودهنگام 1403 تصور جنگ را پیش از یک سالگی دولت میدادند.
در راستای ارزیابی عملکرد پزشکیان و دولتش روزنامه هممیهن گفتوگویی با محمود واعظی، رئیس دفتر رئیسجمهور و سرپرست نهاد ریاستجمهوری در دولت دوم حسن روحانی و وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در دولت اول او که قائم مقام حزب اعتدال و توسعه نیز هست داشتهاست که در ادامه میآید.
عملکرد دولت را در حوزه اجتماعی و حفظ سرمایه اجتماعی چطور ارزیابی میکنید، آیا ایشان توانستند با توجه به قهر مردم از صندوقهای رای، پایگاه اجتماعی معقولی برای خودشان ایجاد کنند؟
در ارزیابی عملکرد دولت در زمینه سرمایه اجتماعی و عرصه مسائل اقتصادی، ضروری است توجه به شرایط کشور دریکسال گذشته لحاظ شود. از همان شامگاه روزی که آقای رئیسجمهور جهت اجرای مراسم تحلیف در صحن مجلس شورای اسلامی حضور یافتند، مهمان ویژه مراسم، شهید هنیه هدف ترور رژیم صهیونیستی قرار گرفت و از همان شب وارد فاز جدید شرایط امنیتی در کشور شدیم.
به این دلایل دولت نتوانست برنامههای خود که نیازمند ثبات و آرامش بود اجرا کند. به شکل طبیعی، در هر کشوری که شرایط امنیتی پدیدار شود، از منظر روحی و روانی، کلیه ارکان کشور از جمله حوزههای اقتصادی، صنعتی و تولید، متاثر و متعاقباً پدیده افزایش نرخ، تورم و گرانی در کشور پدیدار میشوند.مدیریت شرایط امنیتی برای مردم سخت و برای دستگاه تنظیمگری دولت پرفراز و نشیب است.البته دولت و مخصوصاً شخص آقای رئیسجمهور تلاشهای خودشان را کردند.
موضوع تعلیق قانون عفاف و حجاب و قدم گذاشتن برای رفع فیلترینگ برخی از پلتفرمها چقدر در موقعیت دولت نزد مردم تاثیرگذار بوده است؟ لایحه فضای مجازی را هم داشتیم که از مجلس پس گرفته شد؛ اینها چقدر در تقویت جایگاه اجتماعیشان تاثیرگذار است و چقدر میتواند رابطه دولت – ملت را بهبود بخشد؟
در ارتباط با قانون عفاف و حجاب معتقدم، دولت با درکی درست از شرایط داخل و خارج کشور و توجه به اینکه این قانون میتواند مقداری آزردگی اجتماعی بهخصوص در میان جوانان به وجود بیاورد، به شکل سازنده اقدام نمود تا در اجرای این قانون تعلیق شود. محصول تدبیر دولت و حاکمیت در تعلیق اجرای قانون عفاف و حجاب، تضمین آرامش اجتماعی و همبستگی فاخر مردم در جریان جنگ تحمیلی 12 روزه بود که حقیقتاً دشمن را ناامید کرد. متاسفانه موضوع رفع فیلترینگ که یکی از وعدههای آقای رئیسجمهور به مردم بود، به شکل کامل به سرانجام نرسیده و صرفاً دو پلتفرم رفع فیلتر شدند.ممکن است یکی از الزامها این باشد که وزارت ارتباطات و دبیرخانه شورایعالی فضای مجازی، اهتمام جهت تحقق این وعده را افزایش دهند.
استنباط من از صحبتهای وزیر محترم ارتباطات دال بر انگیزه ایشان بر رفع فیلتر است و اگر مشکل در دبیرخانه حل شود، آقای رئیسجمهور میتواند گام نهایی در تحقق وعده انتخاباتی خود را بردارد. گام اول رفع فیلترینگ برداشته شد و متعاقباً مردم امیدوار شدند اما متاسفانه با گذشت ماهها، هنوز گامهای بعدی برداشته نشده و انتظارات مردم تحقق نیافته. در ارتبط با لایحه فضای مجازی نیز، لایحه در قوه قضائیه تدوین شده بود و طبیعتاً دولت احساس میکرد که با دقت تمام بررسی و ملاحظات از سوی قوه قضائیه انجام شده است. لذا بررسیهای تکمیلی صورت گرفته نشد و لایحه به مجلس رفت.
مهم این است که دولت و شخص رئیسجمهور به مجرد اطلاع از مخالفت مردم، کارشناسان و گروههای مختلف از مفاد لایحه، این شجاعت را داشتند که با استرداد لایحه حق مطلب را ادا و نشان دهند مطالبات اجتماعی اولویت است. وی قول داده بود صدای مردم را بشنود و سعی کند آنچه که عمل میکند در مسیر کسب رضایت عمومی باشد؛ از این روی به نظر میآید، مجموعه اقدامات انجامشده از سوی دولت در عرصه حفظ و بسط سرمایه اجتماعی، مبین وفای به عهد شخص رئیسجمهور است.
ایشان مدعی بودند که از نظر کارشناسان و نخبگان استفاده میکنند ولی بعداً مطرح شد که لایحه بدون خواندن به مجلس رفته است. این اقدام دولت، چقدر عملکردهای دولت چهاردهم را درباره استفاده از بدنه کارشناسی زیر سوال برد؟
به طور معمول، در روند تدوین لوایح دولتی، ملاحظات کارشناسی در کمیسیونهای مختلف، اعمال و تلاش میشود که در کمیسیونهای ذیربط دولت، حداکثر بهرهبرداری از نظرات کارشناسان صورت پذیرد.با توجه به اینکه لایحه مدنظر از سوی قوه قضائیه تهیه و به دولت ارسال شده بود، فرآیندی که برای تدوین لوایح اختصاصی دولت انجام میشود برای این لایحه انجام نشد.
یکی از مهمترین دغدغههایی که دولت درباره وضعیت اقتصادی کشور داشته، چالشها بوده است. چنانچه در انتخاب وزیر اقتصاد هم دچار چالش شدند، آقای همتی انتخاب شد اما چند وقت بعد تغییر کرد. دولت با توجه به همه محدودیتهایی که داشته است، در این حوزه عملکردش چگونه بوده است؟ آیا مسیرهایی برای بهبود وضعیت اقتصادی وجود داشته و در اختیار دولت بوده و استفاده نکرده یا اینکه خیر چنین چیزی نبوده است؟
در حال حاضر معالواسطه تحریمهای سختی که با آنها مواجه هستیم، هر دولتی بر سرکار بیاید، تاثیرات مستقیم این تحریمها بر صادرات، واردات و گرانی کالا ادامه دارد. این تحریمها در افزایش نرخ تورم و انواع ناترازیهای امروز سهم بسزایی دارد.مضافاً شرایط امنیتی که به واسطه جنگ غزه و دو مرحله درگیری میان ایران و رژیم صهیونیستی پدیدار شده نیز تاثیر بسزایی دارد.لذا وقتی با چنین شرایطی روبهرو هستیم، یک نفر قادر به حل و فصل همه مشکلات نیست.آقای دکتر همتی برنامههای مختلفی داشت اما به نظرم با ایشان برخورد سیاسی شد.
درست است که وضعیت اقتصادی کشور، با تغییر وزرا و برخی از سیاستها، میتواند بهتر شود اما مادامی که تحریمها پابرجا و شرایط امنیتی بر کشور حاکم است تغییر محسوسی را شاهد نخواهیم بود. عمده گره و نارساییهای اقتصاد کلان وابسته به موضوعات مهم سیاسی و امنیتی هستند که حل و فصل آن در حوزه روابط خارجی میسر خواهد بود. اینکه چگونه در عرصه سیاست خارجی برای رفع تحریم مذاکره کنیم و چه استراتژیهایی داشته باشیم، در اختیار دولت نیست و تصمیمگیری در این حوزه به سیاستهای کلان کشور برمیگردد.باید توجه داشت که مدیریت و کنترل همه عرصهها در اختیار دولت نیست.
عملکرد دولت را در جنگ 12 روزه چطور ارزیابی میکنید؟
معتقدم دولت در عرصه وظایف ذاتی یعنی خدمترسانی به مردم و مدیریت امور جاری کشور از جمله تامین انرژی و کالاهای اساسی، به گونهای عمل کرد که کمبود احساس نشد.البته باید از این فرصت استفاده و از مردم عزیز و فهیم قدردانی کنم؛ به این دلیل که اگر همین جنگ در سایر کشورها از جمله کشورهای اروپایی رخ میداد، احتمال حمله مردم به مغازهها جهت تامین کالا برای یک الی دو ماه بسیار بالا بود اما مردم عاقل، نجیب و فهیم ایران نهایت همراهی را کردند و چالش کمبود و ناترازی، پدیدار نگشت.
از سوی دیگر، شاهد بودیم که شخص رئیسجمهور و برخی از وزرای کابینه که به نوعی وظیفه خدمترسانی به مردم را برعهده داشتند، بهرغم وجود انواع تهدیدات امنیتی در میان مردم حضور مییافتند.لذا ارزیابی من در خصوص عملکرد دولت در 12 روز جنگ تحمیلی مثبت است و معتقدم مجموعه دولت به خوبی عمل کرده و نمره قابل قبولی را کسب نمود. لازم است فارغ از خدمترسانی دولت، ارزیابی جامعی از کلیات جنگ تحمیلی داشته باشیم و موفقیتها را احصا و تقویت کنیم. طبیعتاً در این 12 روز نقاط ضعف و منفی هم داشتیم و ضروری است آنها نیز بررسی و ترمیم شوند.نکته حائز اهمیت انسجام ملی، حضور مردم در صحنه و حمایت از نظامیها و رهبری بود. «ما باید قدردان این مردم باشیم.»
هدف دشمن معالواسطه صرف هزینههای بسیار و سالها کار اطلاعاتی، رژیم چینج و تجزیه ایران بود اما انسجام مردم باعث شد تا دشمن ناامید شود. لازم است به نوعی از مردم قدردانی کنیم. برای قدردانی از مردم که ثمرهاش حفظ و بسط وحدت و انسجام است به اولویت قراردادن سیاستهایی که رضایت عمومی را افزایش میدهد نیازمندیم. نیازمند ایجاد تغییرات در برخی سیاستها و رویکردها هستیم و باید صدای مردم بیشتر شنیده شود.
اگر برخی امور یا مناصب نیاز به تغییر دارند، بدون اغماض تغییر صورت پذیرد.همانگونه که اخیراً دبیر شورای عالی امنیت ملی تغییر کرد و خود این اقدام یک گام مثبت و پیام به مردم بود. اگر تغییر در دیگر مناصب کلیدی کشور نیز منجر به افزایش رضایت مردم میشود، ضروری است اقدام کنیم. چراکه مولفه اصلی قدرت کشور مردم هستند و تا زمانی که مردم تمامقد و با رضایت پشتیبان ایران باشند، آسیبی به کشور وارد نخواهد شد.
جنگ دوازدهروزه از نظر ابعاد و گستردگی با جنگ ایران و عراق قابل مقایسه نیست اما در همین بازه اگر بخواهیم این دو جنگ را مقایسه کنیم آن را چطور ارزیابی میکنید؟ بهویژه در حوزه امنیتی و در حوزه مدیریت بحران...
این دو جنگ کاملاً با یکدیگر متفاوت هستند، از منظر زمانی، دفاع مقدس هشت سال به طول انجامید اما جنگ تحمیلی اخیر با رژیم صهیونی دوازدهروزه بود.در جنگ با رژیم صهیونیستی صرفاً با یک کشور در تقابل نبودیم، آمریکا تا روز نهم پشتیبان جنگ بود و سپس رسماً به جنگ ملحق شد و به کشور حمله کرد.از سوی دیگر ناتو نیز از طریق پشتیبانیهای نظامی، اطلاعاتی و پدافند هوایی با اسرائیل همکاری کرد. معتقدم جنگ دوازدهروزه در ابعاد مختلف بسیار پیچیدهتر بود.
این جنگ هم از نظر اطلاعاتی، هم از نظر امنیتی و هم از نظر نظامی و مباحث تکنولوژیک جنگ بسیار سختی بود و با وجود این شرایط توانستیم به گونهای عمل کنیم که دشمن مجبور شد از آمریکا بخواهد که با امیر قطر برای میانجیگری صحبت کند تا جنگ خاتمه یابد.در این جنگ هم حجم و قدرت موشک و هم انسجام مردم بازدارندگی لازم را ایجاد کرد. هدایت فوقالعاده مقام معظم رهبری بهرغم دامنه وسیع ضربات اولیه از جمله ترور فرماندهان ارشد نظامی و دانشمندان نیز در توفیق ما بسیار تاثیرگذار بود.مهم این است که پس از جنگ چگونه تبلیغ و روایت موفقیت خود را به سمع و نظر همگان برسانیم. معتقدم اسرائیل از بدو شروع جنگ غزه به دنبال گسترش و جنگ مستقیم با ایران بود؛ ترور شهید هنیه با این هدف در خاک ایران صورت گرفت اما ما توانستیم به گونهای مدیریت کنیم که جنگ رخ ندهد و غرب آسیا بیش از این متشنج نشود.
بعد از عملیاتهای وعده صادق یک و دو طرف متجاوز طی اشتباه محاسباتی فکر میکرد توانایی موشکی و نظامی ما در حد این دو عملیات است.از سوی دیگر شبکههای خرابکاری در داخل ایران را سازماندهی و از حدود دو سال قبل برای ترور شخصیتها، چهرههای نظامی و دانشمندان ما برنامهریزی داشتند.مضافاً با تعدادی از گروههای خارجنشین نیز در تماس بودند چراکه فکر میکردند آنها میتوانند نیروهای مردمی در داخل ایران را همراه و بسیج کنند.نهایتاً در شرایطی که مراقبت میشد جنگ رخ ندهد، بیمقدمه و در میانه مذاکرات رفع تحریمهای هستهای، تجاوز از سوی رژیم صهیونیستی شروع شد. البته تجاوز غیرقانونی به خاک ایران از منظر افکار عمومی جهانی به نفع ایران و به ضرر رژیم صهیونیستی و آمریکا شد.
عملکرد دولت در حوزه مدیریت بحران را در این دوره بهتر از دوره قبل میدانید؟
با توجه به فشردگی این جنگ، دولت در مدیریت بحران و زنجیره تامین خوب و مطلوب عمل کرد.
آیا دولت میتوانست مانع از بروز جنگ و کاهش هزینهها شود؟
معتقدم دولت چهاردهم تمام تلاش خود را در پرهیز از انواع مخاصمه و پیکار کرده.در حدود هشت ماه گذشته نیز هر بار فضا به سمت جنگ منحرف میشد، دولت، مسئولین ذیربط و شورایعالی امنیت ملی تدابیر خوبی اتخاذ میکردند تا فضا عادی شود. در مجموع دولت نمیتوانست جلوی جنگ را بگیرد، با وجود آنکه تلاشهایی از قبل کرده بود. برای کاهش هزینههای ناشی از ادامه جنگ نیز دولت تا جایی که امکان داشت تلاش کرد و خوب عمل نمود.
در دوران جنگ بسیار مطرح شد که مردم همبستگی خوبی داشتند. آیا بعد از جنگ، دولت در راستای حفظ این همبستگی و وحدت با توجه به انتقادات بسیار گستردهای که به دولت و حاکمیت وجود دارد عمل کرده است؟
همه آن مطالباتی که مردم به دنبال آن هستند صرفاً در حوزه اختیارات و تحت کنترل دولت نیست؛ برخی مسائل از جمله ناترازی حوزه انرژی وفق مدیریت دولت است و قطعاً برای آن تلاشهایی میشود.در حوزه آب به دلیل خشکسالی گستردهای که روی داده کار بسیار سختی پیش روی دولت است، اما در موضوع برق میتوانست سیاستگذاریها به شکل دیگری صورت بگیرد. ضروری است در جهت حفظ و بسط همبستگی و انسجام به وجود آمده، همگان از جمله دولت، صداوسیما، گروههای سیاسی و احزاب نهایت اهتمام ایجابی را داشته باشند و از هر نوع اظهارنظر یا اقدام تفرقهافکنانه که باعث اختلاف در طبقات اجتماعی شود پرهیز کنند.
دولت تلاش خود را میکند اما همه امور و عرصهها در اختیار دولت نیست و اگر بخواهیم انسجام بعد از جنگ را بررسی کنیم، همانگونه که رهبری نیز اشاره کردند، وظیفه همه نهادها و گروهها، قوای سهگانه، بخشهای مختلف دولتی و غیردولتی این است که تلاش کنند، اولاً این انسجام حفظ شود، ثانیاً هر کسی در هر بخشی تلاش میکند در راستای افزایش رضایت مردم باشد و مواردی که منجر به تفرقه و اختلاف میشود کنار گذاشته شود.
فعالیت منطقهای دولت را چطور ارزیابی میکنید؟ آقای پزشکیان به پاکستان سفر کردند و وزرا و معاونین ایشان با کشورهای منطقه در حال رایزنی هستند، آیا این هوشمندی دولت است؟
در شرایطی که منطقه خاورمیانه با بحران و تنش مواجه است، از یک سو با شرایط امنیتی مواجهایم و از سوی دیگر فشارهای تبلیغاتی بر روی ایران وجود دارد. از نظر من تحرکات دستگاه سیاست خارجی از جمله سفر آقای رئیسجمهور، سفر وزیر خارجه و معاونین و وزرای رئیسجمهور تعامل مثبتی است و ما به این تبادلنظرهای مختلف نیازمند هستیم.امیدواریم با حضور آقای دکتر علی لاریجانی در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی به عنوان دبیر و نماینده رهبر انقلاب، با توجه به اندیشه و سابقه مدیریتی ایشان، شاهد آن باشیم که روابط بینالمللی گسترش پیدا کند.رابطه با کشورهای همسایه برای ایران بسیار حائز اهمیت است و تلاشهای جاری وزارت امور خارجه و دستگاه دیپلماسی کشور مثبت و سازنده بوده و باید استمرار پیدا کند.به نظر من تاکنون فعالیتهای حوزه سیاست خارجی موفق بوده است.
آقای پزشکیان در روزهای جنگ اختیاراتی را به استانداریها واگذار کردند. با توجه به اینکه سابقه مدیریت اکثر استانداران به یک سال هم نرسیده آیا این اقدام تصمیم درستی بود؟
به نظر من آقای رئیسجمهور در این زمینه سیاست بسیار خوبی را اتخاذ کرد. ایشان از ابتدای حضورشان کمیتهای متشکل از استانداران باتجربه کشور، معاونان سیاسی و افراد با تجربه که در امور اجرایی این حوزه فعالیت داشتند، تشکیل دادند و این کمیته 31 استاندار را گزینش و انتخاب کردند. بسیاری از آنها استانداران سابق بودند و بسیاری هم سابقه فعالیت اجرایی در مناصب دیگر این عرصه را داشتند.
بر همین اساس تصور من این است که این استانداران بر اساس اختیاراتی که دارند میتوانند باعث افزایش رضایت مردم شوند و بتوانند آنچه که مردم میخواهند را در اولویت امور اجرایی قرارداده و مشکلات و گرفتاریهای مردم را کاهش دهند. بنابراین معتقدم این اقدام بسیار خوب و سازنده است. اگر طی هماهنگی، استانداران اختیار کافی داشته باشند و بتوانند در راستای حل مشکلات استانها گام بردارند، این تفویض اختیار کار درستی بوده است.
رویکرد وفاقی که دولت در پیش گرفته است را چطور ارزیابی میکنید. برخی این نقد را به دولت دارند که ایشان رویکرد رفاقتی را به جای وفاق در پیش گرفتند؟
اساس وفاق، رسیدن به فصل مشترک در اندیشهها و در عرصه سیاستگذاری است. ضروری است تا در اجرا مجریان به دولت و رویکردش وفادار باشند. اگر در عرصه اجرایی از افرادی که با دولت و رویکردش همسو و همفکر نیستند استفاده شود، در آینده به ضرر دولت است. البته بعد از یک سال بهتر است آقای رئیسجمهور در سیاست وفاق تجدیدنظر کنند و افرادی در مناصب اجرایی قرار بگیرند که جملگی سیاستهای دولت را قبول داشته و با آن همراه و از همه مهمتر همفکرند.
نظرتان درباره این رویکرد رفاقتی که مطرح شده چیست؟
بخشی از نوع رفتار و منش ایشان به تواضع و مردمداری وی باز میگردد. در عمل همانطور که پیشتر توضیح دادم شرایط ایجاب میکند تا به همسویی افراد با دولت در انتصابات توجه کنند.
با توجه به اینکه از همان ابتدا رویکرد توسعهگرایانه برای دولت مطرح بود؛ آیا ایشان در این مسیر گام برداشتهاند؟ و آینده آن را چگونه میبینید؟
درباره آینده کشور اگر بخواهیم سخنی بگوییم با توجه به شرایط فعلی کشور ادامه وضع موجود غیرممکن است.معمولاً درباره آینده این سوال پرسیده میشود که آیا جنگی صورت میگیرد یا خیر؟ مسئولان کشور باید بیشتر به این موضوع بپردازند و با مردم حرف بزنند و باید یک آرامشی به جامعه تزریق شود تا مردم آسودهخاطر شوند.
نیروهای نظامی، نیروهای امنیتی و اطلاعاتی باید فرض را بر این بگذارند که همواره سطح حساسیت بالا است و آماده باشند که وقتی برای کشور اتفاقی میافتد در آماگی کامل برای واکنش سریع باشند. اینها با مردم فرق میکنند. مردم و بخش خصوصی و آن کسانی که در حال انجام کار اقتصادی و... هستند باید وضعیتشان به گونهای باشد که بتوانند آرام زندگی کنند و نباید این گونه باشد که مردم همواره نگران آن باشند که امروز یا فردا جنگ میشود. رسانههای معاند خارج از کشور بعد از آتشبس جنگ روانی به راه انداختهاند که مجدداً جنگ میشود.
اینها به دنبال آن هستند که کسب و کار، فعالیتهای اقتصادی و فعالیتهای تولیدی در کشور تعلیق شود و همین ضربه به اقتصاد کشور است و باعث گرانی میشود و به نظر من این مهم است که ما چنین وضعیتی را سامان بخشیم. موضوع بعدی شرایط منطقه است؛ در حال حاضر شرایط بیثباتی حاکم است و باید تلاش کنیم با همراهی کشورهای منطقه به ساماندهی آن بپردازیم.به نظر میرسد که ضروری است هم شرایط منطقه و هم شرایط داخلی کشور تغییر کند و برای این به مذاکرات نیازمندیم.
اینکه مذاکرات با کشورهای منطقه انجام شود؛ به نظر من از یک طرف با چین و روسیه رایزنیهایی را داریم و از سوی دیگر مذاکره با آژانس را شروع کنیم که بهانه را از دیگران بگیریم و سفری به ایران صورت بگیرد؛ به نظر من این مثبت است. اینکه با اتحادیه اروپا و سه کشور اروپایی مذاکراتی داشتیم و همچنان برقرار است مثبت است و به نظر میرسد که لازم است در یک چارچوب از پیش تعیین شده و با هدف مشخص مذاکراتی با آمریکا نیز صورت پذیرد. فکر میکنم آن عدهای که این روزها در ارتباط با مذاکرات به گونهای صحبت میکنند که اصل مذاکره را زیر سوال میبرند، متوجه شرایط و منافع کشور نیستند و درک درستی از وضعیت اقتصادی کشور ندارند که از ادامه سیاست «نه جنگ و نه مذاکره» حمایت میکنند.
طبیعتاً شرایط مذاکره پساجنگ تغییر کرده و متعاقباً موضوعاتش هم متفاوت شده، اما چارهای نیست غیر از اینکه در چارچوبی مذاکره کنیم که آینده با ثباتی برای ایران رقم بخورد و طبیعی است اگر بتوانیم مذاکرات را بسته به منافع ملی و به شکل مثبت پیش ببریم، شرایط بازیگری ما در منطقه تغییر پیدا میکند.
بعد از وقوع این اتفاقات اینگونه تصور میشد که تعامل دولت و مجلس در سطح متعادلتری رخ دهد، اما مجلس طرح سوال از وزرای کابینه آقای پزشکیان را بهویژه در زمینه ناترازیهای انرژی مطرح کردند، درحالیکه این مسئله ریشه یکساله ندارد و برآیند عملکرد دولتهای مختلف است، آیا فکر میکنید دولت آقای پزشکیان در ادامه عملکرد ایستادن در مقابل تندروها، چه در مجلس و چه احزاب و گروهها را با شدت بیشتری نسبت به قبل ادامه دهند یا اینکه تعاملات سیاسی با احزاب وگروهها در گذشته را ادامه خواهند داد؟
از دریچه دیگری به این موضوع نگاه میکنم و بحث آقای پزشکیان نیست، بحث ایران و نظام ایران مطرح است و تصمیمی که ایران با آن مواجه است.ایران نمیتواند هم در جبهه داخلی و هم در جبهه خارجی بایستد.در حال حاضر شرایط به مثابه افتادن آتش به یک خانه است و ضروری است تا کلیه اعضای خانواده، تلاش کنند این آتش را خاموش کنند نه اینکه به دنبال این باشند تا اختلافات خود را برطرف کنند. در حال حاضر اولین موضوعی که باید برای همه ما مهم باشد، این است که تحت حمایتهای مقام معظم رهبری، تلاش شود شرایط کشور عادی گردد.
شرایط کشور زمانی عادی میشود که ثبات حاکم باشد و اختلافات داخلی ما به حداقل برسد و همه از اقدامات و تصمیمات اتخاذشده از سوی دولت و حاکمیت یک صدا حمایت شود.مهم است که به نوعی اختلافات حل شود.به نظر من اقلیت تندرو در کشور همواره به منافع ملی و مصالح زمانی توجه نمیکنند و مستمراً به دنبال رقابتهای انتخاباتی و انتخابات بعدی برای رسیدن به قدرت هستند.
آنها از هر فرصتی که به وجود میآید استفاده میکنند تا دولت را مقصر جلوه داده و تخریب کنند تا به خیال خود با تحریک افکار عمومی علیه دولت مستقر، در فرصت بعدی نوبت به آنها برسد! در حالی که با چنین اقدامات سلبی، مشارکت در انتخابات کاهش یافته و متعاقباً سرمایههای اجتماعی نظام تقلیل مییابد و تجربه نشان داده این قبیل اقدامات صرفاً جناحی، به تضعیف کشور منجر خواهد شد.البته پیشنهاد من این است که دولت و آقای رئیسجمهور عملکرد یکساله وزرا، مسئولین اجرایی مهم و استانداران را ارزیابی کنند و ممکن است لازم باشد در راستای خدمترسانی بیشتر به مردم، تغییراتی انجام شود. باید متذکر شد که تغییر به خودی خود بد نیست. در کشوری با این وسعت فراوانند افراد لایقی که بتوانند در مناصب مختلف به نحو شایسته خدمت کنند. اگر دولت رأساً پیشقدم شود و ارزیابی منطقی داشته باشد و برخی تغییرات الزامی را ایجاد کند، نتیجه بلندمدت آن افزایش رضایت مردم خواهد بود.
در تقابل با رادیکالها و تندروها عملکرد دولت در آینده چطور خواهد بود؟
نمیگویم کاری کند که رضایت رادیکالها و تندروها را جلب کند، رضایت اینها هیچ وقت جلب نمیشود و دولت هر اقدامی هم بکند، واکنش آنها سلبی خواهد بود. مهم است با خدمترسانی مطلوب، تحقق وعدههای انتخاباتی، اقدامات رفاهی و پرداختن به مطالبات مردم که رضایت عمومی را شامل میشود، پایگاه اجتماعی دولت تقویت گردد.
به عنوان سوال آخر، با توجه به عملکرد دولت در یک سال گذشته، از رأیی که به آقای پزشکیان دادید پشیمان نشدید؟
خیر، سال گذشته بعد از اعلام اسامی شش کاندیدا، در حزب اعتدال و توسع به اتفاق آرا تصمیم گرفتیم تا از آقای دکتر پزشکیان حمایت کنیم. همه چیز را نسبی میبینیم؛ تصمیمی که در آن زمان گرفتیم معالواسطه تشخیص اصلح بودن آقای پزشکیان صورت گرفت و حزب اعتدال و توسعه در سراسر کشور به میدان آمد و در مسیر پیروزی ایشان تلاش بسزایی کرد و هماکنون هم معتقدیم تشخیص و اقداممان درست بود.
اگر به آن برهه سال گذشته هم برگردیم همین اقدام را میکنیم. البته این به این معنا نیست که حزب اعتدال و توسعه از عملکرد دولت رضایت کامل داشته است. دولت میتواند بهتر از این عمل کند، اما به طور نسبی عملکرد دولت را مثبت ارزیابی کرده و با همه محدودیتهایی که در انتخاب وزرا پیش روی دولت بود فکر میکنم یک گام رو به جلو برداشته شد. با توجه به شرایط سخت یک سال گذشته ممکن بود اگر کس دیگری بر سر کار میآمد، وضعیت بدتری میداشتیم.
بازار ![]()