سه شنبه ۷ مرداد ۱۴۰۴
سیاسی

دیپلمات پیشین مطرح کرد: دیپلماسی یا جنگ، جنگ یا دیپلماسی؟

دیپلمات پیشین مطرح کرد: دیپلماسی یا جنگ، جنگ یا دیپلماسی؟
پیام فارس - اعتماد /متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست فریدون مجلسی| پس از جنگ ۱۲ روزه که از دیدگاه گروهی قابل پیش‌بینی و از دید ...
  بزرگنمايي:

پیام فارس - اعتماد /متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
فریدون مجلسی| پس از جنگ 12 روزه که از دیدگاه گروهی قابل پیش‌بینی و از دید گروهی غافلگیر‌کننده و به اعتقاد عمومی کاری گستاخانه و پلید بود، در میان دلواپسی عمومی و تعطیلات اعلام شده و اعلام نشده و بلاتکلیفی اقتصاد و صنعت کشور و شکیبایی عمومی و عدم عبور از آرامش و انضباطی که در شرایط بسیار سخت از درون مشکل امنیتی برای جامعه فراهم نکرد، پرسشی را بیش از همیشه نزد افکار عمومی برجسته کرد؛ «پس چرا کار به اینجا کشید؟» از نظر مردم، دولت باید حافظ سلامت و اشتغال و رفاه و امنیت مردم باشد. بلافاصله پس از اعلام آتش‌بس امضا نشده‌ای که به اندازه خود جنگ غافلگیر‌کننده و ضمنا متزلزل به نظر می‌رسید، این پرسش مطرح شد که اکنون دولت چه خواهد کرد؟ چه برنامه‌ای برای امنیت یعنی تکرار نشدن جنگی دارد که گروهی آن را بی‌ربط می‌دانند؟ چه برنامه‌ای برای اشتغال و رفاه و سلامت ملت دارد که با تحریم تجاری و بانکی مانع رونق اقتصادی شده و بیکاری موازی با کاهش ارزش ریال و تورم و‌گرانی کالاها و ضروریات زندگی و برای بسیاری حالت اضطرار و استیصال پیش آورده است؟ رها کردن مردم در حالت بی‌خبری و بلاتکلیفی در شرایطی که تامین آب و برق آنان نیز دشوار شده است، قابل تحمل نبود. از این رو اعلام خبر انجام رایزنی‌های دیپلماتیک که در استانبول انجام شد ضمن پدید آوردن امیدی برای خروج از بحران، توقعات مغفول مانده مردم را در جدی گرفتن تعامل و خودداری از طولانی شدن مذاکرات و‌ مذاکره برای مذاکره را بالا برده است و از همین رو مردم انتظار تعامل معقول و رسیدن به نتایج سریع دارند. طرف کنونی مذاکره نیز از آن‌گونه مذاکرات بی‌حاصل راضی نیست. آنان بر این اندیشه بوده‌اند که تیم‌های ایرانی مذاکرات را به این نیت به درازا می‌کشانند که زمان بیشتری برای تکمیل پروژه سلاح هسته‌ای داشته باشند. بحث و جدل و انکار، مساله ایران را حل نمی‌کند، زیرا شش قطعنامه شورای امنیت در محکومیت ایران بوده که به موجب برجام معلق شده بود. اکنون با آسیب جدی و نامشخص سایت‌ها و مراکز هسته‌ای ایران بهانه غربی‌ها درباره زمان خریدن ایران برای رسیدن به سلاح عملا منتفی است و جمهوری اسلامی هم بیش از همه و بیش از همیشه خواهان رسیدن به نتیجه‌ای است که به لغو تحریم‌ها بینجامد. 
اما در طرف غربی این شتاب وجود دارد که مهلت برجام و استفاده از مکانیسم ماشه کوتاه است و اروپا نیز با حمایت قطعی از تجاوز حاد در جنگ‌ هوایی دوازده روزه اسراییل و امریکا علیه ایران، جای تردید باقی نگذاشته است که در استفاده از مکانیسم ماشه و زنده کردن شش قطعنامه‌ای که ایران را تهدید‌کننده صلح و آرامش بین‌المللی شناخته بود، تردید نخواهد کرد که در آن صورت دست آنان در تجاوزگری در پوششی قانونی بازتر خواهد شد. 
بازار
سه شرط و سه محور مذاکره
تردیدی نیست که در شرایط کنونی این ایران است که بیش از همه باید از مذاکره با طرف اصلی یعنی امریکا استقبال کند. بالاخص به این دلیل که ترامپ ظاهرا خودش را کنار کشید و ‌گفت ما دیگر کاری نداریم اما اگر ایران بخواهد برای مذاکره آماده‌ایم! اما ایران در رایزنی‌های خود با تروییکای اروپایی برای فراهم شدن شرایط مذاکره با امریکا سه شرط قرار داده است: امریکا باید اعتماد ایران را جلب کند، از مذاکره برای دستورکارهای پنهان مانند اقدام نظامی استفاده نکند و حقوق ایران را تحت معاهده «ان‌پی‌تی» شامل غنی‌سازی، به رسمیت بشناسد. این سه شرط بیشتر سه خصوصیت صفت گونه دارد. اینکه امریکا باید اعتماد ایران را جلب کند بیشتر پاسخ به شرایط امریکاست که اقدامات پنهانی ایران منجر به صدور قطعنامه‌ها و نیز افزایش غنی‌سازی با عبور از محدودیت‌ها را موجب بی‌اعتمادی به ایران دانسته بود. اکنون در شرایط پس از جنگ آن موضوع عملا منتفی است و امریکا هم جز سوگند خوردن ابزاری برای اعتماد‌سازی ندارد. شرط دوم ناظر بر وارد کردن این اتهام به امریکاست که در‌حالی که با ایران در حال مذاکره درباره غنی‌سازی بود، موجب شد که ایران با اعتماد به امریکا از حمله اسراییل غافلگیر شود. امریکایی‌ها منکر چنان اغفالی هستند و‌ می‌گویند ما اولتیماتومی 60 روزه داده بودیم که به پایان رسید و ضمنا مقامات ایرانی ‌پیش از آن اعلام کردند که غنی‌سازی و صنعت دفاعی ایران قابل مذاکره نیست. تصور نمی‌رود این شرط نیز عملا مانع مذاکره شود. شرط سوم یعنی پذیرش حق قانونی غنی‌سازی در محدوده صلح آمیز معاهده ان‌پی‌تی نیز در وضعیت کنونی سایت‌ها می‌تواند عجالتا منتقی باشد و اگر مذاکره با امریکا آغاز شود، می‌تواند یکی از موضوعات مورد مذاکره و‌توافق باشد، زیرا با وجود سرسختی ترامپ در ممنوعیت غنی‌سازی صلح‌آمیز محروم کردن ایران از یک حق قانونی بین‌المللی اعتبار ان‌پی‌تی را نیز نقض می‌کند. لذا می‌توان خوشبین بود در صورتی که رایزنی‌ها با سه کشور اروپایی سریعا و با درک شرایط ایران ادامه یابد، می‌توان با لحاظ کردن شروط سه‌گانه ایران برای امریکا ازسرگیری گفت ‌و گوهای نهایی تهران و واشنگتن را محتمل دانست، زیرا دیگر زمان برای آن‌گونه گفت‌وگوهای کشدار با وقوع جنگ و‌ خطر تکرار آن منتفی شده است.
در شرایط کنونی ایران از سفر احتمالی معاون دبیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به ایران خبر داده، گرچه آن را سفری مشروط و محدود به شروط دانسته، اما همزمان رافائل گروسی نیز مدعی همکاری فنی تهران و نهاد پادمانی شده است، از این رو و خصوصا با موازی بودن این سفر با رایزنی‌ها با تروییکای اروپایی و هشدار دوجانبه ویرانگری جنگ به ایران و به اسراییل، می‌توان به چشم‌انداز تعامل تهران و این نهاد ناظر بین‌الملل امیدوار بود، در غیر این صورت دعوتی انجام نمی‌شد. این دیدار را می‌توان روزنه‌ای به موافقت با غنی‌سازی در محدوده قانونی و زیر نظارت آژانس دانست. شخصا همواره سپردن غنی‌سازی در ایران را به کنسرسیومی بین‌المللی با مشارکت کشورهای همسایه دارنده رآکتور اتمی برای تامین سوخت نیروگاه‌های آنان وسیله مناسبی برای جلب اعتماد بین‌المللی دانسته‌ام. هر چند چنین کاری منوط به موافقت آنان است، اما صرفا پیشنهاد آن نیز نشانه حسن‌نیت و جلب اعتماد و در صورت اجرا موجب کاهش هزینه آن می‌شود. نکته مهمی که مستلزم شتاب در نیل به توافق است آن است که در میانه تنش‌ها، به درازا کشاندن مذاکرات در فعال‌سازی ماشه که از سوی تروییکای اروپایی تهدید هم شده گزینه‌ای محتمل است، بالاخص آنکه اعضای کنگره امریکا هم‌صدا با اسراییل خواهان فعال شدن اسنپ بک شده‌اند.
 اروپا به خاطر احیای بازرگانی سنتی خود با خاورمیانه ثروتمند امروزی و حتی ایران، در رفع تحریم ایران و عادی شدن شرایط پس از 47 سال بسیار علاقه‌مند است و ضمن تردید و حتی تهدید جدی، مسیر احیای دیپلماسی را پیگیری می‌کند و باید از این فرصت بهره برد. در همین راستا تروییکای اروپایی ضمن آنکه همصدا با امریکا به دنبال فعال کردن اسنپ‌بک است، می‌کوشد در مدیریت بحران سهیم و ‌موثر باشد. نیل به توافق در هر زمان و هر شرایط بهایی دارد. اکنون شرایط ایران می‌تواند بهتر از آینده‌ای باشد که مشکلات داخلی نیز مزید بر علت شده باشد و بر بهای مصالحه بیفزاید. در مورد تقاضای رفع تحریم البته تروییکای اروپایی معتقد است تحریم کنونی ازسوی امریکا وضع شده و بانک‌ها و شرکت‌های اروپایی با ملاحظاتی آن را اعمال کرده‌اند. اما تصور می‌رود اروپا نیز آینده رفع تحریم ایران را منوط به نوع روابط عملی ایران در آینده می‌داند. در مورد قانونی بودن یا نبودن توسل به مکانیسم ماشه باید گفت آنها برجام را به اتفاق هم تنظیم کرده‌اند و این مکانیسم از قضا گره مهم کار بود، زیرا آنها نمی‌خواستند تخطی از برجام در مورد بازگشت قطعنامه‌های محکوم‌کننده به ایران مصونیت بدهد و تاکنون هم با وجود نگرانی، از توسل به آن خودداری کرده‌اند. اما در شرایط جدید این امر را به عهده ایران می‌دانند که تا چه اندازه در فرصت کوتاه باقیمانده با دادن امتیازات معنی‌دار و توافق تضمین شده و اعتماد‌سازی مانع اجرای آن شود!


نظرات شما