سه شنبه ۷ مرداد ۱۴۰۴
سیاسی

شوی بی‌تماشاگر مونیخ

شوی بی‌تماشاگر مونیخ
پیام فارس - فرهیختگان /متن پیش رو در فرهیختگان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست علی ملکی| در بحبوحه فاجعه انسانی غزه که ۲ میلیون انسان را در چنگال ...
  بزرگنمايي:

پیام فارس - فرهیختگان /متن پیش رو در فرهیختگان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
علی ملکی| در بحبوحه فاجعه انسانی غزه که 2 میلیون انسان را در چنگال گرسنگی و قحطی تحمیلی گرفتار کرده و صدای مردم کشور‌های مختلف را بلند کرده است، پهلویست‌ها نمایشی مضحک در گوشه‌ای از مونیخ آلمان تدارک دیدند. آن‌ها به قول خودشان «همایشی» برگزار کردند که نه تنها خالی از اصالت و اعتبار بود، بلکه نشان‌دهنده انزوای شدید این جریان در میان مردم ایران و حتی ایرانیان خارج از کشور است. 
این «دورهمی» که با نام «همکاری برای نجات ایران» برگزار شد، چیزی نبود جز یک کپی دست‌دوم و بی‌کیفیت از نمایش‌های نخ‌نما شده منافقین. جماعت حاضر به زحمت به تعداد مسافران یک اتوبوس می‌رسیدند. وضعیتی که نشان می‌دهد بدنه سلطنت‌طلب حتی آن اقلیتی را که پیش‌تر در تجمعات مشابه گردهم می‌آورد را هم از دست داده است. این جمعیت 50 نفره، نمادی از توهم برگزارکنندگانی است که شعار‌های دهن پر کن زیادی می‌دهند اما در واقعیت، توان گردآوری حتی یک جمع قابل توجه را نیز ندارند و حتی پرچم منتسب به رژیمی را بلند می‌کنند که همین یک ماه پیش با حملات بی‌رحمانه‌اش به خاک ایران، صد‌ها شهروند عادی را به شهادت رساند. پهلویست‌ها، پرچم قاتل مردم ایران را بالا بردند و در کنار آن، هیچ اشاره‌ای به جنایات رژیم‌صهیونیستی در ایران و غزه نکردند تا بار دیگر نشان دهند ایران برای آن‌ها موضوعیتی ندارد و همه فعالیت‌های به‌ظاهر سیاسی‌شان در راستای برگرداندن فاند‌ها و پرکردن جیبشان است. 
این واقعیت شماست
این اولین‌باری نیست که رضا پهلوی و حامیانش در دام توهمات خود گرفتار می‌شوند. تلاش‌های ناکام او برای ایجاد آشوب و بی‌ثباتی در ایران، کارنامه‌ای پر از شکست برایش رقم ‌زده است. در جریان حملات اخیر رژیم‌صهیونیستی به ایران، رضا پهلوی با همکاری رسانه تروریستی اینترنشنال، اقدام به انتشار بارکدی برای جذب نیرو در داخل کشور کرد. این فراخوان که بخشی از یک پروژه هماهنگ برای ایجاد ناآرامی بود، با بی‌توجهی کامل جامعه روبه‌رو شد و در خاموشی فرو رفت. حتی اقدام هکری گروه حنظله که اطلاعات کارکنان شبکه اینترنشنال، منبع اصلی انتشار این فراخوان را از دسترس خارج کرد، نشان داد که سردمداران براندازی نه تنها از پایگاه مردمی محرومند، بلکه توانایی حفاظت از اطلاعات عوامل داخلی خود را نیز ندارند. 
این داستان تکراری شکست، به همین جا ختم نمی‌شود. در سال 1401 نیز پس از ناکامی پروژه‌های آشوب‌طلبانه با هدف بی‌ثبات‌سازی ایران، رضا پهلوی بار‌ها فراخوان‌هایی برای تجمع و اعتصاب صادر کرد. اما این فراخوان‌ها نیز مانند مورد اخیر، با عدم اقبال عمومی مواجه شدند. نکته قابل‌توجه این است که پس از هر شکست، هیچ‌گونه اطلاع‌رسانی یا توضیحی درباره نتایج این کمپین‌ها از سوی او یا حامیانش ارائه نمی‌شود. این سکوت خود گواه آشکاری بر ناکامی و فقدان پایگاه اجتماعی این اقدامات است. جامعه ایران، هیچ ارتباطی با این مدل کنش‌ها برقرار نکرده و این ناکامی‌ها، نشان‌دهنده شکاف عمیق بین این جریان‌ها و واقعیت‌های اجتماعی ایران است. پهلویست‌ها هربار با برگزاری چنین تجمعاتی محکم‌تر از قبل به دیوار واقعیت برخورد می‌کنند. 
همایش اتوبوسی
تجمع مونیخ در مقایسه با تجمعات گذشته اپوزیسیون در اروپا، نه تنها پیشرفتی نداشت، بلکه نمادی از فروپاشی کامل این جبهه بود. شهر‌های آلمان در گذشته نیز شاهد تجمعاتی از سوی احزاب و چهره‌های ضدایرانی بوده‌اند؛ از کنفرانس برلین در سال 79 که به صحنه درگیری و زد و خورد تبدیل شد و صحنه‌های مبتذلی همچون برهنه شدن و رقاصی را به نمایش گذاشت تا تجمع برلین در سال 1401 که با کثرت پرچم‌های گروه‌های تجزیه‌طلب، پرچم همجنس‌بازان و تریبون دادن به منافقین همراه بود و با حضور حدود 50 هزار نفر، در بهترین حالت 2 درصد از ایرانیان ساکن اروپا را شامل می‌شد. 
اما ایستگاه بعدی جبهه ضدایرانی، مونیخ 2024 بود که به دعوت رضا پهلوی برگزار شد. این در حالی است که در سال 1401، رضا پهلوی در کنار سایر چهره‌های ضد انقلاب همچون مسیح علی‌نژاد، عبدالله مهتدی، حامد اسماعیلیون و نازنین بنیادی، در دانشگاه جورج تاون آمریکا میزگردی برگزار کردند و منشور مهسا را راه انداختند. اما در عرض چند ماه، تک‌تک اعضای این ائتلاف از هم جدا شدند و ناتوانی رضا پهلوی در ایجاد یک پیمان چندماهه را به نمایش گذاشتند. با پایان یافتن ناآرامی‌های داخلی ایران و عدم‌همراهی مردم با جریاناتی که سردمداری عمده آن با گروه‌های تجزیه‌طلب بود، اپوزیسیون بیش از گذشته سرخورده شد و در مدار رادیکال‌تر شدن قرار گرفت. این رادیکالیسم تا جایی پیش رفت که رضا پهلوی در فروردین 1402 به اراضی اشغالی سفر کرد و با بنیامین نتانیاهو دیدار کرد و از آن مقطع تاکنون بار‌ها در جدال بین ایران و اسرائیل، از صهیونیست‌ها جانبداری کرده است. وی در سپتامبر 2024، با سخنرانی در شورای اسرائیلی- آمریکایی (یکی از لابی‌های کلیدی اسرائیل در آمریکا)، خواستار اقدام مشترک آمریکا، اسرائیل و یک پارتنر ایرانی علیه ایران شد و خود را پاتنر ایرانی خواند. 
سراب رژیم چنج در بی‌پایگاهی اجتماعی
پس از حمایت رضا پهلوی از حمله رژیم صهیونیستی به خاک ایران در جنگ تحمیلی 12 روزه، میزان نفرت مردم ایران از پهلوی و شخص وی به شدت افزایش یافت و واکنش‌های فراوانی را برانگیخت. با اعلام آتش‌بس و ناکامی رژیم اسرائیل در برهم زدن آرامش کشور از طریق ایجاد ناآرامی و شورش داخلی، رضا پهلوی با راه‌اندازی پلتفرمی خواستار ثبت‌نام نظامیان ایرانی در این برنامه و جدایی از نظام شد که البته باز هم با موفقیتی همراه نبود. او همچنین با سفر به انگلستان به دنبال جلب حمایت سران این کشور برآمد و روز گذشته (یکشنبه 5 مرداد) همایشی تحت عنوان «همکاری ملی» در مونیخ برگزار کرد. 
تفاوت این مراسم با آنچه در سال 1401 شاهد بودیم، به وضوح نشان می‌دهد که اپوزیسیون حتی همان اقلیت همراه را در میان ایرانیان خارج از کشور نیز از دست داده است. در اجتماع روز جمعه برای حمایت از همایش مونیخ، جمعیتی حدوداً 50 نفره حضور یافتند؛ این در حالی است که در این گردهمایی، به جز چند چهره هنری حامی رضا پهلوی و عده‌ای چهره ناشناخته و احزاب گمنام، هیچ سخنران یا مشارکت‌کننده برجسته‌ای حضور نداشت. این اجتماع حتی از همراهی هم‌پیمانان قبلی رضا پهلوی مانند مسیح علی‌نژاد، نازنین بنیادی و حامد اسماعیلیون هم خالی بود و صرفاً یک دورهمی یک روزه سلطنت‌طلبان بعد از شکست اسرائیل در جنگ تحمیلی 12 روزه به شمار می‌رفت و البته وزن و جایگاه واقعی این گروه در بین مردم ایران را به نمایش گذاشت. 
تجمع مونیخ، یک شکست سنگین برای جریان پهلوی و حامیانش بود. این «دورهمی» نه تنها نتوانست هیچ‌گونه اثری بر افکار عمومی بگذارد، بلکه به وضوح نشان‌دهنده انزوای عمیق و بی‌مخاطب بودن این جریان در میان مردم ایران و حتی ایرانیان خارج از کشور است. در حالی که مردم جهان در همبستگی با غزه به خیابان‌ها می‌آیند و صدای اعتراضشان را به گوش منفعلان جهان می‌رسانند، پهلویست‌ها در توهمات خود غرق شده‌اند و با بالا بردن پرچم رژیم‌صهیونیستی، تنها بر نفرت مردم ایران از خود اضافه می‌کنند. رضا پهلوی و حامیانش باید بفهمند که سراب «رژیم چنج» در برهوت بی‌پایگاهی اجتماعی، هرگز به واقعیت نخواهد پیوست. حداقل از زمان جنگ تحمیلی دوازده روزه بر مردم ثابت شد که چه کسانی در کنار مردم و آرمان‌هایشان ایستاده‌اند و چه کسانی در خدمت دشمنانشان هستند. 
مشاور پهلوی: هیچ اقبالی به اپوزیسیون در ایران وجود ندارد
رامین پرهام، مشاور سابق رضا پهلوی، در یک مصاحبه زنده با بی‌بی‌سی فارسی، به صراحت به شکست اپوزیسیون خارج‌نشین و شخص پهلوی در جذب حمایت مردمی در ایران اعتراف کرد. این اعتراف از زبان فردی نزدیک به حلقه درونی پهلوی پیام‌های مهمی دارد. پرهام با قاطعیت گفت: «هیچ اقبالی به اپوزیسیون خارج از کشور در داخل ایران وجود ندارد.» این گزاره نشان می‌دهد که ادعا‌های این جریان مبنی بر داشتن پایگاه مردمی جدی در ایران، توهمی بیش نیست. 
پرهام در ادامه، به همسویی کامل رضا پهلوی با نخست‌وزیر رژیم‌صهیونیستی در دو سال گذشته اشاره کرد و گفت: «رضا پهلوی به‌ویژه در دوره پاکسازی قومی توسط نتانیاهو، کاملاً همسو با او فعالیت کرده است.» مشاور سابق پهلوی همچنین به فراخوان‌های توخالی و بی‌ثمر او در سال‌های گذشته اشاره کرد و ادامه داد: «رضا پهلوی بار‌ها و بار‌ها دست به فراخوان‌ها و دعوت به گردهمایی‌زده، اما هیچ‌گاه پاسخی از داخل به این فراخوان‌ها داده نشده است.» پرهام در ادامه، به سکوت معنادار پهلوی در برابر حملات رژیم‌صهیونیستی به ایران انتقاد کرد و افزود: «او حتی یک کلمه درباره محکوم کردن حملات آشکار اسرائیل به ایران نگفته است؛ در حالی ‌که نتانیاهو دشمن شناخته‌شده ایران است و رضا پهلوی عملاً به آلت دست این جریان تبدیل شده است.»
بازار


نظرات شما