از دلار نفتی تا اتحاد امنیتی؛ ترامپ در جنوب خلیج فارس به دنبال چیست؟
سیاسی
بزرگنمايي:
پیام فارس - - دونالد ترامپ پس از انتخاب مجدد به عنوان مستاجر جدید کاخ سفید، بار دیگر سنت تاریخی سفر به کانادا، انگلیس یا مکزیک را کنار گذاشت و برای جذب سرمایههای عربی راهی منطقه خلیج فارس شد. رئیس جمهور آمریکا در حالی راهی منطقه خاورمیانه شده است که اسرائیل هفته گذشته طرح اشغال غزه تحت عنوان «ارابههای گیدئون» را به تصویب رسانده و مذاکرات اتمی تهران- واشنگتن در «بن بست» حفظ یا تعلیق غنیسازی قرار دارد.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
با آنکه ترامپ در جریان این سفر امیدوار است تا بتواند شاهد عادی سازی روابط ریاض- تلآویو باشد، اما به نظر میرسد عدم وجود چشم انداز روشن در خصوص تشکیل کشور فلسطین یا پایان جنگ غزه وقوع این رخداد را در هالهای از ابهام قرار داده باشد. برهمین اساس در ادامه این یادداشت سعی خواهیم کرد تا به بررسی اهداف و سناریوهای احتمالی در جریان سفر ترامپ به عربستان سعودی، قطر و امارات بپردازیم.
نیاز ترامپ به سرمایه گذاری «تریلیون دلاری»
پس از سه سال، بار دیگر رشد تولید اقتصادی در آمریکا در شیب منفی قرار گرفته است. با آنکه ترامپ انگشت اتهام را به سمت بایدن گرفته و سیاستهای دولت وی را دلیل رکود فعلی میداند، اما واقعیت آن است که بخشی از شرایط امروز حاکم بر اقتصاد آمریکا نتیجه جنگ تعرفهای ترامپ در سطح نظام بینالملل است. برهمین اساس رئیس جمهور آمریکا برای بازگشت آرامش به والاستریت و در عین حال ایجاد رونق در صنایع پایه دو هدف اقتصادی را در جریان سفر به منطقه جنوب خلیج فارس دنبال میکند. نخست افزایش سطح تولید نفت با هدف کاهش قیمت در بازار و کنترل تاثیر ریسکهای ژئوپلیتیکی بر بازارهای انرژی و دوم جذب سرمایههای سعودی- اماراتی در حوزههای استراتژیک دفاعی، هوش مصنوعی، تولیدی و غیره.
به گزارش «وال استریت ژورنال» در جریان این سفر قرار است سعودی متعهد به سرمایه گذاری 600 میلیارد دلاری (یا یک تریلیون دلاری) در داخل آمریکا خواهد شد و اماراتیها نیز قول دادند که طی یک دهه آینده 1.4 تریلیون دلار سرمایه به اقتصاد واشنگتن تزریق کنند. تحقق اهداف یاد شده ضمن جلب نظر «سرمایهداران جسور» پیرامون ترامپ مانند ونس، گامی بلند در جهت تحقق شعار «آمریکا اول» خواهد بود.
تلاش برای معماری خاورمیانه جدید
هشت سال پیش زمانی که ترامپ برای نخستین بار در سال 2017 راهی عربستان سعودی شد، شرایط امنیتی منطقه در شرایط بسیار متفاوتی قرار داشت و «مثلث بی» به دنبال شکست برجام و تضعیف نقش منطقهای ایران در محیط امنیتی غرب آسیا بود. در آن دوران پیمان ابراهیم متولد شد و سعودی- اسرائیل در یک قدمی عادی سازی روابط قرار داشتند. امروز، اما پس از گذشت 590 روز از نبرد طوفان الاقصی، رژیم صهیونیستی دیگر «به هر قیمتی» به دنبال عادی سازی روابط با ریاض نیست و قصدی برای دادن امتیازهای «ارضی» یا «حاکمیتی» در پرونده فلسطین ندارد.
در شرایط کنونی اسرائیل و راست گرایان حاکم بر تلآویو ترجیح میدهند تا بر روی پروژه «اشغال غزه» و سپس «الحاق کرانه باختری» متمرکز شوند. دامنه این سیاستهای ماجراجویانه، اما محدوده فلسطین اشغالی محدود نمیشود و این امکان وجود دارد که رژیم به دنبال اشغال بخشهایی بیشتری از خاک لبنان یا سوریه باشد. در چنین شرایطی حرکت «ام بی اس» به سمت گزینه عادی سازی روابط با اسرائیل به مثابه یک «قمار خطرناک» بر سر «آینده پادشاهی» در عربستان خواهد بود.
به گزارش روزنامه انگلیسی «تایمز» دیگر رخداد مهم در جریان این سفر دیدار احتمالی میان احمد الشرع، رئیس دولت انتقالی سوریه با ترامپ خواهد بود. «جولانی» که همچنان در لیست عناصر تروریستی آمریکا قرار دارد دو هفته پیش با دو نماینده ارشد از حزب جمهوری خواه در دمشق دیدار و گفتوگو کرد. براساس گزارش منتشر شده از سوی روزنامه آلمانی «اشپیگل»، احمد الشرع قصد دارد تا در ازای کنار رفتن تحریمهای سزار و عقب نشینی اسرائیل از جنوب سوریه، گامهای جدی به سمت عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی و الحاق به پیمان ابراهیم بردارد.
به گزارش منابع عربی ظاهرا حاکم جدید سوریه، تمایل دارد تا با گره زدن منافع آمریکا در میادین نفتی سوریه و دادن امتیازهای سرمایه گذاری ویژه در دمشق، نظر ترامپ را برای به رسمیت شناختن وی و ترویستهای حاکم بر منطقه شام جلب نماید! در سوی مقابل دولت ترامپ نیز علاقهمند است تا با توجه به نیازهای راهبردی دولت جدید سوریه، این کشور عربی را از محور روسیه خارج کرده و اجازه ورود مجدد چین به سواحل شرق مدیترانه را ندهد. در صورت تحقق سناریو فوق سوریه جدید در کنار اردن و اسرائیل تامین کنندگان اصلی منافع آمریکا در منطقه شمال خلیج فارس خواهند بود.
مناقشه اتمی ایران؛ هسته مرکزی سیاست خاورمیانهای آمریکا
انتقال سامانههای پدافندی «تاد» از کره جنوبی به فلسطین اشغالی این فرض را برای تحلیلگران حوزه امنیت و روابط بین الملل ایجاد کرد که سیاست دولت ترامپ فعلا در مدار راهبرد «اسرائیل اول» قرار دارد و اولویتهای سیاست خارجی آمریکا در حوزه ایندوپاسفیک کم رنگ شده است. در میانه کارزار طوفان الاقصی، لابی اسرائیل در واشنگتن تحت هدایت نتانیاهو زمینه شکست دموکراتها در انتخابات اخیر و پیروزی ترامپ را فراهم کرد. این کمک انتخاباتی به جمهوری خواهان سبب شده است تا دولت جدید ترامپ مملو از چهرههای نزدیک به تلآویو همچون استیو ویتکاف، مارکو روبیو، مایک والتز و ... شود.
وجود چنین ترکیبی این فرصت را برای راست گرایان صهیونیست فراهم آورده است تا بتوانند به هزینه آمریکا علیه برنامه اتمی ایران اقدام کنند. در چند ماههای اخیر برسازی تصویر جعلی «ایران ضعیف» در رسانهها و اندیشکدههای جریان اصلی با هدف متقاعد کردن مقامات ارشد در دولت کاخ سفید در دستور کار قرار گرفته است. برخلاف خواست نتانیاهو، اما ابتکار عمل ایران در ماه مارس جلوی وقوع این سناریو را گرفت و از ماه آوریل گفتوگوهای غیرمستقیم اتمی میان ایران و آمریکا آغاز شد!
طی چهار دور مذاکرات غیرمستقیم اتمی با میانجیگری عمان، اظهارات ضد و نقیضی در خصوص سرنوشت برنامه اتمی ایران؛ به ویژه زیرساختهای هستهای و میزان غنیسازی در داخل کشور بیان شده است. یکی از پیشنهادات تیم ایرانی به آمریکا برای افزایش سطح «اعتماد سازی» و نشان دادن حسن نیت تهران در مذاکرات، تشکیل کنسرسیوم بینالمللی با حضور کشورهای عرب خلیج فارس در صنعت هستهای است. برخی تحلیلگران معتقدند این احتمال وجود دارد که در جریان سفر اخیر ترامپ به سعودی، این پیشنهاد به صورت جدی مورد توجه قرار بگیرد.
نکته کلیدی آن است که در دوران جدید سعودی- امارات با کسب تجربه از حادثه تاریخی آرامکو، از مخالف تبدیل به حامی توافق اتمی میان تهران- واشنگتن شدند و لابی آنها در واشنگتن برای نهایی شدن این توافق تلاش میکند. در جریان این سفر این احتمال وجود دارد که ترامپ در قالب توافق تجاری امتیاز «حق غنی سازی» را براساس «قرار داد یکدوسه اتمی» به سعودی دهد. با در نظر گرفتن این احتمال، امکان همکاری اتمی میان تهران- ریاض و شکلگیری توافق کنترل تسلیحات دسته جمعی در منطقه خلیج فارس افزایش پیدا خواهد کرد.
*کارشناس مسائل غرب آسیا
-
سه شنبه ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۴:۱۶:۴۸
-
۱ بازديد
-

-
پیام فارس
لینک کوتاه:
https://www.payamefars.ir/Fa/News/955570/