پیام فارس - اگر هدف تیم ملی ایران صعود از مرحله گروهی جام جهانی ۲۰۲۶ است راه آن در آزمون و خطا روی گزینههای ناشناخته نیست.
به گزارش خبرنگار مهر ، در شرایطی که کمتر از ۶ ماه تا آغاز رقابتهای جام جهانی ۲۰۲۶ باقی مانده، تیم ملی فوتبال ایران بیش از هر زمان دیگری نیازمند رسیدن به ثبات فنی و شناسایی ترکیب اصلی خود است. با این حال، در روزهای اخیر بار دیگر بحث استفاده از بازیکنان دوتابعیتی بهعنوان راهکاری فوری برای پوشش کمبود بازیکن خوب در برخی پستها مطرح شده که به نظر میرسد علاج کار فنی برای امیر قلعه نویی نیست.
تیم ملی ایران در گروه G باید به مصاف بلژیک مصر و نیوزیلند برود. گروهی که بدون تردید چالشی جدی برای شاگردان امیر قلعهنویی خواهد بود. در چنین شرایطی عبور از مرحله گروهی نیازمند تیمی هماهنگ، با ساختار مشخص و ترکیبی تثبیتشده است نه تیمی که هنوز درگیر آزمودن گزینههای ناشناخته باشد.
قلعهنویی در ماههای اخیر بهدلیل کمبود بازیکن تأثیرگذار در برخی پستهای کلیدی، بهویژه دفاع کناری و هافبک بازیساز ناچار به ایجاد تغییرات مداوم در فهرست تیم ملی شده است. این تغییرات اگرچه در بازیهای دوستانه قابل توجیه است، اما ادامه آن در فاصله کوتاه مانده تا جام جهانی میتواند به از دست رفتن ثبات تاکتیکی منجر شود.
تجربههای پیشین در استفاده ناگهانی از بازیکنان دوتابعیتی نیز مهر تأییدی بر این تردیدهاست. در آستانه جام جهانی ۲۰۱۴، دعوت از بازیکنانی چون مهرداد بیتآشور و دانیال داوری، عملا دستاورد فنی مشخصی برای تیم ملی تحت هدایت کارلوس کیروش نداشت. بازیکنانی که آمدند، بازی نکردند و بیسروصدا از چرخه خارج شدند، بدون آنکه نقشی تعیینکننده ایفا کنند.

البته نباید موفقیت نمونههایی مانند اشکان دژاگه و فریدون زندی را نادیده گرفت؛ بازیکنانی که با فاصله زمانی مناسب و حداقل یک سال پیش از جام جهانی، وارد اردوهای تیم ملی شدند و فرصت تطبیق با فضای احساسی و خاص فوتبال ایران را به دست آوردند.
شاید تفاوت اصلی در میزان بهره وری از بازیکنان دوتابعیتی به میزان حضور آنها در اردوها بستگی داشته باشد. اینکه یک بازیکن بتواند حضور زودهنگام و تدریجی در اردوها داشته باشد احتمال افزایش میزان موفقیت خود را هم میتواند افزایش دهد در غیر این صورت دعوتهای دقیقه نودی هیچ حاصلی نخواهد داشت.
اکنون معرفی نامهایی مانند دنیس اکرت، کاوه ظهیرالاسلام و سایر بازیکنان دورگه به کادرفنی، بیش از آنکه یک تقویت هدفمند باشد، شبیه به «هندوانه دربسته» است. بازیکنانی که حتی در بهترین فرم فردی هم برای تأثیرگذاری در تیم ملی ایران، نیازمند زمان، ارتباط عاطفی و درک فضای خاص رختکن هستند؛ عناصری که در فاصله کوتاه تا جام جهانی به دست نمیآید.
اگر هدف تیم ملی ایران صعود از مرحله گروهی جام جهانی ۲۰۲۶ است، راه آن نه در آزمون گزینههای ناشناخته، بلکه در تثبیت ترکیب، اعتماد به داشتهها و برنامهریزی بلندمدت است. بازیکن دوتابعیتی میتواند فرصت باشد، اما تنها زمانی که زودتر شناسایی و بهدرستی در پازل تیم جا داده شود؛ در غیر این صورت، این انتخابها بیشتر به ریسکهای پرهزینه شباهت دارند تا راهحلهای نجاتبخش!