چهارشنبه ۱۴ آبان ۱۴۰۴
سیاسی

نیویورک علیه واشنگتن

نیویورک علیه واشنگتن
پیام فارس - وطن امروز /متن پیش رو در وطن امروز منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست ثمانه اکوان| شهر نیویورک، به ‌عنوان بزرگ‌ترین کلانشهر ایالات متحده و ...
  بزرگنمايي:

پیام فارس - وطن امروز /متن پیش رو در وطن امروز منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
ثمانه اکوان| شهر نیویورک، به ‌عنوان بزرگ‌ترین کلانشهر ایالات متحده و نماد تنوع فرهنگی و اقتصادی جهان، یکی از مهم‌ترین انتخابات محلی خود را روز گذشته برگزار کرد. این انتخابات، نه‌تنها آینده اداره شهری با بیش از 8 میلیون جمعیت را تعیین می‌کند، بلکه می‌تواند پیامدهای گسترده‌ای برای سیاست ملی آمریکا داشته ‌باشد و می‌توان آن را به ‌عنوان انتخاباتی مقدماتی برای ورود احزاب به کنگره آمریکا در سال 2026 دانست. اهمیت این رقابت در این است که نیویورک، با تولید ناخالص داخلی بیش از 1.8 تریلیون دلار، اغلب به ‌عنوان «موتور اقتصادی» آمریکا شناخته می‌شود و تصمیمات شهردار آن بر مسائل ملی مانند مهاجرت، مسکن و امنیت عمومی تأثیرگذار است. انتخابات شهرداری نیویورک 2025 بیش از آنکه رقابت بر سر مدیریت شهری باشد، در واقع آزمونی نمادین درباره جهت‌گیری ایدئولوژیک سیاست‌گذاری شهری در آمریکا است، همچنین به نمادی مهم در عرصه رقابت‌های احزاب سیاسی تبدیل شده است.
در سال‌های اخیر، نیویورک با چالش‌های متعددی روبه‌رو بوده است: بحران مهاجرت که منجر به ورود بیش از 200 هزار پناهجو از مرز جنوبی شده، افزایش نابرابری اقتصادی که شکاف طبقاتی را عمیق‌تر کرده و مشکلات امنیت عمومی مانند افزایش جرائم خشن در مترو و خیابان‌ها. این مسائل، پس از همه‌گیری «کووید-19» که اقتصاد شهر را فلج کرد، شدت یافته‌ است.
موقعیت خاص نیویورک در سیاست ملی آمریکا غیرقابل‌انکار است. این شهر که بیش از 80 درصد رأی‌دهندگان آن دموکرات هستند، اغلب به ‌عنوان آزمایشگاهی برای سیاست‌های جدید عمل می‌کند. برای مثال، برنامه‌های موفق در نیویورک مانند مسکن مقرون‌به‌صرفه یا حمل‌ونقل عمومی می‌تواند الگویی برای سایر شهرها شود اما در عین حال، شکست‌ها نیز می‌تواند به جمهوری‌خواهان فرصت حمله به دموکرات‌ها را بدهد. فضای عمومی و رسانه‌ای، این انتخابات را به یکی از داغ‌ترین رقابت‌های محلی تبدیل کرده است.
بازار
انتخابات جنجالی، چهره‌های جنجالی
این انتخابات اما چهره‌ای جنجالی را از سوی دموکرات به دنیا معرفی کرد؛ زهران ممدانی ، نماینده ایالتی و مسلمانی شیعه در مرکز انتخابات شهرداری شهری که هم اقتصاد آمریکا را بر دوش می‌کشد و هم از لحاظ جمعیتی، خانه اول یهودیان در آمریکاست، چهره‌ای که خود را در حلقه دموکراتیک‌ - سوسیالیست‌ها قرار داده و موفق شده با محور قرار دادن حل بحران هزینه زندگی و مسکن با شعارهای سوسیالیستی از یک کمپین مردمی سرمایه‌محور عبور کند و به صدر رقابت‌های حزبی و ملی راه یابد. 
زهران ممدانی در کامپالا، پایتخت اوگاندا متولد شده و خانواده‌اش در دوران کودکی به نیویورک مهاجرت کردند. او سابقه کار در حوزه پیشگیری از مصادره مسکن و فعالیت‌های خدماتی در محلات کارگری کوئینز را دارد؛ زمینه‌ای که بعدها بستری برای کنشگری سیاسی او شد و باعث شد او به شورای ‌شهر نیویورک راه یابد. در سال‌های اخیر ممدانی در چارچوب جنبش‌های شهری و شبکه‌های حزب دموکرات فعال بوده و عملاً از رکن‌های نوگرای چپ در عرصه محلی به ‌شمار می‌آید. در آمدن نام او به ‌عنوان نامزد اصلی حزب دموکرات برای شهرداری و موفقیت در رقابت مقدماتی، نشان‌دهنده توان سازماندهی مردمی و انتخاب پیام «هزینه زندگی» به ‌عنوان محوری‌ترین مساله رأی‌دهندگان شهری بود. 
ممدانی که مسلمان و شیعه است، با بالاترین میزان هزینه‌کرد لابی‌های صهیونیست برای ممانعت از حضورش در انتخابات و شکست کمپین انتخاباتی‌اش روبه‌رو شد. او انتقادات تند و تیزی از صهیونیست‌ها کرده و از فلسطین و مردم غزه حمایت می‌کند که باعث شده لابی صهیونیستی و سرمایه‌داران ثروتمند نیویورک، بالاترین میزان هزینه را در انتخابات شهرداری نیویورک داشته ‌باشند. بسیاری از سرمایه‌گذاران و ثروتمندان یهودی نیویورک نیز اعلام کرده‌‌اند در صورت پیروزی ممدانی، این شهر را ترک کرده و احتمالاً به ایالت‌های دیگر خواهند رفت!
3 عنصر کلیدی مسیر ممدانی را توضیح می‌دهد: تجربه عملی در حوزه مسکن که به او مشروعیت تکنوکراتیک و ارتباطی با جامعه آسیب‌پذیر می‌دهد؛ تکیه ‌بر شبکه‌های مردمی و حمایت تشکل‌های مترقی مانند «شبکه دموکراتیک - ‌سوسیالیست‌ها) که ساختار جمع‌آوری رأی و فعال‌سازی نیروهای خیابانی را فراهم آورد و در نهایت استفاده ماهرانه از روایت عمومی فشار معیشتی؛ روایتی که پاسخ فوری و ملموسی برای بخش بزرگی از رأی‌دهندگان شهری دارد.
بر اساس نظرسنجی‌های اخیر، زهران ممدانی، نامزد دموکرات و سوسیالیست دموکراتیک، با 43 درصد آرا پیشتاز است، در حالی که اندرو کومو (نامزد مستقل و فرماندار سابق) 33 درصد و کرتیس اسلیوا (نامزد جمهوری‌خواه) 14 درصد آرا را به خود اختصاص داده‌اند. این انتخابات، با توجه به سابقه ممدانی در جناح چپ حزب دموکرات می‌تواند نشان‌دهنده تغییر جهت در سیاست‌های شهری باشد.
رسانه‌هایی مانند نیویورک‌تایمز و وال‌استریت ژورنال، پوشش گسترده‌ای از مناظره‌ها و نظرسنجی‌ها ارائه داده‌اند، در حالی که بازارهای پیش‌بینی مانند پلی‌مارکت، شانس پیروزی ممدانی را 94 درصد ارزیابی می‌کنند. این رقابت، با تمرکز بر مسائل عدالت اجتماعی و اقتصادی، آیینه‌ای از تنش‌های ملی آمریکاست و می‌تواند آینده حزب دموکرات را تحت تاثیر قرار دهد.
دیگر نامزد شهرداری نیویورک اندرو کومو، فرماندار سابق نیویورک است که پس از استعفا در 2021 بار دیگر به صحنه سیاسی بازگشت و به ‌عنوان نامزد مستقل/ بازگشتی وارد رقابت شد. او سال 2021 به ‌دلیل فساد اخلاقی مجبور به استعفا از فرمانداری نیویورک شد و فضای تبلیغاتی علیه او که عمدتاً توسط حزب دموکرات نیز دامن‌ زده می‌شد به قدری پیش رفت که برادرش نیز که در شبکه خبری سی‌ان‌ان فعالیت می‌کرد، مجبور به کناره‌گیری از شغلش شد. با این حال او ادعای زنان جنبش MeToo در مورد آزار و اذیت جنسی کارمندانش را رد کرد و برخی از رسانه‌ها نیز عنوان کردند تسویه‌حساب‌های سیاسی در داخل حزب دموکرات او را مجبور به کناره‌گیری از فرمانداری نیویورک کرد. این چهره جنجالی حالا با انتخابات شهرداری نیویورک دوباره به صحنه سیاسی بازگشته و اتفاقاً نسبت به نامزد جمهوری‌خواه نیز شانس بیشتری برای رقابت نزدیک با ممدانی دارد. 
کرتیس اسلیوا، نامزد جمهوری‌خواه در دوره‌های قبلی نیز نامزد بوده و با پیام‌های امنیتی-قانونی و محافظه‌کارانه وارد میدان شد اما به ‌دلیل اینکه ایالت و شهر نیویورک، پایگاه رای سنتی دموکرات‌هاست، شانس زیادی برای پیروزی ندارد. این عدم اقبال به نامزد جمهوری‌خواه تا جایی پیش رفت که شخصیت‌های معروف حزب تصمیم گرفتند برای جلوگیری از قدرت گرفتن ممدانی، از اندرو کومو به ‌عنوان نامزد مستقل حمایت کنند. این رویکرد باعث شد دونالد ترامپ نیز در شب برگزاری انتخابات، در پیامی رسماً از کومو برای شهرداری نیویورک حمایت کند. این حمایت باز هم‌ بر هزینه‌های حمایت ترامپ از دوستان و طرفدارانش که اتفاقاً بیشترشان به ‌دلیل آزار و اذیت جنسی معروف هستند، افزود. او در همان روزی از اندرو کومو حمایت کرد که در گفت‌وگویی از شاهزاده اندرو، برادر پادشاه انگلستان که نامش در پرونده جفری اپستین نیز شنیده شد و منجر به برکناری‌اش از وظایف سلطنتی شده بود نیز حمایت کرده بود! ص
ممدانی و صهیونیست‌ها و راه دشوار پیشرفت در سیاست آمریکا
ممدانی با مواضعی بی‌پرده درباره فلسطین و اسرائیل وارد عرصه‌ای شده ‌است که کمتر سیاستمدار آمریکایی حاضر است در آن چنین صراحتی به خرج دهد. او بر خلاف جریان اصلی سیاست در ایالات متحده، نه‌تنها از دولت اسرائیل انتقاد کرده، بلکه سیاست‌های واشنگتن در حمایت بی‌قید و شرط از تل‌آویو را نیز زیر سوال برده ‌است. این مواضع، بویژه پس از حملات اسرائیل به غزه، او را به یکی از صریح‌ترین چهره‌های ضدجنگ در فضای سیاست محلی نیویورک بدل کرده است.
ممدانی در سخنرانی‌های عمومی و گفت‌وگوهای رسانه‌ای خود، اقدامات اسرائیل در غزه را «نسل‌کشی» خوانده و از آمریکا خواسته فروش سلاح به تل‌آویو را متوقف کند. او بر این باور است هیچ دولتی نمی‌تواند همزمان مدعی ارزش‌های انسانی باشد و از بمباران غیرنظامیان دفاع کند. این موضع، در میان فعالان مترقی و گروه‌های حامی عدالت اجتماعی در نیویورک، محبوبیت زیادی برایش به ‌همراه آورده ‌است اما در همان حال، بخش‌های پرنفوذ جامعه یهودی شهر و محافل صهیونیستی آمریکا او را به «افراط‌گرایی ضداسرائیلی» متهم کرده‌اند.
نکته مهم اینجاست که ممدانی تنها منتقد سیاست‌های اسرائیل نیست؛ او از جنبش «تحریم، عدم سرمایه‌گذاری و تحریم اقتصادی اسرائیل» (BDS) نیز حمایت کرده است، جنبشی که در آمریکا بویژه در سطح رسمی، حساسیت‌برانگیز و حتی در برخی ایالت‌ها غیرقانونی اعلام شده ‌است. این حمایت نشان‌ می‌دهد او سیاست خود را نه در چارچوب محافظه‌کاری حزبی، بلکه در پیوند با جنبش‌های جهانی عدالت‌خواهی تعریف می‌کند.
از منظر تحلیلی، این موضع‌گیری‌ها 2 پیام روشن دارند؛ نخست اینکه ممدانی به نسلی تعلق دارد که نسبت به سیاست‌های خاورمیانه‌ای آمریکا دیدی انتقادی‌تر دارد. نسل او، برخلاف نسل سیاستمداران دهه‌های گذشته، معتقد است حمایت بی‌قید و شرط از اسرائیل دیگر با افکار عمومی جوانان آمریکا همخوانی ندارد. دوم، او تلاش می‌کند در مواضع حزب دموکرات در قبال منازعه فلسطین و اسرائیل نوعی بازتعریف ایجاد کند. اگر تا دهه پیش، چپ‌گرایان حزب صرفاً خواهان کنترل فروش سلاح به اسرائیل بودند، اکنون ممدانی با صراحت از تحریم و فشار بین‌المللی سخن می‌گوید.
این مواضع، اگرچه او را در میان بخشی از رأی‌دهندگان نیویورکی محبوب کرده اما برایش هزینه‌های سیاسی هم داشته است. لابی‌های حامی اسرائیل در نیویورک و واشنگتن از ماه‌ها پیش کارزارهایی غیرمستقیم علیه او به راه‌انداخته‌اند. برخی رسانه‌های وابسته به جریان‌های محافظه‌کار او را «تهدیدی برای امنیت یهودیان نیویورک» خوانده‌اند و گروه‌هایی همچون AIPAC آشکارا از نامزدهای رقیب او حمایت مالی کرده‌اند. این واکنش‌ها نشان ‌می‌دهد پیروزی ممدانی، اگر رخ دهد، تنها یک تغییر در شهرداری نیویورک نیست، بلکه ولو اندک اما نشانه‌ای از تغییر توازن قدرت در گفتمان سیاسی ایالات متحده خواهد بود.
در عین حال، ممدانی تلاش کرده با تأکید بر تمایز میان «ضدصهیونیسم» و «یهودستیزی»، خود را از اتهاماتی مانند افراط‌گرایی مذهبی یا قومی جدا کند. او در سخنانی گفته‌ است: «هیچ‌کس نباید به‌ خاطر دین یا هویت خود احساس ناامنی کند اما نقد یک دولت، یهودستیزی نیست». همین جمله، به ‌نوعی خلاصه نگرش او به سیاست خاورمیانه است؛ نگرشی که در آن، دفاع از حقوق فلسطینی‌ها بخشی از تعهد جهانی به عدالت تلقی می‌شود.
در سطحی گسترده‌تر، مواضع ممدانی درباره فلسطین را باید بخشی از یک‌روند بزرگ‌تر دانست: چرخش نسلی در حزب دموکرات. از زمان برنی سندرز تا چهره‌هایی مانند الکساندریا اوکاسیو کورتز و اکنون ممدانی، شاخه‌ای از حزب در حال فاصله‌گیری از روایت و دیدگاه‌های سنتی واشنگتن درباره اسرائیل است. این جریان خواهان بازنگری اساسی در روابط آمریکا و اسرائیل است و بر پیوند میان عدالت داخلی و سیاست خارجی تأکید می‌کند.
در نهایت، هرچند ممدانی هنوز در سطح محلی فعالیت می‌کند اما در صورت پیروزی در انتخابات شهرداری نیویورک، احتمالاً جایگاه او از مرز سیاست شهری فراتر خواهد رفت. او می‌تواند به نمادی از چپ جدید در آمریکا بدل شود؛ چپی که مخالفت با اشغال، دفاع از عدالت نژادی و اقتصادی و نقد سیاست خارجی واشنگتن را در قالب یک گفتمان واحد عرضه می‌کند. به همین دلیل است که انتخابات نیویورک، فراتر از مرزهای شهر، با دقت در سراسر کشور دنبال می‌شود. پیروزی یا شکست ممدانی می‌تواند نشان دهد آیا سیاست آمریکا آماده پذیرش چهره‌ای با این میزان از صراحت در نقد اسرائیل و دفاع از فلسطین هست یا نه.
حزب دموکرات و سوسیالیسم
رقابت پرشور ممدانی در انتخابات شهرداری نیویورک آن هم با توجه به اینکه او رسماً اعلام کرده یک سوسیالیست است، نگاه‌ها درباره آینده حزب دموکرات و جایگاه سوسیالیست‌ها در این حزب را در معرض توجه افکار عمومی قرار داده است.
ممدانی از حمایت قاطع و کامل برنی سندرز، چهره معروف و محبوب دموکرات برخوردار است که در رقابت‌های انتخاباتی ریاست جمهوری در سال 2016 شرکت کرد و در نهایت به‌ خاطر حمایتش از سوسیالیسم، در درون حزب دموکرات، از رقابت‌ها کنار گذاشته شد اما محبوبیت او در بیرون از حزب و در بین مردم و رأی‌دهندگان باعث شد بسیاری از آرای او بعد از حمایتش از هیلاری کلینتون، به سبد آرا کلینتون ریخته شود. او در انتخابات 2024 نیز از کاملا هریس حمایت کرد. محبوبیت این طیف از نمایندگان و شخصیت‌های سیاسی حزب دموکرات باعث شده ‌است این برآورد حاصل شود که حزب دموکرات برای بازگشت به عرصه قدرت سیاسی و جلب نظر رأی‌دهندگان این حزب باید نقش بیشتری به ‌سوسیالیسم دهد. 
البته واژه «سوسیالیسم» در مناظرات رسانه‌ای و سیاسی آمریکا بار نمادین سنگینی دارد؛ از این ‌رو لازم است بین «سوسیالیسم ایدئولوژیک سنتی» و «سوسیال‌ - ‌دموکراسی شهری‌محور خدمات و رفاه» تفکیک قائل شویم. ممدانی خود را نزدیک به جریان دموکراتیک‌ - سوسیالیست‌ها می‌داند و برخی مواضع اقتصادی‌اش تا حد زیادی بازتوزیعی و مداخله‌جویانه است اما برنامه‌های او در قالب ساختار حکومت شهری و خدمات عمومی تعریف‌ شده، نه در قالب تلاش برای ملی‌سازی کامل ابزارهای تولید یا تغییر بنیادین مناسبات مالکیت سرمایه.
بر اساس گزارش نشریه آتلانتیک، در شهر پیچیده و بودجه‌محور نیویورک، «سوسیالیسم عملیاتی» ممدانی احتمالاً به ‌صورت افزایش مداخلات دولت شهری در بازار مسکن، افزایش ملموس خدمات عمومی و مالیات هدفمند بروز خواهد کرد اما تغییرات بنیادی ساختاری نیازمند همکاری با دولت ایالتی و کنگره فدرال، نیز مواجهه با دستگاه قضایی و بازار مالی است؛ عواملی که دست هر شهرداری را محدود می‌کنند. بنابراین از منظر واقع‌گرایانه، آنچه احتمالاً تحقق می‌یابد، یک «گرایش سوسیال - ‌دموکراتیک» در سیاست‌های شهری است تا اجرای سوسیالیسم رادیکال و جامع.
با این حال همین به کار بردن واژه سوسیالیست برای ممدانی کافی بود تا بسیاری از طیف‌های داخل حزب دموکرات در حمایت از او دچار تردید شوند. بر همین اساس است که یک روز مانده به برگزاری انتخابات شهرداری، اوباما با ممدانی تماس گرفت، از کارزار انتخاباتی‌اش تمجید کرد و حتی وعده داد در صورت پیروزی با او همکاری کند اما از صدور بیانیه رسمی حمایت خودداری کرد. این رفتار در سیاست آمریکا معنای مشخصی دارد: «همراهی از دور» بدون پذیرش ریسک سیاسی.
دلیل اصلی این احتیاط را باید در موقعیت حساس حزب دموکرات جست‌وجو کرد. ممدانی با دیدگاه‌های سوسیال - ‌دموکراتیک خود، از جمله وعده افزایش خدمات عمومی و اصلاحات گسترده در بخش مسکن، چهره‌ای متفاوت از سیاستمدار سنتی دموکرات ارائه می‌دهد. در حالی ‌که این دیدگاه‌ها میان جوانان و طبقات کارگر شهری محبوبیت دارد، برای بسیاری از چهره‌های قدیمی‌تر حزب و حامیان مالی، بسیار رادیکال و پرخطر تلقی می‌شود. اوباما که همیشه تلاش کرده میان 2 جناح حزب تعادل برقرار کند، نمی‌خواست با حمایت رسمی از ممدانی، نشانه‌ای از چرخش کامل حزب به‌ سمت چپ بدهد. در سال‌های اخیر، اوباما بندرت از نامزدهای شهرداری حمایت رسمی کرده است. او معمولاً ترجیح می‌دهد در رقابت‌های ملی یا ایالتی - مثل انتخابات فرمانداری یا سنا - موضع بگیرد. این شیوه برای او تبدیل به الگویی ثابت شده‌ است: حفظ اعتبار سیاسی از طریق حضور غیرمستقیم. به ‌بیان ساده‌تر، اوباما نمی‌خواهد با شکست احتمالی نامزدهای محلی، هزینه سیاسی بپردازد اما تماس او با ممدانی بی‌اهمیت نبود. همین تماس باعث شد رسانه‌ها به آن به چشم «حمایت اخلاقی» نگاه کنند و نام ممدانی بیش از پیش در سطح ملی مطرح شود. در کارزار انتخاباتی نیویورک، همین حمایت غیررسمی توانست جای خالی بسیاری از حمایت‌های رسمی حزب را پر کند.
از سوی دیگر، اوباما با این تصمیم نشان داد هنوز نسبت به آینده حزب دموکرات نگران است. او بخوبی می‌داند موج چپ‌گرایی در حزب، بویژه میان نسل جوان، در حال گسترش است؛ موجی که ممدانی، الکساندریا اوکاسیو کورتز و برنی سندرز از چهره‌های شاخص آن هستند. با این حال، رهبران سنتی حزب، از جمله اوباما بیمناکند این گرایش سوسیال - ‌دموکراتیک بیش از اندازه از جریان اصلی سیاست آمریکا فاصله بگیرد و پایگاه رأی حزب را در طبقات متوسط و سرمایه‌گذار تضعیف کند. در واقع، سکوت اوباما نه از بی‌تفاوتی، بلکه از نوعی نگرانی ناشی می‌شود. او می‌خواهد حزب دموکرات به ‌سمت تجدید نسل حرکت کند اما نه با سرعتی که باعث شکاف درونی و از دست رفتن ائتلاف بزرگ دموکرات‌ها شود. اوباما می‌داند چهره‌هایی چون ممدانی بخشی از آینده حزب را نمایندگی می‌کنند اما هنوز زمان انتقال قدرت سیاسی به این نسل فرانرسیده ‌است. به همین دلیل، حمایت او از ممدانی به ‌شکل «غیرفعال اما معنادار» انجام شد؛ نوعی چراغ‌ سبز محتاطانه. پیامی به رأی‌دهندگان جوان و تجدیدنظرطلب که نشان‌ می‌دهد رهبران قدیمی حزب سخنان آنان را می‌شنوند اما هنوز تصمیم نگرفته‌اند آینده حزب دقیقاً در چه جهتی باید حرکت کند.
اگر ممدانی در اداره نیویورک موفق شود و بتواند وعده‌هایش درباره مسکن، عدالت اجتماعی و اصلاح نظام مالی شهری را عملی کند، احتمالاً اوباما و دیگر رهبران حزب در آینده ناچار خواهند شد موضعی روشن‌تر در برابر او بگیرند اما تا آن زمان، ترجیح آنان سکوت و تماشاست؛ سکوتی که بیش از هر حمایت یا مخالفتی، نشان‌دهنده پیچیدگی سیاست درون حزب دموکرات است؛ حزبی که در آستانه تصمیمی تاریخی درباره مسیر آینده خود قرار دارد.
از چهره‌های جدید حزب دموکرات رونمایی می‌شود؟
سؤالی که در اینجا مطرح می‌شود این است: آیا ممدانی می‌تواند چهره آینده حزب دموکرات باشد؟ 
ممدانی شاید در نگاه اول فقط یکی از سیاستمداران محلی نیویورک باشد اما واقعیت این است که او به نماد نسلی تازه در حزب دموکرات تبدیل شده ‌است؛ نسلی که از شعارهای سنتی فاصله گرفته و با زبانی ساده از عدالت، مسکن، فقر، نژاد و جنگ حرف می‌زند. با این حال، پاسخ به این پرسش که آیا ممدانی می‌تواند آینده حزب دموکرات و حتی نامزد ریاست‌جمهوری این حزب در سال‌های بعد باشد، چندان ساده نیست.
حزب دموکرات در سطح ملی هم اینک به 2 بخش تقسیم شده ‌است: یک شاخه مترقی که چهره‌هایی مثل برنی سندرز و الکساندریا اوکاسیو کورتز را نمایندگی می‌کند و شاخه‌ای میانه‌روتر که بر عمل‌گرایی سیاسی و حفظ توازن اقتصادی تأکید دارد. ممدانی که در جناح اول قرار دارد تلاش می‌کند صدای جناح چپ حزب را به مرکز سیاست بیاورد اما تبدیل شدن او به چهره‌ای ملی، نیازمند گذر از دیوارهای بلند قدرت در واشنگتن است؛ دیوارهایی که هنوز در کنترل همان سیاستمداران میانه‌رو و باتجربه قرار دارد.
از سوی دیگر، تجربه اجرایی محدود ممدانی یک مانع جدی برای مطرح شدن او در سطح ریاست‌جمهوری است. او هنوز در مدیریت یک شهر بزرگ مانند نیویورک امتحان خود را پس نداده و هیچ سابقه‌ای در سطح ملی ندارد. در سیاست آمریکا، مسیر قدرت معمولاً از پله‌های فرمانداری یا سناتوری می‌گذرد؛ مقامی که ممدانی هنوز از آن فاصله دارد. با این حال، اگر او در اداره نیویورک موفق شود، به‌ سرعت می‌تواند از چهره‌ای محلی به سیاستمداری ملی تبدیل شود؛ همان‌گونه که بیل د بلاسیو یا حتی با راک اوباما پیش از او چنین مسیری را پیمودند.
در مورد آینده حزب دموکرات باید گفت این حزب امروز در مرحله‌ای از بازتعریف خود است. از یک سو چهره‌هایی مانند گوین نیو سام، فرماندار کالیفرنیا و گرچن وی تمر، فرماندار میشیگان تلاش می‌کنند چهره‌ای منظم، باثبات و قابل پیش‌بینی از حزب ارائه دهند؛ از سوی دیگر، ممدانی و همفکرانش با زبانی احساسی و عدالت‌خواهانه، جلوه‌ای جدید به این حزب بخشیده‌اند. در واقع، آینده حزب بستگی به این دارد که رأی‌دهندگان آمریکایی کدام چهره را نماینده بهتر دغدغه‌های خود بدانند؛ سیاستمدار عمل‌گرا و محتاط یا تجدیدنظرطلب پرشور و منتقد نظم موجود. 
اگرچه برخی حتی از احتمال معرفی ممدانی به عنوان کاندیدای نهایی حزب دموکرات در انتخابات ریاست جمهوری 2028 سخن می‌گویند اما به دلیل اینکه او متولد آمریکا نیست، قاعدتاً نمی‌تواند در این جایگاه قرار گیرد.
در این میان، احتمال نامزدی کاملا هریس، معاون پیشین رئیس‌جمهور، در انتخابات آینده نیز جدی است. او نماد ادامه مسیر سنتی حزب دموکرات است؛ زنی رنگین‌پوست، با تجربه اجرایی و شبکه‌ای قدرتمند از حامیان مالی و سیاسی. در مقابل، ممدانی با تکیه ‌بر بدنه جوان‌تر و اقشار پایین‌تر جامعه می‌خواهد نشان دهد حزب دموکرات فقط حزب به اصطلاح نخبگان و نهادهای بزرگ نیست، بلکه می‌تواند صدای خیابان‌ها هم باشد. در نهایت، پاسخ به این پرسش که آیا ممدانی یکی از تصمیم‌گیران آینده حزب دموکرات است، در خود حزب نهفته‌ است. اگر این حزب در سال‌های آینده به‌ سمت عدالت اجتماعی و سیاست‌های چپ‌گرایانه‌تر حرکت کند، ممدانی یکی از چهره‌های پیشرو آن خواهد بود اما اگر مسیر عمل‌گرایی سنتی و توازن سیاسی ادامه یابد، احتمالاً او در همان سطح شهری و نمادین باقی خواهد ماند؛ صدای وجدان اخلاقی حزب، نه رهبر آن.
با این حال، حتی در همین مرحله، نقش ممدانی را نمی‌توان کوچک شمرد. او بازتاب تغییری عمیق‌تر در سیاست آمریکاست؛ تغییری از سیاستمداران محافظه‌کار و باتجربه به ‌سمت نسلی که از برابری، فلسطین، فقر، نژاد و عدالت حرف می‌زند. او اگر چه رئیس‌جمهور بعدی آمریکا نیست اما بی‌تردید در حال شکل دادن به گفت‌وگوهای آینده حزب دموکرات است و این، خود به ‌نوعی قدرتی فراتر از مقام رسمی است.
حاشیه‌های ملی یک انتخابات محلی
ترامپ که همواره از نیویورک به عنوان «نماد سقوط ارزش‌های آمریکایی» یاد کرده، در تجمعی انتخاباتی در فلوریدا، ممدانی را «تهدیدی برای امنیت و هویت آمریکایی» خواند و او را به «نفوذ اندیشه‌های سوسیالیستی و ضد اسرائیلی در قلب ایالات متحده» متهم کرد. او همچنین همزمان با آغاز انتخابات در نیویورک در اظهاراتی توهین‌آمیز گفت هر یهودی‌ای که به ممدانی رأی دهد، یک احمق است. این حمله، بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌ها داشت و به‌ نوعی انتخابات شهرداری نیویورک را از سطح یک رقابت محلی به موضوعی ملی و ایدئولوژیک ارتقا داد.
کارزار ممدانی در واکنش، این اظهارات را «تلاشی برای ترساندن رأی‌دهندگان از تغییر» دانست و اعلام‌ کرد «دوران سیاست‌های نفرت‌محور رو به پایان است». در عمل، این رویارویی باعث شد صف‌بندی‌های حزبی در نیویورک شفاف‌تر شود. دموکرات‌های تجدیدنظرطلب با شور بیشتری پشت ممدانی ایستادند و در مقابل، جمهوری‌خواهان و محافظه‌کاران سنتی با حمایت غیررسمی از رقیب او تلاش کردند از پیروزی‌اش جلوگیری کنند.
افزون بر ترامپ، چند چهره برجسته حزب جمهوری‌خواه مانند ران دی‌سانتیس و تد کروز نیز به ‌طور غیرمستقیم در سخنرانی‌های‌شان از خطر «چپ‌گرایی شهری» سخن گفتند که به تعبیر آنها، «از نیویورک آغاز می‌شود و ممکن است سراسر کشور را در بر گیرد». این موضع‌گیری‌ها نشان ‌می‌دهد حزب جمهوری‌خواه به انتخابات شهرداری نیویورک صرفاً به عنوان یک رقابت شهری نمی‌نگرد، بلکه آن را آزمونی برای سنجش محبوبیت جریان‌های جدید بویژه درباره انتخابات ریاست‌جمهوری آینده می‌داند.
در مقابل، تیم ممدانی تلاش کرده است تصویر یک سیاستمدار شهری واقع‌گرا از او بسازد؛ کسی که دغدغه‌اش مسکن، فقر و عدالت نژادی است، نه ستیز ایدئولوژیک با واشنگتن. با این حال، حضور پررنگ رسانه‌های ملی و مداخله چهره‌های فدرال باعث شده این انتخابات به‌ نوعی «پیش‌زمینه» رویارویی بزرگ‌تری میان 2 تصور از آینده آمریکا بدل شود: یکی، بازگشت به اقتدارگرایی محافظه‌کار و دیگری، گسترش سوسیال - ‌دموکراسی شهری در قالبی بومی و آمریکایی.
در مجموع، حاشیه‌های این انتخابات نشان داد نیویورک در سال 2025 دیگر صرفاً شهری با رقابت‌های محلی نیست، بلکه آزمایشگاهی است برای سنجش اینکه سیاست آمریکا تا چه اندازه آماده پذیرش چهره‌هایی است که هم با ساختار قدرت واشنگتن زاویه دارند و هم با روایت رسمی از «آمریکایی بودن» به چالش برخاسته‌اند.
حزب دموکرات با پیروزی احتمالی در انتخابات شهرداری نیویورک، یک گام مهم علیه ترامپ برمی‌دارد.
اوباما در آستانه انتخابات شهرداری نیویورک و انتخابات فرمانداری‌ در چند ایالات دیگر آمریکا، چند سخنرانی تند و آتشین علیه ترامپ انجام داد؛ اقدامی که نشان می‌دهد دموکرات‌ها حالا بیشتر از قبل در حال رویارویی با ترامپ هستند. در این بین، نقش نیویورک بسیار مهم است.
پیروزی ممدانی در نیویورک می‌تواند شروع کارزارهای گسترده دموکرات‌ها علیه ترامپ باشد.


نظرات شما