چهارشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۴
سیاسی

هنر باهنر

هنر باهنر
پیام فارس - اعتماد /متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست قرعه حملات سوپرانقلابی‌ها حالا به نام محمدرضا باهنر افتاده است. مردی که همیشه ...
  بزرگنمايي:

پیام فارس - اعتماد /متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
قرعه حملات سوپرانقلابی‌ها حالا به نام محمدرضا باهنر افتاده است. مردی که همیشه اصولگرا بود اما حالا نمی‌خواهد مقابل طیف‌های جدید اصولگرا با تابلوی انقلابی میدان را خالی کند
محمدرضا باهنر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری و البته دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین در هفته گذشته با موضع‌گیری در مقابل وضعیت قانون حجاب و عفاف در مرکز سیبل حملات تندروها قرار گرفت.
طیفی از اصولگرایان که در ماه‌های اخیر بارها و بارها گلایه‌های خود را درباره موضوع عدم ابلاغ قانون حجاب و عفاف به زبان و الحان مختلف بیان کرده بودند انتظار نداشتند باهنر - چهره همیشه اصولگرا که هنوز شمای راست سنتی را حفظ کرده است - این‌چنین علیه این قانون بشورد و درباره تغییر شرایط جامعه و پارادایم‌های فرهنگی سخن بگوید.
او در نشست خبری که روز شنبه هفته گذشته در خبرگزاری خبرآنلاین برگزار شده گفته است که «در حال حاضر در مرکز سیبل حملات تند قانون الزام‌آور و لازم‌الرعایه درباره حجاب وجود ندارد. تصمیم کلی نظام در حال حاضر این است که قانون حجاب اجباری به‌ صورت لازم‌‌الرعایه وجود ندارد. اگر در جایی مشاهده کردید که برخلاف این تصمیم، برخورد یا جریمه‌ای صورت گرفته، می‌توانید موضوع را به شماره 110 گزارش بدهید.»
چند روز قبل از این نیز باهنر در گفت‌وگویی با پایگاه خبری انتخاب تلویحا همین سخنان را بیان کرده بود اما این ‌بار او هم از الفاظ حقوقی استفاده کرده است و هم چند کلیدواژه مهم را مورد تاکید قرار داده است.
اظهارات باهنر البته با واکنش‌های مختلفی مواجه شد از رجانیوز و کیهان تا لشکر پیاده نظام جلیلی و برخی از چهره‌های جبهه پایداری در مجلس به تندی بر او تاختند. مهم‌تر از همه اما رویه‌ای بود که صداوسیما در پیش گرفت. از خطابه‌ای که برنامه صبح بخیر ایران علیه او خواند و با حسین شریعتمداری و روزنامه کیهان علیه باهنر همنوا شد تا برنامه شبکه افق عملا سعی کرد با گفت‌وگویی باهنر را وادار به عقب‌نشینی از صحبت خود کند. غافل از اینکه باهنر با سابقه دو دهه سیاست‌ورزی در بالاترین سطوح عرصه سیاسی اسیر صحنه‌آرایی مجری جوان شبکه افق نمی‌شود. برخلاف تحلیل بسیاری از رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی، او در این گفت‌وگو ضمن تاکید بر موضوع و موضع شرعی حجاب از نظر دینی باز هم تاکید کرد که باید روش‌های برخورد را تغییر داد چرا که جامعه تعییر کرده است.
هنر باهنر همین است. او می‌خواهد و می‌تواند شمایل عقلانیت اصولگرایی باشد. در عین حال که دغدغه‌های خود درباره اصل نظام را حفظ کرده و در خطوط قرمز کلان هنوز محافظه‌کار و اصولگرا است هشدار می‌دهد که جامعه تغییر کرده و باید این تغییر پارادایم را قبول کرد.
تثبیت در جناح راست
دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین، برادر کوچک‌تر محمدجواد باهنر، نخست‌وزیر شهید در دولت رجایی برخلاف اخوی بزرگ خود در ابتدای انقلاب نقش پررنگی در سیاست نداشت اما طی سال‌های بعد جایگاه عمیق و تثبیت‌شده‌ای پیدا کرد. شروع زندگی سیاسی‌اش در استانداری کرمان بود و پایش با حزب جمهوری اسلامی به تهران باز شد. از همین حزب هم بود که برای انتخابات مجلس دوم کاندیدا شد و پایش به مجلس باز. باهنر به جز دوره ششم که مجلس اکثریت در دست اصلاح‌طلبان آن زمان بود تا دوره نهم در مجلس بود. 28 سال نمایندگی مجلس مملو از رخدادهای تاریخی است که باهنر در آن نقش‌آفرینی کرده است. چه در زمان ریاست غلامعلی حدادعادل و چه در دوره‌هایی که علی لاریجانی رییس مجلس بود از باهنر به عنوان رییس در سایه یاد می‌شد. او نایب‌رییسی بود همتراز با رییس خانه ملت. اگر چه هرگز شأن و جایگاه رییس را زیر سوال نمی‌برد و از هرگونه تقابل با روسای مجلس پرهیز می‌کرد اما اطلاق عنوان «لابی من» به او در دوره‌های حضور در مجلس به خوبی نشان می‌دهد که نفوذش در تغییر مسیر طرح‌ها و لوایح یا اتفاقات تاریخی در مجلس تا چه اندازه بوده است. بعد از دوره نمایندگی عضو مجمع تشخیص شد و فعالیت‌های حزبی خود را با دبیرکلی جبهه پیروان خط امام و رهبری و جامعه اسلامی مهندسین ادامه داد. در هر دوره انتخابات یا در هر مساله سیاست داخلی و خارجی اظهارنظرش پربازتاب بوده و هست.
باهنر از همان زمان حضور در حزب جمهوری اسلامی تکلیف خود را با سیاست و سیاستمداران روشن کرده بود. همان زمان که به‌رغم جوانی در کنار ناطق‌نوری و احمد توکلی در حزب جمهوری اسلامی در مقابل دولت چپگرای میرحسین موسوی ایستاد و نخستین نطق‌های خود را در مجلس نیز در مخالفت و انتقاد از موسوی کرد: «تو نخست‌وزیر امام هستی؛ امام تو را نخست‌وزیر نگه داشته؛ آقای خامنه‌ای نمی‌خواست تو را نخست‌وزیر بگذارد. کاری بکن که در دوره دوم نخست‌وزیری، آبروی امام و انقلاب و نظام را حفظ کنی.»
این شروع اصولگرایانه و ثبت نامش در زمره 99 نماینده منتقد موسوی در دهه 60 مهم‌ترین بخش از کارنامه باهنر جوان است. دهه 70 اما زمان تعیین تکلیف و انتخاب دوباره جناح‌های سیاسی بود. همان زمان باز هم باهنر اصولگرا ماند و در شمایل منتقد سیاست‌های تعدیل اقتصادی دولت هاشمی‌رفسنجانی موضع‌گیری می‌کرد. آن روزها دست راست ناطق‌نوری اصولگرا بود. دیدگاه‌های اقتصادی‌اش شبیه احمد توکلی اصولگرا بود که در انتخابات ریاست‌جمهوری سال 80 نیز از او اعلام حمایت کرد. داستان توصیه او به وزیر وقت اطلاعات برای تایید صلاحیت استانداری احمدی‌نژاد هنوز هم داغ است و خودش می‌گوید با این توصیه تصور نمی‌کرده که احمدی‌نژاد تا ریاست‌جمهوری پیش برود! اگر چه سال 1384 در مرحله نخست از علی لاریجانی و در مرحله دوم از احمدی‌نژاد حمایت کرد. اما بعدها به صراحت از او انتقاد کرد و حتی گفت که شرایط محاکمه احمدی‌نژاد باید فراهم شود.
با این وجود نقد احمدی‌نژاد ابدا باعث نشد تا ذره‌ای از مرز دایره اصولگرایی خارج شود. توأم با انتقادات تند از احمدی‌نژاد از میرحسین موسوی و مهدی کروبی هم انتقاد می‌کرد و می‌گفت که «در فتنه 88، خط قرمز ما ولایت‌فقیه بود. با وجود این هر کس آن را زیر سوال برد، از دایره نظام خارج شد.»
دهه 80 و تعیین تکلیف باهنر اصولگرا با اصولگرایان تندرو
رویه باهنر از همان سال 1388 از طیفی از اصولگرایان که هنوز پشت سر احمدی‌نژاد ایستاده بودند، فاصله گرفت. سال 88 از محسن رضایی حمایت کرد. در ماجرای رخدادهای بعد از انتخابات موضع‌گیری‌های اصولگرایانه علیه دو کاندیدای دیگر انتخابات که به نتایج اعتراض داشتند، داشت. حتی در مصاحبه‌ای در سال 1396 گفت که «اگر به صورت جدی و بر اساس قوانین موجود کشور محاکمه بشوند، این آقایان سران فتنه مجازات‌شان بالاست. نظام نمی‌خواهد این کار را بکند. می‌گویند چرا حصر را برنمی‌دارید؟ من سوالی می‌کنم از کجا معلوم که آقایان سران فتنه وقتی آمدند بیرون دوباره کنفرانس خبری نگذارند و بیانیه ندهند؟!»
با این وجود از همان سال‌های میانی دهه 90 رد پختگی و اعتدال در اظهارات باهنر دیده می‌شود. وقتی در برنامه شناسنامه گفت که «من معتقدم بعضی از کسانی که در سال 88 اشتباه کردند، اگر توبه کنند و قانون را بپذیرند، نظام می‌تواند آنها را ببخشد» مشخصا راه خود را از طیفی از اصولگرایان تازه نفس که تا دو دهه بعد هنوز هم بر طبل «فتنه» می‌کوبند، جدا کرد.
این تغییر لحن و گفتار در مورد ماجرای رخدادهای پاییز 1401 نیز دیده می‌شود. در مجلس هم بسیاری بر او نزدیکی و ائتلاف با جبهه پایداری را می‌زنند. او اما با رد این موضوع تاکید می‌کرد که باید با همه جریان‌ها گفت‌وگو کرد. اگر چه به نظر می‌رسد حالا پایداری‌ها و حلقه منفک شده سعید جلیلی از آنها نمی‌خواهند با باهنر گفت‌وگو کنند. اصلا برخلاف باهنر سوپرانقلابی‌ها تمایلی به گفت‌وگو با هیچ جناحی حتی برادران بزرگ‌تر خود را ندارند.
اصولگرای اصولی در مقابل لشکر سوپرانقلابی‌ها
وقتی جریان‌های نوظهور اصولگرایی قد علم کردند و مدعی حلقه سخت بودن نظام شدند، بخش زیادی از راست سنتی در مقابل‌شان سکوت کردند. اصولگرایان تکنوکرات همچون قالیباف هنوز در نهادهای قدرت بودند و می‌خواستند نقش‌آفرینی خود در حاکمیت را ادامه بدهند. راست‌های سنتی از شیوخی که حرف‌شان دیگر نه شنیده می‌شد و نه اثرگذاری داشت از چهره‌های جوان و نئواصولگرا دل خوشی نداشتند اما از هراس شاد شدن دشمن سخنی درباره آنها به زبان نمی‌آوردند. جریان راست سنتی به حاشیه رفته بود و چهره‌هایی همچون علی لاریجانی را نیز از دست داده بود. با این وجود محمدرضا باهنر موقعیتی ویژه دارد؛ او نشان اصولگرایی را از شانه‌اش بر نداشته، با آپدیت‌های سوپرانقلابی همراه نشده و بعضا با متلک‌های تند و تیزش حد و مرز و وزن آنها یادآوری کرده است.
فروردین ماه امسال هم گفته بود که «حزب‌اللهی‌ها توقع اضافی نکنند که 90 درصد جامعه مثل اینها فکر کنند.»
یک دهه پیش از این هم او در مقابل همین طیف‌های نوظهور قد علم کرد. ادبیات او در سال 1396 در حمایت از حسن روحانی صدای بسیاری از دوستان اصولگرایش را در آورد: «ما در بحث برجام و مذاکرات یک تیم خوب داشتیم تلاش‌هایی هم کردند ولی بیشتر از این زورشان نرسید. قرار بود 10 گل بزنیم و هیچ گل نخوریم ولی توانستیم 7 گل بزنیم و 3 گل هم خوردیم.»
او حتی به نقدهایی هم که علیه دولت می‌شود، اشاره کرد و گفت: «نامزدها نباید اموال مملکت را به حراج بگذارند از طرفی نقدها باید منصفانه باشد زیرا نقدهای غیرمنصفانه باعث می‌شود مردم واکنش عکس نشان بدهند.»
سخنان باهنر درست برخلاف نظرات نامزدهای اصولگرا بود. نامزدهای محافظه‌کاران بر این باور هستند که دولت روحانی هیچ دستاوردی نداشته است اما حالا باهنر از دستاوردهای دولت می‌گوید و از نقدهای غیرمنصفانه گلایه می‌کند. او آن روزها به عنوان دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری که شامل 17 جریان اصولگرایی می‌شود، فهمیده بود که پیروز رقابت 1396 اصولگرایان نخواهند بود. 4 سال قبل از آن هم وقتی چهلم حبیب‌الله عسگر‌اولادی گذشت و نوبت به انتخاب دبیرکل جدید جبهه پیروان رسید و باهنر بر صندلی او تکیه زد واکنش‌های مختلفی به این انتخاب انجام شد. مشی باهنر در مدیریت این تشکل سیاسی اصولگرا مشی میانه‌رو بود. رویه عسگر اولادی را ادامه داد و چه بسا اگر عسگراولادی هم امروز زنده بود در مقابل جیغ و دادها برای قانون حجاب همان حرف‌های باهنر را می‌زد.
با این وجود باهنر در یک دهه گذشته تابوشکنی‌های دیگری نیز در جریان اصولگرا داشته است. سال 1400 درباره لزوم اصلاح و تغییر قانون اساسی ایران گفته است. وی گفته بود «رهبری طبق قانون اساسی باید قانع شوند و به این جمع‌بندی برسند که نیازمند اصلاحات ساختار هستیم. برای اقناع ایشان هم به گفت‌وگو و حضور فعال رسانه ملی نیاز داریم.»
سال گذشته نیز تحلیلی از رای جلیلی ارائه داد که به مذاق هوادارانش خوش نیامد: «.این آرایی که برای آقای جلیلی در مرحله دوم جمع شد، رای اول‌شان آقای جلیلی نبود، یعنی یک عده مرحله‌ به آقای قالیباف یا بقیه کاندیدا‌ها رای داده بودند، اما موقعی که امر انتخاب بین آقای پزشکیان و آقای جلیلی دایر شد، به آقای جلیلی رای دادند. والا رای اول‌شان آقای جلیلی نبود. فکر می‌کنم اگر بخواهیم جدی بگوییم آرای خالص آقای جلیلی چقدر بوده حدودا همان 8-9 میلیون بوده است».
در موضع FATF محافظه‌کار صحبت می‌کرد اما مثل بسیار از اعضا مجمع آن را به صورت صرف زیر سوال نمی‌برد: «فکر می‌کنم می‌توانیم FATF را جلو ببریم و کار کنیم و تمامش کنیم. بدون اینکه به مصلحت و عزت کشور آسیب برسد».
حالا باهنر اما وارد عصر جدیدی از دوران سیاست‌ورزی خود شده است. عصری که در موقعیتی است که می‌تواند از «تصمیم نظام» بگوید. بگوید اگر کسی خواست قانون غیراجباری را اجرا کند با 110 تماس بگیرید. فردای صحبتش صدای اعتراض بلند می‌شود اما او خونسرد سکوت می‌کند و مثل بسیاری از گفت‌وگوهایش احتمالا با سیگاری نازک در دست در حال خواندن واکنش‌ها و لبخند زدن به نئواصولگرایانی است که نمی‌دانند یا نمی‌خواهند باور کنند که باهنر در موقعیتی هست که صدای «تصمیم نظام» در شرایط امروز باشد. حتی در گفت‌وگوی تلویزیونی از باور شرعی‌اش به حجاب می‌گوید اما بلافاصله تاکید می‌کند که موضوع مورد تاکیدش «تغییر پارادایم» در جامعه است که باید به دنبال آن روش‌ها نیز تغییر کند.
باهنر در هر دوره‌ای راست سنتی باقی مانده اما حالا نقش جدید خود در سیاست‌ورزی را دارد. همیشه محافظه‌کار بود و هنوز هم محافظه‌کار است. حالا اما او سعی دارد از نظام محافظت کند نه از اصولگرایی.
بازار


نظرات شما