پیام فارس - کیهان /متن پیش رو در کیهان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
اجلاس «شرمالشیخ» محلی برای نمایش قدرت ترامپ و تحقیر شخصیتهای سیاسی شرکتکننده شد، این در حالی است که مدعیان اصلاحات بر حضور رئیسجمهور ایران و دستگاه دیپلماسی اصرار داشتند و عدم حضور در این «سیرک» را به عنوان فرصتسوزی تلقی میکنند.
رفتار دونالد ترامپ با عرف دیپلماتیک و ادب مرسوم در مجالس سیاسی فاصله دارد؛ عدم پایبندی به عرف دیپلماتیک و ادب توسط دونالد ترامپ در مجالس سیاسی بارها مورد نمایش رسانهها و نقد مطبوعات قرار گرفته است.
اجلاس شرمالشیخ در مصر نیز که اخیراً برگزار شد، نشستی بود که محل نمایش قدرت ترامپ و عبور از عرف دیپلماتیک بود.
در این نشست یا سیرک سیاسی، حاضرین به جای عکس دستهجمعی به صورت نوبتی با ترامپ به عنوان (قهرمان) عکس گرفتند و پس از ارضای نفس سیاسی رئیسجمهور آمریکا، اجازه عکس دستهجمعی صادر شد.
در ادامه این نمایش سیاسی، وقتی «عبدالفتاح السیسی» رئیسجمهور مصر دست خود را برای مصافحه به سمت ترامپ دراز کرد، رئیسجمهور جنایتکار آمریکا با تکبر و افاده به وی دست نداد.
دونالد ترامپ همچنین با بیشرمی به جورجا مِلونی، نخستوزیر ایتالیا گفت: در آمریکا، اگر به زنی بگویید زیباست، زندگی سیاسی شما به پایان میرسد اما من ریسک میکنم. اگر به شما بگویم زیبا هستید، ناراحت نمیشوید، درست است؟ چون واقعاً هستید.
رئیسجمهور آمریکا در بخش دیگری از سخنانش در نشست سیرکگونه شرمالشیخ با استفاده از عبارت «زیبا» همسر اردوغان را توصیف کرد؛ این درحالی است که استفاده از این کلمه در عرف سیاسی جایز نیست و به اذعان خودِ ترامپ در آمریکا نیز ناپسند است؛ با این وجود وی در این نشست خطاب به «رجب طیب اردوغان» رئیسجمهور ترکیه اظهار داشت: «به همسر زیبایتان سلام برسانید».
در ادامه این مضحکه، ترامپ حین دست دادن با مقام اماراتی گفت: «اوه! یه عالمه پول، پول نامحدود زیاد!»
به نظر میرسد اجلاس شرمالشیخ یک سیرک سیاسی برای نمایش قدرت آمریکا و ارضای نفس سیاسی ترامپ بود و حواشی آن تنها نتیجه و دستاورد آن است که خوراک رسانهها را تامین کرد؛ با این وجود مدعیان اصلاحات با اصرار و ابرام خواهان حضور ایران در این نمایش بودند.
خوی استکبار و سلطهگری که نماد امروزی آن در هیبت آمریکا و اسرائیل مشاهده میشود با تحقیر و حمله به شخصیت افراد و شخصیتهای سیاسی به دنبال سیطره و تسلط بر اقلیم و منابع کشورها است.
به عنوان نمونه، ترامپ در کاخ سفید و اتاق بیضی زلنسکی را تحقیر کرد و پس از آن نیمی از معادن اوکراین را به بهانه تامین امنیت بالا کشید.
به نظر میرسد تحقیر و غرور لازمه و مقدمه غارت کشورها است.
در چنین شرایطی مدعیان اصلاحات خواهان حضور ایران در شرمالشیخ بودند و نسخه تحقیر پزشکیان و ایران را پیشنهاد دادند.
بازار ![]()
عدم حضور ایران یعنی بازی نکردن با قواعد دشمن
حضور ایران در اجلاس شرمالشیخ یعنی نقشآفرینی در نمایشی که «سناریو» آن توسط دشمن نوشته شده است و بازی در میدانی که آنها طراحی کردهاند.
تغییر نظم منطقه و ایجاد آشوب برای بهرهبرداری سیاسی به عنوان یک هدف بلندمدت یا کوتاهمدت جزو ایدههای آمریکا و اسرائیل است؛ با توجه به این مسئله عدم حضور ایران در این اجلاس نشان نیتخوانی و پیشبینی اهداف نظام سلطه دارد؛ همچنین عدم حضور ایران در این اجلاس به عنوان اعتراض به سلطهگری و حضور سلطهگران در این نشست میباشد.
آمریکا خواهان عادیسازی روابط رژیم صهیونیستی با سایر کشورهای منطقه است و پروژه شرمالشیخ به عنوان یک نمایش و سیرک همین هدف را در نظر داشت.
دیپلماسی و ارتباط با سایر کشورها بر پایه حفظ عزت، منافع کشور و غرور ملی است؛ بنابراین گفتوگوی «تهدیدمحور» و «تحریممحور» جزو دستور کار دستگاه دیپلماسی نخواهد بود.
از طرفی، دیپلماسی عرصه چانهزنی و گفتوگو با تکیه بر توان و قدرت است و طبیعتاً با تسلیم و عرض بندگی فاصله دارد، لذا دیپلمات بر اساس وزانت و قدرت بر سر میز مذاکره یا نشست دیپلماتیک حاضر میشود؛ درنتیجه قدرت و نمایش قدرت از درگاه رسانهها یکی از مقدمات لازم برای حضور توانمند دیپلماتها در عرصههای بینالمللی بهحساب میآید.
اصرار مدعیان اصلاحات بر حضور دیپلماتها و شخص رئیسجمهور در اجلاس شرمالشیخ در شرایطی است که رسانههای این طیف در سیاهنمایی، دوگانهسازی، تحقیر نظام و تضعیف قدرت کشور سهیم هستند.
طیف مدعی اصلاحات میز مذاکرات را محلی شبیه به «قربانگاه» تصور میکند و ایران را ناگزیر از پذیرش سلطه، برای عرض تسلیم به مصاف با آمریکا یا اروپا میخواند.
این طیف با امید به استمداد خارجی مانعی برای توانمندی درونزا است؛ از اینرو همیشه با برنامه و طرح معامله و معاهده با کشورهای غربی فعالیت خود را تنظیم میکند؛ لذا هنگامی که تنظیم مناسبات با غرب نتیجه نداد و یا چالش روبهرو شد کشور را به نادیده گرفتن اصول دیپلماسی و عزت رهنمون میشود تا کوتاهی و ضعف مدیریت را بدین واسطه جبران کند.
به عبارتی دیگر، میز مذاکره گاهی «قربانگاه» و «مسلخ» است اما مدعیان اصلاحات برای جبران ضعف مدیریت بر آن اصرار و تاکید دارند.
پیش از این نیز مدعیان اصلاحات نسخه تحقیر ایران را پیشنهاد دادند.
روزنامه زنجیرهای «هممیهن» مدتی قبل در زمان سفر ترامپ به خلیجفارس و زمزمه تغییر نام خلیجفارس هم ادعا کرده بود نباید با این موضوع به شکل ناموسی و از سر انزجار برخورد کرد بلکه این اقتضای منافع آمریکاست که با نام خلیجفارس بازی کند و باید مثل عربستان کاری کرد که ایران هم برای آمریکا جذاب شود!
به گواه تاریخ، طیف مدعی اصلاحات که به وادادگی در مقابل غرب عادت کرده است، پیش از این نیز در قیاسی مضحک نسخه سایر کشورها را برای ایران و ایرانی پیچیده است.
به عنوان نمونه، تصاویر منتشر شده از دیدار رئیسجمهور صربستان با رئیسجمهور آمریکا در کاخ سفید بازتاب وسیعی در فضای مجازی داشت؛ در این دیدار دونالد ترامپ طی اقدامی تاملبرانگیز برخلاف قوانین و آداب رسمی دیپلماتیک در حالی که پشت میز بزرگ کارش نشسته بود، در اقدامی تحقیرآمیز و البته توهینآمیز «الکساندر ووچیچ»، رئیسجمهور صربستان را روی یک صندلی معمولی در مقابل خود نشاند.
شهریور 1399 هفتهنامه زنجیرهای صدا، ارگان رسانهای حزب اتحاد ملت (اعضای حزب منحله مشارکت) در مطلبی با عنوان «ناسیونالیسم وارونه» با تمجید از دیدار تحقیرآمیز رئیسجمهور صربستان با ترامپ نوشت: «آیا اقداماتی از جنس کنش رئیسجمهور صربستان را باید مایه شرمساری او دانست؟ فرض کنیم سیاستمدار صرب همچون متهمی در اتاق بازجویی و حتی یک برده در مقابل همتای آمریکایی خود نشسته است؛ اگر منافع صربستان چنین اقتضایی کند، باید اقدام رئیسجمهور این کشور را تمسخر کرد یا باید آن را عقلانیتی سیاسی خواند؟! رئیسجمهور صربستان در بلندمدت سیاستمداری خواهد بود سرافراز و متعهد به منافع ملی، حتی اگر در کوتاهمدت بیهنران مدعی او را به باد تمسخر بگیرند»!
این نشریه مدعی اصلاحات در بخش دیگری از این مطلب اشاره کرد: «از نگاه رسانههای منتقد عکسی که ترامپ از مذاکره و مذاکرهکننده میپسندد، این است: همچون برهای در مذبح و بردهای در مسلخ.»
رفتار تحقیرآمیز باراک اوباما، رئیسجمهور سابق آمریکا با داوود اوغلو (وزیر خارجه وقت ترکیه) و با حیدرالعبادی (نخستوزیر وقت عراق) نیز نمونهای دیگر از این برخوردهای دیپلماتیک است که نشان از نهادینه شدن توهین و تحقیر توسط سلطهگرانی چون آمریکا دارد.
رفتار حقارتآمیز ترامپ با محمود عباس (رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین) و بنسلمان (ولیعهد عربستان) نیز تداوم این اسلوب (تحقیر در آداب دیپلماتیک آمریکا) را نشان میدهد.
طبیعتا هر انسان عاقلی از این حجم حقارت و ذلت، عبرت میگیرد؛ اما مدعیان اصلاحات نهتنها به این نتیجه نرسیدهاند، بلکه توصیه میکنند که ما هم باید این حقارت و ذلت را تجربه کنیم و به عنوان یک الگو به آن بنگریم. 5 سال پیش دولت ایران با آمریکا توافق کرد اما دولت اوباما در اولین روز اجرای توافق، با نقض فاحش تعهدات خود، تحریمهای جدیدی علیه ایران وضع کرد. دولت ترامپ نیز همین رویه را ادامه داد.
علیایحال، حضور در نشستهایی مانند شیخالشرم با هدف تسهیل در مذاکره از سوی مدعیان اصلاحات پیشنهاد میشود؛ مذاکراتی که جنبه تسلیم و پیشکش قربانی گرفته است و به اذعان خود رئیسجمهور بمباران شد؛ بنابراین امتناع از این مسئله عاقلانه، منطقی و عزتمندانه به نظر میرسد.