پیام فارس - دنیای اقتصاد / «نوآوری با تخریب خلاق» عنوان یادداشت روز در روزنامه دنیای اقتصاد به قلم سجاد برخورداری است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
یکی از سوالات کلیدی در اقتصاد کلان این است که چرا برخی کشورها رشدهای بالا و در مقابل سایر کشورها، رشدهای پایین اقتصادی را تجربه میکنند؟ چرا برخی کشورها دارای استانداردهای زندگی بالایی در مقایسه با برخی دیگر از کشورها هستند؟ چرا برخی کشورها در مقایسه با گذشته نسبت به سایرین، رشدهای بالایی تجربه کرده و به رفاه اقتصادی بالاتری رسیدهاند؟
اقتصاددانان رشد تلاش کردهاند، بر اساس مشاهدات دنیای واقعی، به این سوالات پاسخ دهند؛ چراکه پاسخ به این سوالات میتواند دولتها را در بهکارگیری سیاستها برای دستیابی به رشد اقتصادی و ارتقای استانداردهای زندگی کمک کند. نتیجه این تلاشها امروزه بهعنوان نظریههای رشد اقتصادی شناخته میشوند. این نظریهها از دهه1950 مطرح شده و با توجه به رخدادهای دنیای واقعی، تکامل یافتهاند.
بازار ![]()
با توجه به اهمیت دستیابی به رشد اقتصادی و رفاه برای کشورها، تلاش اقتصاددانان این حوزه مهم از اقتصاد کلان مورد توجه کمیته اعطای جایزه نوبل اقتصاد امسال قرار گرفت و این کمیته، سه تن از اقتصاددانان فعال در این حوزه را شایسته دریافت این جایزه مهم علمی در رشته اقتصاد شناخت. بر اساس اعلام کمیته نوبل، جایزه امسال بهخاطر تلاش این اقتصاددانان برای تبیین رشد اقتصادی مبتنی بر نوآوری اعطا شد. نصف این جایزه علمی، به جول موکیر (Jeol Mokyr) از دانشگاه نورثوسترن آمریکا برای «شناسایی پیشنیازهای رشد پایدار از طریق پیشرفت تکنولوژی» و نصف دیگر آن بهدلیل ارائه «نظریه رشد پایدار از طریق تخریب خلاق» به صورت مشترک به فیلیپ آگیون (Philippe Aghion) از کالج د. فرنس فرانسه و پیتر هاویت (Peter Howitt) از دانشگاه براون آمریکا تعلق یافت.
جول موکیر بیشتر بر تاریخ اقتصاد اروپا بهویژه در دوره 1914-1750 توجه ویژه دارد. وی در تحقیقات خود بر فهم ریشههای فکری و اقتصادی پیشرفت تکنولوژی و رشد دانش در اروپا متمرکز شده است. یکی از مهمترین کتابهای وی با عنوان «ابزار ثروت آفرینی: خلاقیت فناورانه و پیشرفت اقتصادی» که توسط دانشگاه آکسفورد در سال1992 منتشر شده، به بحث ابزار ثروتآفرینی از طریق نوآوری فناورانه و دستیابی به پیشرفت اقتصادی پرداخته است. در این کتاب تلاش شده است به این سوال مهم پاسخ داده شود که چرا برخی کشورها نسبت به برخی دیگر خلاقتر هستند؟ چرا برخی جوامع خلاقتر مانند چین باستان یا بریتانیا در دوران انقلاب صنعتی به رکود و ایستایی گرفتار میشوند؟ در این کتاب تلاش شده است با مطالعه تاریخ اقتصادی کشورها به نقش بازارها، فضای سیاسی و فضای جامعه اشاره کند که نقش مهمی در دستیابی به رشد اقتصادی مدرن دارند. وی در دو کتاب دیگر با عنوان «اقتصاد روشنگری: تاریخ اقتصادی بریتانیا در دوره 1850-1700» انتشارات دانشگاه یل (2010) و «فرهنگ رشد: خاستگاههای اقتصاد مدرن» انتشارات دانشگاه پرینستون (2016) تلاش کرده است با یک بررسی تاریخی به سوالات تجربی متفاوت در رشد اقتصادی مبتنی بر نوآوری پاسخ دهد.
در سوی دیگر، فیلیپ آگیون به همراه پیتر هاویت بهعنوان پیشگامان پارادایم رشد شومپیترین شناخته میشوند که این پارادایم بهمنظور طراحی سیاستهای رشد در دنیای مدرن در NBER در سال1990 به چاپ رسید. بعدها این ایده در کتاب مشترکی با عنوان «نظریه رشد درونزا» (1988) - انتشارات امآیتی و کتاب «اقتصاد رشد» (2006) مشترک با رچل گریفت (Rachel Griffith) انتشار عمومی یافت. تلاشهای این دو اقتصاددان در حوزه رشد اقتصادی مبتنی بر تخریب خلاق، موجب شد آنها در مارس2020، جایزه «مرز دانش» بنیاد BBVA را به پاس ارائه «نظریه رشد اقتصادی مبتنی بر نوآوریهای ناشی از فرآیند تخریب خلاق» دریافت کنند.
در مقاله اصلی این دو اقتصاددان (مقاله 1990)، آنها اشاره میکنند که مدل رشد مبتنی بر ایده تخریب خلاق، از مدلهای رایج رشد درونزای ارائهشده توسط رومر (1986، 1988) و لوکاس (1988) از دو منظر متفاوت است. یکی از مهمترین آنها این است که در مدل رشد مبتنی بر ایده تخریب خلاق، تاکید بر آن است که پیشرفت تکنولوژی بازندگان و برندگانی دارد؛ چراکه پیشرفت تکنولوژی، مهارتها، کالاها، بازارها و فرآیندهای تولید قدیمی را منسوخ میسازد. این امر پیامدهای مثبت و هنجاری برای رشد اقتصادی به همراه دارد. جنبه مثبت آن ارتقای سطح پژوهش در آینده است که میتواند دستاوردهای پژوهشی امروزی را بهواسطه کهنگی از دور خارج کند. از جنبه هنجاری، پدیده منسوخ شدن ناشی از نوآوری، یک اثر خارجی منفی بهدنبال دارد که موجب میشود سیاستگذاری آزاد اقتصادی به رشد بیش از حد بینجامد.
اعطای جایزه به سه اقتصاددان فعال در حوزه مطالعات رشد اقتصادی، نشان داد که همچنان رشد اقتصادی مساله اول بسیاری از کشورها بوده و کشورها نیاز دارند برای دستیابی به رشد اقتصادی پایدار تلاش کنند. این مساله برای کشورهای در حال توسعه مانند کشورمان، یک مساله حیاتی به شمار میآید؛ چراکه نتیجه رشد اقتصادی، افزایش سطح استانداردهای زندگی و افزایش رفاه اقتصادی است. این سه اقتصاددان و سایر اقتصاددانان برنده جایزه نوبل مانند رومر همواره تاکید میکنند که دستیابی به رشد اقتصادی نیازمند طی کردن فرآیندی است که مبتنی بر دو بنیان اساسی یعنی انباشت سرمایه-نیروی انسانی و کارآیی تولید است. فراهم کردن این دو بنیان هر چند به ظاهر ساده است، اما بسیار دشوار بوده و نیازمند برنامههای اصلاحی در افقهای زمانی مشخص و معین همانند تجربه کرهجنوبی و چین است.
نکته مهم آن است که رشد اقتصادی مبتنی بر نوآوری و تخریب خلاق مورد تاکید برندگان جایزه نوبل اقتصاد امسال، نشان میدهد که دستیابی به رشد اقتصادی پایدار، نیازمند انباشت نیروی انسانی خلاق از یکسو و پذیرش تبعات تخریب خلاق ناشی از نوآوریها از سوی دیگر است. ایران نیز بیش از هر کشوری نیازمند انباشت نیروی انسانی خلاق در کنار سرمایه و پذیرش تبعات تخریب خلاق است. فراهم کردن این دو مولفه نیازمند فراهم کردن محیط اقتصادی است که از مسیر اصلاحات اقتصادی عبور میکند. تقریبا میتوان ادعا کرد این اصلاحات در کشور تمام زمینهها از محیط قوانین و مقررات گرفته تا محیط بازار را شامل میشود.