پیام فارس - فرهیختگان /متن پیش رو در فرهیختگان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
بعد از اعلام توقف جنگ در 3 تیر، بحث درباره احتمال وقوع مجدد جنگ بین ایران و اسرائیل پای ثابت اخبار روزمره بوده و برخی کانالها و پیجهای خبری به طمع جذب چند مخاطب هر خبر درست و غلطی را در این رابطه ضریب میدهند، بدون اینکه خود را نسبت به عواقب این هراسآفرینی در جامعه مسئول بدانند. عملیات روانی که از سوی رسانهها و کانالهای مختلف انجام میشود، نقش کلیدی در شکلگیری این فضا دارد. به طوری که ممکن است هر چند دقیقه یک بار گوشی خود را چک کنیم تا ببینیم آیا انفجاری حتی در حد یک کپسول گاز خانگی بازهم رخ داده یا نه. اما اگر کمی از این فضای روزمره فاصله بگیریم و مانند یک دوربین کمی از زاویه بازتر به کلیت ماجرا نگاه کنیم، میتوانیم بفهمیم که این اتفاقات در چه بستری رخ میدهند. واقعیت این است که پیشبینی دقیق زمان وقوع جنگ نیاز به اطلاعات دقیق دارد که در دسترس عموم نیست. کانالهای مختلف که شبانهروزی درباره پرواز هواپیماها و تحرکات نظامی صحبت میکنند، اغلب اطلاعات دقیقی ندارند و بیشتر به دنبال جلب توجه هستند، برای درک بهتر اینکه چرا جنگ ممکن است شروع شود، باید ابتدا به این فکر کنیم که چرا جنگ تمام شد یا به تعبیر بهتر چرا توقف آتش بین ایران و اسرائیل برقرار شد. عوامل اصلی توقف آتش دو مؤلفه کلیدی بودند؛ نخست توان آفندی ایران که میتواند صدمه زیادی به اسرائیل وارد کند و دیگری تشکیل یک جبهه بزرگ ضداسرائیلی در داخل که منجر شد کمپین آشوبطلبی نتانیاهو به شکست بینجامد. این مؤلفه چه بسا از توان نظامی هم مهمتر است. تضعیف هریک از این دو مؤلفه زمینه تهاجم مجدد را فراهم میکند و بازتولید فضای جنگی از طریق اخبار پراکنده از این جنبه کارایی داشته و اتفاقاً میتواند عامل ایجاد جنگ واقعی شود. وقتی سازوکارهای جنگ شناختی فعال میشوند تا این باور را ایجاد کنند که جنگی در پیش است ذهن مردم به سمت این میرود که هیچ فعالیت اقتصادی، آموزشی یا روزمرهای فایده ندارد، چون بهزودی همهچیز نابود میشود. این ترس میتواند منجر به فروپاشی روانی جامعه شود و مقدمهای برای آشوب و سپس جنگ نظامی فراهم کند. هر خبری که تنش در منطقه را تصویر میکند، وقتی بازنشر میشود، خودش به ایجاد عملیات روانی ترس از جنگ کمک میکند. عملیات روانی خودش بخشی از جنگ بوده و عملاً کارکرد زمینهچینی برای تنش نظامی را دارد و نباید پازل آن را تکمیل کرد.
رصد تحولات نظامی وظیفه و تخصص دستگاه امنیتی است نه «زردگرامها»
آمادگی نظامی یکی از پایههای اصلی امنیت کشور است. نیروهای نظامی ما باید همیشه در حالتی باشند که بتوانند به هر تهدیدی پاسخ دهد به همین دلیل هم مسئولان نظامی کار خود را انجام میدهند و امکان وقوع یا عدم وقع جنگ را از کانالهای جنگنما بررسی نمیکنند. آنها وظایف خود را برای حفظ امنیت کشور انجام میدهند، بدون اینکه نیاز به اعلام عمومی هر جزئیاتی باشد. این آمادگی اساساً با هدف ایجاد آرامش و تأمین فضای اطمینان با هدف رونق ظرفیتهای اقتصادی و سیاسی صورت میگیرد چیزی که کاسبان اخبار جنگ اتفاقاً معکوس آن عمل میکنند. اگر جریان رسانهای به تقابل با آرامش روانی برود عملاً اهداف جنگ نظامی را بدون هیچ درگیری پیگیری میکند. جامعه نیاز به آرامش دارد. وقتی رسانهها مدام درباره جنگ صحبت میکنند، این آرامش مختل میشود. مردم نباید هر لحظه منتظر انفجار باشند. این فضا میتواند منجر به کاهش فعالیتهای اقتصادی و آموزشی شود باید بین آمادگی نظامی و حفظ روحیه اجتماعی تمایز قائل شد. آمادگی نظامی برای مسئولان است، اما مردم باید بتوانند زندگی عادی خود را ادامه دهند. ایجاد فضای جنگ در فضای اجتماعی کارکردی برای مردم ندارد. چهبسا برای طرف مقابل ایجاد واهمه از جنگ حتی بهاندازه ایجاد جنگ هم کارایی داشته باشد. اگر طرف غربی گمان کند که به قیمت پر کردن باک چند هواپیما قدرت اثرگذاری منفی در فضای اقتصادی و اجتماعی ایران را دارد چرا نباید این سنگ مفت را پرتاب کند؟
اسرائیل در وضعیت تخاصم دائم قرار دارد و تولید پیوسته تنش میکند. در چنین وضعیتی، جنگ ممکن است رخ دهد. اما انتشار جزئیترین اخبار بدون تخصص، فقط افکار عمومی را میترساند و کارایی ندارد. مسئولان اقتصادی باید به وظایف خود از جمله در مورد تأمین کالاهای اساسی و مدیریت ذخایر را با جدیت پیگیری کرده و برای هر شرایطی آمادگی داشته باشند، مسئولان نظامی نیز بهعنوان متصدی رصد تحولات و مسئول اقدام متقابل باید در بالاترین سطح آمادگی قرار داشته باشند؛ چراکه هر زمان دشمن احساس کند نیروی نظامی ما آماده نیست، ممکن است دست به ماجراجویی مجدد بزند.
ظرفیت افقگشایی وجود دارد
فضاسازی پیرامون جنگ در حالی انجام میشود که در چند روز اخیر اخبار مثبتی از فضای اقتصادی منتشر شده که اهمیت پرداخت اگر بهاندازه تردد چند هواپیما نباشد کمتر از آن هم نیست؛ اما کانالهای کاسب جنگ به این موارد نمیپردازند. روز سهشنبه رئیس گمرک ایران اعلام کرد: «در نیمه اول سال جاری حجم تجارت ایران به 54 میلیارد و 311 میلیون دلار رسیده است که از این رقم، 25 میلیارد و 944 میلیون دلار مربوط به صادرات و 28 میلیارد و 367 میلیون دلار نیز مربوط به واردات کشور بوده است.» این آمار نشان میدهد صادرات کشور در هشت سال اخیر به بالاترین سطح خود رسیده است. این در حالی است که جنگ 12 روزه در همین نیمه به ایران تحمیل شده است. افزایش میزان صادرات در سایه شرایط جنگی موفقیتی است که رسانههای دامن زننده به افزایش قیمت ارز و طلا احتمالاً آن را نادیده گرفته و مورد تحلیل و پردازش قرار نمیدهند. همچنین، در همان روز فعالسازی مکانیسم ماشه که برخی مدعی هستند مقدمه آغاز جنگ است، هند یعنی متحد اقتصادی آمریکا اعلام کرد بعد از 8 سال خرید نفت از ایران را آغاز میکند. این اقدام هند کاملاً بر خلاف پالس غربیها برای تحتفشار قراردادن ایران با مکانیسم ماشه بود. در شرایطی که گسترش مشتریان نفتی ایران و محدود نماندن به بازار چین یکی از ضرورتهای اقتصاد کشور است ورود هند به جمع مشتریان نفت خبر مهمی است که نمیشود آن را نادیده گرفت، همچنین در سهماهه اول امسال آمار گردشگران خارجی به یکی از بالاترین سطوح در سالهای اخیر رسیده است. اشاره به اخبار مثبت به این معنی نیست که تهدید نظامی کوچک انگاشته شود؛ اما این اخبار نشان میدهد ظرفیت واقعی برای افقگشایی و اطمینانبخشی برای رسانهها وجود دارد که نباید از آن مغفول ماند. برخی اما بدون دیدن و ضریب دادن به این اخبار مثبت، به رسانه 24 ساعته عملیات روانی تبدیل شدهاند و برای چند فالوور بیشتر با اعصاب و روان مردم بازی میکنند. این کانالها مدام درباره تحرکات نظامی گمانهزنی و در موارد زیادی شایعهپراکنی میکنند بدون اینکه تخصص داشته باشند. این موضوعات تخصصی است و شاید فقط 10 تا 20 نفر در کشور از جزئیات آن آگاه باشند. اما یک کانال تلگرام بدون تخصص، با انتشار این شایعات، ترس را در دل مردم زنده نگه میدارد تا بتواند برای خبرسازیهای بعدی مشتری بتراشد.
کسی منکر تنشآفرینی اسرائیل نیست
اسرائیل بهعنوان یک دولت منزوی در جهان نشان داده که برای تهاجم به یک کشور به هیچ واکنش بینالمللی دولتی و یا مردمی توجهی ندارد. اسرائیل با جنایت در غزه اکنون در حوزه اجتماعی سرمایه دیگری برای ازدستدادن نداشته و بر بنای منطق توحش خود ممکن است هر روز یک بحران جدید در منطقه ایجاد کند، بدون اینکه به عواقب و هزینههای آن بیندیشد. حمله به قطر نشان داد حتی متحدان آمریکا که هزینههای گزافی برای پیمان امنیتی با کاخ سفید میپردازند نیز از احتمال تجاوز اسرائیل مصون نیستند. این رفتار از رژیم صهیونیستی وجهه یک بازیگر مجنون را ساخته که برای آسیب ندیدن در مقابل او باید بادقت فضا را رصد کرده و آماده مواجهه قاطعانه بود؛ اما این موضوع ارتباطی به مردم عادی ندارد و متصدی آن دستگاههای امنیتی و نظامی هستند که در جای خود به وظایفشان عمل میکنند.
وحدت داخلی یکی از قویترین سلاحهای ایران است. عدم پاسخ مردم به فراخوانهای آشوب نتانیاهو، امتیاز بالایی برای ایران بود. در حمله اسرائیل به ایران با درایتی که مردم به خرج دادند بازدارندگی اجتماعی تا حد زیادی ایجاد شد؛ اما نباید با خوشخیالی از تلاش اسرائیل برای هراسافکنی و فروپاشی اجتماعی غافل شد. خط بین اطلاعرسانی و برهمزدن آرامش اجتماعی مرز باریکی است که عدم عبور از آن جلوی طمعورزی دشمن به ایجاد آشوب را میگیرد.
اسرائیل متأثر از پاسخهای قاطع ایران در جنگ 12 روزه بر این باور است که جنگ مستقیم با ایران هزینهبر و خونین خواهد بود. از اینرو، با هدف کاهش هزینهها، به دنبال پیادهسازی الگویی مشابه وضعیت بشار اسد در سال 2024 است. این الگو با ایجاد ذهنیت جنگزدگی، تحریم و فلجشدگی کامل، همراه با تحریک شورشهای محدود و آشوب، قصد دارد کشور را تضعیف و متزلزل کند. ذهنیت فروپاشی، مشابه ویروسی است که در سال 2024 در سوریه گسترش یافت و باعث شد تروریستها موفق شوند کاری را که در نبرد نظامی توانش را نداشتند بدون نبرد انجام داده و با کمترین هزینه به دمشق برسند. انتشار بیهدف و پراکنده اخبار مرتبط با فضای جنگ صرفاً این پازل فروپاشی ذهنی را تکمیل میکند.
بازار ![]()