پیام فارس - صبح نو /متن پیش رو در صبح نو منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
مکس بلومنتال خبرنگار مشهور آمریکایی که در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل متحد حضور فعال و پررنگی ( به لحاظ رسانه ای ) ایفا نموده است، جمله ای را به نقل از رئیس جمهور کشورمان مطرح نموده که در نوع خود قابل تامل است.بر اساس ادعای بلومنتال، آقای پزشکیان در خصوص شخصیت ویتکاف و رویکرد وی در مذاکرات هسته ای با ایران گفته است :
بازار ![]()
“ویتکاف یک شیاد است؛ کاش جلسات با او را ضبط می کردیم. در جلسه با ما یک حرف مثبت می زد و بعد که به واشنگتن برمیگشت چیز دیگری می گفت.”
این جملات ، می تواند در بطن پرسش و سوالی به مراتب مهم تر مورد توجه و تحلیل مخاطبان قرار گیرد:اینکه واقعا کارکرد و کارویژه ویتکاف در مذاکرات هسته ای با ایران چیست؟ به عبارت بهتر، مذاکره کننده ارشد آمریکایی در ماورای مواضع بعضا ایجابی خود در قبال متن و فرامتن مذاکرات صورت گرفته با تهران در صدد تحقق چه هدف کلانی است؟در این خصوص دو نکته اساسی وجود دارد:
نخست اینکه ویتکاف ترجمان و مصداقی از یک دیپلمات نیست! وظیفه و مسئولیت اصلی ویتکاف تنظیم فرامتن مذاکرات مستقیم یا غیرمستقیم با جمهوری اسلامی ایران و روایتگری از این تصویر خودساخته در راستای منافع ملی آمریکاست. همگان به یاد دارند که پس از برگزاری دور نخست مذاکرات هسته ای ایران و آمریکا در مسقط ، نماینده ویژه ایالات متحده از پیشرفت خاص در مذاکرات سخن گفت. متعاقبا اکثریت قریب به اتفاق منافع خبری تاکید کردند که اساسا در آن مذاکرات بحثی از غنی سازی صفر درصدی به میان نیامده و صرفا مسئله ارائه تضمینهای لازم در خصوص عدم حرکت به سوی ساخت سلاح هسته ای موضوعیت و اصالت داشته است. با این حال با گذشت سه دور از مذاکرات مسقط، ویتکاف عامدانه مواضع خود را تغییر داد. او حق ذاتی غنی سازی اورانیوم از سوی ایران و دیگر اعضای ان پی تی را انکار نموده و تاکید کرد “غنی سازی صفر درصدی” تنها کلید راه حل پرونده هسته ای کشورمان محسوب می شود. پس از تجاوز 12 روزه رژیم صهیونیستی به ایران و بمباران سایتهای نطنز و فردو توسط آمریکا ، نماینده ویژه این کشور بار دیگر در کسوت یک دیپلمات دروغین ایفای نقش نموده و پیامهایی را در خصوص از سرگیری مذاکرات و لزوم رسیدن به یک “مبنای مشترک” به تهران مخابره کرد.
نکته دوم اینکه ویتکاف مسئولیت غیراعلامی سختی از سوی ترامپ بر عهده گرفته و آن عملیاتی سازی استراتژی مهار حداکثری ایران قدرتمند توسط آمریکاست. در این خصوص متن مذاکرات و توافقاتی که در جریان آن ( ولو به صورت ضمنی و غیرمستقیم ) حاصل می شود اعتباری برای خود نماینده ویژه آمریکا نیز ندارد! ویتکاف مسئولیت دستکاری در فرامتن مذاکرات و تنظیم آنها به سود استراتژی مهار حداکثری را عهده دار است و همچنان بر روی همین رویکرد اصرار دارد. در چنین شرایطی شنیدن نام ویتکاف نباید مولد گمانه زنی ها در خصوص مذاکره واقعی و فراتر از آن، توافق نهایی با ایران باشد.تجاوز رژیم صهیونیستی به خاک مقدس کشورمان معلول ریل گذاری ویتکاف و ترامپ در مذاکراتی بوده که هدفی جز انحراف ایران نسبت به هدف پشت پرده مشترک واشنگتن -تل آویو نداشت.بدون شک در چنین شرایطی باید نسبت به هر پیام، گزاره،القاگری و روایتگری ویتکاف از صحنه مذاکرات گذشته و آتی به دیده تردید مطلق نگریست. این اقتضای عقلانیت در حوزه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورمان است.