سه شنبه ۸ مهر ۱۴۰۴
سیاسی

هنگام قتل برجام جشن گرفتند، حالا سوگواری می‌کنند

هنگام قتل برجام جشن گرفتند، حالا سوگواری می‌کنند
پیام فارس - کیهان /متن پیش رو در کیهان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست رئیس جبهه اصلاحات می‌گوید: منافع ملی نزد کیهان هیچ است. آذر منصوری در توئیتی ...
  بزرگنمايي:

پیام فارس - کیهان /متن پیش رو در کیهان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
رئیس جبهه اصلاحات می‌گوید: منافع ملی نزد کیهان هیچ است.
آذر منصوری در توئیتی نوشت: «کیهان بعد از پیروزی ترامپ در دوره اول ریاست جمهوری‌اش نوشت: «ترامپ ما را از شر برجام خلاص کن!» بعد از خروج ترامپ از برجام نوشت: «ترامپ برجام را پاره کرد حالا نوبت آتش زدن ماست!» حالا هم گزارش این رسانه علیه مدافعان برجام از رسانه ملی ایران پخش می‌شود! منافع ملی؟ هیچ، هیچ، هیچ!».
منصوری پیش از این هم در توئیت دیگری نوشته بود: «برای برخی، شکست برجام نه فاجعه‌ای ملی بلکه فرصتی برای تسویه‌حساب سیاسی است. سال‌ها با آن جنگیدند و حالا از مرگش جشن می‌گیرند؟ اما بازگشت به پیشابرجام، یعنی تحریم و انزوا و فشار بیشتر بر مردم! از چه خوشحالید؟».
گویا رئیس جبهه اصلاحات در موعد پاسخگویی نسبت به خسارت‌های پایان‌ناپذیر برجام، اصرار دارد خود را به خواب بزند و با زدن چند توئیت تصور کند که از موضع اتهام خارج شده و در موضع طلبکاری نشسته است! 
حالا در کلمه به کلمه توئیت‌های خانم منصوری دقت کنید! نخست «منافع ملی». منافع ملی چه جایگاهی در تنظیم معیوب برجام داشت، در حالی که تعهدات طرفین نامتوازن و ناهمزمان تنظیم شد، تعهدات ایران قبل از روز رسمی برجام و غالبا به شکل برگشت‌ناپذیر به اجرا درآمد (مثل خروج 9700 کیلوگرم اورانیوم غنی‌شده از کشور از مجموع 10 هزار کیلو!) و تعهدات غرب نسیه ماند و مکانیسم ماشه را هم به عنوان هدیه مضاعف، به آمریکا و اروپا پیشکش کردند؟! رئیس جبهه اصلاحات، اگر از این خسارت‌های لایه به لایه سر در می‌آورد و چیزی نگفت، که قطعا خیانت کرده است؟ اما اگر سر در نمی‌آورد، چه داعیه‌ای دارد که درباره ندانسته‌ها اظهار فضل کند و درباره نفع و ضرر سخن بگوید؟!
دوم؛ خانم منصوری خبر دارد که هنگام انتشار متن توافق، صاحب‌نظرانی مثل دکتر ایزدی به آقای ظریف هشدار می‌دادند ترامپ نامی نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری است و می‌گوید که توافق را به هم می‌زند، اما ظریف و حامیانش به توجه به این هشدار، صاحب‌نظران را دست می‌انداختند؟
درباره پایمال کردن حقوق ایران توسط ترامپ، کیهان و دیگر منتقدان باید پاسخگو باشند یا آنها که با شیدایی محض اصرار داشتند بگویند امکان ندارد آمریکا از توافق خارج شود و لغو تحریم‌ها ابدی است و دیگر بر نمی‌گردد؟!
سوم، منصوری از بزرگ‌تر‌ها و مطلعان در جبهه اصلاحات بپرسد چه کسی پس از خروج ترامپ از توافق، ژست افراد شادمان و پیروز را گرفت و مدعی شد «شر یک مزاحم از توافق کم شد»؟! غیر از آقای روحانی؟
چهارم، همچنین بپرسد چرا ترامپ جرئت کرد توافق را زیر پا بگذارد؟ آیا اصلا خبر دارد که خانم موگرینی مسئول سیاست‌خارجی اتحادیه اروپا گفت «من از روحانی تضمین گرفتم حتی در صورت خروج آمریکا، ایران در برجام بماند و تعهدات خود را (به شکل یکطرفه) انجام دهد»؟ رئیس جبهه اصلاحات می‌تواند درک کند که این تضمین پیشاپیش به بیگاری دادن یک‌طرفه، تشویق ترامپ به خروج بی‌هزینه و تضییع حقوق ایران بود؟
پنجم، صاحب دو فقره توئیت فوق، خبر دارد که آقایان روحانی و ظریف و عراقچی و صالحی و سیف و دیگران، مجموعا چند ده‌بار اعلام کردند دولت اوباما پشت سر هم توافق را زیر پا گذاشته و نقض کرده است؟! او خبر دارد که تحریم‌ها ویزا و آیسا و سیسادا و... یادگاری‌های دوره اجرای برجام و اوبامای «بسیار مودب» (تعبیر روحانی) است؟
ششم، این چه نوع تامین منافع ملی است که ده سال درجا بزنید و 95درصد برنامه هسته‌ای را تعطیل یا اوراق کنید و تازه به طرف مقابل، سازوکاری را پیشکش کرده باشید که در پایان ده سال توافق، با کمترین بهانه‌جویی راساً بتواند همه تحریم‌ها را برگرداند و چین و روسیه به عنوان دو صاحب حق وتو در شورای امنیت هم نتوانند مانع شوند؟! آن تعبیر «هیچ هیچ هیچ!» این‌جا مصداق پیدا می‌کند.
هفتم؛ رئیس جبهه اصلاحات ادعا می‌کند: «برای برخی، شکست برجام نه فاجعه‌ای ملی بلکه فرصتی برای تسویه‌حساب سیاسی است. سال‌ها با آن جنگیدند و حالا از مرگش جشن می‌گیرند؟ اما بازگشت به پیشابرجام، یعنی تحریم و انزوا و فشار بیشتر بر مردم! از چه خوشحالید؟». دقیقا و مصداقا چه کسی جشن گرفته؟! یادآوری خسارت‌های تاسف‌بار و مطالبه پاسخگویی درباره یک خسارت عمیق و بی‌سابقه، جشن محسوب می‌شود؟ جشن درباره این خسارت بزرگ، همان زمانی بود که با فریب بخش اندکی از مردم، آنها را وادار کردید به خاطر تعطیلی برنامه هسته‌ای (و تعطیلی بعدی هشت هزار کارخانه و سقوط رشد اقتصادی ظرف هشت سال) شادمانی کنند؛ حکایت همان آدم مالباخته‌ای که دزدها اموالش را بالا کشیده و خورده بودند اما او با همان‌ها همخوانی می‌کرد «خر برفت و خر برفت و خر برفت»! جبهه اصلاحات به خاطر این همراهی با غرب کلاهبردار، شریک جرم و خیانت است. فاجعه همان روزی رقم خورد که مصالح ملی را دستمایه رقابت‌های سیاسی و انتخاباتی کردند و بنابراین، قبل از مذاکرات برجام، به طرف غربی پیام دادند که ما گروگان وعده‌های غلط خود (معطوف و معطل به مذاکره با شما) هستیم، بنابراین مذاکره و چانه‌زنی، آغاز نشده تمام شده، و دیکته‌ای که داشتید، بفرمایید، ما بنویسیم!
هشتم؛ برجام نه امروز که در خوش‌بینانه‌ترین ارزیابی، سال 97 مُرد بلکه اگر واقع‌بین باشیم، همان سال 1394، مُرده متولد شد، دقیقا همان ماه‌های پس از انجام تعهدات کامل ایران که آمریکا دبه کرد و به تهدید شرکت‌های خارجی پرداخت و آقای ظریف در حال التماس از جان کری و خزانه‌داری آمریکا برای تهدید نکردن شرکت‌ها و صدور «نامه‌های آرامش‌بخش» بود. یا در همان مقطعی که اوبامای مودب آقای روحانی، نفر منصوب برای نمایندگی دفتر ایران در سازمان ملل (معاون سیاسی دفتر روحانی) را وقیحانه تروریست نامید و مانع از صدور ویزا برای وی شد.
اما متاسفانه امثال خانم منصوری اجازه نداشتند اعتراض کنند یا برای مرگ برجام عزاداری کنند. چراکه آنها ابواب‌جمعی و سیاهی‌لشکر سمفونی «خر برفت و خر برفت» بودند. حالا اگر خوش‌بینانه نگاه کنیم، ایشان با هفت بلکه ده سال تاخیر از خواب بیدار شده، و می‌خواهند برای فتح‌الفتوح برجام، مجلس ختم بگیرد! و اگر واقع‌بین باشیم، قاتلان داخلی برجام پیش پای دیکته خارجی، پس از شراکت در قتل برجام، می‌خواهند تعزیه بگیرند. یادشان هم نمی‌آید که مرحوم علی‌اصغر زارعی (فرمانده و جانباز دفاع مقدس/ نماینده مردم تهران) برای همین فجایع تعبیه شده در برجام، در مجلس ‌گریه کرد اما مورد استهزای همین افراطیون مدعی اصلاحات قرار گرفت.
بازار


نظرات شما