پیام فارس - شیراز- شهادت امام رضا (ع) روایتی است از مظلومیت و ایستادگی در برابر ظلم و ستم. این واقعه، نه تنها یک حادثه تاریخی، بلکه نمادی از مبارزه با بیعدالتی و خودکامگی است.
خبرگزاری مهر ، گروه استانها: داستان شهادت امام رضا ( ع) را نمیتوان بدون آغاز سفرش از مدینه روایت کرد. مدینهای که محل تولد و مأوای آباء و اجداد پاکش بود، اما ناگهان، دست تقدیر یا بهتر بگوییم، دست اجبار مأمون او را از آن دیار جدا کرد.
مأمون ، خلیفه عباسی، به ظاهر با نیت یکپارچگی خلافت و رفع اختلاف، امام رئوف ( ع) را به مرو ، پایتخت آن روز خود فراخواند. اما در پس این ظاهر پر زرق و برق، توطئهای عمیق نهفته بود؛ توطئهای برای کنترل، برای مهار و نفوذ امام و در نهایت برای خاموش کردن نور هدایتی که روز به روز در قلب مردم گسترش مییافت.
سفر امام از مدینه آغاز شد. نه از مسیر رایج کوفه و قم، بلکه از مسیری که او را از شهرهای شیعهنشین دور نگاه میداشت. از بصره، اهواز، فارس، نیشابور تا مرو .

استقبال از امام در مرو و بیم مأمون عباسی
در هر گام از این مسیر طولانی و پر رنج، امام هشتم (ع) با مردمانی مواجه میشد که تشنه کلامش بودند. در نیشابور، آن حدیث معروف « سلسلهالذهب » را بر زبان آورد که هزاران کاتب به نگارش آن پرداختند که نشانهای از عشق و ارادت مردم به ایشان و جایگاه ویژهاش در دلها داشت.
این استقبال باشکوه، بیش از پیش بیم و هراس را در دل مأمون میکاشت. او میدید که نمیتواند به سادگی، این آفتاب را در ابر خلافت خود پنهان کند.
ورود به مرو ، آغاز فصلی جدید بود. مأمون ، در تلاش برای مشروعیت بخشیدن به حکومت خود و نیز مهار امام، پیشنهاد ولایتعهدی را به ایشان داد. امام رضا (ع) ابتدا با تمام وجود از پذیرش آن امتناع ورزید. میدانست که این لقمهای است آغشته به زهر. اما مأمون اصرار ورزید و حتی تهدید کرد.
سرانجام، امام با شرط و شروطی خاص از جمله عدم دخالت در امور حکومتی آن را پذیرفت، تا نقشه مأمون آشکار شود و پوچی ادعاهای او بر همگان روشن گردد. این پذیرش، به ظاهر، امام رضا (ع) را در زمره نزدیکان خلیفه قرار میداد، اما در حقیقت، ایشان را در محاصره و زیر نظر کامل قرار میداد. هر سخن و هر حرکت امام تحت نظر بود.
اما حتی در این شرایط سخت و خفقانآور دربار، امام رضا (ع) از هدایت مردم دست برنداشت. با علمای بزرگ مناظرات علمی برگزار میکرد و با دانش بیکران خود، حقانیت اسلام و اهل بیت (ع) را آشکار میساخت. این مناظرات، به جای آنکه از محبوبیت امام بکاهد، بر عظمت علمی ایشان میافزود و مأمون را بیش از پیش نگران میکرد. آوازه امام رضا (ع)، نه تنها در مرو ، که در تمام قلمرو اسلامی پیچیده بود. مأمون به وضوح میدید که ولایتعهدی، نه تنها امام را مهار نکرده، بلکه سکوی پرشی برای گسترش نفوذ و محبوبیت او شده است. سایه امام، بر کل خلافت عباسی سنگینی میکرد.
بنابراین نقشه باید تغییر میکرد. مأمون تصمیم گرفت امام را از مرو به طوس ببرد، به بهانه تغییر آب و هوا یا سفری ضروری. شاید میخواست امام را از مرکز قدرت دور کند، یا شاید هم مکانی خلوتتر برای اجرای نقشه نهایی خود میخواست.
در کوچههای طوس، باد سردتر از همیشه میوزید، گویی راز پنهانی را زمزمه میکرد. امام رضا ( ع) ، خسته از بازیهای سیاسی که روحش را میآزرد، چشم به افق دوخته بود. مأمون ، حاکم عباسی، ظاهراً او را ولیعهد خود کرده بود، اما این ظاهر، حجاب نقشهای عمیقتر بود. نقشهای که هدفش نه حرمت نهادن، که خاموش کردن چراغ هدایتی بود که هر روز پرفروغتر میشد و دلهای بیشتری را روشن میکرد.

امام رضا (ع) نماد مظلومیت اهل بیت (ع)
آن روز، روزی نبود که با فریاد آغاز شود، بلکه با نجواها و نگاههای معنیدار، پرده از نمایش برداشته شد. در طوس، در منزل حمید بن قحطبه ، لحظه موعود فرا رسید. ظرفی از انگور مسموم، نه به دست دشمنی آشکار، که از سوی دوستی دروغین پیشکش شد. امام، با علم الهی خود، از آنچه قرار بود اتفاق بیفتد آگاه بود. میدانست که تقدیرش در این سرزمین غریب، به شهادت گره خورده است. اما همچون همیشه، تسلیم امر پروردگار بود و با آرامشی بینظیر، آخرین دانههای انگور را به دهان برد.
پایان زندگی امام رضا (ع) در طوس، پایانی بر یک سفر پر رنج و یک دوره پر از چالش بود. مأمون ، با تظاهر به اندوه و برپایی مراسم تشییع، سعی در پنهان کردن جنایت خود داشت. اما قلبهای آگاه و تاریخ، هرگز این حقیقت تلخ را فراموش نکردهاند. پیکر پاک امام رئوف (ع)، در همان مکانی که اکنون به مشهد الرضا شهرت دارد، به خاک سپرده شد.
آن سفر اجباری، به یک مقصد ابدی تبدیل شد؛ مقصدی که هر ساله میلیونها دل عاشق را به سوی خود میخواند و غریبی امام رضا (ع) را در سکوت اما پرشورترین زبان، فریاد میزند. آن انگور، نه فقط جان امام را گرفت، بلکه نقطه عطفی در تاریخ تشیع و نمادی از مظلومیت اهل بیت (ع) در برابر قدرتطلبی حاکمان شد.
زندگی امام رضا (ع)، صحنهای برای تثبیت امامت در برابر توطئهها
حجتالاسلام والمسلمین محمدصادق یوسفعلی، مدیر حوزه علمیه آیتالله پیشوا شیراز، در گفتگو با خبرنگار مهر ، ابعاد زندگی پرفراز و نشیب امام علی بن موسی الرضا (ع) را تشریح کرد و گفت: زندگی امام رضا (ع) با فراز و نشیبهای بسیاری همراه بود؛ مأمون، خلیفه عباسی، ایشان را از مدینه به خراسان و طوس احضار کرد. این اقدام در شرایطی صورت گرفت که قیام علویان و هاشمیون در سراسر بلاد اسلامی شکل گرفته بود. مأمون قصد داشت با آوردن امام رضا (ع) به منطقه خراسان، ایشان را تحت نظر قرار دهد.
وی افزود: هنگامی که امام (ع) به خراسان وارد شدند، چهار هزار محدث قلم به دست، منتظر شنیدن سخن و حدیثی از ایشان بودند. حدیث «سلسلهالذهب» که حدیثی قدسی در باب توحید و شروط آن است، از جمله این سخنان است. امام رضا (ع) این حدیث را هنگام عبور از نیشابور به سمت مرو بیان کردند. راویان این حدیث، همگی امامان معصوم (ع) تا پیامبر اکرم (ص) و در نهایت خداوند متعال هستند. به همین دلیل، این حدیث به «سلسلهالذهب» به معنای «زنجیر زرّین» توصیف شده است.
یوسفعلی در تشریح این حدیث گفت: در این حدیث آمده است که خداوند میفرماید: «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ» دژ من است، پس هرکس که در دژ من درآید از عذابم در امان است. هنگامی که مرکب به راه افتاد، امام رضا (ع) فرمودند: ورود به این دژ مستحکم شرایطی دارد و من جزو شرایط آنم.

مدیر حوزه علمیه آیتالله پیشوا شیراز ادامه داد: این نامگذاری به این دلیل است که تمامی افراد حاضر در سلسله سند این حدیث، از معصومان (ع) هستند؛ یعنی امام رضا (ع) از امام هفتم، ایشان از امام ششم و این روند تا امام اول (ع) ادامه مییابد و سپس از پیامبر (ص) و ایشان از خداوند نقل میکنند.
یوسفعلی خاطرنشان کرد: در همان زمان که حضرت این حدیث را بیان کردند، مأمون متوجه اشتباه خود شد. او میخواست امام (ع) را تحت نظر داشته باشد، اما حضرت با این اقدام، حقانیت و جایگاه خود را اثبات کردند.
وی ادامه داد: امام رضا (ع) پس از ماجرای «واقفیه» که عدهای دنیاطلب و مزدور برای ایجاد چالش در جامعه، شایعهپراکنی میکردند که امام کاظم (ع) از دنیا نرفته و مهدی موعود هستند، با علم و کراماتی که از خود نشان دادند، ثابت کردند که امام کاظم (ع) از دنیا رفته و دفن شدهاند. در حقیقت، امامت امام رضا (ع) از طریق همین مناظرات و علمیت ایشان تثبیت شد. هر کسی که امامت امام رضا (ع) را بپذیرد، شیعه دوازده امامی محسوب میشود.
مدیر حوزه علمیه آیتالله پیشوا شیراز افزود: امام رئوف (ع) با برگزاری جلسات مناظره با بزرگان یهود، مسیحیت و سایر مذاهب و فرق، برتری و امامت خود را اثبات کرده و نشان دادند که اعلم علما هستند و امامت ایشان تثبیت شد.
وی اظهار کرد: امام رضا (ع) برکتی برای جامعه ایرانی هستند. علمیت، دانش و فرهنگ ناب اسلامی ایشان، سبب شد تا در خراسان، کرسیهای درس را برپا کنند و همین امر موجب شد تا مأمون تصمیم به شهادت ایشان بگیرد. امام رضا (ع) توسط خلیفه عباسی که در پی از بین بردن خاندان پیامبر (ص) بود، به شهادت رسیدند.
یوسفعلی در پایان تأکید کرد: وجود امام رضا ( ع) ، چه در زمان حیات و چه پس از شهادت، مانند خورشیدی درخشان بوده و ایران زمین به برکت آقا علی بن موسی الرضا ( ع) همچنان پایگاه دانشمندان باقی مانده است. در برخی روایات آمده است که ثواب زیارت حرم امام رضا ( ع) برابر با یک میلیون حج است، زیرا ایشان امامت و ولایت را در جامعه شیعه نهادینه کرده و توطئه واقفیه را خنثی کردند.