پیام فارس - روزنامه جوان / «تهدید کریدوری برای ثبات و قدرت آسیا» عنوان یادداشت روز در روزنامه جوان به قلم محمدجواد اخوان است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
موضوع مداخله امریکا در جنوب قفقاز، به رغم اینکه در ظاهر تحت عنوان تلاش برای تحقق صلح بین ارمنستان و آذربایجان مطرح میشود، در واقع بخشی از یک راهبرد کلان و بلندمدت ایالات متحده است که ریشههای آن به بیش از 35 سـال پـیـش و پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی بازمیگردد.
پس از فروپاشی شوروی، امریکا با هدف نفوذ به منطقه اوراسیا و تسلط بر قلمروهای تحت نفوذ روسیه، یعنی کشورهای مستقل مشترکالمنافع و جمهوریهای تازهاستقلالیافته آسیای میانه، وارد عمل شد. در دهههای بعد و با ظهور قدرتهای نوظهور در آسیا همچون چین، روسیه و ایران، امریکا نسبت به هژمونی یکجانبهگرایی خود احساس تهدید و تلاش کرد تا از شکلگیری اتحادها و بلوکهای قوی آسیایی جلوگیری کند.
از دیدگاه ژئوپلیتیکی، آسیای میانه نقطه اتصال سه قدرت کلیدی ایران، روسیه و چین است. به همین دلیل، امریکا پهنه وسیع قفقاز، دریای خزر و آسیای مرکزی را هدف قرار داده تا با مهار این سه قدرت، نفوذ خود را تثبیت کند. انقلابهای رنگی در دهه نخست قرن 21 و راهبرد گسترش ناتو به شرق در این چارچوب قابلفهم است. در سالهای اخیر نیز امریکاییها با بهرهگیری از قومگرایی سعی کردند ترکیه را بهعنوان ابزاری برای پیشبرد این سناریو معرفی کنند و از نفوذ سنتی روسیه در آسیای میانه و قفقاز بکاهند.
از سویی با ظهور قدرتهای نوظهور مانند چین، روسیه و ایران، امریکا به دنبال مهار هرگونه ائتلاف ضدهژمونیک است. آسیای مرکزی، بهعنوان نقطه اتصال ژئوپلیتیکی این سه قدرت، محور توجه ویژه واشینگتن قرار گرفته است. پانتورانیسم، بهعنوان یک مطالبه قومگرایانه در برخی کشورهای آسیای میانه و قفقاز، در واقع پوششی برای پروژهای بزرگتر است؛ پروژهای که با هدف ایجاد یک حائل ژئوپلیتیکی و گسترش نفوذ غرب در این منطقه طراحی شده است. ارمنستان بهعنوان نقطه انقطاع این پروژه، مانعی برای تحقق دالان پانتورانیستی بوده که امریکا در سالهای اخیر تلاش کرده با حمایت از روی کارآمدن عناصر غربگرا آن را هموار کند.
بازار ![]()
با حمایتهای امریکا و بهطور مشخص بازیگری رژیم صهیونی در سالهای اخیر موازنه قوا در قفقاز جنوبی به نحوی تغییر کرد که مقدمات و تمهیدات ایجاد یک دالان موسوم به «زنگزور» ممکن شود؛ دالانی که از استانبول تا مرزهای چین امتداد دارد و مسیر نفوذ ناتو را در قفقاز، دریای خزر و آسیای میانه در پوشش اتحادی قومگرایانه تسهیل میکند. این پروژه همچنین هدف ایجاد مسیر تجاری و نظامی جایگزین برای مهار طرح راهبردی «کمربند و راه» چین را دنبال میکند.
برای روسیه، این استراتژی بهمعنای محاصره از جنوب و تبدیل دریای خزر به کانون تنش و ثباتزدایی از محیط داخلی روسیه و همسایگان جنوبیاش است. برای چین، تشدید واگراییهای قومی و تقویت گروههای تجزیهطلب و تکفیری در مناطق غربی، به همراه ایجاد اختلال در پروژه کلان «کمربند و راه»، تهدیدی جدی محسوب میشود و اتصال آسیا را بهجای مسیر چینی، در قالب یک دالان امریکایی تعریف مینماید. ایران نیز با احاطه منطقهای توسط بازیگران وابسته به غرب و ناتو مواجه است که تهدیدی برای امنیت و نفوذ منطقهای آن به شمار میرود. حضور امریکا در قفقاز و آسیای میانه، منجر به تبدیل این منطقه به عرصه رقابت قدرتهای بزرگ و افزایش تنشهای قومی و منطقهای خواهد شد. این وضعیت ثبات و امنیت منطقه را به خطر میاندازد و منافع مردم بومی را به نام اهداف ژئوپلیتیک غرب تهدید میکند. پروژه «دالان زنگزور» بخشی از نقشه کلان امریکا برای تسلط بر اوراسیا است که ثبات منطقه را قربانی میکند. کشورهای آسیایی باید با هوشیاری کامل مانع نفوذ فزاینده امریکا شوند، زیرا حضور واشینگتن نهتنها صلح نمیآورد، بلکه زمینهساز تنش و برهم خوردن نظم منطقهای خواهد بود.