پیام فارس - دنیای اقتصاد /متن پیش رو در دنیای اقتصاد منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
بهرغم توسعه روابط تهران و باکو که در سفر اخیر رئیسجمهور ایران منجر به امضای تفاهمنامه مشترک بین دو کشور شد، اما سیاستهای جمهوری آذربایجان بهویژه در ارتباط با دالان زنگزور پرسشهایی را درخصوص اهداف واقعی این همسایه در مرزهای شمالی بهوجود آورده است. این مساله بهویژه پس از ورود دولت ترامپ به حل اختلاف میان آذربایجان و ارمنستان، بر پیچیدگی مسائل قفقاز افزوده است. بهزعم برخی از کارشناسان، این وضعیت باعث میشود که ایران حتی به نوعی با ایالات متحده همسایه شود.
سعیدهسادات فهری| روابط تهران و باکو که همواره از پیچیدگی زیادی برخوردار بوده، این روزها بیش از هر زمانی باتحولات، رایزنیها، تماسها و سفرهای دیپلماتیک مواجه است. در همین چارچوب حکمت حاجیاف، دستیار سیاست خارجی رئیسجمهور آذربایجان، روز گذشته طی تماس تلفنی با معاون دبیر شورای عالی امنیت ملی، ضمن محکومیت دوباره حملات اسرائیل علیه کشورمان، بر ارتقای سطح روابط ایران و جمهوری آذربایجان تاکید کرد و از سوی دیگر اخیرا یک روزنامه اسپانیایی به نقل از منابعی مدعی شد که ارمنستان، جمهوری آذربایجان و ایالات متحده بر سر تفاهمنامهای در مورد ایجاد کریدور ترانزیتی «زنگزور» که در این سند «پل ترامپ» نامگذاری شده است، به توافق رسیدهاند؛ طرحی که در صورت عملیاتی شدن منجر به برخی تغییرات ژئوپلیتیکی در منطقه میشود و حتی بهزعم برخی از کارشناسان باعث میشود که ایران به نوعی با ایالات متحده همسایه شود! زیرا به موجب چنین طرحی احتمالا ارمنستان حاکمیت خود را بر استان سیونیک که هممرز با ایران است بهمرور زمان از دست میدهد و شرکتی مختلط که بیشترین اختیار آن با آمریکاست این منطقه را اداره خواهد کرد. این در حالی است که ایران بارها نسبت به تغییر مرزها در قفقاز هشدار داده است.
در تازهترین واکنش علیاکبر ولایتی، مشاور مقام معظم رهبری در امور بینالملل، در پیامی که بهمناسبت آیین نکوداشت شیخ صفیالدین اردبیلی صادر کرد، با اشاره به اینکه دشمنان این مرز و بوم همواره در پی توطئه علیه تمامیت ارضی بودهاند و طی قرون گذشته، آذربایجان بیش از بسیاری مناطق دیگر، آماج طمعورزی بیگانگان بوده است، تاکید کرد: «در چنین شرایطی، وظیفه مردم شریف و آگاه آذربایجان که همواره در خط مقدم دفاع از ایران و انقلاب بودهاند، بسیار سنگین است،
بهویژه در برابر توطئههایی که با هدف برهم زدن امنیت منطقه قفقاز جنوبی طراحی شدهاند.» ولایتی تشریح کرد: «در سالهای اخیر، برخی کشورهای منطقه تلاش کردهاند با بهانههایی همچون ایجاد «دالان اقتصادی» در ارمنستان، ساختار بومی و اسلامی مردم آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی و اردبیل را دستخوش ناامنی کنند. اما هدف اصلی این طرحها، فراهمسازی بستر نفوذ ناتو به قفقاز جنوبی، دریای خزر، آسیای مرکزی و ترکستان شرقی است؛ سناریویی که برخی سیاستمداران آمریکایی و پانترکیستهای ترکیه نیز بهصراحت به آن اذعان داشتهاند.» به گفته مشاور مقام معظم رهبری، این طرح که در زمان دولت بایدن با عنوان «آلترناتیو اوکراین» مطرح شد، با هدف کشاندن دیواری نظامی در شمال ایران، متشکل از نیروهای ناتو، برای محاصره همزمان روسیه از جنوب و ایران از شمال، دنبال شده است.
سیاست باکو نسبت به ایران
در شرایطی تهران و باکو هر از چند گاهی بر ارتقای سطح روابط تاکید میکنند که از مدتها قبل برخی مسائل و موضوعات بر این مناسبات دوجانبه سایه افکنده است. از یک سو در جریان جنگ 12روزه تحمیلی اسرائیل علیه ایران این مساله مطرح شده بود که برخی پهپادها و جنگندههای اسرائیلی از مرزهای شمالی وارد آسمان ایران شدند. الجزیره نیز در گزارشی به این موضوع پرداخت و نوشت که همین مساله باعث شد برخی محافل سیاسی در ایران انگشت اتهام را به سوی باکو، پایتخت جمهوری آذربایجان، نشانه بگیرند؛ کشوری که نزدیکترین متحد اسرائیل در منطقه قفقاز محسوب میشود. در همان زمان جیحون بایراموف، وزیر امور خارجه جمهوری آذربایجان، در تماس تلفنی با سیدعباس عراقچی تاکید کرد: «جمهوری آذربایجان به هیچ عنوان اجازه نخواهد داد از حریم هوایی یا خاک این کشور برای حمله به ایران یا سایر کشورها استفاده شود.»
همچنین به دنبال انتشار برخی اخبار و گمانهزنیها مبنی بر استفاده رژیم صهیونیستی از خاک جمهوری آذربایجان در حمله به کشورمان، مسعود پزشکیان، رئیسجمهور، در گفتوگوی تلفنی با همتای آذربایجانی خود خواستار بررسی و راستیآزمایی برخی اخبار درباره تعرض پهپادها و ریزپرندههای رژیم صهیونیستی به آسمان ایران، از طریق فضای سرزمینی آن کشور شد. در این تماس، رئیسجمهوری آذربایجان شایعات مربوط به استفاده رژیم صهیونیستی از آسمان آذربایجان برای حمله به ایران را تکذیب و خاطرنشان کرد که دولت آذربایجان به هیچ وجه اجازه نمیدهد که از آسمانش علیه کشور دوست و برادر، جمهوری اسلامی ایران، استفاده شود. درعینحال رئیسجمهور ایران در این تماس تاکید کرد که با ملت آذربایجان دوست هستیم و ارتباط نزدیک داریم و همبستگی ما با دولت و ملت آذربایجان عمیق و ناگسستنی است؛ امیدوارم ارتباطات و همکاریهای دو کشور عمیقتر و گستردهتر شود تا مردم دو کشور بهتر و بیشتر با هم در ارتباط باشند.
پل ترامپ در مرز ایران
با وجود حسننیت ایران در مناسبات با جمهوری آذربایجان، اما باکو هر از چندگاهی اقداماتی نه چندان همسو با روح همسایگی و سیاست اعلانی خود اتخاذ میکند که پرسشهایی را پیش روی افکار عمومی از سیاست واقعی این همسایه شمالی ایران مطرح میکند. روابط این کشور با رژیم اسرائیل و همچنین بحثهای ادعاییاش درباره ایجاد کریدور زنگزور این روزها بیش از هر زمانی مناسبات دو همسایه را تحتتاثیر قرار داده است. روز چهارشنبه گذشته یک روزنامه اسپانیایی به نقل از منابعی مدعی شد که ارمنستان، جمهوری آذربایجان و ایالات متحده بر سر تفاهمنامهای در مورد ایجاد کریدور ترانزیتی «زنگزور» که در این سند «پل ترامپ» نامگذاری شده است، به توافق رسیدهاند.
روزنامه اسپانیایی «Periodista Digital» اعلام کرد که موفق شده است به سندی محرمانه با عنوان «یادداشت تفاهم ایجاد کریدور حملونقل با نام پل ترامپ» دست یابد. این تفاهمنامه، اجرای پروژه کریدور اقتصادی زنگزور و دروازه دفاعی منطقهای «پل ترامپ» را تضمین میکند. ایسنا در گزارشی به این طرح پرداخت و نوشت که این جاده 42کیلومتری (26مایلی) از استان سیونیک ارمنستان عبور خواهد کرد تا جمهوری آذربایجان و منطقه خودمختار نخجوان را به هم متصل کند.
این در حالی است که یکی از اصلیترین نقاط اختلاف میان باکو و ایروان، دالان موسوم به زنگزور است که قرار است خاک اصلی جمهوری آذربایجان را از طریق ارمنستان به منطقه نخجوان متصل کند. ارمنستان از به کار بردن اصطلاح «دالان زنگزور» خودداری میکند و میگوید این نام بار معنایی تجزیهطلبانه نسبت به قلمرو حاکمیتی ارمنستان دارد. بر اساس پیشنویسی که توسط نمایندگان ناشناس ارمنیهای مقیم فرانسه که با دولت ارمنستان در ارتباط هستند، با این روزنامه اسپانیایی به اشتراک گذاشته شده است، این کریدور ترانزیتی توسط یک شرکت خصوصی آمریکایی مدیریت خواهد شد، اما تحت حاکمیت ارمنستان باقی خواهد ماند.
در 14 ژوئیه، توماس باراک، سفیر ایالات متحده در ترکیه، گفت که ایالات متحده آماده است تا در تلاش برای پیشبرد مذاکرات صلح بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان، مدیریت کریدور حملونقل زنگزور را بر عهده بگیرد. نازلی باغداساریان، سخنگوی نخستوزیر ارمنستان، گفت که ایروان در مورد انتقال کنترل قلمرو خود بین جمهوری آذربایجان و نخجوان به شخص ثالث بحث نمیکند. ارمنستان بارها اعلام داشته که هیچ کریدوری نمیتواند در خاک این کشور فعالیت کند.
دلایل مخالفت تهران
ایران بارها تاکید کرده که هرگونه تغییرات ژئوپلیتیکی در منطقه را نمیپذیرد. استان سیونیک در جنوب ارمنستان، تنها نوار باریکی است که ایران را مستقیم به قفقاز جنوبی وصل میکند. این گذرگاه کوهستانی دروازهای استراتژیک برای ارتباط زمینی ایران با ارمنستان و از آنجا با گرجستان و دریای سیاه است؛ مسیری که همیشه بخشی از عمق ژئوپلیتیک ایران در برابر فشارهای منطقهای بوده است. به همین دلیل ایران با ایجاد دالانی موسوم به زنگزور مخالف است، چرا که قبلا باکو و امروز واشنگتن نمیخواهند این دالان را در حاکمیت ارمنستان بپذیرند بلکه میخواهند بدون هیچگونه دخل و تصرفی از سوی ایروان چنین کریدوری را ایجاد کنند.
یعنی هیچ ایستبازرسیای از سمت ارمنستان در این منطقه نباشد که این نقض حاکمیت ملی این کشور محسوب میشود. در عین حال اگر چنین کریدوری احداث شود، نهتنها وابستگی ژئوپلیتیک باکو به ایران از بین میرود بلکه حتی ممکن است جمهوری آذربایجان، ایران را برای اتصال به ارمنستان و اروپا که تنها از طریق این مرز است، تحت فشار قرار دهد. همچنین با توجه به اینکه استدلال میشود حکومت ارمنستان سیاستهای ضعیفی را اتخاذ کرده است، اگر کریدور زنگزور راهاندازی شود، به صورت دوفاکتو، ممکن است حاکمیت این منطقه به دست طرف دیگر که در اینجا آمریکاست بیفتد؛ هر چند به صورت دوژوره و حقوقی در اختیار ارمنستان باشد.
ایده باکو و آنکارا چیست؟
درباره تشکیل کریدور در این منطقه گمانهزنیهایی بسیاری مطرح است. پیشتر با توجه به اینکه ترکیه در زمره کشورهایی بود که بهشدت از طرح ایجاد چنین کریدوری حمایت میکرد، دستهای از کارشناسان اینگونه تحلیل میکردند که هدف غایی باکو و آنکارا از ایجاد کریدور، در واقع تصرف آن منطقه (استان سیونیک در مرز ایران و ارمنستان) است و انگیزههای گسترش سرزمینی را در سر میپرورانند. همچنین از آنجا که بخش زیادی از نفت آذربایجان توسط شرکت بریتیش پترولیوم استخراج میشود، عدهای از نقشآفرینی کشورهای غربی و ناتو در ایجاد این دالان سخن میگویند و معتقد هستند که در نهایت ایجاد چنین دالانی به صدور آسانتر نفت خزر (آذربایجان) به اروپا کمک میکند. اما برخی نیز به انگیزههای ترکیه و آذربایجان درباره جهان ترکی اشاره و استدلال میکنند که باکو و آنکارا، سودای گسترش قلمرو ترکی را دارند.
به هر روی اگر طرح پل ترامپ عملیاتی شود برای ایران از منظر امنیت ملی مفهومی مشخص دارد؛ یعنی حضور پایدار ناتو و غرب در مرزهای شمال غربی ایران. در این بین واشنگتن بیشترین سود را از پیگیری چنین طرحی خواهد برد؛ زیرا از یک سو نفوذ تاریخی روسیه را در این منطقه مهار میکند و ترتیبات جدیدی را ایجاد خواهد کرد. از بحث افزایش نفوذ اقتصادی و ژئوپلیتیکی در مسیر اتصال دریای سیاه به دریای خزر و در نهایت آسیای مرکزی نیز نباید غافل بود. همچنین در نهایت از آنجا که این طرح در بخشی از مرز ایران و ارمنستان اجرایی میشود، ایالات متحده آمریکا با حضور در این منطقه میتواند به نوعی بخشی از آنچه سیاست مهار تهران مینامد را نیز از این مسیر پیش ببرد.
آینده مجهول
در این بین مشخص نیست در صورت عملی شدن این پروژه واکنش ایران که بارها نسبت به ایجاد دالان هشدار داده بود، چه خواهد بود؟ این در حالی است که مسعود پزشکیان، رئیسجمهور کشورمان در سه ماه گذشته دو بار به جمهوری آذربایجان سفر کرده است. پزشکیان، صبح روز جمعه 13 تیرماه به دعوت رئیسجمهوری آذربایجان و به منظور شرکت و سخنرانی در هفدهمین اجلاس سران کشورهای سازمان همکاریهای اقتصادی (اکو)، عازم شهر خانکندی این کشور شد.
رئیسجمهور ایران صبح روز دوشنبه 8 اردیبهشت 1404 نیز به دعوت رسمی الهام علیاف، رئیسجمهوری آذربایجان، به باکو رفت و در دیداری رسمی با مقامات این کشور، بر گسترش همکاریهای دوجانبه در حوزههای مختلف تاکید کرد. اما با وجود تلاش تهران برای حفظ مناسبات و همکاریها با همسایه شمالی با در نظر گرفتن اهداف جمهوری آذربایجان در منطقه که بسیاری از آنها در تضاد با منافع ایران است، مشخص نیست که آینده این مناسبات چه سمتوسویی پیدا خواهد کرد.
با آمریکا همسایه میشویم؟!
سالار سیفالدینی، کارشناس مسائل قفقاز، در خصوص نگاه باکو به تحولات منطقه سیونیک به روزنامه «دنیای اقتصاد» گفت: «به نظر میرسد علیاف سعی دارد از موازنههای در حال تغییر منطقهای و جهانی به نفع خود و برای راهاندازی دالان زنگزور استفاده کند.» به گفته این کارشناس، با توجه به مخالفت اصولی ایران با این طرح خطرناک و برای اجتناب از درگیری مستقیم باکو با تهران، جمهوری آذربایجان سعی کرده است پای بازیگران مختلف بینالمللی از اسرائیل تا بریتانیا، آمریکا و ناتو را به این معادله باز کند تا هزینه مداخله سیاسی و نظامی ایران را در این مساله افزایش دهد.
سیفالدینی توضیح داد: «حضور این بازیگران نیز معلول حل و فصل نظامی مساله قرهباغ است. در کتاب «چشمانداز ژئوپلیتیک آذربایجان و قرهباغ کوهستانی»، استدلال کردم که رضایت دادن ایران به اجرای راهحل نظامی در این حوزه موجب شکست و در نتیجه حضور بازیگران بینالمللی از جمله ناتو (شامل بریتانیا، آمریکا، ترکیه، اسرائیل و...) خواهد شد.» وی افزود: «اگر ایران در زمان مناسب با تغییرات مرزی در سال 2٠2٠ مقابله لازم را میکرد و طبق پیشبینیها از قبل نسبت به هر نوع حرکت نظامی هشدار جدی میداد، امروز با این مساله بزرگ روبهرو نبود تا برای حفظ مرزهای مشترک با همسایگان، با بازیگران بزرگ از دیگر نقاط جهان روبهرو شود.»
این کارشناس با اشاره به سخنان سفیر آمریکا در ترکیه مبنی بر طرح تشکیل شرکت مختلط برای اجاره 99ساله سیونیک و رایزنی با طرفین در این رابطه، گفت: «بر اساس چنین طرحی احتمالا بیشترین سهام این شرکت متعلق به آمریکا خواهد بود، بنابراین ایران ناخواسته در مرزهای قفقاز جنوبی به جای ارمنستان با آمریکا همسایه میشود!» سیفالدینی در نهایت تاکید کرد که تشکیل شرکت بینالمللی مختلط از آمریکا، بریتانیا و واگذاری استان هممرز با ایران به این شرکت، چالشهای حقوقی زیادی برای ایران به همراه خواهد داشت؛ از جمله اینکه برخلاف شناسایی حقوقی پیشین ارمنستان به عنوان همسایه اکنون با یک شرکت چندملیتی که دارای قوای نظامی مخصوص به خود است، همسایه خواهیم شد.
بازار ![]()