پیام فارس - وطن امروز / «نشست محرمانه بیلدربرگ 2025؛ جنگ مدرن، کاهش جمعیت و نقشههای ژئوپلیتیک» عنوان یادداشت روز در روزنامه وطن امروز به قلم ماشاءالله ذراتی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
22 تا 25 خرداد گذشته، هفتادویکمین اجلاس سالانه کلوب بیلدربرگ در سکوت و ابهام همیشگیاش برگزار شد. این گردهمایی که از سال 1954 به منظور تقویت پیوندهای سیاسی و اقتصادی میان اروپا و آمریکای شمالی برگزار میشود، امسال در ویلای «تِکا اُدن» واقع در جزیرهای کوچک نزدیک استکهلم سوئد به میزبانی خاندان یهودی والنبرگ، یکی از قدرتمندترین امپراتوریها در صنایع کسبوکار اروپا برگزار شد. میزبان رسمی این اجلاس، «مارکوس والنبرگ» بانکدار سرشناس بود و هیات راهبری کمیسیون سهجانبه نیز با حضور «یعقوب والنبرگ» یهودی نمایندگی میشد. بیش از 150 نفر از رهبران سیاسی، مدیران ارشد شرکتهای بزرگ دفاعی و فناوری، سرمایهگذاران کلان و برخی فرماندهان نظامی غرب گرد هم آمدند تا در فضایی کاملاً محرمانه به بحث و تبادل نظر درباره مهمترین چالشهای جهان بپردازند. موضوعات کلیدی مطرحشده در نشست عبارت بود از:
1- هوش مصنوعی و امنیت ملی: تمرکز بر توسعه و بهکارگیری هوش مصنوعی در میادین جنگ (AI-Powered Warfare)، بازدارندگی و نوآوریهای دفاعی
2- ژئوپلیتیک انرژی و مواد معدنی حیاتی: بحث درباره امنیت زنجیره تأمین منابع استراتژیک مورد نیاز برای فناوریهای پیشرفته و صنایع دفاعی
3- محور اقتدارگرا (Authoritarian Axis): تحلیل تهدیدهای ژئوپلیتیک و راهبردهای مقابله با کشورهای چین، روسیه، کرهشمالی و ایران که از دید غرب، در این محور دستهبندی میشود.
بازار ![]()
4- کاهش جمعیت و مهاجرت (Depopulation and Migration): موضوعی حساس که به گفته نوردانگارد در دستور کار قرار داشت و ابهامات و نگرانیهایی را درباره اهداف پشتپرده آن برانگیخت.
5- عدم اشاعه و تکثیر سلاحها (Proliferation): چالشهای مربوط به گسترش تسلیحات، بویژه تسلیحات هستهای. حضور «مارک روته» دبیرکل ناتو، دریادار ساموئل پاپارو و ژنرال کریستوفر دوناهو (فرماندهان ارتش آمریکا) نشانه تمرکز جدی نشست بر امور نظامی و آمادهسازی برای جنگ بود. یکی از محورهای جنجالی، تمرکز بر نقش فزاینده فناوری هوش مصنوعی در تحولات نظامی آینده بود. در این زمینه، شرکت صنایع دفاعی و هوافضای سوئد «ساب» (SAAB) که در توسعه سامانههای پیشرفته دفاعی فعال است و شرکت سوئدی «اریکسون» که پروژههای دیجیتالسازی مبتنی بر شبکههای 5G و فراتر از آن را برای مراکز فرمان و کنترل نظامی دنبال میکند، حضوری پررنگ داشتند. این 2 شرکت، هر یک به مثابه 2 بال کلیدی، به نمایندگی از منافع صنعتی سوئد در این مجمع به گفتوگو نشستند. به دنبال این نشست محرمانه، دولت سوئد ظرف کمتر از یک هفته پیشنهاد افزایش بودجهای معادل 300 میلیارد کرون ارائه کرد تا هزینههای دفاعی آن کشور را به سطح مورد نظر ناتو برساند؛ طرحی که با حمایت همه احزاب در پارلمان تصویب شد و به افزایش بدهی ملی انجامید.
در میان چهرههای سرشناس حاضر، نام «پیتر تیل» چهره نزدیک به ترامپ، سرمایهدار بزرگ و از اعضای ارشد «دوستان آمریکایی بیلدربرگ» و بنیانگذار شرکت پالانتیر (شرکتی کلیدی در سامانههای تحلیلی و امنیتی مبتنی بر هوش مصنوعی که نقش مهمی در جنگهای مدرن دارد) برجسته بود. تیل از زمانی که سال 2008 با حمایت «دیوید راکفلر» و «هنری کیسینجر» به جریان بیلدربرگ پیوست، توانسته نفوذ قابل توجهی در تعیین میهمانان و موضوعات اجلاس پیدا کند. همراهان او از جمله «الکس کارپ» مدیرعامل کنونی پالانتیر، «ساتیا نادلا» از مایکروسافت و «اریک اشمیت» مدیرعامل اسبق گوگل، از دیگر بازیگران کلیدیای بودند که به نمایندگی از قدرت «تِکنوکینگها» یا غولهای فناوری در این نشست شرکت داشتند. جمعه 23 خرداد، همزمان با برگزاری اجلاس، خبری در افق رسانهها پیچید: تجاوز هوایی اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران. این اقدام غافلگیرانه که بهزعم برخی ناظران «آغاز ماشه جنگ آینده» نام گرفت، با واکنشهای تند و تبادل حملات موشکی بین تهران و تلآویو دنبال شد. یعقوب نوردانگارد، یهودی منتقد رژیم صهیونی و پژوهشگر مسائل کنترل جمعیت و جنگ شناختی، در یادداشتی مدعی شد این حمله «با هماهنگی حلقه داخلی بیلدربرگ» طراحی شده تا پیششرط مداخله نظامی گستردهتر در منطقه را فراهم کند. از سوی دیگر، جلسات تخصصی مربوط به «محور اقتدارگرایان» درباره چین، روسیه، ایران و کرهشمالی و «ژئوپلیتیک انرژی و مواد معدنی حیاتی» نیز برگزار شد. در این میزگردها نمایندگانی چون «پاتریس کنه» از شرکت تالس فرانسه، «آرتور منش» از استارتآپ فرانسوی میسترالایآی و «دمیس هاسابیس» از گوگل دیپمایند شرکت داشتند. موضوع بحث عمدتاً متمرکز بر اشراف سایبری و ساخت «مراکز فرماندهی و کنترل خودکار» و رصد بازار انرژی و مواد معدنی بود؛ ساختاری که در نهایت میتواند زمینهساز اعزام نیروهای نیمهخودران و رباتهای رزمی به مناطق حساس شود. نکته قابل تأمل دیگر، تأکید بر «کاهش جمعیت و مهاجرت» در فهرست موضوعات بود؛ عبارتی که بلافاصله پس از انتشار صورتجلسات به سوژه عمده تئوریهای توطئه تبدیل شد. برخی تحلیلگران مدعیاند این اصطلاح ناظر بر طرحهایی برای خالیسازی مناطق فلسطینی از ساکنان اصلیشان، بویژه غزه و کرانه باختری است اما دسته دیگری معتقدند «کاهش جمعیت» میتواند به سیاستهای کنترل جمعیت در کشورهای در حال توسعه یا حتی بازتعریف مفهوم مهاجرت عمده در سطح جهان اشاره داشته باشد. آنچه مسلم است، این عبارت یادآور دغدغههای قدیمی نظم جهانی برای مهار رشد جمعیت در مناطق ناپایدار و تأمین نیروی کار ماهر برای اقتصادهای پیشرفته است. سناریویی که یکی از روایتهای اصلی آن گسترش پاندمی و همهگیری است. در روز پایانی اجلاس، سخن از تحکیم پیوندهای مؤسسات مالی بینالمللی با شرکتهای حوزه تسلیحات و فناوری نیز به میان آمد. «اسکار استنستروم» وزیر پیشین خارجه سوئد و مذاکرهکننده اصلی الحاق کشورش به ناتو، مسؤولیت برنامهریزی آیین اختتامیه را بر عهده داشت.
تنها 2 روز بعد از اتمام بیلدربرگ، اجلاس گروه هفت(G7) در کانادا آغاز شد. «مارک کارنی» نخستوزیر جدید کانادا، وزیر پیشین دارایی بریتانیا و رئیس سابق بانک مرکزی انگلستان و از باسابقهترین چهرههای جهان اقتصاد، در مراسم افتتاح به عنوان میزبان حضور یافت؛ کسی که پیشتر چندینبار میهمان جلسات بیلدربرگ بود. «کریستیا فریلند» وزیر حملونقل و تجارت داخلی و «فرانسوا فیلیپ شامپاین» وزیر دارایی کانادا که هر دو از فارغالتحصیلان برنامه «رهبران جوان جهانی» مجمع جهانی اقتصادند نیز از استکهلم راهی کبک شدند. در اجلاس گروه 7، با اینکه به دلیل اختلافات با دونالد ترامپ در مساله تجارت و تعرفه بیانیه مشترکی صادر نشد، در حوزههایی مانند تأمین زنجیره تأمین مواد معدنی حیاتی و «هوش مصنوعی برای انرژی و توسعه پایدار»، مواضع مشترکی اعلام شد. آنها بر حق رژیم صهیونی در دفاع از خود تأکید کردند و همزمان هشدار دادند ایران نباید به سلاح هستهای دست یابد. 2 روز پس از این اجلاس، خبری دیگر مبنی بر بمباران 3 تأسیسات هستهای ایران به وسیله بمبهای سنگرشکن آمریکا در رسانهها منتشر شد؛ خبری که خود بخش جدیدی از بیثباتی و خطر تشدید تنش منطقهای را کلید زد. در حالی که دولتهای بزرگ در قارههای مختلف، اهداف دفاعی و استعماری خود را با اتکای روزافزون به سامانههای هوشمند و رباتیک دنبال میکنند، سایه جنگ و بحران بر سر معادلات ژئوپلیتیک سنگینی میکند. بیلدربرگ 2025 با محوریت «جنگ بر اساس دانش هوش مصنوعی» و «کنترل جمعیت» نهتنها نقشه راه صنایع دفاعی را ترسیم کرد، بلکه سرآغاز موج جدیدی از تحلیلها و گمانهزنیها درباره آینده امنیت جهان و حقوق بشر شد. حال این پرسش باقی است: آیا جهان به سمت نظم عجیبی سوق پیدا خواهد کرد که در آن، رباتها و هوشهای کلانتصمیمگیر، جای مذاکره و دیپلماسی را میگیرند یا این رویکردها جرقه مقاومت نوینی علیه سیطره بیلدربرگ و شرکای آن خواهد بود؟
* سوالات بزرگ و نگرانیها
جنگ منطقه و هوش مصنوعی: آیا نشست بیلدربرگ زمینهسازی برای جنگی گستردهتر در منطقه غرب آسیا بود؟ آیا جنگ آینده با سلاحهای خودکار، پهپادها و سیستمهای هوش مصنوعی (مثل محصولات پالانتیر) خواهد بود؟
معنای «کاهش جمعیت»: اشاره به این موضوع در دستور کار بیلدربرگ به چه معناست؟ آیا ناظران به تحولات غزه و کرانه باختری (که منتقدان، آن را پاکسازی قومی میخوانند) اشاره دارند یا برنامههایی بزرگتر و ویرانگرتر در آینده؟
نقش ایران و آینده: پاسخ و کنش ایران به حملات آمریکا و رژیم چه خواهد بود؟ آیا اختلال در عرضه نفت محتمل است؟ آیا «محور اقتدارگرا» (احتمالاً شامل روسیه و چین) به کمک ایران خواهد شتافت؟ سناریوهای تغییر رژیم ایران چیست؟
* نتیجهگیری
در نهایت، بیلدربرگ 2025 را میتوان نشستی تعریف کرد که مرز میان« علم و فناوری» و «سیاست و سوداگری» را بیش از پیش محو کرد و نشان داد در نظم جهانی جدید، جنگ و صلح بیش از هر زمان دیگر به معادلات اقتصادی و صنعتی گره خورده است. آیا این رازآلودگی و عدم شفافیت، نهایتاً به یک کابوس تکنوکراتیک منجر خواهد شد یا مسیر تازهای برای رقابت قدرتهای بزرگ رقم خواهد زد؛ موضوعی است که آینده، پاسخ آن را روشن خواهد کرد. نشست با تمرکز آشکار بر جنگ، هوش مصنوعی نظامی و تغییرات ژئوپلیتیک، درست در آستانه تشدید بیسابقه تنشها در منطقه برگزار شد. تصمیم فوری سوئد برای افزایش عظیم بودجه نظامی و هماهنگی موضوعی با اجلاس جی 7، همراه با وقوع حملات همزمان به ایران، سوءظنهای دیرینه درباره نقش برنامهریزیشده این گردهمایی محرمانه در جهتدهی به رویدادهای جهانی را بیش از پیش تقویت کرد. ابهام حول مفهوم «کاهش جمعیت» در دستور کار، بر نگرانیها افزوده است. جهان اکنون در آستانهای خطرناک قرار دارد و بسیاری، سایه تصمیمات گرفتهشده در آن چند روز محرمانه در استکهلم را بر رخدادهای کنونی و آینده نزدیک، سنگین میبینند. عصر آشوب آغاز شده است؟!