احتمال دستیابی به یک توافق موقت تا پیش از بیستم خرداد
سیاسی
بزرگنمايي:
پیام فارس - اعتماد /متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
حدیث روشنی| روزنامه اعتماد با هدف ارزیابی فضای حاکم بر رایزنیهای میان تهران و واشنگتن در شرایطی که تحرکات مخرب سه کشور اروپایی در آستانه برگزاری نشست شورای حکام به اوج خود رسیده با مهدی ذاکریان، استاد دانشگاه و کارشناس روابط بینالملل گفتوگو کرده است. ذاکریان در گفتوگوی خود با «اعتماد» ضمن اشاره به اینکه ایران میتواند با هوشمندی و استفاده از ظرفیتهای منطقهای و بینالمللی، نقشی سازنده در راستای دستیابی به اهدافش در هر نوع توافق احتمالی با واشنگتن ایفا کند، تاکید کرد در این راستا پیشنهادات میانجی عمانی برای خروج از بنبست رایزنیها مشروط به آنکه حاکمیت و استقلال کشورمان را خدشهدار نکند قابل بررسی و حتی عملیاتی شدن است.
مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
در شرایطی که هنوز زمان و مکان دوره ششم رایزنیها مشخص نیست، از یکطرف اخبار مرتبط با تنش لفظی میان رهبران امریکا و اسراییل برجسته شده و از طرفی دیگر واشنگتن کماکان بر غنیسازی صفر تاکید دارد، مشخصا در چنین شرایطی ارزیابی شما از آینده گفتوگو زیر سایه فشار اسراییل و عبور امریکا از خطوط قرمز ایران چیست؟
اگر مواضع ترامپ را بررسی کنیم، شاهد ضد و نقیضگوییهای رییسجمهوری امریکا هستیم با این و نهایتا با تمام کشوقوسهای فراوان، پنج دور مذاکره برگزار شده است و احتمالا دور ششم نیز در پیش است. درنتیجه، مذاکرات در جریان است و خواسته نخست امریکا یعنی اصلِ برگزاری مذاکره، تحقق یافته است. نکته دوم این است که وقتی میگوییم امریکا، منظور شخص ترامپ است، به عنوان رییسجمهور منتخب مردم امریکا. او نماینده رایدهندگانی است که خواهان دستیابی به تعهدات رییسجمهوری در حوزه سیاست خارجیاند و از همین رو ترامپ نیز به طور متقابل به دنبال جذب آرای آنها، رضایت کنگره و اسراییل است. با این همه نمیتوان ترامپ و نتانیاهو را از یکدیگر جدا دانست. کسانی که تصور میکنند میان این دو شکاف و جدالی وجود دارد، در اشتباهند. این دو ممکن است سلایق متفاوتی داشته باشند، اما در اهداف همسو و یکپارچه هستند. خواسته دوم دونالد ترامپ، یعنی عدم دستیابی ایران به سلاح هستهای و ضرورت ارایه ضمانت درخصوص صلحآمیز بودن فعالیتهای هستهای است. این درحالی است که مقامات رسمی ایران، از رییسجمهور و وزیر خارجه گرفته تا سایر مسوولان، متفقالقول اعلام کردهاند که ایران از ابتدا به دنبال سلاح هستهای نبوده است. هر چند اخیرا مباحثی پیرامون تغییر دکترین هستهای مطرح شد و گزارشهایی ادعایی درباره غنیسازی بالای 60درصد و ذخایر قابلتوجه اورانیوم منتشر شده است. با این حال، موضع رسمی ایران همچنان این است که فعالیتهای هستهای در چارچوب مصارف صلحآمیز دنبال میشود.سومین مطالبه ترامپ این بود که غنیسازی ایران باید به سطح توافقشده در برجام، یعنی 3.67درصد، بازگردد. ایران در پاسخ تاکید کرد که این سطح از غنیسازی پیشتر نیز رعایت شده بود، اما اکنون امریکا خواهان آن است که غنیسازی به طور کامل متوقف شود.
براساس مواردی که شما به آنها اشاره کردید تهران باید از چه رویکرد درقبال مطالبات زیادهخواهانه واشنگتن در مسیر مذاکرات پیروی کند؟
در این زمینه باید گفت که اگر از تجربههای پیشین استفاده کنیم، توانمندیهای خود را به درستی بشناسیم و زمانشناسی درستی داشته باشیم، میتوانیم از قدرت خود به بهترین شکل ممکن و به صورت سازنده بهرهمند شویم. ورود ایران به مذاکرات، اگرچه در شرایطی خاص صورت گرفت، اما اگر با هوشمندی همراه شود، میتواند به فرصت تبدیل شود. ما در مقطعی حساس قرار داریم ازجمله اینکه بحران انسانی در غزه بیداد میکند، اختلافات میان ترامپ و پوتین بر سر اوکراین به اوج خود رسیده است، اختلافات عمیق بین اسراییل و اتحادیه اروپا، به ویژه فرانسه، بر سر موضوع غزه و همچنین شکافهای گسترده میان اتحادیه اروپا و روسیه تشدید شده است. افزون بر آن، تنش بین پاکستان و هند همچنان پابرجاست. در چنین شرایطی، ایران میتواند نقش سازندهای ایفا کند. فراموش نکنیم توانمندیهای امروز ایران، تنها نظامی یا اقتصادی نیست، بلکه جنبه انسانی و سازنده نیز دارد. این توانایی باید براساس باورهای دینی ما و اصول منشور سازمان ملل متحد به کار گرفته شود. ایران میتواند ضمانتهایی برای بازسازی غزه بگیرد و از ویرانی بیشتر جلوگیری کند. اگر ایران نقش خود را ایفا نکند، امریکا و اسراییل با توسل به زور راهحلهای خود را تحمیل میکنند، یا کشورهایی چون قطر، امارات و حتی ترکیه، با الگوبرداری از مدل اوکراین، آینده غزه را شکل میدهند. ما میتوانیم در موضوع اوکراین نیز نقشآفرینی داشته باشیم، بهویژه باتوجه به نزدیکیمان به روسیه. همینطور میتوانیم به فرانسه و اتحادیه اروپا پیشنهاد دهیم که در بحران غزه، ایران آماده ایفای نقش سازنده است. در حوزه هستهای نیز باید با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، اتحادیه اروپا و کشورهایی چون ژاپن وارد گفتوگو شویم و برای صلحآمیز بودن برنامه هستهای خود، ضمانتهای کامل ارایه دهیم.
به باور شما تیم دیپلماسی ما در چنین شرایطی قادر به کسب امتیاز حداکثری و رقم زدن معاملهای برد-برد هست؟
به باور من مهمترین چیز در چنین شرایطی آشتی ملی است. ما نیازمند شکلگیری اجماعی واقعی میان دولت و ملت هستیم. بخش بزرگی از ناترازیها و مشکلات اقتصادی و اجتماعی ما، ریشه در تحریمها و مسائل بینالمللی دارد. مردم باید احساس کنند که قرار است واقعا مشکلات حل شود. این امر تنها از مسیر بازسازی اعتماد میان حاکمیت و ملت امکانپذیر است. مذاکره، اگر با پشتوانه مشروعیت مردمی همراه باشد، برای ایران امتیاز محسوب میشود و به تیم مذاکرهکننده قدرت چانهزنی بیشتری میدهد، چراکه به باور من درنهایت، توافق حاصل خواهد شد، اما اینکه آیا این توافق به سود هر دو طرف خواهد بود یا نه، هنوز مشخص نیست. برای مطلوب بودن یک توافق، باید اصل برد-برد رعایت شود. در غیر این صورت، نگرانیها باقی خواهد ماند.
در شرایط کنونی به ادعای رسانهها تشکیل کنسرسیوم با مشارکت کشورهای غرب آسیا به عنوان یکی از ایدههای ادعایی برای برونرفت از شرایط کنونی مطرح شده، به باور شما اگر پذیرش مشروط چنین ایده ادعایی محتمل شود، باتوجه به اختلافهای عریان و نهان ایران و پادشاهیهای خلیجفارس اجرای چنین طرحی با چه چالشهایی روبهرو است، آیا تهران میتواند در این بستر فرصتسازی کند؟
تشکیل یک کنسرسیوم مشترک با مشارکت کشورهای دیگر، اگر در قالب اقدامی برای اعتمادسازی و مدیریت فنی موقتی تعریف شود، هیچگونه منافاتی با حاکمیت ملی ایران نخواهد داشت. اما آنچه قابل قبول نیست، تلاش برای مشروطسازی چنین ترتیباتی با هدف سلب دایمی حق ایران برای غنیسازی مستقل است. اگر کنسرسیوم طوری طراحی شود که هدف نهاییاش جلوگیری دایمی از توانایی ایران برای غنیسازی باشد، این امر نقض آشکار حاکمیت ملی تلقی میشود و نمیتواند مورد پذیرش قرار گیرد. جمهوری اسلامی ایران به عنوان عضو رسمی انپیتی، این معاهده بینالمللی را پذیرفته، تصویب کرده و همواره بر اجرای مفاد آن پایبند بوده است. یکی از حقوق مسلم اعضا در چارچوب انپیتی، بهرهبرداری صلحآمیز از انرژی هستهای، ازجمله غنیسازی اورانیوم است. این حق باید بهطور رسمی و بدون ابهام به رسمیت شناخته شود و هیچ توافق یا سازوکار موقتی نباید نافی آن باشد. ایران اما برای کسب امتیازهای متقابل در شرایط فشار تحریمهای یکجانبه امریکا، میتواند بهصورت داوطلبانه، اقدام به تعلیق موقت غنیسازی کند. همچنین عضویت موقت در یک کنسرسیوم منطقهای یا بینالمللی نیز اگر در همین چارچوب باشد، قابل قبول است. نکته کلیدی اینجاست که باید مرز بین اقدام داوطلبانه و الزام تحمیلی به روشنی مشخص باشد. این جزییات مهم را باید تفکیکپذیر و شفاف تعریف کرد، چراکه در شرایطی که پیشتر هم اشاره شد، این نوع توافقات میتواند به نفع ایران تمام شود. با این حال، باید توجه داشت که هیچ کشوری در روابط بینالملل، شایسته اعتماد مطلق نیست که بخواهد تامینکننده منافع ملی کشورمان باشد. تجربهای که طی سالهای گذشته به دست آمده، نشان داده که بسیاری از کشورهای منطقه در شرایط بحرانی بعضا دچار نوسان میشوند و نمیتوان چندان به آنها اعتماد کرد. با این حال، برخی کشورها همچون عمان و الجزایر، در بزنگاهها کنار ایران ایستادند و نقش بیطرفانه و سازندهای ایفا کردند. در مقطع اخیر، ایتالیا نیز تلاشهایی برای ایفای نقش میانجی انجام داده است و اینگونه کشورها باید تقویت شوند. در گذشته، آلمان همچنین نقشهایی ایفا کرده و شایسته توجه بوده است. ما نباید دامنه میانجیگریها را محدود به منطقه کنیم. همانگونه که اشاره شد، برخی کشورهای منطقه، تصمیمات خود را براساس منافع سیاسی و ملاحظات ژئوپلیتیکی خود میگیرند و در بزنگاهها ممکن است ایران را تنها بگذارند. این تجربه باید همواره در محاسبات راهبردی ایران لحاظ شود.
گروهی از ناظران با استناد به نزدیک شدن تاریخ برگزاری نشست فصلی شورای حکام از شکلگیری توافقی موقت تا پیش از بیستم خرداد خبر میدهند، حال اگر فرض را بر عدم دستیابی طرفین به توافق موقت بگذاریم، ایران چگونه باید فشارهای اروپا برای فعالسازی مکانیسم ماشه را مدیریت کند؟
البته که احتمال دستیابی به یک توافق موقت تا پیش از بیستم خرداد به صورت جدی مطرح است. به نظر میرسد این موضوع در دیدار اخیر رییسجمهور ایران با سلطان عمان مورد توجه قرار گرفته و رایزنیها پیرامون شکلگیری چنین توافقی در جریان است. در این میان، نباید از سازوکار «مکانیسم ماشه» غفلت کرد. این مکانیسم که بر پایه قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل و مفاد برجام طراحی شده، به سایر اعضای گروه 1+5 این امکان را میدهد که در صورت نقض تعهدات ازسوی ایران، تحریمهای سازمان ملل را بهطور خودکار بازگردانند. اما ایالاتمتحده پس از خروج رسمی از برجام در سال 2018 دیگر عضوی از این توافق نیست و به همین دلیل نمیتواند به تنهایی این مکانیسم را فعال کند. در حال حاضر، مکانیسم ماشه تنها از سوی کشورهای باقیمانده در برجام یعنی چهار به علاوه یک (چین، روسیه، فرانسه، بریتانیا و آلمان) قابل پیگیری است که این موضوع مشخصا ازسوی سه کشور اروپایی پیگیری میشود. در این زمینه، لازم است ایران با درک صحیح از تحولات بینالمللی چنانکه پیشتر گفته شد از فرصتهای موجود بهدرستی بهرهبرداری کند. تحولات جاری در روسیه و اوکراین، وضعیت بحرانی در فلسطین و غزه، و اختلافات درون اتحادیه اروپا در قبال این مسائل، زمینههایی را فراهم کردهاند که جمهوری اسلامی ایران میتواند با رویکردی فعال و هدفمند، مواضع خود را تثبیت و از فرصتها برای کاهش فشارها استفاده کند. با این حال، تاکنون از برخی از این ظرفیتها بهره لازم برده نشده است. در هر صورت نباید از نقش تاثیرگذار کشورهای اروپایی در فضای سیاسی و دیپلماتیک غفلت کرد. اتحادیه اروپا، به ویژه سه کشور انگلیس، فرانسه و آلمان، همواره در تعاملات خود با ایران از ابزارهایی چون ادعاهای حقوق بشری بهره گرفتهاند تا مواضع سختگیرانه خود را توجیه کرده و بهانهای برای مداخلات بیشتر فراهم سازند. این ادعاها نه تنها به صورت تبلیغاتی مورد استفاده قرار میگیرد، بلکه نقش موثری در افزایش فشارها و حتی تحرکات احتمالی برای فعالسازی مکانیسم ماشه ایفا میکنند،
از این رو، ایران باید با هوشیاری کامل در برابر این فضاسازیها موضعگیری و در عین حال، از ابزارهای حقوقی و سیاسی خود برای خنثیسازی این اقدامات بهره بگیرد.
بازار ![]()
-
دوشنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۴ - ۰۰:۰۸:۰۹
-
۲۸ بازديد
-

-
پیام فارس
لینک کوتاه:
https://www.payamefars.ir/Fa/News/960476/