دلار نفتی؛ کشورهای جنوب خلیجفارس چگونه توسعه یافتند؟
سیاسی
بزرگنمايي:
پیام فارس - دنیای اقتصاد /متن پیش رو در دنیای اقتصاد منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
کشورهای حاشیه جنوب خلیجفارس با استفاده از پترودلارها در حال پیمودن مسیر تازهای برای خروج از اقتصاد نفتی هستند؛ مسیری که با الهام از مدل توسعه امارات شکل گرفته است. در سال2024، کشورهای منطقه خاورمیانه بیش از 421میلیارد دلار صادرات خدمات داشتند؛ در این میان امارات با صادرات 175میلیارد دلاری خدمات، پرچمدار تحول در منطقه بوده و عربستان نیز با جهش چشمگیر سرمایهگذاری در حوزه گردشگری و فناوری به سرعت در حال نزدیک شدن به رقیب خود است. در سال گذشته میلادی، بخش غیرنفتی اقتصاد عربستان سعودی 4.3درصد رشد داشته، درحالیکه بخش نفتی آن با انقباض 4.5درصدی مواجه بوده است. در قطر نیز سهم تولیدات غیرنفتی از تولید ناخالص داخلی در2024 به 63درصد رسیدهاست. برنامههای بلندمدتی مانند «چشمانداز2030» عربستان، «عملیات 300میلیاردی» امارات و «چشمانداز ملی تا 2030» قطر، نمادهایی از تغییرات راهبردی در اقتصادهای منطقه است؛ تحولاتی که موجب شده تا دونالد ترامپ در سفر امروز خود با چهره سیاسی متفاوتی روبهرو باشد.
سارا امیرزاده| کشورهای خلیج فارس برنامههایی دارند که با استفاده از دلارهای نفتی از اقتصاد نفتی عبور کنند. آمارها حاکی از کاهش رشد نفتی و افزایش رشد غیرنفتی است. بخش غیرنفتی عربستان در سال 2024، حدود 4.3درصد رشد داشته درحالیکه بخش نفتی این کشور در همین سال با کاهش 4.5درصدی مواجه بوده است. بخش غیرنفتی امارات نیز در سال گذشته رشد 4.5درصدی را تجربه کرده است. درحالیکه بخش نفتی 1.6درصد رشد داشته است. در کشور قطر نیز رشد نفتی رقمی حدود صفر درصد بود، که رشد غیرنفتی این کشور در سال گذشته به رقم 3.4درصد رسیده و حدود 63درصد از تولید ناخالص داخلی نیز از اقتصاد غیرنفتی تشکیل شده است. این مساله نشاندهنده مسیر جدید اقتصادی کشورهای خلیج فارس است. این کشورها با افزایش سرمایهگذاری دلارهای نفتی بر منابع درآمدی پایدارتر مانند انرژیهای تجدیدپذیر، لجستیک و گردشگری در مسیر کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی قدم برمیدارند.
چشمانداز جدید کشورهای خلیج فارس
خلیج فارس که بهعنوان یکی از مهمترین مناطق اقتصادی جهان شناخته میشود، در حال تجربه تحولی عمیق است. در گذشته، نفت اصلیترین منبع رشد اقتصادی این منطقه بود، اما اکنون چشمانداز جدیدی در حال شکلگیری است. با تغییرات جهانی در تقاضا و توجه به منابع انرژی پاک، کشورهای این منطقه بهویژه امارات و عربستان سعودی، سعی دارند وابستگی اقتصاد کشور به نفت را کاهش دهند. در همین راستا اهدافی را برای تنوعبخشی اقتصادی دنبال میکنند که شامل توسعه بخشهای مختلفی چون گردشگری، فناوری، انرژیهای تجدیدپذیر و لجستیک است. این فرآیند علاوه بر فرصتهای جدیدی که برای کسبوکارها فراهم کرده، توانسته است مقصد جذابی برای سرمایهگذاران نیز باشد.
تغییرات اقتصادی در کشورهای خلیج فارس تحت عنوان برنامههای بلندمدتی مانند «چشمانداز 2030 عربستان سعودی» و «عملیات 300میلیاردی امارات متحده عربی» هدایت میشوند. این برنامهها به دنبال ساختن اقتصادی متنوعتر هستند که برای کسب درآمد فقط متکی به نفت نباشد. تجربههای گذشته از نوسانات قیمت نفت ناشی از تغییرات تقاضا و شوکهایی مانند پاندمی ویروس کووید، ضرورت تنوعبخشی به اقتصاد و کاهش وابستگی به منابع ناپایدار مانند نفت و گاز را به کشورهای خلیج فارس اثبات کرده بود. از طرفی چشمانداز جهانی انرژی نیز تغییر کرده و تقاضا برای منابع پاکتر افزایش یافته است. در همین راستا در نشستهای تغییرات اقلیمی سازمان ملل متحد، بر گذار از سوختهای فسیلی تاکید شد. بنابر این کشورهای خلیج فارس میدانند که باید خود را برای آیندهای متفاوتتر آمادهکنند و با این تغییرات همگام باشند.
به دنبال تنوعبخشی اقتصاد
کشورهای خلیج فارس برای کاهش وابستگی خود به منابع نفتی مسیر تازهای در پیش گرفتهاند که به سمت تنوعبخشی اقتصادی، جذب سرمایهگذاری خارجی و توسعه پایدار حرکت میکند. دولتهای این منطقه با تکیه بر درآمدهای نفتی و استفاده هوشمندانه از موقعیت ژئوپلیتیک خود، در حال پایهگذاری ساختاری اقتصادیاند که در آن نفت دیگر تنها بازیگر صحنه نیست. مهمترین هدف کشورهای خلیجفارس، توسعه بخشهایی است که همراستا با نیازهای آینده جهان و سازگار با ویژگیهای بومی منطقهاند. بخشهای گردشگری، انرژیهای تجدیدپذیر، فناوری، سرمایهگذاری در بخش مالی اسلامی و لجستیک از جمله مواردی هستند که سازگاری خوبی با ساختار این منطقه دارند و سرمایهگذاری گستردهای برای تقویت این بخشها در حال انجام است.
یکی از بخشهای مهم و با پتانسیل رشد بالای منطقه، بخش گردشگری است. بر اساس گزارش مرکز آمار شورای همکاری خلیج فارس(CGG)، 68.1میلیون گردشگر بینالمللی در سال 2023 از کشورهای خلیج فارس بازدید کردهاند که نسبت به سال 2019 حدود 40 درصد افزایش داشته است. همچنین گردشگری سهم قابلتوجهی از تولید ناخالص داخلی کشورهای خلیج فارس داشته است. این بخش در سال 2023، معادل 10.8درصد از تولید ناخالص داخلی منطقه و 14.2درصد از اشتغال منطقه را پوشش داده است. در عربستان سعودی، پروژههایی مانند «نئوم»، «دریای سرخ» و «دروازه دیریه» با هدف تبدیل این کشور به مقصدی جهانی در گردشگری راهاندازی شدهاند. آمارها نشان میدهند که در سال 2024 بیش از 30میلیون زائر و گردشگر خارجی از عربستان بازدید کردهاند که نشانهای از تقویت این بخش است. در همین حال، امارات متحده عربی نیز به سرمایهگذاری در پروژههای بزرگ گردشگری ادامه میدهد؛ از جمله پروژه «اقامتگاه وین» درجزیره المرجان راسالخیمه که بهتنهایی بیش از 3.9میلیارد دلار سرمایه خارجی جذب کرده و انتظار میرود سالانه تا 8میلیارد دلار درآمد ایجاد کند.
اما حرکت به سمت آینده فقط محدود به گردشگری نیست. فناوری و انرژیهای پاک نیز در مرکز توجه قرار گرفتهاند. امارات با داشتن حدود 70درصد ظرفیت انرژی تجدیدپذیر شورای همکاری خلیج فارس (GCC)، پیشتاز این حوزه در منطقه است و پروژههای خورشیدی، بادی و تولید هیدروژن را توسعه میدهد. عربستان نیز با پروژه «نئوم»، گامی بلند در راستای تبدیل شدن به یکی از تولیدکنندگان اصلی هیدروژن سبز در جهان برداشته است. در واقع کشورهای خلیجفارس با سرمایهگذاری در حوزه انرژیهای پاک سعی دارند جایگاه خود به عنوان مهرههای کلیدی انرژی جهان را حفظ کنند و مزیت رقابتی خود را از دست ندهند. در حوزه فناوریهای دیجیتال، دولت این کشورها با سرمایهگذاری در هوش مصنوعی، فینتک، خدمات فضای ابری و مراکز داده، به دنبال تبدیل شدن به قطب فناوری منطقه هستند. بهویژه امارات که با ایجاد زیرساختهای مدرن و پژوهشگاههای تخصصی، زمینه رشد سریع شرکتهای فناوریمحور را فراهم کرده است.
همزمان، بخش مالی اسلامی نیز بهعنوان یکی از مزیتهای بومی منطقه، در حال گسترش است. دلایل متعددی پشت تمرکز این کشورها بر گسترش آن قرار دارد. از یکسو، تقاضای بالای داخلی برای خدمات مالی مطابق با شریعت اسلامی، مانند بانکداری بدون بهره و صکوک، باعث شده دولتها و نهادهای مالی به این حوزه توجه ویژهای داشته باشند. از سوی دیگر، گسترش مالی اسلامی به این کشورها کمک میکند تا زیرساختهای مالی مستقلتری از نظام مالی غرب ایجاد کنند؛ و در شرایطی که بازار جهانی درگیر شوک و نوسان است، آسیب کمتری ببینند.
علاوه بر موارد ذکرشده، لجستیک که یکی از نقاط قوت دیرینه منطقه است، اکنون با سرمایهگذاری بیشتر در بنادر، فرودگاهها و شبکههای ریلی، نقش پررنگتری در برنامههای توسعه دارد. موقعیت جغرافیایی ممتاز این کشورها میان آسیا، آفریقا و اروپا، آنها را به دروازهای برای تجارت جهانی تبدیل کرده است. براساس آمارها ارزش کل قراردادهای خدمات لجستیک در منطقه در سال 2024 حدود 9.16میلیارد دلار بوده و با توجه به افزایش تقاضا برای این خدمات، پیشبینی میشود تا سال 2029 این مبلغ به 12.9میلیارد دلار برسد.
چالشهای کاهش وابستگی به نفت
کشورهای خلیج فارس با چالشهایی در مسیر گذار از سوختهای فسیلی مواجه هستند. این چالشها بیشتر ناشی از محدودیتهای طبیعی و وابستگی شدید به درآمدهای نفتی است. یکی از مشکلات اصلی، تنش آبی شدید است. برای مقابله با این چالش، این کشورها با استفاده از درآمدهای حاصل از صادرات نفت و گاز، فناوری نمکزدایی از آب دریا را راهاندازی کرده بودند؛ به طوری که این منطقه تقریبا 40 درصد از ظرفیت نمکزدایی جهان را به خود اختصاص داده است. با این وجود در صورت کاهش درآمدهای نفتی و تکیه بر درآمدهای غیرنفتی، نیاز به منابع آبی بیشتر خواهد شد و باید سرمایهگذاری مجدد در زمینه نمکزدایی آب انجام شود.
علاوه بر این، منطقه با ناامنی غذایی نیز روبهروست. کشورهای خلیج فارس بهشدت به واردات غذا وابستهاند و برخی از آنها مانند قطر، بحرین و امارات، تا 90درصد از نیاز غذایی خود را وارد میکنند. با کاهش درآمدهای نفتی احتمالا چالشهایی در رابطه با تامین مواد غذایی ایجاد خواهد شد. از طرفی ادامه روند واردات گسترده با توجه به کاهش درآمدهای نفتی چندان منطقی نیست و از طرفی با توجه به شرایط اقلیمی و آبوهوایی، کشاورزی در این منطقه به شدت هزینهبر است.
با این حال در امارات، عربستان و عمان، پروژههایی در زمینه مزارع عمودی، گلخانههای مجهز به هوش مصنوعی و سیستمهای آبیاری کممصرف اجرا شدهاند تا وابستگی به واردات کاهش و بهرهوری بخش کشاورزی افزایش یابد. علاوه بر این کاهش درآمدهای نفتی بر اشتغال نیز تاثیر خواهد داشت. در این کشورها، دولتها با توجه به منابع بودجهای بالا بخش عمومی بزرگی ایجاد کردهاند که بیش از نیمی از جمعیت شاغل در این بخشها مشغول به کار هستند. بنابراین کاهش درآمدهای نفتی، اشتغال بخش دولتی را نیز تحتتاثیر قرار خواهد داد.
در مجموع، مسیر تازه کشورهای خلیج فارس نمایانگر گذار هوشمندانه از اقتصادی متکی بر نفت، به سوی اقتصادی متنوع، نوآور و رقابتپذیر است. به عقیده کارشناسان، سیاست کلی کشورهای منطقه خلیج فارس برای کاهش منابع نفتی و همزمان افزایش سرمایهگذاری در سایر بخشهای مولد، سیاست درستی است و قطع کامل درآمدهای نفتی اصلا توصیه نمیشود، زیرا نفت همچنان نقش مهمی در توسعه این کشورها ایفا میکند. در مقابل بهتر است با استفاده از درآمدهای نفتی، سرمایهگذاری در سایر بخشها انجام شود. در این صورت همزمان با کاهش وابستگی اقتصاد به درآمدهای نفتی، منابع درآمدی پایدارتری برای این کشورها ایجاد خواهد شد.
بازار ![]()
-
سه شنبه ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۲۳:۵۶:۰۴
-
۶ بازديد
-

-
پیام فارس
لینک کوتاه:
https://www.payamefars.ir/Fa/News/955826/