پیام فارس -
خبرگزاری مهر ، گروه استانها، مرضیه جوانمردی فر: شب از همیشه طولانیتر است، اما دلها از همیشه روشنتر. از هزاران سال پیش، آن زمان که نیاکان ما در خانههای گِلی چشم به افق میدوختند تا خورشید دوباره بازگردد، نام این شب را «یلدا» گذاشتند؛ واژهای برگرفته از زبان سریانی به معنای زایش؛ زایش نور، امید و روزی تازه.
در گاهشماری ایرانی، یلدا مصادف با واپسین شب آذرماه است؛ شبی که زمین در آستانه زمستان میایستد و خورشید، خسته از کوتاهی روزها، آرامآرام دوباره نیرو میگیرد. نیاکان ما با درک دقیق طبیعت، این شب را نه مایه هراس، که آغاز امید میدانستند.
چیدن سفرهای از میوهایی چون، انار و هندوانه، نمادی از همین امید بود. رنگ سرخ این میوهها برای آنان یادآور گرمای خورشید و پیروزی روشنایی بر تاریکی بود و یلدا از همانجا به جشن بیداری، لبخند و انتظار طلوع بدل شد.
چالش اقتصادی بر فراز بلندترین شب سال
با گذر زمان، یلدا تنها یک آئین تاریخی نماند و به بخشی از روح معاصر ایرانیان بدل شد؛ روحی که امروز، بیش از هر زمان دیگری، با دشواریهای اقتصادی گره خورده است. فراهم کردن سفرهای ساده اما آبرومند، که روزگاری بیدغدغه بود، اکنون خود روایتی از چالش معیشت است.
دیگر تنها انتظار طلوع خورشید مطرح نیست؛ بلکه دغدغه تأمین همان انار و هندوانهای است که نماد روشناییاند. با این حال، همین سختیهاست که دور هم نشستن را ارزشمندتر میکند و به یادمان میآورد که یلدا بیش از هر چیز، جشن «با هم بودن» است، نه پر بودن سفرهها.
در خانهها، قصهها هنوز زندهاند. پدربزرگ فال حافظ میگیرد و مادربزرگ شعرها را همچون دعایی آرام بر دلها مینشاند. صدای خنده، قلقل سماور و بخار چای دارچین، هوای خانه را به نوستالژی آغشته میکند.
در این شب، حتی غصهها هم رنگ دیگری دارند. از شالهای سرخ کودکان تا نور لرزان شمعها، همه نشانهای از مهر و نزدیکی است؛ نزدیکیای که شاید در هیاهوی روزمره کمرنگ شده باشد، اما در یلدا دوباره جان میگیرد.
یلدا تنها طولانیترین شب سال نیست؛ آیینهای است از پیوند مردم با طبیعت و فلسفه زیستنشان. ایرانیان آموختهاند که در اوج تاریکی، کنار هم بمانند و گرمابخش یکدیگر باشند؛ با این باور که هر شب بلند، سرانجام به طلوعی تازه میرسد.
یلدا قصهای است که هر سال تکرار میشود، اما کهنه نمیشود؛ چرا که با هر لبخند، با هر دانه اناری، ایمان به نور، روشنایی و گرمای دلها دوباره زاده میشود.
از ریشههای باستان تا نماد تولد دوباره خورشید
علی امینی، عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز در بخش زبان و ادبیات فارسی در گفتگو با خبرنگار مهر در تشریح تاریخچه و اهمیت شب یلدا، ریشه این جشن کهن را به دوران پیش از هخامنشیان نسبت داد که در آن آغاز سال با ورود زمستان و بلندترین شب سال (شب چله) پیوند خورده بود.
وی بیان کرد: در زبان فارسی باستان (دوره هخامنشی)، واژههایی مانند «سر در» به مفهوم سال استفاده میشد و واژه «سال» خود تغییر شکل یافته واژه « سرده » فارسی باستان است که به معنای «زمستانها» بود.
امینی به عنوان شاهدی بر این قدمت، از قومی به نام «کالاشها» نام برد و گفت: مردمی در مرز پاکستان و در کوهستان هستند که همچنان سال نو را با زمستان آغاز میکنند.
این مدرس شاهنامه و زبانهای باستانی افزود: دلیل اهمیت جشن یلدا آن است که شب یلدا (شب چله) با وجود اینکه بلندترین شب سال است، فردای آن (اول دی ماه) روز اندکی طولانیتر و شب اندکی کوتاهتر میشود؛ به همین دلیل، شب یلدا را میتوان شب تولد خورشید دانست.
از یلدا تا نوروز
امینی در ادامه به چرایی برگزاری جشن سال نو در بهار (نوروز) اشاره کرد و گفت: ظاهراً نوروز از بابلیها و پس از فتح بابل توسط کوروش آموخته شده است. جشن « آکیتو » بابلیها که در اعتدال بهاری برگزار میشد، کمکم تبدیل به آغاز سال ایرانیان شد و مبدأ سال از انقلاب زمستانی (شب یلدا) به اعتدال بهاری منتقل گشت.
وی همچنین به چرخه نجومی انقلابین و اعتدالین اشاره کرد و گفت: در شب یلدا، نیمکره شمالی دورترین فاصله را از خورشید میگیرد که موجب انقلاب زمستانی و طولانیترین شب سال میشود.
امینی در بخش دیگری از سخنان خود به سنتهای شب یلدا حول محور دورهمی ، فال و نمادهای باروری پرداخت و افزود: از جمله سنتهای شب یلدا میتوان به خوردنیهای آن اشاره کرد. مصرف انار و هندوانه که به دلیل دانههای فراوان، نماد باروری و ازدیاد ثروت یا فرزند هستند، البته احتمال میرود که هندوانه بعدها به آئینهای یلدا اضافه شده است.
عضو هیأت علمی دانشگاه شیراز ادامه داد: فال و ادبیات جزئی جدا نشدنی از شب یلداست، شاهنامهخوانی و به خصوص فال حافظ از مهمترین آیینهاست. در شیراز سنتی به نام «فال کولیک » مرسوم بوده که در آن، اوراقی از غزلهای حافظ در ظرفی کوچک به نام کولیک که شبیه خمره است ریخته میشد و افراد با نیت خاص، یکی از آنها را برمیداشتند.
به گفته امینی جمع شدن خانواده و دوستان در طولانیترین شب سال برای پاسداشت امید به طلوع و زایش دوباره خورشید، ریشه اصلی این گردهمایی است.
وی تصریح کرد: ایرانیان زمستان را به دو بخش چله بزرگ (از یلدا تا جشن سده در دهم بهمن) و چله کوچک تقسیم میکردند که این گردهماییها در واقع مبارزهای نمادین با سرما و دیو اهریمنی در باورهای کهن بوده است.
شب یلدا، شناسنامه زنده یک تمدن
محمدصادق میرزا ابوالقاسمی، عضو هیأت علمی دانشگاه شیراز نیز در گفتگو با خبرنگار مهر در توضیح پیشینه و مفهوم امروزی شب یلدا گفت: آنچه امروز بهعنوان یلدا یا شب چله شناخته میشود، در بنیاد خود پدیدهای نجومی است که ریشه در تمدن و آئینهای پیش از اسلام دارد. این مناسبت بر پایه محاسبات و مشاهدات مربوط به گردش خورشیدی و تقویم ایران باستان شکل گرفته و بهعنوان یکی از نقاط عطف گاهشماری ایرانی، مناسک و آیینهایی پیرامون آن پدید آمده است.
وی افزود: در گاهشماری ایرانی مقاطع مهمی چون اعتدال بهاری و انقلاب زمستانی، مبنای برگزاری آیینهایی نظیر نوروز و شب یلدا بوده است. از آنجا که نجوم در گذشته کارکردی آئینی و مذهبی نیز داشته، این رویدادها جنبه نمادین و مقدس نیز پیدا کرده است؛ مثلاً شب یلدا، بهمثابه زایش مهر (خورشید)، نمادی از پیروزی نور بر تاریکی تلقی شده است.
میرزا ابوالقاسمی با اشاره به دگرگونی معنا و جایگاه یلدا در گذر زمان گفت: با ورود به دوره اسلامی، به این آئین عناصر فرهنگی و مذهبی تازهای افزوده شد و چگونگی برگزاری آن در مناطق مختلف ایران شکلهای گوناگونی به خود گرفت.
به گفته وی، یلدا بهتدریج از یک مناسک مذهبی یا نجومی به پدیدهای فرهنگی و اجتماعی تبدیل شده است و امروز اهمیتش صرفاً در ریشههای تاریخی یا باورهای کهن آن نیست، بلکه در زمان بودگیاش است؛ یعنی در استمرار حضورش در زندگی مردم. این مناسبت اگرچه کارکرد مذهبی و نجومی پیشین را از دست داده، اما اکنون نقشی اجتماعی ایفا میکند و فرصتی است برای همنشینی، صلهرحم و نزدیکی انسانها در روزگاری که فاصلهها میان افراد افزایش یافته است.
عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز خاطرنشان کرد: در کنار این جنبه مثبت، برخی جلوههای افراطی و تفریطی درباره یلدا نیز قابل تأمل است و همین مسئله میتواند زمینهای برای آسیبشناسی فرهنگی این آئین باشد.
به باور وی، شب یلدا امروز از محدوده یک سنت تقویمی فراتر رفته و به عرصهای برای بازتاب رفتارها، نگرشها و تحولات اجتماعی ایرانیان بدل شده است.