پیام فارس - شرق /متن پیش رو در شرق منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
پدر احمد: برای پسرم دعا کنید، حالش خوب نیست؛ او را به خودسوزی تشویق کردند
بازار ![]()
محمدحسین موسوی| عصر دوشنبه، 12 آبان، «احمد بالدی» دانشجوی 20ساله اهوازی در رستوران خانوادگی شان در «پارک زیتون» شهر اهوازخود را به آتش کشید. فیلم این اتفاق در فضای مجازی دست به دست شد و درباره وضعیت و حال «احمد بالدی» گزارشها حکایت از سوختگی 70درصدی او دارد. او در بخش مراقبتهای ویژه بستری است. «علیوفاق نعمتاللهی»، متخصص طب اورژانس و پزشک این بیمار، میگوید حال او وخیم است. بااینحال از دادن اطلاعات بیشتر درست مانند مسئولان روابطعمومی بیمارستان سوانح سوختگی طالقانی شهر اهواز خودداری میکند. اما حالا روایات مختلفی از علت حادثه و برخورد مأموران شهرداری وجود دارد. شهرداری اهواز نیز مایل به پاسخگویی درباره حادثه نیست و تنها به انتشار یک روایت در فضای مجازی بسنده کرده است.
روایت اول: پدر؛ پسرم را به خودسوزی تشویق کردند
«مجاهد بالدی» پدر احمد، لهجهای عربی دارد. او میگوید 20 سال است در پارک زیتون رستورانی خانوادگی دارند و به شکل جمعی آن را اداره میکنند: «آن رستوران 20 سال است که محل کسب ماست. نان ما از آن درمیآید. زمین برای شهرداری است، اما ما تا سه ماه پیش که شهرداری شروع کرد به برهمزدن کاسبیمان، به آنها اجاره میدادیم». با تمام این مسائل فعالیت رستوران ادامه داشت تا قبل از روز دوشنبه که او را بازداشت کردند و فهمید که شهرداری عزم جدی برای بستن رستوران دارد: «صبح آن روز بدون هیچ مدرکی من را دستگیر کرد ند. احمد پسرم، دانشجو است و روزهای دوشنبه و چهارشنبه از ساعت هشت صبح تا شش عصر دانشگاه است. آن روز به علت آلودگی هوا، استادش کلاس را لغو کرد و او به مادرش زنگ زد که برای ناهار به خانه میآید. رستوران ما در مسیر دانشگاه تا خانه قرار گرفته است و احمد بین مسیر دید که عده زیادی دور رستوران جمع شده و در حال تخریب آن هستند». «احمد» با دیدن این شرایط با ریموت درِ پشتی مغازه را باز کرد و وارد رستوران شد. پدر با استناد به گفتههای شاهدان عینی میگوید: «احمد که وارد مغازه شد، مأموران شهرداری برق را قطع میکنند و او در رستوران گیر میافتد. بعد از آن دیگر کسی نمیتواند وارد مغازه شود. همان موقع پسرم به آنها میگوید اگر دست به مغازه بزنید، خودم را آتش میزنم. در این بین مادر احمد هم که دلنگران شده بود، خود را به رستوران رسانده و از مأموران خواست اجازه دهند در باز شود. حتی تلاش کرد دست مسئول خدمات شهری اهواز را ببوسد، اما او را کنار زدند». «بالدی» تأکید میکند که در نهایت، احمد خودش را آتش زد: «با اعصابش بازی کردند، به مادرش توهین کردند، وقتی دوباره گفت که خودم را میسوزانم، با تمسخر گفتند کبریت میخواهی یا فندک؟». احمد 20ساله در آتش سوخت: «وقتی مأموران دیدند که او خود را آتش زد، در را باز کردند و رویش آب گرفتند. مادرش را هم که بیتابی میکرد، به ماشین بردند». در تمام این لحظات، «مجاهد بالدی» در بازداشت بود، اما مأمورانی که او را بازداشت کرده بودند، وقتی خبر را شنیدند، بهسرعت آزادش کردند: «سریع از من امضا گرفتند و بدون هیچ برخوردی من را به خانه برگرداندند. وقتی پرسیدم چیزی شده؟ گفتند اتفاقی نیفتاده است». بعد از این حادثه، استاندار و نمایندگان شهر با او صحبت کردهاند، اما او تنها یک خواسته دارد: با شهرداری اهواز که آن را مسبب اصلی این فاجعه میداند، برخورد شود. پدر درباره حال پسرش هم از مردم درخواست دعا دارد: «حالش اصلا خوب نیست، برایش دعا کنید».
«احمد بالدی» در آیسییو
تلاش برای انجام گفتوگویی کامل و دقیق با مسئولان بیمارستان سوانح و سوختگی طالقانی شهر اهواز ناکام ماند، زیرا مانند مسئولان شهرداری، مسئولان بیمارستان نیز مایل به گفتوگو نیستند. بااینحال، «علیوفاق نعمتاللهی» میگوید حال این بیمار وخیم است، اما تمام کادر درمان در حال تلاش برای بهبود وضعیت او هستند. اطلاعات درمانی او را به خانواده هم ندادهاند و همین مسئله موجی از نگرانی را درباره حال این دانشجوی 20ساله ایجاد کرده است.
روایت دوم: شهرداری؛ همه چیز قانونی بود
مسئولان شهرداری اهواز هیچکدام مایل به گفتوگو درباره اتفاق پیشآمده نیستند و تلاشهای خبرنگار «شرق» در اینباره بینتیجه ماند. اما شهرداری اهواز در بیانیهای موضع و توضیح خویش درباره اتفاق رخداده را شرح داده است. طبق این بیانیه، شهرداری اهواز در راستای اجرای طرح موسوم به «عمران و توسعه فضای سبز پارک زیتون» و با تأکید مقام قضائی و دستگاههای نظارتی، اقدام به ارسال اخطاریههای متعدد برای تخلیه رستوران و نصب بنر اطلاعرسانی درباره لزوم این تخلیه کرده است. اما با تمکیننکردن بهرهبردار یعنی «مجاهد بالدی» عوامل شهرداری برای گفتوگو و حل مسئله به رستوران مراجعه کردند که در این هنگام با وقوع آتشسوزی در رستوران مواجه میشوند که با اقدام بهموقع تعدادی از نیروها موفق به خاموشکردن آتش و اعزام فوری «احمد بالدی» میشوند. در پایان این بیانیه نیز شهرداری اهواز به انجامندادن هرگونه اقدام قهری تأکید کرده و گفته عوامل شهرداری «صرفا جهت گفتوگو و حل مسئله به صورت مسالمتآمیز به محل یادشده اعزام شدند».
روایت سوم: برخی مایل به همراهی نیستند
یک منبع آگاه و محلی به «شرق» میگوید این اتفاق ریشه در یک فرایند طولانی از تسخیر فضا و درگیری شهرداری با تسخیرکنندگان دارد؛ افرادی که عمدتا از روستاهای اطراف به اهواز مراجعه کردهاند و برای کسب روزی مجبور به دستفروشی و به مرور تبدیل مکان دستفروشی خود به دکه یا مغازه هستند. این موضوع باعث نارضایتیهایی در شهروندان نیز شده است؛ چراکه آنها این دکهها و دستفروشیها را باعث ایجاد ترافیک و مسائل مربوط به امنیت و حملونقل میدانند. در تمام این سالها شهردارها به دلیل حساسیت قومی و اجتماعی اهواز یا ناتوانی در حل این مسئله، دست به اقدام مناسب برای کنترل این دکهها و دستفروشیها نزدهاند و شهردار جدید که بومی منطقه نیست و حالا با توجه به اعتراضات جمعی مایل به بازگرداندن این فضاها به خود شهرداری است، وارد درگیری با مردم شده است.