دوشنبه ۵ آبان ۱۴۰۴
اجتماعی

ترور به وقت ۵ عصر چهارم آبان در قلب شیراز + ویدئو و عکس

ترور به وقت ۵ عصر چهارم آبان در قلب شیراز + ویدئو و عکس
پیام فارس - فارس / چشمانش را بسته بود و شلیک می‌کرد، زن و مرد و کودک و جوان نمی‌شناخت و تا زمانی که ناجی حرم او را از پا درآورد، ۱۳ نفر را گلوله‌باران کرد و بر تن ۳۰ نفر ...
  بزرگنمايي:

پیام فارس - فارس / چشمانش را بسته بود و شلیک می‌کرد، زن و مرد و کودک و جوان نمی‌شناخت و تا زمانی که ناجی حرم او را از پا درآورد، 13 نفر را گلوله‌باران کرد و بر تن 30 نفر زخم کاشت.
هوا گرگ‌ومیش بود و نوای الله‌اکبر فضای ملکوتی حرم را عطرآگین می‌کرد. زوار شانه به شانه در صف‌های نماز ایستاده بودند تا با اخلاص، دوشادوش یکدیگر قیام کنند. کودکان در صحن و سرای حرم احمدبن‌موسی بازی می‌کردند و پشت ستون‌ها قایم می‌شدند، اما آرتین هرگز برادرش را پیدا نکرد! صدای انفجار گلوله همه چیز را به هم ریخت، صفوف نماز از هم پاشید و مادران سراسیمه به دنبال کودکان دویدند، صحن و سرای زن‌ها و مردها یکی شد و همه دنبال اعضای خانواده و دوستان‌شان می‌گشتند.
بازار


توضیح ویدیو
شیطان اما چشمانش را بسته بود و شلیک می‌کرد، زن و مرد و کودک و جوان نمی‌شناخت و تا زمانی که ناجی حرم او را از پا درآورد، 13 نفر را گلوله‌باران کرد و بر تن 30 نفر زخم کاشت. زخم‌هایی که تا ابد خاطره‌اش در ذهن‌ها باقی خواهد ماند و راویان تاریخ بر آن قلم خواهند زد. چادرهای خونی عطر حرم را خون‌آلود کرد و بغضی سنگین گلوی زائران حرم را فشرد، بغضی که از آن روز تا کنون به حرم که می‌رسد، اشک می‌شود و می‌بارد.
علیرضا سرایداران، همسرش زهرا اسماعیلی و پسرشان آرشام سه عضو یک خانواده بودند که باهم به آسمان پر کشیدند و آرتین (فرزند کودک‌شان) را با دستی که با گلوله روی آن یادگاری نوشته است، تنها گذاشتند.
علی‌اصغر لری گوئینی که تنها 8 سال داشت و در کلاس دوم درس می‌خواند آخرین عکس با برادرش را در خاطرات هزاران ایرانی قاب کرد، او برادرش را تنها گذاشت و به آسمان پرواز کرد.
هوشنگ و امید خوب، پدر و پسری بودند از اهالی دهدشت که حرم احمدبن‌موسی آخرین سفرشان شد و بی‌گناه قربانی نقشه‌های شوم داعش شدند.


پیام فارس


پیام فارس

حسنعلی پورعیسی خادم حرم بود، ریش سپید او هم دل سیاه عنصر داعش را به رحم نیاورد. بهادر آزادی شیری پدری بود که خودش شهید و همسرش جانباز شد. محمدرضا کشاورز تنها یک دانش‌آموز 13 ساله نوجوان بود و مجتبی ندیمی جوان و امید یک خانواده، آنها هم سبکبال راهی آسمان شدند.
سیدفریدالدین معصومی جوان بود و نخبه، اما نیت نماز اول وقتش او را در زمره شهدا قرار داد و از پرواز به تهران جا ماند. محمدولی کیاسی و احسان مرادی پدر بودند و خانواده را یک عمر در حسرت بازگشت‌شان گذاشتند.
13 لاله گلگون‌کفن که بی‌گناه در حرم امن الهی پرپر شدند، هر یک امید یک خانواده بودند. آنها رفتند اما خاطرات‌شان را جا گذاشتند تا نه تنها خانواده‌هایشان بلکه چشمان مردمی که این روز را هرگز از یاد نخواهند برد، برای یک عمر اشکبار باشد و داغ‌شان هیچ‌گاه التیام نیابد‌.
حرم اما همان حرم است، امن و امان و ملجا دل‌های بی‌قرار. گرچه تصویر چادرهای خونی آن روز شوم هیچ‌گاه از خاطرمان پاک نمی‌شود اما خون شهدا به ما جرأتی می‌دهد که تا همیشه توان مقابله با دشمن در وجودمان بجوشد. جرأتی که در جنگ تحمیلی 12 روزه روزنه‌ای از آن را به جهان نشان دادیم.

پیام فارس

پیام فارس

پیام فارس

پیام فارس

پیام فارس

پیام فارس

پیام فارس

پیام فارس

پیام فارس

پیام فارس

پیام فارس

پیام فارس

پیام فارس

پیام فارس

پیام فارس

پیام فارس

پیام فارس

پیام فارس

پیام فارس

پیام فارس

پیام فارس

پیام فارس


نظرات شما