پنجشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۴
سیاسی

پشت‌پرده نقشه ترامپ برای ونزوئلا

پشت‌پرده نقشه ترامپ برای ونزوئلا
پیام فارس - اکو ایران /متن پیش رو در اکو ایران منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست آمریکا پس از مدتی طولانی دوباره توجه خود را به قاره آمریکا معطوف کرده ...
  بزرگنمايي:

پیام فارس - اکو ایران /متن پیش رو در اکو ایران منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
آمریکا پس از مدتی طولانی دوباره توجه خود را به قاره آمریکا معطوف کرده است؛ از نمایش قدرت نظامی ایالات متحده علیه ونزوئلا گرفته تا تهدید به اشغال گرینلند، الحاق کانادا و وضع تعرفه علیه مکزیک. رئیس‌جمهوری آمریکا در تلاش است نفوذ واشنگتن در قاره آمریکا را به حد اعلا برساند؛ همان سیاستی که آمریکا حدود یک قرن گذشته دنبال می‌کرد.
بازار
آمریکا در حال ارائه بزرگ‌ترین نمایش قدرت نظامی خود در کارائیب طی دهه‌های اخیر است؛ یک نیروی ویژه دریایی با قابلیت شلیک صدها موشک تاماهاک، به کارگیری گروه‌هایی از نیروهای ویژه که با بالگرد عملیات انجام می‌دهند و همچنین انجام موجی از حملات هوایی.
به نوشته فایننشال‌تایمز ، نمایش قدرت نظامی از سوی دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا، برای مقابله با کارتل‌هایی که مواد مخدر را با قایق به آمریکا می‌رسانند، همچنین روشی برای اعمال فشار بر ونزوئلا، یک متحد منطقه‌ای کلیدی برای چین و روسیه است. اما همانطور که کارشناسان اعلام کرده‌اند، این وضعیت همچنین به یک تغییر اساسی در سیاست خارجی ایالات متحده اشاره دارد، آن هم در زمانی که ترامپ می‌خواهد آمریکا را در کانون نیمکره غربی قرار دهد.
 یکی از مقامات دولت ترامپ اعلام کرده است: «آمریکا به شکل‌دهی مجدد و متمرکز کردن دوباره منابعش اقدام می‌کند تا یک منطقه امن‌تر برای خود و شرکایش به وجود آورد. این یک تعهد مجدد از منابع در حیاط خلوت ما است.»
پایان دوران غفلت واشنگتن از آمریکای لاتین
آمریکای لاتین - منطقه‌ای که ایالات متحده برای مدتی طولانی از آن غفلت کرده بود زیرا واشنگتن به سوی جنگ با تروریسم در خاورمیانه و رقابت ابَرقدرت‌ها در آسیا متمایل شد - برای برخی از استوارترین اولویت‌های ترامپ از جمله توقف مهاجرت غیرقانونی، امنیت مرز جنوبی آمریکا، محدودیت جریان ورود مواد مخدر به ایالات متحده و کاستن نفوذ چین، یک عامل کلیدی محسوب می‌شود.
ترامپ همچنین می‌خواهد به آینده سیاسی آمریکای جنوبی شکل بدهد، آن هم از طریق پاداش به متحدانی نظیر رئیس‌جمهوری لیبرتارین آرژانیتن، خاویر میلی، و تنبیه مقامات متخاصم علیه آمریکا از قبیل رئیس‌جمهوری چپ‌گرای برزیل، لولا داسیلوا.
پیدایش «دکترین مونرو»
عزم رئیس‌جمهوری آمریکا برای قدرت‌نمایی مجدد در مناطق نزدیک ایالات متحده، منعکس‌کننده سیاستی است که دو قرن پیش توسط یکی از پیشینیان او یعنی جیمز مونرو اجرا شد. مونر در سال 1823 به قدرت‌های اروپایی هشدار داد از نیمکره غربی که قرار بود منطقه نفوذ ایالات متحده باشد، دور بمانند.
ایده او به «دکترین مونرو» تبدیل شد که بعدتر توسط رئیس‌جمهور روزولت تقویت شد، آن هم در زمانی که روزولت دستور مداخله نظامی آمریکا در آمریکای لاتین را در جهت حفاظت از منافع آمریکا صادر کرد. این دوره‌ای از دیپلماسی قایق‌های توپ‌دار بود، یعنی استفاده از قدرت نیروی دریایی برای ترساندن یک کشور دیگر؛ رویکردی که اکنون توسط ترامپ احیا شده است.
ترامپ در طول دوره دوم ریاست‌جمهوری خود به ارائه سخنرانی درباره سیاست مخصوص واشنگتن برای قاره آمریکا نپرداخته است. اما او در سال 2018 اعلام کرد که آمریکا نسبت به نیمکره غربی متعهد است تا استقلال خود را از دست‌اندازی دولت‌های خارجی توسعه‌طلب حفظ کند. یک دستورالعمل کاخ سفید در ژانویه تصریح می‌کند که سیاست خارجی ایالات متحده باید مدافع منافع اصلی آمریکایی باشد و همواره ایالات متحده و شهروندان آمریکایی را در اولویت قرار دهد.
نسخه قرن 21 ترامپ از دکترین مونرو
برخی متخصصان می‌گویند که ترامپ در واقع به دنبال نسخه قرن 21 دکترین مونروی خود است که شامل عقب‌نشینی از جهان برای تمرکز بر قاره‌ آمریکا می‌شود؛ قاره‌ای که از لحاظ فرهنگی شبیه به ایالات متحده است و از نظر منابع طبیعی و فرصت‌های تجاری، یک منطقه غنی به شمار می‌رود.
برایان وینتر، سردبیر نشریه آمریکایی «آمریکاز کوارترلی» مستقر در نیویورک، می‌گوید: «شگفت‌آور است که امروزه میزان وسیعی از دیپلماسی قایق‌های توپ‌دار، دکترین روزولت و دکترین مونرو را شاهد هستیم و آن‌ها هر کدام تا اندازه‌ای دوباره احیا شده‌اند. آنچه امروز می‌بینیم یک نسخه سبک‌تر از دیپلماسی قایق‌های توپ‌دار مربوط به یک قرن گذشته است، آن هم به دلیل واقعیت‌های پس از جنگ عراق و پایگاه ماگا که حضور نیروهای زمینی را تحمل نخواهد کرد.»
رایان بِرگ، رئیس برنامه قاره آمریکا در اندیشکده CSIS در واشنگتن، معتقد است که نگرش ترامپ این است که آمریکا باید به عنوان «قدرت برتر و بلامنازع در نیمکره غربی» باشد. ترامپ پیش از سوگند ریاست‌جمهوری دوره دوم خود به اشغال گرینلند، الحاق کانادا به عنوان ایالت پنجاه‌ویکم آمریکا، بازپس گرفتن کانال پاناما و نام‌گذاری مجدد خلیج مکزیک و تغییر آن به خلیج آمریکا سخن می‌گفت. نیویورک پست، دیدگاه او را در تیتر صفحه اول خود با عنوان «دکترین دونرو» خلاصه کرد - لقبی که آنقدر مورد توجه رئیس‌جمهور منتخب قرار گرفت که او را بر آن داشت تصویر روی جلد روزنامه را در تروث سوشال منتشر کند.
توماس بارنت، یک ژئواستراتژیست نظامی آمریکایی و نویسنده کتاب «نقشه جدید آمریکا»، می‌گوید که الزامات جهانی نظیر مهاجرت، تغییرات اقلیمی و نیاز به امنیت بخشیدن به زنجیره‌های تأمین، در حال شکل دادن به طرز تفکر ترامپ هستند.
او افزود: «دونالد ترامپ چه موضوعی را به عنوان مشکل شماره یک برای آمریکا تشخیص داده است؟ فشارهای مهاجرتی. اگر شما قادر باشید نگرش خود درباره نگاه به جهان را از روند شرق-غرب تغییر دهید و بیشتر درباره شمال-جنوب فکر کنید، بنابراین فکر می‌کنم درک رویکرد ترامپ بسیار راحت‌تر باشد.»
سیگنال‌های ترامپ به قاره آمریکا
نخستین انتصابات ترامپ در زمان ورود دوباره به کاخ سفید موجب تقویت این ایده شد که قاره آمریکا یک اولویت است. او مارکو روبیو را که فرزند مهاجران کوبایی است و به شکل سلیس اسپانیایی صحبت می‌کند، به عنوان وزیر امور خارجه انتخاب کرد. کریستوفر لاندو، معاون روبیو، یکی دیگر از اسپانیایی‌زبان‌هایی است که بخشی از دوران کودکی خود را در آمریکای لاتین گذرانده است.
اروپا یا آسیا جزء نخستین مقاصد سفر خارجی روبیو قرار نداشتند، بلکه پاناما و آمریکای مرکزی به نخستین سفر این مقام ارشد آمریکایی تبدیل شدند؛ اتفاقی که یک سیگنال از اولویت‌های جدید کاخ سفید تلقی می‌شود.
ماتیاس اسپکتور، کارشناس روابط بین الملل در Fundação Getúlio Vargas در سائوپائولو، خاطرنشان کرد که ترامپ نخستین رئیس‌جمهوری آمریکا در طول 80 سال گذشته است که با اعزام نیروهای آمریکایی به اروپا مخالفت کرد. این کارشناس او را «رئیس‌جمهور کاهش هزینه‌ها» نامیده است.
رویکرد ترامپ نسبت به مسئله حوزه نفوذ
اسپکتور می‌گوید که ترامپ باور دارد حوزه‌های نفوذ در جهان، مثبت هستند چراکه ثبات را به ارمغان می‌آورند؛ بنابراین ترامپ تشخیص می‌دهد که پوتین یک ادعای قانونی نسبت به حوزه نفوذ در نزدیک منطقه خود دارد و این موضوع درباره شی جین‌پینگ نیز صدق می‌کند. این بدان معناست که آمریکا نیاز دارد دکترین مونرو را به آمریکای لاتین بازگرداند.
حاکمیت پاناما بر کانال پاناما که در اوایل قرن بیستم توسط آمریکایی‌ها ساخته شد و موقعیت استراتژیک آن به عنوان تقاطع قاره آمریکا باعث شد که این کشور به سرعت در رادار ترامپ قرار بگیرد. امتیاز شرکت سی‌کی هاچیسون، یک شرکت هنگ‌کنگی، برای اداره دو بندر در دو انتهای کانال پاناما در سال 2021 تمدید شد. اما پس از موجی از تهدیدهای ترامپ مبنی بر بازپس‌گیری کانال، دفتر حسابرس کل پاناما دو دادخواست را برای لغو این توافق به دیوان عالی کشور ارائه کرده و استدلال کرده است که این توافق خلاف قانون اساسی است.
ترامپ همچنین در ماه فوریه در قبال مکزیک از سیاست چماق بزرگ استفاده و تهدید کرد که به وضع تعرفه 25 درصدی علیه این کشور اقدام می‌کند مگر اینکه مکزیک نسبت به محدود کردن عبور غیرقانونی مهاجران و مبارزه با قاچاقچیان فنتانیل اقدام کند. از آنجایی که بیش از 80 درصد از صادرات مکزیک به بازار ایالات متحده وابسته است، کلودیا شینباوم، رئیس‌جمهوری مکزیک، چاره‌ای جز اطاعت از واشنگتن نداشت.
رگبار تهدیدات به همراه تمایل ترامپ به پریدن از یک موضوع به موضوع دیگر، باعث شده است برخی نسبت به وجود یک استراتژی منسجم در قبال آمریکای لاتین تردید پیدا کنند. کریستوفر دا کونا بوئنو گارمان، مدیر عامل قاره آمریکا در گروه اوراسیا، می‌گوید: «تلاشی برای کمک به متحدان و تضعیف دولت‌های چپ‌گرا وجود دارد، هدفی برای کاهش ردپای چین در منطقه وجود دارد. اما این اهداف به صورت تاکتیکی و نه به صورت مداوم دنبال می‌شوند.»
اما با گذشت 10 ماه از ریاست‌جمهوری ترامپ، خطوط کلی سیاست او در قبال آمریکا آشکارتر می‌شود. رئیس‌جمهوری ایالات متحده جنگ استعاری ریچارد نیکسون علیه مواد مخدر را به جنگی واقعی تبدیل کرده و به ارتش دستور داده است قایق‌های حامل مواد مخدر را هدف قرار دهند. تاکنون حداقل 21 کشتی نابود شده و بیش از 80 نفر کشته شده‌اند. ترامپ ماه گذشته به خبرنگاران گفت: «ما فقط افرادی که مواد مخدر را وارد کشورمان می‌کنند، خواهیم کشت. آن‌ها قرار است بمیرند.»
در حالی‌که سیاست «اول بکُش و بعد سوال بپرس» باعث نگرانی مدافعان حقوق بشر شده و محققان را به زیر سوال بردن قانونی بودن آن سوق داده است، نظرسنجی‌های اخیر نشان می‌دهد که آمریکایی‌ها به طور مساوی در مورد آن اختلاف نظر دارند. در آمریکای لاتین، جایی که کارتل‌ها نفوذ خود را به طرز چشمگیری گسترش داده‌اند، تعداد کمی از رهبران از سیاست ترامپ انتقاد کرده‌اند.
دوستان و دشمنان نیم‌کره
یکی دیگر از اولویت‌های ترامپ به کنترل سختگیرانه‌تر مهاجرت مربوط می‌شود. او یکی از عظیم‌ترین مهاجرت‌های جمعی در تاریخ آمریکا را متوقف کرد، آن هم از طریق بستن مرز زمینی آمریکا با مکزیک به روی ورودی‌های غیرقانونی. او دستور داده است تا یورش‌های گسترده‌ای برای اخراج کسانی که به طور غیرقانونی وارد خاک آمریکا شده‌اند، انجام شود.
ترامپ همچنین نیمکره را به متحدان و دشمنان تقسیم‌بندی کرده است. خاویر میلی رئیس‌جمهوری آرژانتین و از متحدان ترامپ، توانست در ماه اکتبر یک خط اعتباری 20 میلیارد دلاری از ایالات متحده به دست آورد، آن هم در زمانی که پول ملی این کشور آمریکای لاتین پیش از انتخابات میان‌دوره‌ای با افت شدیدی همراه شد. از سوی دیگر، مخالفان چپ‌گرا تنبیه شده‌اند. برزیل با تعرفه 50 درصدی روبه‌رو شد که علت آن به عدم موافقت لولا داسیلوا، رئیس‌جمهوری برزیل، با توقف دادگاه متحد ترامپ و رئیس‌جمهوری سابق برزیل یعنی ژائیر بولسونارو به اتهام تلاش برای کودتا مربوط می‌شود. فشار ترامپ بر نیکولاس مادورو، رئیس‌جمهوری ونزوئلا، افزایش یافته است زیرا رئیس‌جمهوری آمریکا یک گروه ویژه نظامی در اطراف ونزوئلا مستقر کرده و مادورو را یک رهبر غیرقانونی می‌نامد که در روزهای پایانی خود قرار دارد.
دفاع از کل نیمکره غربی
استیو بانون، استراتژیست پیشین ترامپ، استقرار نظامی آمریکا را بخشی از چرخش به سوی دفاع از کل نیمکره غربی می‌داند. او می‌گوید که هدف، امنیت بخشیدن به آمریکا شمالی از شمالگان تا کانال پاناما، از میان بردن نفوذ نظامی چین در کارائیب و تقویت همکاری با متحدان در آمریکای جنوبی نظیر آرژانتین است. این مقام سابق دولت آمریکا می‌گوید که برای مردم آمریکای لاتین که از مدت‌ها قبل گلایه می‌کردند واشنگتن آن‌ها را فراموش کرده است، تمرکز جدید ترامپ می‌تواند تشویش‌برانگیز باشد.
دولت‌های چپ‌گرا در خفا از قلدری آمریکا و امپریالیسم آمریکایی شکایت دارند. لیبرال‌ها از تمایل ترامپ به ضایع کردن قوانین حقوق بشر در قبال مهاجران و روال خطرناکی که آن‌ها معتقدند توسط رئیس‌جمهوری آمریکا شکل می‌گیرد، مانند استفاده از نیروی نظامی علیه قایق‌های حامل مواد مخدر، وحشت‌زده شده‌اند.
یکی از معدود کشورهایی که در مقابل ترامپ ایستاده، برزیل بوده است. پس از آنکه دولت لولا داسیلوا از مداخله در محاکمه بولسونارو خودداری کرد، رئیس‌جمهوری سابق این کشور محکوم و مجازات شد. نظرسنجی‌ها نشان دهنده افزایش محبوبیت لولا بود که با یک کمپین ملی‌گرایانه در رسانه‌های اجتماعی به تهدیدات ترامپ پاسخ داد. سپس ترامپ تغییر موضع داد و تمایل خود را برای گفت‌وگو با لولا نشان داد و این دو برای نخستین‌بار با هم ملاقات کردند. سلسو آموریم، مشاور ارشد سیاست خارجی رئیس‌جمهوری برزیل، می‌گوید: «حتی اگر این دکترین جدید مونرو وجود داشته باشد، آن‌ها فهمیده‌اند که برزیل یک مورد خاص است و ما متفاوت هستیم.»
با این وجود، آموریم می‌گوید برزیل همچنان از حملات به قایق‌های مواد مخدر و تهدیدات نظامی علیه ونزوئلا بسیار ناراضی است. او می‌گوید: «هیچ کس واقعا نمی‌داند این قاچاقچیان ادعایی چه کسانی هستند. باید شواهد علیه آن‌ها نشان داده شود.»
نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که آمریکای لاتین اکنون ایالات متحده را بسیار منفی‌تر می‌بیند. ژان کریستوف سالس، مدیرعامل موسسه نظرسنجی ایپسوس برای آمریکای لاتین، می‌گوید: «از زمان به قدرت رسیدن دونالد ترامپ، تعداد بسیار کمتری از مردم آمریکای لاتین معتقدند که ایالات متحده در دهه آینده تأثیر مثبتی بر امور جهان خواهد داشت.»
یکی از مقامات ارشد سابق آمریکایی معتقد است: «من مطمئنا شاهد افزایش آرام احساسات ضد آمریکایی بوده‌ام. این موضوع در خیابان‌ها آشکار نیست. این موضوع بیشتر مبهم است: مردم ممکن است با موضع سختگیرانه در مورد مواد مخدر و مهاجرت موافق باشند، اما آیا از اعمال خودسرانه تعرفه‌ها یا دخالت در اجرای دموکراسی در کشورهایشان استقبال می‌کنند؟»
در کلمبیا، جایی که رئیس‌جمهوری این کشور یعنی گوستاوو پترو با حمله به ترامپ بر سر مسائل مختلف، از غزه گرفته تا اعزام نیرو به شهرهای آمریکا، پایگاه چپ‌گرای خود را تقویت کرده است، بخش خصوصی برای جلوگیری از واکنش ملی‌گرایانه مانند آنچه در برزیل رخ داد، با کاخ سفید لابی کرد.
برنی مورنو، سناتور جمهوری‌خواه متولد کلمبیا که ماه گذشته برای گفت‌وگو در مورد آمریکای لاتین با ترامپ دیدار کرد، می‌گوید: «پترو خواهان اعمال تعرفه بر کلمبیا بود زیرا از بخش خصوصی بیزار است»؛ این جلسه پس از آن مورد توجه قرار گرفت که از یکی از دستیاران کاخ سفید عکسی گرفته شد که پرونده‌ای را که توسط سناتور تهیه شده بود، در دست داشت که شامل عکس‌هایی از پترو و مادورو با لباس‌های نارنجی زندان با عنوان «دکترین ترامپ برای کلمبیا و نیمکره غربی» بود.
ایجاد اتحادی بی‌مانند در قاره آمریکا
مورنو به فایننشال‌تایمز گفت: «چشم‌انداز من از نوک آرژانتین تا نوک کانادا، یک اتحاد نیمکره غربی است که جهان هرگز ندیده است. ما واقعا هر آنچه را که نیاز داریم اینجا داریم. این دو اقیانوس بزرگ را بین [ما و جهان] داریم. و ما می‌توانیم اساسا یک نیمکره غربی کاملا خودکفا با رهبری آمریکا باشیم. ونزوئلا اکنون فرصتی است که مانند آن را نداشته‌ایم.»
 ونزوئلا، بزرگ‌ترین دشمن ایالات متحده در آمریکای لاتین، و رهبر سوسیالیست انقلابی آن که مدت‌هاست در قدرت قرار دارد، بزرگ‌ترین آزمایش قدرت سخت سیاست خارجی «اول آمریکا»ی ترامپ محسوب می‌شود. رئیس‌جمهوری آمریکا احتیاط داشته تا هدف نهایی خود را بازگو نکند و به گفته کارشناسان، این استراتژی به او فرصت می‌دهد که پیروزی را به شیوه خودش تعریف کند. با این حال، خطراتی که ترامپ با آن‌ها روبه‌روست، بسیار بیشتر است. پایگاه او در ماگا با مداخلات نظامی خارجی مخالف است و هرگونه تلفات نظامی ایالات متحده می‌تواند فاجعه‌بار باشد.
ترامپ دولت مادورو را به عنوان یک دیکتاتوری مواد مخدر نامشروع توصیف کرده و واشنگتن 50 میلیون دلار جایزه برای دستگیری مادورو پیشنهاد داده است. برخی کارشناسان معتقدند که به جای دنبال کردن گزینه خطرناک تغییر دولت، ترامپ ممکن است ترجیح دهد از نیروی ویژه دریایی برای شلیک موشک به اهداف زمینی در ونزوئلا استفاده کند، با مادوروی ضعیف یا جانشین او به توافق برسد، پیروزی را اعلام کند و به راه خود ادامه دهد.
عواقب آشفته احتمالی پس از حمله آمریکا به ونزوئلا
هال برندز، استاد امور جهانی در دانشگاه جان هاپکینز، می‌گوید هرگونه تلاشی برای برکناری مادورو احتمالا به نیروی نظامی زیادی نیاز دارد و می‌تواند منجر به عواقب آشفته‌ای شود. او می‌گوید: «حدس من این است که اگر او در نهایت از زور علیه ونزوئلا استفاده کند، به گونه‌ای خواهد بود که احساس کند می‌تواند آن را به شیوه خودش شروع و پایان دهد.»
همچنین سوالاتی در مورد اینکه آیا رئیس‌جمهوری ایالات متحده می‌تواند با ارائه مشوق‌ها و همچنین تنبیهات به رهبران محافظه‌کار رو به رشد منطقه، از جمله رهبران اکوادور، پاراگوئه، آرژانتین و السالوادور، اتحادهای پایداری ایجاد کند، باقی مانده است. میلی توسط ترامپ نجات پیدا کرد و در ماه جاری میلادی از یک توافق تجاری با آرژانتین و سایر متحدان سخن به میان آورد. با این حال، تاکنون تعداد کمی از کشورهای منطقه از همسویی با ترامپ سود اقتصادی برده‌اند. نایب بوکله، رئیس‌جمهوری السالوادور و متحد نزدیک کاخ سفید، پس از امضای توافقی که طبق آن ترامپ می‌توانست اخراجی‌ها را به یک زندان امنیتی تازه ساخته‌شده در السالوادور بفرستد، تنها 4.67 میلیون دلار دریافت کرد.
برخی معتقدند که ترامپ علاقه‌ای به ایجاد اتحادهای پایدار در منطقه ندارد. یکی از مقامات سابق دولت ترامپ می‌گوید: «اشتباه است که بگوییم او به آمریکای لاتین علاقه دارد. او به مسائلی علاقه‌مند است که اتفاقا در آمریکای لاتین وجود دارد.» یک سفیر منطقه‌ای در واشنگتن با این نظر موافق است و می‌گوید آمریکای لاتین «صحنه بسیاری از اتفاقات است، اما این موضوع بیشتر به کسب امتیاز در سیاست‌های داخلی ایالات متحده مربوط می‌شود و من نمی‌بینم که چگونه می‌توان از آن یک دکترین استخراج کرد.»
تثبیت مجدد قدرت آمریکا در آمریکای لاتین
اما هال برندز اشاره می‌کند که «بیشتر دکترین‌ها بسیار کمتر رسمی و کمتر منسجم از آن چیزی هستند که بعدها در ذهنمان به یاد می‌آوریم. دولت ترامپ کاملا واضح گفته است که تثبیت مجدد قدرت ایالات متحده و اولویت‌بندی مجدد نیمکره غربی را از اهداف مهم استراتژیک می‌داند.»
مقامات دولت ترامپ می‌گویند تمرکز بر نیمکره غربی نتیجه طبیعی اولویت‌های داخلی رئیس‌جمهور است و این اولویت همچنان پابرجا خواهد ماند. گزارش‌ها از واشنگتن حاکی از آن است که استراتژی‌های امنیت ملی و دفاع ملی ترامپ که قرار است ظرف چند هفته آینده منتشر شود، به قاره آمریکا اولویت بالاتری خواهد داد و این به معنای سهم بیشتر منابع اطلاعاتی و نظامی ایالات متحده است. این مقام دولت ترامپ می‌گوید: «ما کسانی هستیم که در نهایت تحت تأثیر دولت‌های فراری در پایتخت‌های نیمکره غربی قرار می‌گیریم. ما مقصد نهایی انسان‌ها، سرمایه، مواد مخدر و غیره هستیم. [اقدام ترامپ] یک اقدام اصلاحی است که باید مدت‌ها پیش اتفاق می‌افتاد. اکنون ما حداقل برای 50 سال آینده آماده می‌شویم.»


نظرات شما