پیام فارس - همشهری / «فرامتن یک نمایشتازه در کاخ سفید» عنوان یادداشت روز در روزنامه همشهری به قلم حنیف غفاری است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
دیدار اخیر دونالد ترامپ و محمد بنسلمان در کاخ سفید، در برههای حساس و پرتلاطم از تحولات منطقهای به وقوع پیوسته است. این ملاقات صرفا یک دیدار دیپلماتیک دوجانبه نبود بلکه در بستر تلاقی منافع و چالشهای ژئوپلیتیکی عمیقی قرار داشت که میتواند آینده روابط منطقهای و سیاست خارجی آمریکا را تحتتأثیر قرار دهد. تحلیل این دیدار مستلزم درنظرگرفتن تحولات میدانی اخیر است که به وضوح، موازنه قدرت را به نفع محور مقاومت و به ضرر اهداف بلندمدت واشنگتن و تلآویو تغییر داده است.
برگزاری این دیدار در شرایطی است که معادلات منطقهای شاهد چرخشهای بنیادین بوده است. مقاومت قهرمانانه ایران در برابر رژیم صهیونیستی در جنگ 12روزه، با ناکامی مشترک واشنگتن-تلآویو در دستیابی به اهداف خود در جنگ 2ساله غزه، وزن جدیدی به قدرتهای منطقهای بخشیده است. موفقیتآمیزبودن انتخابات عراق و تثبیت نقشآفرینی بیشتر احزاب همسو با محور مقاومت، بازتعریف قدرت و نفوذ حزبالله در لبنان و تثبیت و تقویت قدرت انصارالله در یمن همگی شواهدی از پیشروی مؤثر جبهه مقاومت هستند. در حقیقت، معادلات «فرامتنی» و «متنی» منطقه بهگونهای پیش رفته که در تعارض با اهداف کلان، میانمدت و کوتاهمدت واشنگتن و تلآویو در منطقه قرار گرفته است. یکی از عواملی که در فرامتن رفتارهای ریاض مشهود است، عدماطمینان فزاینده نسبت به تعهدات امنیتی آمریکا در قبال متحدان سنتی خود است. همچنین سیاستهای متغیر دولتهای آمریکا در قبال عربستان سعودی (از جمله برخورد اولیه دولت بایدن با پرونده جمال خاشقجی) شکافهایی در اعتماد استراتژیک ایجاد کرده است. این امر، عربستان را مجبور کرده که برای حفظ منافع خود، مسیرهای دیپلماتیک متعددی را فعال کند.
نکته دیگر اینکه مانور تبلیغاتی ترامپ و رسانههای نزدیک به حزب جمهوریخواه بر ابعاد اقتصادی این دیدار نشاندهنده یک استراتژی تبلیغاتی عامدانه و هدفمند است. در شرایطی که محبوبیت ترامپ (براساس نظرسنجیهایی مانند امرسون) به زیر 40درصد سقوط کرده و او نیازمند کسب «دستاورد» برای تقویت کمپین انتخاباتی خود است، تمرکز بر سرمایهگذاریها و قراردادهای تجاری با عربستان سعودی، تلاشی برای «سانسور» یا کماهمیت جلوهدادن ابعاد ژئوپلیتیکی و شکستخورده منطقهای است. واشنگتن نمیخواهد اعتراف کند که استراتژیهای منطقهایاش با شکست روبهرو شده، لذا ارائه یک تصویر از «مشارکت سازنده اقتصادی» با ریاض، ابزاری برای توجیه مذاکرات سطح بالا و دستیابی به پیروزیهای نمایشی کوتاهمدت محسوب میشود. این رویکرد، تلاشی برای به حاشیهراندن موفقیتهای رقبای منطقهای آمریکا و بازپسگیری روایت غالب است.
بدونشک یکی از محورهای اصلی رایزنیهای بنسلمان و ترامپ، تلاش برای تکمیل و گسترش طرح پیمان ابراهیم و فراهمکردن «تنفس مصنوعی» برای صهیونیستهاست. با این حال، این طرح با موانع جدی روبهروست. ریاض، بهدلیل حساسیت شدید افکار عمومی عربی و اسلامی نسبت به قضیه فلسطین و جنایات غزه، در حال حاضر توانایی «هضم»شدن در چارچوب پیمان ابراهیم (بهویژه در سایه حضور نتانیاهو) را ندارد. این وضعیت، عربستان را در یک دوراهی استراتژیک قرار داده است. همزمان، ترامپ به نتانیاهو تعهداتی برای دوران پس از آتشبس داده که بهدلیل تداوم مقاومت و عدمدستیابی به اهداف نظامی، فاقد قابلیت اجرایی لازم است. در مقیاس داخلی، هرگونه اقدام شتابزده برای عادیسازی روابط ریاض-تلآویو، میتواند مشروعیت خاندان حاکم را نزد بخش بزرگی از شهروندان سعودی که هویت اسلامی و عربی قوی دارند، به خطر اندازد. به بیان ساده، شرط اساسی عربستان برای عادیسازی، یعنی تحقق یک دولت فلسطینی پایدار، در حال حاضر توسط دولت نتانیاهو غیرقابلقبول است.
بازار ![]()
درنهایت اینکه ملاقات اخیر ترامپ -بنسلمان، منعکسکننده تلاش دوطرف برای مدیریت یک موقعیت سخت ژئوپلیتیکی است؛ ترامپ بهدنبال کسب یک پیروزی انتخاباتی نمایشی با محوریت اقتصاد است، درحالیکه بنسلمان سعی دارد در میانه توفان تغییر موازنه قدرت در منطقه، موقعیت عربستان را در چارچوب منافع بلندمدت خود حفظ کند؛ هرچند که طرحهای مبنایی مشترک عربستان و آمریکا مانند پیمان ابراهیم فعلا در هالهای از ابهام باقی ماندهاند. این دیدار درنهایت، تأکیدی بر این حقیقت است که بازیگران منطقهای دیگر پذیرای مطلق دستورات واشنگتن نیستند. هضم و درک این پیام برای ترامپ دردناک خواهد بود!