شنبه ۲۹ شهريور ۱۴۰۴
سیاسی

حزب‏‌بازی؛ بررسی ایجاد یک حزب جدید دیگر در جریان اصول‏گرا

حزب‏‌بازی؛ بررسی ایجاد یک حزب جدید دیگر در جریان اصول‏گرا
پیام فارس - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست فرهاد فخرآبادی| یکی از خبرهایی که هرچند وقت یکبار روی خروجی سایت وزارت کشور ...
  بزرگنمايي:

پیام فارس - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
فرهاد فخرآبادی| یکی از خبرهایی که هرچند وقت یکبار روی خروجی سایت وزارت کشور قرار می‌گیرد، این خبر است که «در جلسه کمیسیون ماده 10 قانون احزاب و تشکل‌های سیاسی، درخواست تأسیس حزب... برای فعالیت در گستره جغرافیایی ملی تصویب شد.» به عبارتی خیلی به ندرت پیش می‌آید که جلسه کمیسیون ماده 10 برگزار شود اما خروجی آن مجوز تاسیس حزب نباشد.
به همین یک سال اخیر که نگاه کنیم، وزارت کشور اقدام به مجوز تاسیس برای 3 حزب و پروانه آغاز فعالیت برای 3 حزب جدید کرده است که یکی از آنها مورد جالب توجهی برای بررسی است؛ حزب تمدن نوین اسلامی که اخیراً و در پس جنگ با امضای هیات موسس، همسو با تندروترین‌‎های تشکل‎‌های اصولگرایی اقدام به انتشار بیانیه و واکنش به رخدادها کرده‌‎اند.
تمدن نوین اسلامی چیست؟
تا به اینجای کار مشخص شده که نفر اول این حزب «سیدیاسر جبرائیلی» است. برای معرفی کوتاه جبرائیلی می‌توان گفت که فردی که سابقه فعالیت سیاسی به صورت حزبی و گروهی ندارد و بیشتر فعالیت سیاسی‌اش به فعالیت‌های نوشتاری در توئیتر برمی‌گردد. به عبارتی او فعال سیاسی در دل توئیتر و فضای مجازی است که البته بی‎پرده هم به برخی فرماندهان سپاه حمله کرده است.
مثلاً همین اخیراً او که نشریه حکمران را راه انداخته است و در آن دیدگاه‎های خود و حامیانش را تشریح می‎کند، در صفحه توئیترش نوشت: «برادر عزیزمان سردار حمیدرضا مقدم‌فر، مشاور فرمانده کل «سپاه» فرموده که یک فکری در «نظام» ایجاد شده بود که ما مدیرانی داریم که ظرفیت اداره کشور را دارند و یکی از اولین گزینه‌هایی که به فکر «همه» می‌رسید آقای طهرانچی بود و در خیلی از «محافل» این بحث بود. این فرمایشات، فارغ از اینکه پرده‌برداری از نحوه چینش سیاسی کشور است، استهزای جمهوریت و اهانت به سپاه است...»
پس از انتشار این متن، کیان عبدالهی، سردبیر تسنیم در پاسخ به جبرائیلی نوشت: «خود همین جناب جبرائیلی، دوست ما، می‌گفت که می‌خواست کاندیدای ریاست‌جمهوری شود امّا کسی که رویش حساب می‌کرده تا از او حمایت کند، نهایتاً او را قال گذاشته و خودش نامزد شده است! جناب جبرائیلی! تو بدون حتی یک روز سابقه اجرایی سطح بالا چنین تخیّلی درباره خودت داشتی، حالا درباره استهزای جمهوریت صحبت می‌کنی؟»
درباره سابقه فعالیت او هم اگرچه او توسط سیدابراهیم رئیسی در سال 97 به آستان قدس رفت و گفته می‎شد جبرائیلی از تدوین‌کنندگان برنامه اقتصادی در دولت سیزدهم است اما به کابینه رئیسی وارد نشد و البته به مرور زمان به انتقاد از عملکرد این دولت هم پرداخت. جبرائیلی آخرین جایگاهی را که در اختیار داشت، «مرکز ارزیابی و نظارت راهبردی اجرای سیاست‌های کلی» در مجمع تشخیص مصلحت نظام بود. 
پس از اینکه سیدیاسر جبرائیلی، سال گذشته از «مرکز ارزیابی و نظارت راهبردی اجرای سیاست‌های کلی» نظام» رفت؛ در بیانیه‌ای که به مناسبت جدایی از این مرکز داده بود، خبر آغاز فعالیت برای تشکیل این حزب را داده بود که حجم گسترده اخبار در آن مقطع باعث شد که این خبر چندان جدی گرفته نشود اما ظاهراً او جدی‌تر از این حرف‌ها بود و از همان موقع گام بلندی برای فعالیت حزبی برداشت و سرانجام در پایان سال قبل توانست مجوز فعالیت بگیرد و حالا گام در مسیر جذب نیرو و تشکیل مجمع عمومی گذاشته است تا بتواند شورای مرکزی‌اش را تشکیل دهد. نکته مهم اما این است که کسی نمی‌داند هیات موسس حزبی که او تشکیل داده چه افرادی هستند و نامی از آنها منتشر نشده است. 
موضوع جالب توجه اینجاست که ظاهراً عجله زیادی برای مطرح شدن از سوی این حزب تازه‌تاسیس وجود دارد. اگر جبهه پایداری برای بروز دادن تندرو بودن، خودش مدتی را صبر کرد، تمدن نوین پیش از اینکه مجمع عمومی را تشکیل دهد و پروانه فعالیت بگیرد، مسیر خود را مشخص کرده است. طی بهمن‌ماه تا به امروز، جبرائیلی بیکار ننشسته و بیانیه‌هایی را هم با نام هیات موسس این حزب منتشر کرده است که چیزی کمتر از بیانیه تندروهای اصول‌گرا ندارد و شبیه مواضعی است که جبهه پایداری و شریان می‌گیرند. بیانیه‌هایی که می‌تواند نشانه تولد یک جریان تندرو دیگر در دل اصول‌گرایان داشته باشد. 
برای نمونه، می‌توان به بیانیه‌هایی اشاره کرد که پس از جنگ ایران و اسرائیل توسط این حزب منتشر شد. در یک نمونه پس از اینکه خانه احزاب که البته احزاب اصولگرا هم در آن همراه است درخواست آزادی زندانیان سیاسی را مطرح کرد، بیانیه‌ای صادر کرده و در بخشی از آن آوردند: «اما بیانیه خانه احزاب، که بدون تمایز میان مجرم و فریب‌خورده، خواستار عفو دسته‌جمعی شده است، در حقیقت نه مدافع مردم عادی، بلکه مدعی عفو برای سرکردگان فتنه، شبکه‌های آشوب‌ساز و عناصر وابسته به بیگانگان است؛ و این در حالی است که عفو فرماندهان میدانی اغتشاشات در میانه یک جنگ ترکیبی فعال، معنایی جز تقویت حلقه فعالان میدانی اغتشاش به نفع دشمن، در میانه جنگ بزرگ با آمریکا و اسرائیل نیست.» و در بیانیه‌ای در اعتراض به مصاحبه مسعود پزشکیان با رسانه آمریکایی، اینگونه نوشتند: «استمرار این دست مواضع، بدون اصلاح ساختاری در تحلیل و گفتار، دشمن را نسبت به بروز شکاف در لایه‌های حاکمیتی امیدوار می‌سازد.» و البته خود رئیس هیات موسس آن هم به صورت صریح 18 تیر گفته است:«وفاقیون هرچه می‌خواهند، با هر که می‌خواهند، می‌توانند مذاکره کنند. اما تجارب برجام و جنگ تحمیلی 12 روزه به ما می‌گوید مذاکره ابزار مناسبی برای رفع تحریم یا دفع شر جنگ نیست.»
از پایداری تا تمدن نوین
موضوع جالب توجه این است که در یک نقطه شباهت با ایجاد جبهه پایداری وجود دارد که منتقد دولت خودی بودن است. پایداری خود را در سال‌های پایانی دولت احمدی‌نژاد، منتقد او نشان می‌داد و حالا جبرائیلی در اواخر دولت سیزدهم و در روزهایی که ابراهیم رئیسی در قید حیات بود، خود را در مقام منتقد مشی دولت رئیسی نشان داد و حتی او را شبیه به حسن روحانی خواند.
او در توئیتی با هشتگ «نه به نئولیبرالیسم» در فروردین‌ماه 1403 نوشته بود: «آنچه درباره این موضع آقای رئیسی نگران‌کننده است، دستاوردسازی با تکرار ادبیات آقای روحانی مبنی بر موفقیت در جلوگیری از تورم سه‌رقمی نیست. نگران‌کننده این است که ایشان جهت‌گیری اقتصادی خود را صحیح و نتیجه حاصل‌شده را مطلوب می‌پندارند و لذا قصد تغییر ریل ندارند.» 
هرچند در بخشی شباهت بین ایجاد جبهه پایداری و حزب تمدن نوین وجود دارد اما آنها یک تفاوت مهم و اساسی با هم دارند. جبهه پایداری از همان ابتدای تشکیل مشخص بود که هیات موسس آن چه افرادی هستند و مهم‌تر اینکه از همان ابتدا گفتند پدر معنوی‌شان مصباح یزدی است اما درباره حزبی که جبرائیلی در رأس آن قرار گرفته این مسائل کاملاً مبهم است.
به علاوه اینکه سعی می‌شود، در رأس احزاب تازه‌تاسیس، نامی بزرگ قرار داده شود که بتواند در بین بخشی از جامعه جذابیت داشته باشد اما درباره یاسر جبرائیلی، چنین چیزی دور از انتظار نیست. به عبارتی بعید است او حتی در بین خودی‌ها هم دارای جایگاه بالایی باشد؛ مگر اینکه در شورای مرکزی خود، برگه‌ای را رو کند که شاخص باشد. 
جریان جدید؟
به هر ترتیب، حزب جدیدی در بین اصول‌گرایان ایجاد شده است؛ روندی که نشان می‌دهد آنها ظاهراً به حزب‌بازی و یا به عبارت ساده‌تر گعده‌بازی علاقه خاصی دارند اما برای تحلیل درباره خط و مشی اصلی این جریان باید در انتظار گذر زمان ماند تا شورای مرکزی این حزب تازه‌تاسیس معرفی شود. آن موقع می‌توان وزن این حزب را سنجید و به آن توجه کرد و به این مسئله پرداخت که آیا جریان جدیدی مانند «شریان» در بین اصول‌گرایان متولد شده است که مقابل سایر جریان‌ها خواهد ایستاد و یا اینکه این حزب هم یک حزب مانند سایر احزابی است که متولد می‌شوند و چند وقت بعد فقط نامی از آنها باقی می‌ماند؟
بازار


نظرات شما