جمعه ۱۷ مرداد ۱۴۰۴
سیاسی

تروریسم نقاب دار؛ جنایت‌های گروهک جیش‌الظلم در سیستان و بلوچستان

تروریسم نقاب دار؛ جنایت‌های گروهک جیش‌الظلم در سیستان و بلوچستان
پیام فارس - ایران /متن پیش رو در ایران منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست علی عوض‌خواه| گروهک تروریستی جیش‌الظلم که با نقابی از دروغ و فریب، خود را ...
  بزرگنمايي:

پیام فارس - ایران /متن پیش رو در ایران منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
علی عوض‌خواه| گروهک تروریستی جیش‌الظلم که با نقابی از دروغ و فریب، خود را «جیش‌العدل» می‌خواند، در سال‌های اخیر به تهدیدی علیه امنیت مردم استان سیستان و بلوچستان ایران و ایالت بلوچستان پاکستان تبدیل شده است. این گروهک، به‌عنوان فرزند خلف گروهک تروریستی «جندالشیطان» و ادامه‌‌دهنده راه عبدالمالک ریگی، با ادعای دفاع از حقوق قوم بلوچ و اهل سنت، سعی در جلب حمایت مردم منطقه دارد، اما عملکرد خشونت‌بار و جنایتکارانه‌اش همچون کشتار غیرنظامیان، بویژه غیرنظامیان بلوچ و اهل سنت، نشان می‌دهد گروهک جیش‌الظلم نه‌تنها با جمهوری اسلامی ایران، بلکه فراتر از آن با مردم سیستان و بلوچستان دشمنی دارد. تروریسم کور و بی‌محابای این گروهک علیه هر هدفی و نیز تلاش برای ایجاد وقفه در فرآیند توسعه این استان، نمونه بارز این ادعاست. 
این گروهک در سال‌های اخیر با انجام عملیات‌ تروریستی، تخریب زیرساخت‌های عمرانی، هدف قرار دادن غیرنظامیان، حمله به مراکز دولتی که محل رجوع مردم عادی است و در کنار اینها، تلاش برای ایجاد ناامنی، دو هدف عمده را دنبال می‌کند؛ متوقف کردن توسعه جنوب شرق کشور و برهم زدن وحدت شیعه و سنی.
شکل‌گیری «ظلم» در امتداد «شیطان»
تحلیلگران امنیتی، گروهک «جندالله» یا «جندالشیطان» را پدرخوانده گروهک تروریستی «جیش‌الظلم» می‌دانند. به عبارت دیگر، جیش‌الظلم مستقیماً در امتداد گروهک تروریستی «جندالشیطان» شکل گرفت. «جندالله»، تأسیس ‌شده از سوی عبدالمالک ریگی، با شعارهای به ‌ظاهر قومی و مذهبی، ادعا می‌کرد برای دفاع از حقوق مردم بلوچ و اهل سنت دست به ترور می‌زند. این گروهک در دهه 1380 با حملات تروریستی مانند حادثه جاده تاسوکی (1384) که منجر به کشتار بی‌رحمانه غیرنظامیان اعم از زن و کودک شد، چهره واقعی خود را نشان داد. پس از دستگیری و اعدام عبدالمالک ریگی، «جندالشیطان» منحل شد، اما باقی‌مانده اعضا، تحت رهبری «صلاح‌الدین فاروقی»، گروهک «جیش‌الظلم» را تشکیل دادند. جیش‌الظلم با بالا بردن میزان خشونت در اقدامات تروریستی خود، رویکردهای خشن‌تر تکفیری‌ را به عنوان ایدئولوژی خود برگزید.
هدف؛ حفظ محرومیت سیستان و بلوچستان
جیش‌الظلم با توسعه ایدئولوژی افراطی و تجزیه‌طلبانه جندالله، به شبکه‌های منطقه‌ای تروریسم پیوست و با استفاده از حمایت‌های برخی قدرت‌های خارجی، تلاش کرد توان عملیاتی خود را گسترش دهد. جیش‌الظلم با تکیه بر فقر و محرومیت سیستان و بلوچستان و نیز فقدان نظارت دقیق در مرزهای مشترک ایران و پاکستان، تلاش کرد پایگاه‌های بیشتری ایجاد کند تا لجستیک لازم برای عملیات‌ تروریستی بیشتر را در اختیار داشته باشد. 
اما بر خلاف ادعای دفاع از مردم بلوچ، این گروهک با تروریسم کور خود نشان داد دشمن اصلی مردم منطقه است، مردمی که نه‌تنها از گروهک حمایت نکردند، بلکه در مقابلش ایستادگی کردند. به این دلیل ساده که مردم بلوچ و اهل سنت نه‌تنها آماج تروریسم تکفیری جیش‌الظلم قرار گرفتند، بلکه عواقب این تروریسم در هزینه‌سازی برای توسعه استان را دریافتند. 
به عنوان مثال این گروهک در بیانیه خود بعد از دو عملیات تروریستی در چابهار و راسک در فروردین‌‌ماه 1403، «ناکام گذاشتن طرح توسعه سواحل مَکران» را هدف این عملیات اعلام کرد.
از شعارهای قومی تا دشمنی با مردم منطقه
جیش‌الظلم در ظاهر ادعا می‌کند برای دفاع از حقوق قوم بلوچ و اهل سنت مبارزه می‌کند، اما عملکرد این گروهک تروریستی نشان می‌دهد اهداف واقعی آن فراتر از شعارهای قومی و مذهبی یا ایدئولوژی‌های برساخته با رگ و پی تکفیر است.
این گروهک به‌عنوان ادامه‌‌دهنده راه عبدالمالک ریگی، و البته غلیظ‌‌تر کردن ایدئولوژی تکفیر، هر فردی را که از امنیت و وحدت ملی مردم ایران حمایت کند، هدف قرار می‌دهد. حمله تروریستی به دادگستری زاهدان در 4 مرداد 1404 که منجر به شهادت شهروندان بلوچ شد، نشان داد این گروهک هیچ ملاحظه‌ای برای جان غیرنظامیان، حتی بلوچ‌های اهل سنت ندارد. 
این اقدامات با هدف ایجاد وحشت و تضعیف وحدت شیعه و سنی انجام می‌شود، اما آنچه عملاً اتفاق افتاد، آمیخته شدن خون شهدای اهل سنت و تشیع در این عملیات تروریستی و در نتیجه تقویت وحدت شیعه و سنی است. در حمله 4 مردادماه به دادگستری زاهدان، 3 تن از شهدای اهل سنت و 3 نفر اهل تشیع بودند. در عملیات تروریستی این گروهک در فروردین سال گذشته در چابهار و راسک هم 15 مدافع امنیت به شهادت رسیدند که 7 تن از شهدا اهل سنت و بلوچ بودند. در حمله اخیر به دادگستری زاهدان، یک مادر بلوچ و کودک 6 ماهه او به شهادت رسیدند.
در خدمت رژیم مسلمان‌کش
جیش‌الظلم با اقدامات خود به دنبال ایجاد بی‌ثباتی در مرزهای جنوب شرقی است. این گروه در سال‌های اخیر تلاش کرده توسعه منطقه را مختل و وحدت ملی ایران را تضعیف کند؛ اقداماتی که در راستای منافع رژیم صهیونیستی و قدرت‌های غربی است که از ناامنی ایران سود می‌برند. 
این درحالی است که در سال‌های اخیر همه دولت‌ها توسعه استان را در دستور کار خود قرار دادند. بهبود زیرساخت‌های حمل‌ونقل، ایجاد فرصت‌های شغلی و گسترش آموزش تنها بخشی از اقدامات دولت‌ها برای توسعه استان در سال‌های اخیر بوده است. اما به موازات افزایش اقدامات توسعه‌ای، اقدامات تروریستی این گروهک نیز افزایش می‌یابد.
نفرت مردم از گروهک
به دلیل مواردی که برشمرده شد اکثریت مردم سیستان و بلوچستان، بویژه اهل تسنن، بارها در مقابل اقدامات جیش الظلم ایستادگی کرده‌اند. علمای برجسته اهل سنت، بعد از هر عملیات، ترورهای آنان را محکوم کرده و آن را به ضرر منطقه و امنیت ملی دانسته‌اند. همچنین این واقعیت که اکثر قربانیان اقدامات تروریستی این گروهک در سال‌های اخیر از اهل سنت بوده‌اند، دروغ و تناقض شعارهای قومی و مذهبی آن را نشان می‌دهد.
بازار
پایگاه‌ها و جغرافیای عملیاتی
جیش‌الظلم عمدتاً در مناطق مرزی ایران و پاکستان، بویژه در ایالت بلوچستان پاکستان فعالیت می‌کند. مناطق کوهستانی «سبزکوه» در پاکستان یکی از پایگاه‌های اصلی این گروه معرفی شده است. مرزهای متخلخل ایران و پاکستان، همراه با فقر و ناامنی در ایالت بلوچستان پاکستان، به جیش‌الظلم امکان داد از این مناطق به‌عنوان پناهگاه، محل آموزش و پایگاه عملیاتی استفاده کند.
ارتباط با اسرائیل و پشتیبانی غرب
شواهد متعددی نشان ‌دهنده ارتباط جیش‌الظلم با رژیم صهیونیستی و حمایت‌های مالی و لجستیکی غرب از آنان است. این گروهک به‌عنوان بخشی از استراتژی اسرائیل و حامیان غربی‌اش برای تضعیف ایران عمل می‌کند. به همین دلیل اقدامات تروریستی جیش‌الظلم اغلب مواقعی رخ می‌دهد که رژیم صهیونیستی در حوزه سیاسی یا نظامی، در برابر ایران با ناکامی مواجه شده است. به‌عنوان مثال، پس از جنگ اخیر که اسرائیل نتوانست به اهداف خود دست یابد، جیش‌الظلم با حملات به گشت پلیس چابهار و دادگستری زاهدان تلاش کرد تمرکز ایران را به مرزهای جنوب شرقی معطوف کند. این هماهنگی زمانی، نشان‌ دهنده نقش این گروه به‌عنوان ابزاری برای منحرف کردن توجه ایران از تهدید خارجی است.
همچنین گزارش‌های رسانه‌ای، از جمله افشاگری‌های شبکه «پرس‌تی‌وی»، نشان می‌دهد موساد پس از دیدارهایی در لندن، اعضای جندالشیطان و بعدتر جیش‌الظلم را به استخدام درآورده و تحت طرحی با عنوان «پرچم دروغین» با آنان همکاری کرده است. این همکاری شامل آموزش، تأمین مالی و تسلیحات بوده است.
به لحاظ پشتیبانی رسانه‌ای نیز شبکه‌هایی مانند صدای آمریکا (VOA) و BBC فارسی بارها تلاش کرده‌اند اقدامات جیش‌الظلم را دفاع از حقوق بشر جلوه دهند. همچنین، سازمان منافقین (مجاهدین خلق) که سابقه همکاری با سرویس‌های اطلاعاتی غربی را دارد، از اقدامات این گروه حمایت کرده و آموزش‌هایی به اعضای آن ارائه داده است. جملگی این موارد نشان می‌دهد جیش‌الظلم، با نقاب عدالت، به دنبال تداوم محرومیت و ناامنی در سیستان و بلوچستان و فراتر از آن، ایفای نقش به عنوان ابزاری برای رژیم صهیونیستی علیه امنیت ملی ایران است.


نظرات شما