پیام فارس - روزنامه سازندگی /متن پیش رو در سازندگی منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
مدارس کشور از ثبتنام دانشآموزان با معدل پایین خودداری میکنند
وزارت آموزش و پرورش ایران اوایل تیرماه با صدور بخشنامهای اعلام کرد که هیچیک از مدارس دولتی یا غیردولتی حق ندارند به بهانهٔ افت تحصیلی، معدل پایین یا نمرهٔ انضباط، دانشآموزی را اخراج کنند یا از ثبتنام مجدد او خودداری نمایند. در متن بخشنامه آمده که مسئولیت ارتقای یادگیری دانشآموزان وظیفهٔ مدرسه است و هیچگاه نمیتوان مانع تداوم حضور آنان شد. با این حال، رسانهها میگویند؛ برخی مدارس، بهویژه در مناطق شهری، همچنان دانشآموزان ضعیف را حذف یا خانوادهها را مجبور به پرداخت شهریهٔ اضافی میکنند. تسنیم گزارش داده که؛ بسیاری از این مدارس بهویژه در مناطق کمبرخوردار با کمبود معلم و امکانات روبهرو بودند و افت تحصیلی دانشآموزان بیش از آنکه نتیجهٔ تلاش فردی باشد ناشی از ساختارهای آموزشی ضعیف و کمبود منابع بود. اما برای بهبود تصویر آموزشی خود، برخی مدارس دانشآموزان ضعیف را حذف کرده و بار آموزشی را به خانوادهها منتقل کردند؛ اقدامی که نهتنها اصول عدالت آموزشی را نقض میکند بلکه باعث فشار روانی و اقتصادی بر خانوادهها میشود. در برخی موارد، والدین مجبور شدند فرزند خود را به مدارس غیردولتی منتقل کنند، گزینهای که معمولاً با هزینههای سنگین همراه است. رضوان حکیمزاده، معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش تأکید کرده که ثبتنام در پایهٔ بالاتر حق قانونی همهٔ دانشآموزان است و اجتناب از ثبتنام به دلیل افت معدل یا نمرهٔ پایین خلاف دستورالعمل رسمی است. وی خاطرنشان میکند که ثبتنام یک رویداد تربیتی است و نباید صرفاً بهعنوان روندی اداری تلقی شود؛ مدارس باید شرایط تربیتی را برای همهٔ دانشآموزان فراهم کنند. او تأکید میکند که مسئولیت ارتقای وضعیت تحصیلی دانشآموزان بر عهدهٔ مدارس است و مدارس نمیتوانند به بهانهٔ نمرات پایین، مانع ادامهٔ تحصیل شوند. همچنین در این دستورالعمل تصریح شده که هیچ مدرسهٔ دولتی یا غیردولتی حق ندارد به خاطر معدل یا نمرهٔ انضباط پایین از ثبتنام جلوگیری کند یا برای خانوادهها ایجاد مزاحمت نماید.
بازار ![]()
با وجود بخشنامهها، مسالهٔ اخراج دانشآموزان ضعیف را نمیتوان جدا از روند کلی طبقاتی شدن آموزش در ایران بررسی کرد. مسعود پزشکیان، رئیسجمهور، آذر 1403 هشدار داد که نظام آموزشی با «بیعدالتی شدید» مواجه است؛ برخی مدارس خاص شرایطی بهتر از دانشگاهها دارند اما بسیاری از مدارس دولتی عادی حتی معلم کافی نیز ندارند. او پرسید چرا خانوادهها برای دریافت خدمات آموزشی استاندارد مجبور به پرداخت هزینههای سنگین هستند و چگونه دسترسی به آموزش براساس درآمد یا محل سکونت به شدت متفاوت است. به گفتهٔ او، محور اجرای عدالت آموزشی باید مدارس دولتی عادی باشند و ارتقای توانمندیهای دانشآموزان این مدارس در اولویت قرار گیرد.
نظام آموزشی کاملا طبقاتی
یکی از دلایل زیر سوال رفتن عدالت تحصیلی وجود مدارس نمونه، شاهد، سمپاد و مدارس غیردولتی باعث انتقال بهترین امکانات و معلمان به این مدارس و حاشیهنشین شدن مدارس دولتی عادی شده است. در شرایط فعلی، معلمان مجرب و منابع آموزشی به مدارس خاص منتقل شدهاند و مدارس دولتی عادی از منابع خالی شدهاند. به اضافه اینکه گفته میشود، سیاستگذاریهای وزارت آموزش و پرورش و نهادهای بالادستی معمولاً به نفع مدارس خاص است؛ منطقههای آموزشی روی مدارس شاهد و سمپاد سرمایهگذاری بیشتری میکنند تا عملکرد منطقه برجسته شود. مدیر یکی از مدارس استعدادهای درخشان نیز اعتراف میکند که معلمان خوب به مدارس دولتی عادی نمیروند و معتقدند برخی از این مدارس عملاً «تفریحگاه» هستند.
این یعنی نظام آموزش عمومی در ایران «کاملاً طبقاتی» است: مدارس غیردولتی و مدارس خاص محل تحصیل طبقات ثروتمند هستند و مدارس دولتی عادی محل تحصیل طبقهٔ کارگر و فرودستان. بررسی نتایج کنکور نیز نشان میدهد که سهم رتبههای زیر سه هزار عمدتاً در اختیار مدارس استعدادهای درخشان، نمونه و غیردولتی است و دانشآموزان این مدارس- که اغلب از طبقات بالا هستند- برتری قاطع دارند. گزارش یادآور میشود که دانشآموزان مدارس دولتی عادی بیش از 54 درصد جمعیت پایهٔ دوازدهم را تشکیل میدهند اما کمتر از دودهم رتبههای زیر 3000 کنکور را به دست میآورند. همچنین طبق دادههای شورای عالی انقلاب فرهنگی 86 درصد قبولیهای رشتههای پزشکی و دندانپزشکی به سه دهک بالای درآمدی اختصاص دارد و سهم 7 دهک دیگر فقط 14 درصد است. این آمار نشان میدهد که نابرابری آموزشی نه تنها بازتابی از نابرابری اقتصادی است بلکه خودش به بازتولید نابرابریهای طبقاتی در دانشگاه و بازار کار کمک میکند. تداوم اخراج دانشآموزان ضعیف در برخی مدارس در کنار طبقاتی شدن آموزش، پیامدهای جدی دارد. نخست، حذف دانشآموزان ضعیف موجب دلسردی، اضطراب و احساس ناکامی در میان نوجوانان میشود. معاون وزیر میگوید اگر قرار باشد همهٔ مدارس فقط دانشآموزان موفق را نگه دارند، دانشآموزان ضعیف کجا باید تحصیل کنند؟ او هشدار میدهد که این رفتارها موجب اضطراب خانوادهها و از بین رفتن باور دانشآموز به یادگیری میشود.
به اضافه اینکه طبقاتی شدن مدارس باعث شکاف اجتماعی عمیق و بازتولید فقر میشود. وقتی مدارس دولتی عادی تضعیف و مدارس غیردولتی با امکانات و معلمان بهتر تقویت میشوند، دانشآموزان طبقات فرودست از فرصتهای یادگیری برابر محروم میمانند. در نتیجه، سهم آنها از رشتههای پرطرفدار دانشگاهی کاهش مییابد و چرخهٔ فقر و نابرابری بازتولید میشود. این چرخه نهتنها آیندهٔ افراد را محدود میکند بلکه سرمایهٔ انسانی کشور را نیز هدر میدهد.
با این حال نبود نظارت مؤثر، مدیران برخی مدارس را ترغیب میکند تا بخشنامهها را دور بزنند و به بهانهٔ ارتقای معدل مدرسه، دانشآموزان ضعیف را حذف کنند. این رفتارها باعث بدبینی نسبت به عدالت نظام آموزشی شده و حس بیاعتمادی را تقویت میکند. در چنین شرایطی، والدین به جای تکیه بر مدارس دولتی به سمت آموزشهای خصوصی و کلاسهای خارج از مدرسه سوق پیدا میکنند که هزینههای بیشتری به خانواده تحمیل میکند.