بزرگنمايي:
پیام فارس - روزنامه سازندگی /متن پیش رو در سازندگی منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
نیره خادمی| اوائل دهه 40 که سیدمحمد خاتمی برای ورود به عالم طلبگی به مدرسه فیضیه قم رفت با سیدمحمود دعایی که آن زمان خیلی جوان بود، آشنا شد. دعایی، طلبه جوان اهل کرمان و البته از طرف پدر یزدی بود؛ پالتو میپوشید و کلاهی هم بر سر میگذاشت. جوان شیکپوش آن روزها نه تنها پیش از انقلاب یکی از چهرههای نزدیک به رهبری نهضت بود که پس از آن هم در سمتهای مختلفی ازجمله سفیر جمهوری اسلامی ایران در عراق، سرپرست موسسه اطلاعات و نمایندگی مجلس شورای اسلامی حضور داشت و تا خرداد سال 1401 که از دنیا رفت در عرصه رسانه، فعالیت خود را ادامه داد. او در تمام مدت زندگی سیاسی خود به چهرهای تعاملگرا معروف بود و اگرچه دیدگاهش به اصلاحطلبان نزدیک بود اما تا پایان عمر مورد احترام بزرگان اصلاحطلب و اصولگرا باقی ماند. سازندگی به مناسبت سالروز تولد این شخصیت فرهنگی ایرانی به زندگی و اندیشههای او پرداخته است.
آغاز راه
سیامین روز فروردین سال1320 در یزد به دنیا آمده بود و پس از تحصیلات متوسطه ابتدا در حوزه علمیه کرمان سپس در حوزه علمیه قم، علوم حوزوی را آموخت. در آغاز دهه سوم زندگی به انقلابیون پیوست و در سال 1346 تحت تعقیب ساواک قرار گرفت بنابراین مخفیانه از ایران خارج و عازم عراق شد و از همان زمان به بیت امام خمینی در نجف نزدیک شد. سفرهای زیادی به کشورهای اروپایی و آسیایی داشت و طی آن مدت، سخنگوی نهضت روحانیت مبارز در ایران و نماینده و رابط امام خمینی با مسئولان عالیرتبه عراقی بود و همزمان با کارهای رسانهای و رادیویی هم مشغول بود. پس از انقلاب اما پس از حضور در چندین پست مختلف به عنوان سرپرست روزنامه اطلاعات منصوب شد. او در تمام سالهای مدیریت بر این روزنامه، علاوه بر حفظ خطوط قرمز مشی اعتدالی، تلاش کرد تا بازتابدهنده نظرات و اخبار جریانهای مختلف نظام باشد.
از حضور در لیست اصلاحطلبان تا ماجراهای سال 88
او به لحاظ تفکرات سیاسی به اصلاحطلبان نزدیک بود و پس از دورههای اول تا ششم که به عنوان نماینده مردم تهران راهی مجلس شده بود در دورههای هفتم و هشتم، نامش در لیست اصلاحطلبان قرار گرفت. در ماجرای انتخابات سال 88 که ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی سالن همایشهای موسسه اطلاعات را کرایه کردند، دعایی و روزنامهاش مورد قهر دولت احمدینژاد قرار گرفت. سیدمحمود دعایی مهر سال 93 در گفتوگو با نشریه اندیشه پویا شرح کوتاهی در این باره داد: «زمان ریاست محمدعلی رامین بر معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد، سهمیه یارانه اطلاعات را به حداقل رساندند و اطلاعات را از پذیرش آگهی های دولتی تحریم کردند».
انتشار عکس خاتمی و احضار
در تمام دوران مدیریت روزنامه اطلاعات هم معتقد به آزادی اندیشه و بیان در روزنامهنگاری بود. پس از ممنوعالتصویر شدن سیدمحمد خاتمی، محمود دعایی در سال 1394 برای نخستین بار عکس او را در صفحه یک روزنامه اطلاعات با این تیتر منتشر کرد: «باید گفتوگو کنیم». او در آن زمان در پی انتشار دو خبر درباره خاتمی به دادگاه ویژه روحانیت احضار شد. دعایی پس از جنجال عکس و انتشار خبر خاتمی گفت: «در روزی که عزیزی از اعضای دفتر مقام معظم رهبری، وفاداریام را به خاتمی و نقل سخنها و اظهارات او را در روزنامه برنتافت و از منظر رهبری اعتراضی داشت، نامهای خصوصی به محضر رهبر و مرادم نوشتم. در آن نامه همه عشق و عاطفه و امید و انتظارم در مورد خاتمی را با آقا در میان گذاشتم و این انگیزه وفاداریام به خاتمی و استجازه در ادامه همراهیام با وی را بیان کردم». او سپس در نامهای سرگشاده که در خبرگزاری فارس منتشر کرد از پاسخ رهبری به نامه خود خبر داد و گفت: «مراد و ولیامرم بعد از خواندن آن نامه، کریمانه و بزرگوارانه فرمودند: «من هم مثل تو فکر میکنم اما نه به نرمی دلِ تو!» اشک شوق و امیدم جاری شد و از آن روز به بعد کاکایم را غریب نگذاشتم و اگر سخن و مطلبی داشت به دور از هیاهو و جنجال در روزنامه منعکس کردم. همان مقام عالی و مسئول در دفتر مجدداً توضیح خواست که متن تقدیمی به محضر مولایم را برایش خواندم. متواضعانه و بزرگوارانه فرمود، اگر بین خود و خدایت حجت داری، ادامه بده که تا به امروز ادامه دادهام».
پایان راه
سیدمحمود دعایی در نهایت خرداد سال 1401 در 81 سالگی بر اثر ایست قلبی در بیمارستان آتیه تهران درگذشت و برای همیشه از ساختمان 10 طبقه خیابان میرداماد تهران رفت درحالی که اصلاحطلب و اصواگرا، او را مردی میانهرو توصیف میکردند. سیدحسین مرعشی؛ دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی درباره او از میراثی یاد کرده که بر جای گذاشته است: «یکی از بزرگترین میراثهای آقای دعایی، مشی ایشان و روزنامه اطلاعات بود که با یک بلندنظری و ایجاد ارتباط با صاحبان اندیشه و صاحبان قلم، تلاش کردند تا روزنامه اطلاعات تا حد امکان روزنامه اکثریت مردم ایران باشد. میراث بعدی آقای دعایی، میراث مادی است. مجموعه روزنامه اطلاعات از کارهای ماندگار آقای دعایی است و وقتی اهمیت این کار روشن میشود که باید توجه کنیم متاسفانه خیلی از هملباسهای آقای دعایی در دوران طولانی مسئولیتشان از خود چیزی به جای نگذاشتند. باید بپذیریم که خیلی از ما در این مملکت چیزی نساختیم و آقای دعایی یک روحانی سازنده بود. روزنامه اطلاعات را از خیابان خیام به یکی از بهترین نقاط تهران منتقل کرد و این مجموعه بزرگ و ارزشمند را از خود به یادگار گذاشت». غلامعلی حدادعادل؛ رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی هم او را اینطور توصیف کرد: آقای دعایی به نفس برنامههای فرهنگی و مطبوعاتی اهمیت میداد. در این برنامهها ساده و بیپیرایه بود و یکی از دعواهای دعوتکنندگان با او این بود که چرا در ردیف اول نمینشیند اما او ترجیح میداد که از در پشتی بیاید و ساکت و آرام گوشهای بنشیند. ایشان واقعاً بیریا و از صمیم قلب پای ثابت جلسات فرهنگی بود. او «سید دوستداشتنی» بود و فکر میکنم همه با این عنوان در کنار «یار گرهگشا» موافق هستند. بنایش بر جذب بود و همتش بر این بود که آدمها را تا جایی که میشود، جذب کند. دائم به کسانی که کاری دستشان بود، سفارش این و آن را میکرد و گرهگشایی میکرد.
بازار ![]()
-
يکشنبه ۳۱ فروردين ۱۴۰۴ - ۲۱:۴۸:۵۱
-
۱۵ بازديد
-

-
پیام فارس
لینک کوتاه:
https://www.payamefars.ir/Fa/News/947162/