پیام فارس

آخرين مطالب

نگاهی به رمان «من سرباز بشار نیستم»/قصه جنگ طلبه اصفهانی در سوریه اجتماعي

نگاهی به رمان «من سرباز بشار نیستم»/قصه جنگ طلبه اصفهانی در سوریه
  بزرگنمايي:

پیام فارس - ، گروه فرهنگ و ادب_ الناز رحمت نژاد : رمان «من سرباز بشار نیستم» نوشته مجیدپورولی کلشتری، درباره یک طلبه اصفهانی است که پایش به جنگ سوریه کشیده می‌شود.
داستان کتاب با روایت دلتنگی خانم زهرا، همسر اسماعیل محدث یعنی همان طلبه اصفهانی شروع می‌شود. خانم زهرا دلتنگی هایش را با نوشتن نامه برای همسرش رفع می کند؛ اما نمی‌داند نامه را باید به چه نشانی در سوریه پست کند! در نامه اولش برای اسماعیل نوشته است: «کاش می‌دانستم پیکر بی جان تو را کجا انداخته اند! بر خاک افتاده ای و طعمه لاشخورها شده ای؟! یا در دل خاک خوابیده ای و از پشت پلک های بسته ات مرا نگاه می‌کنی؟! تو را دفن کرده اند؟! یا با سر بریده ات فوتبال بازی کرده اند؟! داعشی ها چیزی از جانت باقی گذاشته اند؟! یا تو اصلاً جانی و جسمی نداری! شاید بر سرت بنزین ریخته اند و تو را به آتش کشیده اند! شاید مخاطب این نامه ها خاکستر بر باد رفته توست!»
اسماعیل درس حوزه خوانده و روحانی است.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
دانشجوی مقطع دکتری ادبیات عرب در دانشگاه ملی لبنان بوده و 3 ماه به دنیا آمدن دخترش حدیث مانده که خانم زهرا اصرار می کند به لبنان نرود، اما اسماعیل تصمیم دارد برود و قول می‌دهد یک ماه مانده به تولد حدیث برگردد. او دغدغه نشر روایات و احادیث معصومین در جامعه را دارد. از طریق کتابفروشی مخارج زندگی اش را تامی ن می کند، تصمیم دارد بعد از فارغ التحصیلی به ترجمه کتاب‌های روایی بپردازد و آنها را به دست مردم برساند. تاسیس یک مدرسه حدیث بزرگ‌ترین رویای اسماعیل است.
شخصیت اصلی قصه پس از اخذ دکتری می‌خواهد به ایران برگردد و برای زیارت حضرت زینب (س) و دیدن دایی صابر به سوریه می‌رود. دایی صابر رزمنده و پیش نماز یک قرارگاه در سوریه بود. رزمنده‌ها خیلی دوستش داشتند و برای آنها مثل یک پدر بود. حتی رزمنده‌های سوری هم با او رفیق شده بودند. دایی صابر، اسماعیل را همراه با احمدعدنان که به عنوان فرمانده نمونه از دستان بشار اسد مدال افتخار گرفته و سنی بود اما رابطه دوستانه ای با رزمنده‌های ایرانی شیعه داشت، مصطفی که یازده ماه بود به سوریه آمده بود و جاسم الخلیل راهی منطقه‌ای می کند که فقط یک روز از آزادسازی آن می‌گذشت و به صورت کامل پاکسازی نشده بود. عدنان با ترس و دو دلی اسماعیل را که تا پیش از این اسلحه به دست نگرفته و فقط سرش در روایت‌های اصول کافی بوده به جبهه شرق که امن است و خبری از داعش نیست، می‌برد.
***
در فرازی از قصه اسماعیل به همراه اسیر به سمت روستا که کمتر از یک ساعت با منطقه‌ای که در آن بودند، فاصله داشت، می‌روند. اسماعیل در دل یک واقعه بزرگ قرار می‌گیرد. به این فکر می کند که اگر اسیر او را وسط سربازان داعشی ببرد و بمیرد درباره او چه خواهند گفت؟ او را مردی احمق فرض خواهند کرد که بدون گذراندن دوره‌های نظامی به یک اسیر داعشی اعتماد کرد و آخرش هم جانش را داد.
در این‌قسمت از کتاب می‌خوانیم؛
با دیدن روستا جمله «کار احمقانه ای نکردم! اسیر درباره روستا دروغ نگفته بود.» از ذهن اسماعیل می‌گذرد. روستای بزرگی نبود و خانه‌های زیادی نداشت. شاید نزدیک به بیست یا سی خانه کاهگلی در کنار هم قرار گرفته بودند. نخل‌ها هم زیاد نبودند. کی دورتر دو گاو سیاه میان نخل‌ها می‌چرخیدند. حالا تنها نگرانی اسماعیل نجات دخترها و برگشتن آنها به سمت پادگان بود. اسیر با دست به کنج حیاط اشاره کرد و گفت: «طویله اونجاست!» اسماعیل ناباورانه به در کوتاه چوبی طویله نگاه کرد. باور نمی‌کرد بالاخره به آن چیزی که می‌خواست رسیده است. اسیر به طرف در چوبی می‌رود. اسماعیل اسلحه را در دستش فشار می‌دهد، نمی داند چه چیزی در انتظارش است. بعید نبود در بازشود و چند سرباز داعشی با اسلحه بیرون بیایند! اسیر با دست‌های بسته به سختی چوبه پشت در را برداشت و در باز شد. چند مرغ و خروس از طویله به بیرون آمدند. اسماعیل یک قدم به اسیر و در چوبی طویله نزدیک می شود و صدای بلند فریاد می‌زند: «کسی توی طویله هست؟» کسی جواب نداد. اسماعیل دوباره فریاد زد: «نترسید. من داعشی نیستم. ایرانی هستم. شیعه ام. برای نجات شما اومدم. کسی اون جاست؟» صدایی بیرون نیامد. اسماعیل باورش نمی‌شد که همه اینها دروغ بوده باشد. لوله اسلحه را پس گردن اسیر می‌گذارد. خودش هم نمی‌دانست چه تصمیمی دارد. فقط از اینکه طویله را خالی ببیند، غمگین و عصبانی بود. ناگهان صدای سوت ریزی مثل وزوز یک مگس به گوشش خورد. سوزش عجیبی زیر شانه اش حس کرد سرش را پایین آورد و ناباور به خون سرخی که از سینه اش بیرون می‌زد نگاه کرد. تیر خورده بود. تیر دوم به زانوی پای راستش خورد. اما از کجا؟ از چه کسی؟ اسیر هم ناباور نگاهش می کرد.
***
رمان «من سرباز بشار نیستم» سال 1398 با 152 صفحه منتشر شده و نکاتی دارد که در ادامه به آن‌ها اشاره می‌کنیم؛
مجید پورولی در این‌اثر سعی کرده پاسخ سوال «چرا ما از سوریه دفاع کردیم؟» و اتهامات و شایعاتی مثل این‌که «مدافعان حرم حقوق میلیونی می‌گیرند»، را در قالب داستان بررسی کند. کتاب های «اینجا سوریه است؛ صدای زنان راوی جنگ» نوشته زهره یزدان پناه و «بررسی مقایسه ای راهبرد جمهوری اسلامی ایران در قبال داعش در سوریه و عراق» نوشته حمیده هوشور هم این سوال را پاسخ و شبهه مطرح شده را تبیین می کنند؛ با این تفاوت که «اینجا سوریه است؛ صدای زنان راوی جنگ» تاریخ نگاری تحلیلی عاطفی و «بررسی مقایسه ای راهبرد جمهوری اسلامی ایران در قبال داعش در سوریه و عراق» تحقیقی در زمینه علوم سیاسی و روابط بین‌الملل است.
کتاب مورد اشاره 16 فصل دارد. از فصل اول تا فصل شانزده، یک فصل کتاب نامه خانم زهرا برای همسرش اسماعیل محدث و فصل دیگر روایت از حضور اسماعیل در سوریه و اتفاقاتی که می افتد، است. فصل های کتاب به همین ترتیب پیش می روند. فصل هایی که به نامه های خانم زهرا برای همسرش اختصاص دارد عنوانی ندارند. نویسنده می‌توانست برای هر نامه عنوانی انتخاب کند و در پایان هر نامه تاریخ روزی که نامه نوشته شده بیاید، چون همسر اسماعیل عهد کرده هفته ای یک نامه بنویسند و با اسماعیل حرف بزند حتی اگر نامه ها را نخواهد پُست کند. در کتاب «نامه های فهیمه» نوشته علیرضا کمری که یادداشت های فهیمه و نامه نگاری های فهیمه با همسرش شهید غلامرضا صادق زاده است، هر فصل که یک نامه است، عنوان دارد و پایان نامه تاریخ و ساعت و نام فهیمه همراه با یک جمله محبت آمیز به همسرش آمده است.
اسماعیل محدث در منطقه شرق سوریه که یک روز از آزادی آن می‌گذرد، با یک اسیر و سرباز داعشی و 12 دختر سنی‌مدهب مواجه می‌شود. اسم این منطقه به صورت مشخص نیامده و نمی‌دانیم این منطقه کدام یک از مناطق تحت محاصره بوده است؟ حموریه و سقبا بوده یا مسرابا و عربیل و دمشق و بیت سوا و حرستا و زملکا و عین ترما و کفر بطنا؟
پی نوشتی که پس از متن اصلی در پایان کتاب آمده و منابع روایی و احادیث کتاب مذکور را مشخص می‌کند از نقاط قوت کتاب محسوب می شود.
عنوان کتاب یکی از نقاط ضعف آن است. چون با توجه به تلاشی که اشاره کردیم نویسنده برای پاسخ‌دادن به برخی از سوالات و شبهات جنگ ما در سوریه دارد، این‌جا و در انتخاب عنوان اشتباه می‌کند. رهبر انقلاب در یکی از سخنرانی‌ها و موضع‌گیری‌های خود فرمودند «جمهوری اسلامی ایران در مسائل مختلف پشتیبان دمشق است.» اما عنوانی که پورولی انتخاب کرده به‌نوعی اثربخشی تلاشش برای پاسخگویی و زدودن غبار شبهات را کمرنگ می‌کند.
کد خبر 6118021

پیام فارس

لینک کوتاه:
https://www.payamefars.ir/Fa/News/817459/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

آیا «تغییر رنگ» نشانه فساد گوشت یا مرغ است؟

قیمت انواع میوه و سبزی امروز 28 خرداد 1403

توزیع قربانی های عید بندگی بین نیازمندان

بیمارستان صحرایی تخصصی و فوق تخصصی جهادی شهدای سلامت فارس بر پا می شود

از توقیف لندکروز 70 میلیارد ریالی تا پایان قدرت نمایی اراذل و اوباش در فارس

برنده جایزه اول فستیوال های جهانی، سفیر طبیعت و محیط زیست کیش شد.

تاثیر آب سرد و ترشی در کاهش قوای جنسی

حفظ ارزش پول و راهکارهای کارآمد برای محافظت از سرمایه

پدر سرداران شهید «جوانمردی» در شیراز به فرزندان شهیدش پیوست

همایش تبیین انتخابات با حضور علمای اهل سنت

شهرستان ارسنجان آماده برگزاری چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری

محدودیت در ارتباطات جهانی، مهم‌ترین چالش امروز ایران است

گیاهان دارویی موثر در باروری و چندقلوزایی

قیمت روز تخم‌مرغ 28 خرداد 1403

ضرورت تمرکز بر پروژه‌های سرمایه‌گذاری در شیراز

آیین کتابت قرآن کریم در شهر نی‌ریز

60 برنامه فرهنگی طی دهه امامت و ولایت در سروستان برگزار می‌شود

پروژه های سرمایه گذاری زمینه ساز توسعه پایدار شهری است

30 پاسخ «عصر ایران» به 30 دلیل مخالفان شرکت در انتخابات

روند کاهشی نرخ اخزا ادامه دارد

اسارت 640 کودک فلسطینی در کرانه باختری/ بازداشت کودک هفت ساله

اسارت 640 کودک فلسطینی از هفتم اکتبر/ بازداشت کودک هفت ساله

عید قربان امسال مردم غزه خود را قربانی قبله اول مسلمین کردند

اسارت 640 کودک فلسطینی در کرانه باختری

اسارت 640 کودک فلسطینی از هفتم اکتبر

انتخابات فرصتی فراهم کرده تا دوباره جامعه قدرت خود را نشان دهد

انتصاب استاندار فارس به عنوان رئیس ستاد عالی بازی‌های هندبال نوجوانان آسیا

معجزه پنیرمایه در درمان ناباروری

رجب‌زاده: فجر باید جایگزین مس رفسنجان شود

پارکینگ یا بیمارستانی دیگر در دل باغات قصردشت

شعله‌های سرکش آتش در دل جنگل‌های رستم فارس فروکش کرد

استاندار فارس رئیس ستاد عالی بازی‌های هندبال نوجوانان آسیا شد

اهمیت خواب کافی در ناباروری

کنترل قیمت بلیت هواپیما از وزارت راه سلب شد

برنامه‌های دهه ولایت و امامت فارس اعلام شد

ضرورت تمرکز بر پروژه‌های سرمایه‌گذاری در شیراز/ دنبال ارتقای کیفیت زندگی شهروندان هستیم

برپایی بیمارستان صحرایی تخصصی و فوق تخصصی جهادگران فارس در قادرآباد

دوشنبه های تسهیل گری در ایستگاه سوم

کنگره شهدا باید نسل جدید را با فرهنگ دفاع مقدس پیوند بزند

عبدالکریمی: هر کاندیدایی بگوید با آمدن من مسائل کشور حل می‌شود شارلاتان سیاسی است

خرید برق صرفه‌جویی شده کشاورزان به 4 برابر قیمت

بازار خودرو در سراشیبی؛ ریزش 25 درصدی قیمت خودروهای داخلی

چرخش جدید در خلیج فارس/ چرا منامه محتاطانه به تهران نزدیک می‌شود؟

اقامه نماز تسلیم وبندگی با حضور کیشوندان و گردشگران

دفاتر خدمات گردشگری، سفیران معرفی کیش در سراسر کشور هستند

اجلاسیه "شهدای غریب در اسارت" استان سمنان برگزار شد

آیا ماءالشعیر سنگ کلیه را از بین میبرد؟

تورهای لوکس جنوب آسیا

اقامه نماز عید قربان در سوریه

افتتاح نیروگاه‌های خورشیدی عطرآباد اردکان