بزرگنمايي:

پیام فارس - افراد ناشناخته و گمنامی نیستند؛ هرکدام‌ از ماها حداقل چند باری آنها را دیده یا در موردشان مطلبی خوانده یا از این و آن شنیده‌ایم، حتی بعضی‌ها مورد ضرب و جرح‌شان هم قرار گرفته‌اند!
اراذل و اوباش را می‌گویم؛ همان افراد شرور هنجارشکن که درگیری، عربده‌کشی، رجزخوانی، دعوا و درگیری فقط جزئی از رفتار اوباشگرانه و شرارت‌گونه‌شان است؛ انگار تا تیزی نکشند و خونی نریزند و کسی را زخمی نکنند روز‌شان شب و شب‌شان روز نمی‌شود.
برای خودشان دفتر و دستکی راه انداخته‌اند، نوچه و نوکری؛ می‌آیند و می‌روند، هیچ ابایی هم ندارند، می‌زنند، می‌شکنند، ناقص کرده و حتی تیراندازی هم می‌کنند.
چاقو، قمه، شمشیر، نارنجک، کلت و کلاش از جمله برخی از ابزارشان برای خودنمایی، عربده‌کشی و قدرت‌نمایی است.
تازگی‌ها آنقدر گستاخ شده‌اند که به سرباز وظیفه پلیس هم رحم نمی‌کنند، با سلاح سرد به جانش افتاده و او را مصدوم کردند اگرچه پلیس نگذاشت قضیه به همین‌جا ختم شود، از راه رسید و زمینگیرشان کرد.
یا آن پرونده دیگر که درگیری خیابانی راه انداخته بودند، سوار بر ماشین به سمت هم تیراندازی می‌کردند که در این حین تیرشان به یک جوان 18 ساله عابر پیاده اصابت کرد؛ کارگر جوانی که همراه دوستش عازم خانه بود، بدون آنکه نقشی در این درگیری داشته باشد به قتل رسید و جان باخت.
یا آن یکی که با سودای قدرت‌نمایی با سلاح سرد به خیابان آمده بود. محله را به هم ریخته بود و مردم را دچار رعب و وحشت کرده بود.
آنقدر توهم برش داشته بود که وقتی پلیس سر رسید با سلاح سرد به سمت مأموران حمله کرد اما مأموران بیدی نبودند که با این باد بلرزند، خلع سلاحش کرده و دست و پا بسته تحویل دست قضا دادند.
اینها همه به کنار؛ حتی فضای مجازی هم از دست‌‌شان‌در امان نیست؛کلیپ و تصاویر رجزخوانی‌ بارگذاری می‌کنند؛ استوری و فایل‌های صوتی منتشر می‌کنند، کری‌خوانی کرده و قرار دعوا می‌گذارند و آرامش و آسایش روحی و روانی مردم را خدشه‌دار می‌کنند.
اینها فقط قصه کوتاهی از روایت زندگی اراذل و اوباشی است که می‌آیند و گردن‌کشی می‌کنند و به فقیر و صغیر رحم نمی‌کنند؛ حکایت آدم‌هایی که بر روی سر و صورت و گردن‌شان آثار چاقو و تیزی، بخیه و بریدگی خودنمایی می‌کند. آدم‌های قلدری که با آن هیکل‌های نخراشیده با نوچه‌هایی که دور و برشان را پر کرده‌اند ترس را در دل مردم زنده می‌کنند؛ خدا نکند که فقط کینه کسی را به دل بگیرند به هست و نیستش رحم نمی‌کنند؛ از آتش زدن مغازه، خانه، موتور و تخریب ماشین گرفته تا زخمی کردن و نقص عضو!
اگرچه در این بین پلیس هم بیکار ننشسته و مردان سیاه‌پوش سازمان اطلاعات پلیس همچون اشباح سیاه بر سرشان فرود آمده تا خط بطلان بکشند بر سر هرچه نامردی و رذالت و وقاحت است، اما مردم کاسه صبرشان لبریز شده و از احساس ناامنی و رعب و وحشتی که این نابخردان ایجاد کرده‌اند به ستوه آمده و با درج پویش‌های متعددی در خبرگزاری فارس، پیگیری و برخورد با اراذل و اوباش و مزاحمین نوامیس را از مسؤولان خواستار شده‌اند.
حال باید منتظر ماند و دید که پلیس برای برخورد با اراذل و اوباش و مخلان آرامش و امنیت مردم چه تدبیر تازه‌ای می‌اندیشد.