پیام فارس
قدمهایم را نذر نظر ت میکنم / روایت تشرف پیاده زائری از ترکیه تا مشهدالرضا (ع)
چهارشنبه 7 مهر 1400 - 10:40:19
پیام فارس -

پیام فارس


به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از مشهد، تاریخ عجیبی قدم در مسیرمشهدالرضا (ع) و زیارت حضرت علی بن موسی الرضا (ع)گذاشته بود. همه در طول راه، بیشتر از دلیل سفرش با پای پیاده از او می‌پرسیدند «چرا اربعین»؟! 
زمانی که همه عاشقان و دلدادگان اهل بیت (ع) عزم پیاده روی در مشایه حسینی را می‌کنند و «ظفر آغرداغ» با لبخندی به همه سوال ها این جواب قانع کننده را می‌دهد: امام رضا (ع) این طور طلبیدند.
او بر این باور است که همه امورات این سفر به خواست و اراده امام رئوف اتفاق افتاده. از همان روزی که پزشکان بیماری اش را تشخیص دادند تا نذری که از دلش گذشت وخیلی زود از امام مهربان جواب گرفت و کوله بار سفر پیاده اشرا به مقصد مشهد بست، سررشته امور به دست خودشان بود.‌
راهی که او «مسیر بهشت» می‌خواند و روز اربعین، به مقصد و مقصودش رسید.
حلاوت اولین زیارتگرد خستگیِ پیمودن چند هزار کیلومتر راه، از سر و صورتش‌می‌بارد، ولی از شادی دیدن گنبد و گلدسته امام هشتم، تبسم از روی لب هایش محو نمیشود. جمعی از زائران، مشغول عکس وفیلم گرفتن کنار او هستند، ولی تا فرصت میکند، باز سمت وسوی نگاهش سراغ گنبد را می‌گیرد.
دو خادم الرضا (ع) با عود و اسپند به استقبالش آمده اند و با ذکرو مداحی تا پشت پنجره مطلای مسجد گوهرشاد همراهی اش‌می‌کنند. پایش به مسجد که می‌رسد، ناخوآگاه روی زمین‌می‌افتد و با چند بوسه و سجده، خدا را برای رسیدن این روزشکر می‌کند. مقابل پنجره، تا خادم حرم صلوات خاصه حضرت«ظفر» رضا (ع) را زمزمه میکند، بالاخره بغض چشم‌های‌می‌شکند و در سکوت، همه حرف‌های دلش را با امام رئوف درمیان می‌گذارد.

پیام فارس

حالا، احوالاتش با چند دقیقه قبل فرق کرده و شروع به تعریفماجرای سفرش می‌کند. حلاوت اولین زیارت، طوری بر جانشنشسته که انگار همه دلتنگی‌ها و خستگی‌های سفر، در همینچند لحظه زیارت، محو شده و جایش را شوق و اشتیاق گرفته.
میگوید؛ از ته دل خواسته، دوباره امام او را بطلبد تا بتواندهمراه سروهمسرش به پابوسی بیاید.
از او می‌خواهیم، احساس اولین لحظاتی که نگاهش به حرممطهر افتاده، برای ما بیان کند: وقتی از فاصله دورتر چشمم بهگنبد حضرت رضا (ع) افتاد، از شدت شوق، نزدیک بود قلبم ازتپش بیفتد.
عنایتی از ایغدیر تا اربعین
همین یکسال پیش بود که پزشکان، بیماری شدید کبدی ظفر را تشخیص دادند. به خاطر اوصافی که از کودکی از زبان مادرشدرباره مهربانی امام رضا (ع) و شفای بیماران شنیده بود، نذریاز دلش گذشت. نذر کرد، اگر آقا او را شفا دهد، سال بعد، پیادهراهی مشهدش شود. خیلی زودتر از آنکه ظفر فکرش را بکند.

پیام فارس

امام رضا (ع) جوابش را دادند و برای کمتر کسی باورپذیر بودکه او با آن جسم بیمار و رنجور بتواند با پای پیاده زائر مشهدشود.
یکسال بعد، چند روز مانده به ماه محرم، ظفر همراه کاروانی ازترکیه، برای پابوسی امام علی بن «ایغدیر» همشهریانش ازموسی الرضا (ع) عزم سفر کردند، ولی آن‌ها سواره و او یکّه وتنها با پای پیاده. روزی که نیت می‌کرد، برآوردش این بودکه چند ماه سفرش طول بکشد. امروز، خودش هم باورشنمیشود که 45 روزه، بیشتر از 3 هزار کیلومتر راه آمده و روزاربعین زائر حرم مطهر رضوی است.
او از مردم شهر‌های مختلف ایران برای شیرین‌تر شدن تجربهاولین سفر زیارتی اش، بسیار تشکر می‌کند. میگوید: خدا ازهمه آن‌ها راضی باشد و برایشان دعا میکنم، چون به خاطرعشق و ارادتشان به حضرت رضا (ع) و اهل بیت (ع) خیلیخوب از من پذیرایی کردند و هر کمکی، چه مادی و چه معنویاز دست شان برمی آمد، انجام دادند.
هر کس، در هر شغل و رسته‌ای می‌شنید که ظفر زائر امامرضاست، خودش را به شکلی شریک ثواب این زیارت میکرد.از مردم عادی گرفته تا سرباز و پلیس و پزشک. می‌گوید: وقتیبرای تاول پاهایم به بیمارستانی مراجعه کردم و فهمیدند کهپیاده عازم مشهد هستم، به صورت ویژه به من رسیدگی کردند.بی آنکه پولی از من بگیرند.
از تعداد گره‌هایی که عابران در طول این مسیر به پرچمهمراهش زده اند، معلوم است که تنهایی مشرف نشده وکوله باری از دل‌های عاشق را به زیارت آورده است. به قدری اولین زیارت پیاده کامش را شیرین کرده که قصد دارد سالآینده به کربلا و زیارت سیدالشهداء (ع) هم پیاده مشرف شود وبعد از آن به مقصد دمشق و بارگاه حضرت زینب (س) راهبیفتد. ظفر، این مسیر را مسیر بهشت میخواند که بسیار پرخیروبرکت است و معتقد است که همه جوان‌ها باید این راه رابپیمایند تا بهره خود را از آن بردارند.
بهترین میزبان
از او می‌پرسم، روزی که می‌خواستی راه بیفتی، از چیزینترسیدی؟ و در جواب به ما گفت: من هم مثل همه، از اتفاقاتپیش بینی نشده راه می‌ترسیدم، ولی به خدا توکل کردم و بهکسی که دعوتم کرده بود، متوسل شدم. جایی در اوایل ورودمبه ایران، به یک راننده برخوردم که وقتی اضطراب درونی منرا احساس کرد، یک کارت عابربانک به دست من داد و با لحنیمحکم از روی اعتقاد به من گفت تو راهت را برو. امام رضا (ع) زیر بغلت را می‌گیرد و می‌برد. اصلاً نگران نباشاتفاقات باورنکردنی زیادی را در طول این جاده طولانی پشتسر گذاشته که نمی‌خواهد به آن‌ها اشاره کند. اما شاید خودشهم نداند که هر چه می‌گوید، حکایت از حمایت و نگاه ویژهامام هشتم دارد. تعریف میکند؛ لحظه حرکت، همهنقدینگی اش فقط 600 هزار تومان بود و امروز که در رواقدارالمرحمه نشسته، دقیقاً همان مقدار، در کیفش پول دارد.
یا اینکه، این همه راه را در شرایط کرونایی سفر کرده، اما درصحت و سلامت به مشهد رسیده است. تعریف میکند.
شب‌های زیادی از مسیر بیابانی گذشته و سگ‌های ولگرداطرافش بودند، ولی تنها با فرستادن یک صلوات، هیچ گزندی بهاو نرسیده است و... و چه کسی نمیداند که این همه و بیشتراز آن، از لطف و کرامت این امام مهربان است.
بین همه حرف هایش، روی عشق و اعتقاد به اهل بیتطاهرین (ع) تاکید زیادی می‌کند. میگوید این فرهنگ دینی شهرو دیار اوست و بیشتر همشهریانش، نام فرزندانشان را علی (ع)و فاطمه (س) و ذریه ایشان را می‌گذارند. سپس با تاکید اضافه‌می‌کند: اگر مردم دوستدار اهل بیت (ع) نباشند، روی بهشت رانخواهند دید. خدا همراه و دوستدار، دوستان اهل بیت (ع) ودشمن، ظالمان و دشمنان ایشان است.
دقایقی پیش از اقامه نماز مغرب و عشا، خادمانِ مدیریت امورزائران غیر ایرانی آستان قدس رضوی طی تشریفاتی با عرضخوشامدگویی گرم و تقدیم بست‌های از هدایای متبرک از جملهیک جلد قرآن کریم به زبان ترکی، پرچم متبرک حرم رضویقابی منقش به صلوات خاصه حضرت رضا (ع)، پذیرای او وهمراهانش شدند و از او دعوت کردند که سال بعد با جمع بیشتری از همشهریانش مهمان بارگاه نورانی ثامن الحجج (ع) شوند. دعوتی که دوباره لبخند را روی لب‌های ظفر وهمراهانش نشاند.
انتهای پیام//ف. غ

http://www.Fars-Online.ir/Fa/News/238940/قدمهایم-را-نذر-نظر-ت-میکنم---روایت-تشرف-پیاده-زائری-از-ترکیه-تا-مشهدالرضا-(ع)
بستن   چاپ