پیام فارس
خودآگاهی ملی برای عبور از بحران
سه شنبه 27 خرداد 1404 - 10:48:01
پیام فارس - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
متأسفانه در شرایط پیچیده و پر از تاب و‌ تنش کنونی، اما همچنان دو جریان ایدئولوژی‌زده، ضدسیاست و ضدملی، در دامن زدن به شکاف در صف ملت، همچون گذشته به بیراهه می‌روند.
 عباس موسایی-عضو دفتر سیاسی حزب توسعه ‏ملی| تحولات و رخدادهای جهانی، منطقه‌ای، داخلی و... در نهایت، عفریت جنگ را بر کشور تحمیل کرد. پرداختن به چرایی وقوع جنگ، به‌رغم آنکه اهمیتی بنیادین دارد و فهم ابعاد گونه‌گون آن، برای غلبه بر جنگ و مدیریت پیامدهای آن، لازم است، اما آنچه در این شرایط خطیر، اهمیتی رُتبی و اساسی‌تری دارد، لزوم تلاش برای حفظ وحدت و انسجام ملی برای جلوگیری از آسیب‌های بیشتر و بهره‌گیری از ظرفیت‌های ملی برای کاهش مخاطرات و یافتن راهی اصولی برای پایان جنگ است.
همچنان که اصرار بر رویه‌هایی که شکاف ملت و حاکمیت را دامن زده و به تضعیف وحدت و انسجام ملی کمک می‌کند، امری مذموم و در شرایط جنگی، مذموم و ناپسندتر است. اگر عبور از سیاست و امر ملی به ایدئولوژی و امر موهوم، فرا/فرو ملی، در شکل‌گیری جنگ نقشی اساسی داشته‌اند، راه برون‌رفت و غلبه بر جنگ، میدان دادن به سیاست و امر ملی است.
متأسفانه در شرایط پیچیده و پر از تاب و‌ تنش کنونی، اما همچنان دو جریان ایدئولوژی‌زده، ضدسیاست و ضدملی، در دامن زدن به شکاف در صف ملت، همچون گذشته به بیراهه می‌روند. جریان ضدملی و وابسته، وضعیت جنگی را بستری برای ایجاد امکان به‌دست‌گیری قدرت می‌بیند و به عنوان بازوی رسانه‌ای دشمنان ملک و ملت، خائنانه علیه کیان ایران، سم‌پراکنی کرده و به تشدید جنگ روانی و ایجاد التهاب علیه امنیت ملی، اقدام می‌کند. 
در این طرف ماجرا نیز، همچنان به جای آنکه دفاع ملی، برآمده از همه‌ی ظرفیت‌های ملی دانسته شود، بر امکانات و ظرفیت‌های برسازنده‌ی وحدت و انسجام داخلی، چشم‌پوشی می‌شود. رسانه‌ی ملی به جای بهره‌گیری از همه‌ی ظرفیت‌ها برای تقویت مولفه‌های انسجام‌آور، صرفاً به تریبونی برای برخی افراد تبدیل شده است که به جای تقویت امنیت روانی جامعه، تحلیل درست اوضاع و آماده‌سازی جامعه برای مقاومت و سایر سناریوهای احتمالی، بر بیراهه‌های تنش‌زا، امنیت‌سوز و فاقد اصول وحدت ملی اصرار می‌ورزند.
برای مثال پرسیدنی است که کدام مصلحت ملی، صداوسیما را از انتشار پیام آقای خاتمی که هشت سال رئیس‌جمهور این کشور بوده و به عنوان راهبر و معتمد بخش موثری از جامعه است، باز می‌دارد؟ چرا کارشناسان خبره و ملی، اندیشمندان و آکادمیسین‌های برجسته‌ی روابط بین‌الملل و سایر حوزه‌ها، امکان نمی‌یابند تا در رسانه‌ای که باید ملی باشد، ابعاد گوناگون این تجاوز، چرایی و لزوم انسجام ملی برای غلبه بر آن را برای ملت بازگویی کنند؟ 
نیروهای وطن‌دوست و ملی، از دیرباز نسبت به عواقب و پیامدهای تشدید شکاف ملت و حاکمیت، ایدئولوژی‌پردازی‌های بحران‌ساز و تنش‎زا و کنار نهادن نخبگان از عرصه‌های مختلف، بالاخص در عرصه‌ی سیاست خارجی، سخن گفتند. همان نخبگان، امروز حاضرند برای تقویت اتحاد و انسجام ملی، با مردم سخن بگویند و نظرات خود را برای عبور از بحران در اختیار متولیان امر قرار دهند و در تأمین امنیت شهروندان، اقتدار ملی و راه حل عبور از جنگ، اقدام کنند و صد البته در بسیاری موارد خودجوش ورود و در تحکیم وحدت ملی، اقدام نموده و منتظر صداوسیما نمانند!
از طرفی در مواجهه با تجاوز به کشور، به‌رغم آنکه احساسات و غرور ملی، نقش‌آفرین است، اما تدوین نظریه‌ی عبور و غلبه بر جنگ و حفاظت از کشور و شهروندان، نیازمند و معطوف به خودآگاهی ملی است. خودآگاهی ملی در بطن خود، غرور ملی را نهفته دارد، لکن عقلانیت ملی در خودآگاهی ملی بر احساسات، سروری می‌کند.
هنر سیاست‌ورزان ملی، چه در عرصه‌ی حاکمیت و چه در عرصه‌ی جامعه‌‌ی مدنی، پروراندن نظریه و نظام خودآگاهی ملی برای کاهش مخاطرات و پایان دادن به جنگ است. این مهم از گفت‌و‎‌گوی حاکمیت و نخبگان ملی، بر می‌آید. جامعه‌ی مدنی قوی و حاکمیت قدرتمند، در مواجهه با تهدید علیه منافع ملی، به جای تقابل ایدئولوژیک، هم‌افزایی می‌کنند تا راه غلبه بر بحران را بیابند. به میزانی که ایدئولوژی، بسترساز تنش و تشدید منازعه است، سیاست، راه‌گشایی می‌کند.
جامعه‌ی قوی در شرایط جنگی، در برابر حاکمیت قرار نمی‌گیرد و ناکارآمدی‌های ماضی را به رخ آن نمی‌کشد، نه آنکه نسبت به ناکارآمدی‌ها برای همیشه ساکت باشد، بلکه راه‌حل و امکانات کاهش مخاطرات، افزایش وحدت و انسجام ملی و نظریه‌ی عبور از بحران را در اختیار اهل تدبیر و تصمیم، قرار می‌دهد. 
اهمیت راهبرد اصلاح‌طلبانه و بهبودخواهانه در آن است که سیاست به مثابه امر ملی را نه برای منافع و مناسبات سیاسی اشخاص، باندها و جریان سیاسی، که در راستای منافع و مصالح ملی تعریف می‌کند؛ چیزی که هر دو جریان ایدئولوژی‌زده‌ی افراطی بحران‌ساز، فاقد آن هستند. از این رو بهره‌گیری نظام حکمرانی از ظرفیت‌های گسترده‌ی شخصیت‌های برجسته بهبودخواه و ملی، در شرایط کنونی، هم برای مقابله با پیامدهای جنگ و هم توقف آن، از نان شب واجب‌تر است. 
اگر دشمن بر بستر شکاف ملت و حاکمیت، به تعرض به خاک وطن و تخریب‌گری روی آورده است شکل‌دهی آرایشی منسجم و واقعی از وحدت و انسجام ملی، با به میدان آوردن نخبگان ملی، می‌تواند این بستر را از بین برده و به جای محدود شدن در تئوری‌های حداقلی و نابسنده، خردملی و برآمده از ظرفیت‌های نخبگان ایران‌دوست را برای عقب نشاندن و پشیمان کردن متجاوز، میدان داد.
کلاوزوئیتس، بزرگترین نظریه‌پرداز جنگ، سامان دادن به اوضاع داخلی برای غلبه بر دشمن خارجی را از مهمترین مولفه‌های موثر و تعیین‌کننده در جنگ می‌داند. پروپاگاندای رئیس رژیم صهیونیستی و رسانه‌های وابسته و مزدور این رژیم، حاکی از آن است که این مهم به شدت مدنظر رهبران متجاوز این رژیم قرار گرفته است. سامان دادن به انسجام ملی در داخل، برای غلبه بر دشمن در حوزه‌ی نظامی، امری اساسی است. گام نخست در این زمینه، ایجاد زمینه و بستر برای مصالحه ملی و عبور از گذشته است. 
از طرفی مناسبات جهانی، حاکی از منازعات پیچیده و چند لایه‌ای است که همزمان برای امنیت ملی ما تهدید و فرصت، تلقی می‌شوند. هوشمندی، عقلانیت و ظرافت ملی برای غلبه بر تهدیدات تحمیلی این منازعات، از جنگ اوکراین و روسیه، تا شکاف چین و آمریکا و... و بهره‌گیری از ظرفیت‌های این منازعات برای پایان دادن به جنگ، نیاز به میدان دادن به نخبگان ملی را به شدت لازم کرده است. مخلص کلام آنکه، خودآگاهی ملی ناشی از عقلانیت ملی و برآمده از ورود نخبگان ایرانی، همزمان بسترهای استمرار جنگ را از دشمنان گرفته و از سویی امکانات وافری برای تحمیل شرایط بر دشمن را فراهم می‌آورد.
بازار

http://www.Fars-Online.ir/Fa/News/963292/خودآگاهی-ملی-برای-عبور-از-بحران
بستن   چاپ