پیام فارس
سرمقاله وطن امروز/ جایابی فکر محسن رنانی در تاریخ فکر ایرانی
دوشنبه 19 خرداد 1404 - 14:48:23
پیام فارس - وطن امروز / «جایابی فکر محسن رنانی در تاریخ فکر ایرانی» عنوان یادداشت روز در روزنامه وطن امروز به قلم جعفر حسن‌خانی است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:
محسن رنانی پس از عمری مطالعه درباره نقش نهادها در توسعه، در نهایت علت توسعه‌نیافتگی ایران را در عوامل زیست‌شناختی یافته و می‌گوید: «همواره مسیر توسعه را با عجله طی کردیم؛ برخی جنبه‌های توسعه چندصد سال طول می‌کشد. چندهمسری در اروپا سال 1000 میلادی ممنوع شده و ازدواج فامیلی در اروپا 0.3 درصد است؛ در حالی ‌که این آمار در کشور ما 25 درصد برآورد می‌شود! این موضوع با تغییرات فیزیولوژیک بر کورتکس مغز زنان و مردان تأثیر جدی می‌گذارد؛ کورتکس مغز اروپاییان نسبت به آسیاییان ضخیم‌تر است. می‌دانید که کارکرد عقلانیت فرد از کورتکس مغز او نشأت می‌گیرد». حال سوال این است: این موضع‌گیری آقای رنانی در تحلیل چرایی توسعه‌نیافتگی ایرانیان از کدام گونه «فکر» در ایران ساطع می‌شود؟ برای این مهم باید بدانیم «فکر ایرانی» در مواجهه‌ با مدرنیته غرب، راهی پرفراز و نشیب پیموده است. در عصر رنسانس و آغاز عصر جدید غرب، همزمان با برآمدن صفویه در ایران، فکر ایرانی اعتنای چندانی به فکر و تحولات غرب نداشت، چرا که دودمان صفویه، از جمله در اصفهان، از حکومت‌های اروپایی نظیر دودمان بوربون فرانسه و پاریس، کم نداشت و چه ‌بسا برتری‌هایی نیز داشت. سفرنامه ژان شاردن، سیاح فرانسوی، این مدعا را تأیید می‌کند. او با مقایسه ایران و فرانسه، اشاره می‌کند در ایران برخلاف فرانسه که اصالت‌زادگی موروثی بود، اشرافیت بر پایه لیاقت و تحصیل ثروت شکل می‌گرفت و تحرک اجتماعی بر اساس شایستگی وجود داشت، در حالی که جامعه فرانسه دچار انسداد اجتماعی بود. لذا فکر ایرانی و سامان اجتماعی و سیاسی آن دوران، سرآمد بود و نیازی به اعتنا به فکر غربی نمی‌دید. در آن زمان کسی در ایران علت پیش بودن خود از غرب را به مسائل ژنتیکی و زیست‌شناختی مربوط نمی‌کرد. نقطه عطف و آغاز التفات فزاینده به فکر غربی، به ماجرای جنگ‌های ایران و روس در 200 سال گذشته و شکست بزرگ ایران در آن جنگ‌ها بازمی‌گردد. این شکست، جامعه ایران را به تفکر واداشت که چرا مغلوب و تحقیر شده است. تجلی این اندیشه را می‌توان در گفت‌وگوی «عباس‌میرزا» ولیعهد ایران با «پیر آمدی امیلین پروب ژوبر» سفیر فرانسه مشاهده کرد. عباس‌میرزا با حیرت از برتری نظامی اروپا، در پی کشف «آن چه قدرتی است که شما را تا این اندازه از ما برتر ساخته ‌است» و «دلایل پیشرفت شما و ضعف ثابت ما» بود و می‌پرسید: «چه باید کنم تا جان تازه‌ای به ایرانیان بدهم؟» تاریخ مواجهه فکر ایرانی با فکر غربی با چنین پرسش‌هایی آغاز شد و این تاریخ 200 ‌ساله را می‌توان، با تسامح، به 4 مرحله و 4 گونه فکری تقسیم کرد که هرچند مراحل تکامل هستند اما گاه همزمانی نیز دارند.
* مرحله و گونه اول: فکر غرب‌اندیش
اولین مواجهه فکر ایرانی با غرب جدید، از طریق قدرت نظامی و کالبد شهرهای غربی، یعنی ظاهر و فرم غرب مدرن اتفاق افتاد و غافلگیری به همراه داشت. در این غافلگیری، برخی تسلیم شده و همین ظواهر را بی‌چون ‌و چرا پذیرفتند. نمونه اولیه آن، میرزا ابوالحسن‌خان ایلچی‌شیرازی است که در «حیرت‌نامه» خود، تسلیم فکر ایرانی در برابر مظاهر فکر غربی را نشان می‌دهد، چنانکه در شرح میهمانی مختلط، «طریقه شما بهتر است» را بر زبان می‌آورد. اینگونه، فکر «غرب‌اندیش» زاده شد که طریقه غربی را برتر می‌دانست، راه را در «غربی شدن» می‌جست و به پیکار با بنیادهای اسلامی-ایرانی برمی‌خاست. این فکر، ظاهرگراست و پروژه آن «تسلیم» و «پذیرش» غرب است. سیدحسن تقی‌زاده با عبارت «ایران باید ظاهراً و باطناً، جسماً و روحاً فرنگی‌مآب شود و بس» و میرزا ملکم‌خان که تغییر رسم‌الخط فارسی را مطرح کرد، از نمونه‌های این جریان هستند.
* مرحله و گونه دوم: فکر شرق‌شناس، ایران‌شناس و اسلام‌شناس
بازار
اگر فکر غرب‌اندیش، از بنیاد غرب به ایران نظر افکنده و آن را ابژه خود قرار دهد، به فکر شرق‌شناس، ایران‌شناس و اسلام‌شناس تبدیل می‌شود. اینان، تراث فکری اسلامی - ایرانی را چون «جسد در آزمایشگاه» و «موضوع شناسایی» برای «خرد مدرن» فاعل‌شناسا قرار می‌دهند. پروژه این فکر، «سنت‌گزینی» با چاشنی تحقیر هویت ملی و بومی است و برخوردی موزه‌ای با میراث فکری اسلامی - ایرانی دارد؛ اگر اجازه بودن بخش‌هایی از این میراث را می‌دهد، صرفاً از باب درک تزئینی و برای زینت طاقچه عصر جدید است. باقی میراث فکری به نام «سنت قدیم»، محکوم به تحقیر، حذف و هدم است. نوشته‌هایی چون «خلقیات ما ایرانیان» سیدمحمدعلی جمال‌زاده و کتاب «فرهنگ سیاسی ایران» محمود سریع‌القلم از این فکر زاده می‌شود.
* مرحله و گونه سوم: فکر غرب‌شناس
فکر دکتر سیداحمد فردید، نقطه بلوغ فکری در تقابل با «فکر شرق‌شناس» بود. فردید موضع و موقعیت فکر در ایران را دگرگون کرد. او نه ایستاده بر بنیادهای غرب، بلکه بر بنیادهای شرق، نه به خود، بلکه به غرب نگریست و سخن از «غرب‌شناسی» به میان آورد. او غرب را به ابژه دانش تبدیل کرد و چون جسدی زیر میکروسکوپ فکر فلسفی خود برد. «فکر غرب‌شناس»، به ‌عنوان فکری که سوبجکتیو و خودبنیاد نیست و متأله است، فاعل‌شناسا شد. این اتفاق بزرگی در فکر ایرانی بود. غرب‌شناسی فردید را می‌توان به «سَمَک دریا» تشبیه کرد که اعماق ظلمت غرب را می‌کاود و درک عمیقی از آن دارد اما شاید کمتر به کرانه‌های آن مانند «مرغ دریایی» توجه ‌کند. پروژه فکر غرب‌شناس از «غرب‌ستیزی» تا «غرب‌گزینی انتقادی» را دربرمی‌گیرد.
* مرحله و گونه چهارم: فکر ایران‌اندیش و اسلام‌اندیش
این فکر، بلوغ و تکامل‌یافته افکار شادمان و فردید است. سیدفخرالدین شادمان با آنکه از تبار روشنفکری آمده بود، بارقه‌ای از «فکر ایران‌اندیش» را در خود داشت؛ او در موضع ایران ایستاده و از ایران به جهان می‌نگریست و پروژه «تسخیر تمدن فرنگی» را با گزینش فزاینده غرب مطرح کرد. فکر ایران‌اندیش و اسلام‌اندیش، یک موجودیت زنده، فاعل و فعال و یک نظام دانایی است که بر بنیادهای خود ایستاده و در مقابل مدرنیته مقاومت می‌کند. این فکر، نه تنها در موقعیت «اینجایی» یعنی ایران قرار دارد، بلکه با دستگاه فکری «اینجایی» یعنی فکر اسلامی و ایرانی می‌اندیشد و پروژه آن، «تحول‌خواهی» و اندیشیدن به خروج از پارادایم مدرنیته است. در این فکر، «شدن» به معنای ایرانی‌تر و اسلامی‌تر شدن است و «ایران» دلالت بر «ایده ایران» دارد، نه نژاد. به نظر می‌رسد «آنکه فکرش گره از کار جهان بگشاید»، این فکر است. این فکر در تاریخ معاصر ایران، رویدادآفرین بوده و انقلاب شکوهمند اسلامی، برآمده از این فکر و فکر رهبران انقلاب نیز نمود عینی آن است.

http://www.Fars-Online.ir/Fa/News/962314/سرمقاله-وطن-امروز--جایابی-فکر-محسن-رنانی-در-تاریخ-فکر-ایرانی
بستن   چاپ