پیام فارس
سرمقاله اطلاعات/ خلیج فارس نامی به بلندای تاریخ
يکشنبه 21 ارديبهشت 1404 - 15:54:02
پیام فارس - اطلاعات / «خلیج فارس نامی به بلندای تاریخ» عنوان یادداشت روز در روزنامه اطلاعات به قلم همایون امیرزاده است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:
این روزها که شایعه تصمیم رئیس‌جمهوری پر حاشیه آمریکا مبنی بر تغییر نام «خلیج فارس» همه‌جا مطرح است، بار دیگر ایرانیان پاک‌نهاد از هر قوم، مذهب، نژاد، گرایش سیاسی و اعتقادی از داخل و سراسر جهان متحد شده‌اند و با استفاده درست از رسانه‌های مجازی و مکتوب به‌ویژه شبکه‌های اجتماعی، از حساسیت باشکوه، همدلی و انسجام ملی و تعلق خاطر ارجمند و عمیق خود نسبت به تغییر هویت تاریخی و تمدنی ایران‌زمین رونمایی کرده‌اند.
فارغ از اهداف طرح این موضوع که بی‌تردید با روند مذاکرات اخیر ایران و آمریکا بی‌ارتباط نیست، از زاویه دیگری هم می‌توان به آن اشاره کرد؛ این که مقابله هوشمندانه و اعجاب‌آور ایرانیان با دسیسه اخیر با وجود اختلاف نظرها، تفاوت‌ها و حتی برخی رویارویی‌های نشان‌دار چه در داخل و چه خارج از سرزمین مادری، نشان داد هنوز ملیت، هویت و تاریخ و تمدن در این سرزمین رنگ نباخته و موجب اتحاد غرورآفرین ایران بزرگ اسلامی است.
بی‌گمان به رسمیت شناختن و ارج‌گذاری به تعلق خاطر ملی ایرانیان می‌تواند راه را بر اغیاری که در طول تاریخ برای ویرانی و نابودی ایران و ایرانی آرزو به دل مانده‌اند ببندد و دشمنان این کهن‌بوم را ناکام و سرافکنده سازد. این اولین باری نیست که فتنه‌انگیزی بین ساکنان شمال و جنوب خلیج فارس توسط بیگانگان برای دست یازیدن به منابع سرشار خدادادی آن در دستور کار قرار گرفته‌است.
از روزی که برای نخستین بار در سال 1958 «رودریک اوون»، کارگزار مقیم بریتانیا در ساحل جنوبی خلیج فارس (بحرین) در کتاب «حباب‌های طلایی در خلیج ع.ر.ب.ی»، نام «خلیج فارس» را جعل کرد، شصت و هفت سال می‌گذرد. این کارگزار کارآزموده و مرموز در مقدمه کتاب خود آورد: «من در تمامی کتب و نقشه‌های جغرافیایی نامی غیر از خلیج فارس ندیده بودم ولی در چند سال اقامت در ساحل خلیج فارس (بحرین)، متوجه شدم ساکنان این ساحل، عرب هستند؛ بنابراین ادب حکم می‌کند که این خلیج را ع.ر.ب.ی بنامیم.»
بازار
اگرچه با انگشت اشاره این کارگزار، برخی از رسانه‌های متعصب عربی با ذوق‌زدگی شروع به قلم‌فرسایی در باب خلیج توهمی خلق شده کردند، اما استدلال سست و اعتراف ناخواسته «رودریک بریتانیایی» به اینکه در هیچ کتاب و نقشه معتبر، نامی غیر از «خلیج فارس» پیدا نکرده‌است، قدرت جریان‌سازی برای رسمی کردن این واژه جعلی را از رسانه‌های عرب آن زمان سلب کرد.
البته با نقب تاریخی سیاست‌های بریتانیا در کل مستعمراتی که «خورشید در آنها غروب نمی‌کرد»، ساده‌انگارانه به‌نظر می‌رسد طرح «رودریک اوون» آنقدر ناشیانه باشد که به جریان‌سازی افکارعمومی جهان عرب منتهی نشود؛ بلکه پیر استعمار با تجربه گران‌سنگی که از سیاست راهبردی «تفرقه بینداز و حکومت کن» به‌دست آورده بود، نیک می‌دانست برای جایگزینی نامی قومی (خلیج ع.ر.ب.ی) به جای نامی تاریخی (خلیج فارس) در راستای دستیابی به منافع و اهداف بلندمدت، نباید بی‌گدار به آب بزند، همانگونه که اجرای پرده بعدی نمایش دقیق جعل «خلیج فارس»، هشت سال بعد، در سال 1966میلادی و توسط کارگزاری پخته‌تر، یعنی سر چارلز دارلیمپل بلگریو ‏که بیش از سی سال نماینده سیاسی و کارگزار دولت بریتانیا در خلیج فارس بود، آغاز شد. او در کتاب «ساحل دزدان» نوشت: «عرب‌ها ترجیح می‌دهند خلیج فارس را خلیج ع.ر.ب.ی بنامند.»
هم‌زمانی سیاست پیچیده بریتانیا در اصرار به جعل نام تاریخی «خلیج فارس» با گسترش اندیشه‌های پان‌عربی که عمدتاً توسط جمال عبدالناصر راهبری می‌شد، این بار موجب اثرات عمیق‌تری در کاربرد واژه جعلی خلیج ع.ر.ب.ی در افکار عمومی جهان عرب و برخی از محافل پژوهشی شد. در این بین به نظر می‌رسد اگرچه طراحان نابودی نام خلیج‌فارس در تصور خود کار را تمام شده می‌دانستند اما به این مهم کمتر توجه کرده بودند که هویت تاریخی و فرهنگی ملت‌های مختلف، برآمده از پدیده‌های جغرافیایی هستند که اغلب به دور از امیال سیاسی دولت‌ها و در گذر چندین هزار سال تاریخ پدیدار می‌آیند؛ به گفته دیگر، نام‌های جغرافیایی ریشه در فرهنگ محیطی ملل از گذشته تا امروز دارند که در چارچوب پیچیدگی‌ها، گویش‌های محلی و تاریخ و تمدن هر یک از این ملل رشد و تکامل یافته‌اند. بر همین اساس، نام‌ جغرافیایی خلیج فارس برخلاف بسیاری از نام‌های موجود در جهان، حتی با گرایش‌ها و تعصبات قومی یا نژادی، توسط خود مردم ایران هم انتخاب نشده، بلکه بر اساس شکل‌گیری و ظهور یک تمدن فراگیر با ابعاد مختلف علمی، سیاسی و فرهنگی بسیار غنی در جهان باستان توسط ملت‌های دیگر، برگزیده و بعدها به‌نام رسمی و بین‌المللی این آبراه تبدیل شده‌است.بعد از ظهور دولت هخامنشی به‌عنوان نخستین امپراطوری فراگیر جهان، جغرافیدانان و نویسندگان یونانی نام پارس یا پرشیا را بر سراسر فلات ایران نهادند و از آن پس دریای جنوب ایران نیز به‌ نام دریای پارس شناخته شد و چون در آن روزگار هیچ یک از کشورهای کوچک و بزرگ فعلی جنوب خلیج فارس وجود نداشتند و اگر هم به‌صورت غیررسمی بودند، جزئی از سرزمین پهناور ایران به شمار می‌رفتند؛ این ایران بوده که حرف اول و آخر را در غرب آسیا می‌زده و تمدن غالب آن بر ملت‌های دیگر نیز تأثیری چشمگیر داشته‌است. گواه این واقعیت زانو زدن والرین امپراطور روم در مقابل ایران و ایرانی در سال 260 میلادی است که به‌مناسبت پیروزی مشرق‌زمین بر غرب صورت گرفت و اکنون سنگ‌نگاره‌ای تاریخی نیز در نقش رستم در این باره وجود دارد. خطه پهناوری که جهان آن را خلیج فارس می‌نامد، گنجینه‌ای ارزشمند از اسطوره‌ها، حماسه‌ها و آیین‌های ناب و ماندگار را از زمان‌های دور تا به امروز در خود جای داده و به‌دلیل ویژگی‌های منحصربه‌فرد تاریخی، تمدنی و منابع طبیعی و ارتباط این پهنه آبی با دریاهای آزاد، اغلب مورد طمع‌ورزی سلطه‌جویان در طول زمان بوده‌است؛ اما به گواه تاریخ، روحیه استقلال‌طلبی و آزادگی مردم سلحشور ایران، مطامع و حرکت‌های مذبوحانه آنان را ناکام گذاشته و خواهد گذاشت. 
آنچه باید بدانیم این است که مسأله تغییر نام خلیج فارس به‌عنوان یک سیاست استعماری از دهه ١٩٣٠ میلادی، به‌صورت سری در وزارت خارجه انگلیس مطرح بوده که بعدها توسط کارگزاران بریتانیایی که نامشان در ابتدا آمد، دنبال شده و در دوره‌های اخیر به‌ویژه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی،آمریکا در جعل نام خلیج فارس نقش‌آفرینی مخربی را بر عهده گرفته است. اینک تک‌تک ما ایرانیان وظیفه داریم خلیج فارس را آنگونه‌ که آزاداندیشان رشیدمان از «ملوک هرمز»، «خواجه عطا»،«امام‌قلی خان» و «رئیس‌علی دلواری» گرفته تا «بایندرها»، «نادر مهدوی‌ها» و «رئیسی و دارا» که با نثار خون پاکشان از سلطه استعمارگران و قدرت‌های فرامنطقه‌ای، نجات دادند؛ از شر اجانب، بیگانگان و فزون‌طلبان قلدر مآب مصون نگاه داریم.

http://www.Fars-Online.ir/Fa/News/954769/سرمقاله-اطلاعات--خلیج-فارس-نامی-به-بلندای-تاریخ
بستن   چاپ