پیام فارس
رخِ سعدی، صدایی از دل شیراز
پنجشنبه 18 ارديبهشت 1404 - 01:42:09
پیام فارس - چهل روز در شیراز، میان کوچه ‌پس‌کوچه‌های خاموش و روشن سعدیه امیر سودبخش درپی ردپای شاعری بود که قرن‌هاست با کلامش جان‌ها را نوازش می‌دهد
پادکستر نام‌آشنای «رخ»، این‌بار رخِ سخن سعدی را دنبال کرده، با گوش جان شنیده، با دل فهمیده و با صدای گرمش روایت کرده است. می‌گوید سعدی تنها شاعر نیست، مسافر جان آدمیست، کسی که از عشق و اخلاق، از سفر و زیستن، از رنج و روشنی، چنان سخن گفته که کلماتش هنوز بعد از قرن‌ها، بر دل‌ها می‌نشیند؛ تازه، زنده، و صمیمی.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
امیر سودبخش آمده بود تا بیشتر از آنچه از سعدی شنیده، لمسش کند. هر صبح به صدای گنجشک‌های سعدیه گوش سپرده، هر شب با بوی بهار نارنج به خانه برگشته و در این میان، دستخطی از حضور سعدی را در روح شهر جست‌وجو کرده. در این گفت‌وگو، او نه تنها از سعدی می‌گوید، که از خودش نیز؛ از حال و احوال انسانی که در میان دیوارهای سنگی و شعرهای نرم، کمی بیش‌تر خودش را شناخته است.
در این گفت‌وگوی صمیمی، با او از چرایی دلبستگی‌اش به شیخ اجل گفتیم و از احوالی که در این چهل روز بر او گذشت؛ احوالی که شاید تنها در سایه‌ نخل‌های باغ دلگشا و هوای لطیف بهار شیراز بتوان وصفش کرد.
« خبر جنوب»: چرا سعدی؟
من داستان زندگی شاعران معروف ایران مثل حافظ، فردوسی و مولانا رو کار کردم، فقط سعدی مونده بود. داستان زندگی سعدی با بقیه فرق داره ما از حافظ یه دیوان غزلیات داریم، فردوسی فقط یه شاهنامه داره، مولانا یه مثنوی و یه غزلیات اما سعدی انبوهی از داده‌هاست؛ بوستان، گلستان، قصیده‌ها، غزل‌های عاشقانه‌اش و ... تقریبا یک سال و نیمی هست که هر هفته سر کلاس سعدی استاد ماحوزی می‌رم و بدون تردید استاد غزل عاشقانه تاریخ ایران، سعدیه؛ بسیار زیباتر از حافظ. این حرف بزرگان ادبه. دیدم عشق سعدی عشق اولاست، زمینیه و مثل حافظ نمی‌خواد شک کنی که عارفانه است یا نه. نوع عشق سعدی برای من خیلی جذاب بود.
عشق سعدی خودخواهی عشق‌های دیگه رو نداره و یه مرحله بالاتر از بقیه عشقاست. سعدی معشوق رو می‌ذاره به حال خودش که انتخاب کنه وصال یا فراق. سعدی میگه غایت عشق نرسیدنه و این که معشوق همون جوری باشه که خودش می‌خواد.
« خبر جنوب»: چی در کلام سعدی تو رو شیفته می‌کنه؟
بزرگ‌ترین آرایه ادبی سعدی سهل ممتنعه. عوام با خوندن شعر مولانا متوجه منظور نمی‌شن و باید استاد باشی تا بفهمی مولانا چی میگه. اما سعدی این جوری نیست حتی کسی که با ادبیات آشنایی نداره اگر شعر سعدی رو بخونه متوجه مفهوم می‌شه یعنی سهل. و کسی که عاشق ادبیات باشه چیزی ازش درمیاره که عوام نمی‌تونن دربیارن یعنی ممتنع. سهل ممتنع شعر سعدی خیلی جذاب و لطیفه و رندی حافظ هم توش نیست، خیلی صافه.
« خبر جنوب»: چی شد که برای تهیه این اپیزود اومدی شیراز؟
برای زندگی سعدی توی تهران مثل همه اپیزودهای دیگه منابعم رو مشخص کردم. 12 تا کتاب رو انتخاب کردم و خوندم. بعد دیدم خروجیش کافی نیست و باید کسایی که عاشق سعدی هستن رو ببینیم و داده جدیدی ازشون بگیرم. اگه بخوام اعتراف کنم اینو بهانه‌ای کردم تجربه زندگی در تنهایی طولانی مدت. من این جا صبح تا شب نشستم و با همین منظره کار می‌کنم.

پیام فارس

« خبر جنوب»: یکی از چالش‌های اپیزود سعدی رو بگو .
یه مشکل خیلی بزرگی که اپیزود سعدی برای من داره اینه که من رو گم می‌کنه. وسط کار می‌رسم به یه بیت می‌رم دنبالش ببینم کدوم غزله، می‌فهمم مثلا استاد شجریان هم اجراش کرده،‌ موزیک رو می‌ذارم گوش می‌کنم یهو به خودم میام می‌بینم غرق غزل شدم و چند ساعت گذشته. چندشب پیش حساب کردم از ساعت 8 و نیم 9 صبح تا یکِ شب خروجی کارم فقط سه ساعت مفید بود. سعدی با آدم کاری می‌کنه که ناخودآگاه غرق می‌شی در کلامش و یادت می‌ره در حال چه کاری بودی.
وسط کار خوردم به این بیت «چنانت دوست می‌دارم که وصلم دل نمی‌خواهد/ کمال دوستی باشد مراد از دوست نگرفتن/ مراد خسرو از شیرین کناری بود و آغوشی/ محبت کار فرهاد است و کوه بیستون سفتن». چنان محو شدم که ساعت‌ها گذشت.
« خبر جنوب»: چرا 40 روز؟ قصد داشتی چله رو تجربه کنی؟
بله شاید به همین برگرده البته اگر بخوای یه تجربه ناب داشته باشی باید زمان داشته باشی. 26 شهریور با حضور چندتا از اساتید اجرای زنده داستان زندگی سعدی داریم و این 40 روز تموم می‌شه.
« خبر جنوب»: تو این مدت با افرادی آشنا شدی که تو رو تحت تاثیر بذارن؟
در این مدت بزرگان ادبیاتی اینجا دیدم که باعث حسرتم شدن. چرا گنجینه عظیمی مثل کوروش کمالی سروستانی باید این قدر گمنام باشه و عده کمی بهش دسترسی داشته باشن؟ این افراد باید جهانی باشن و هرجا اسمی از سعدی میاد اسم این افراد کنارشون باشه. کسی که پیشنهاد نامگذاری روز سعدی و حافظ در تقویم رو داده و یک منبع غنی از زندگی و اندیشه سعدیه رو نباید رهاش کرد.
وقتی منی که غرق در ادبیاتم و اساتید ادبیات رو می‌شناسم اسم ایشون رو نشنیدم، افرادی که دغدغه ادبیات ندارن چطوری باید با این افراد آشنا بشن؟ هرچند متاسفانه اساتید ادبیات ما سنتی هستن و از فضای مجازی فراری. کما این که استاد ماحوزی وقتی از طرف سروش صحت برای پادکست «اکنون» دعوت شد، قصد نداشت بره اما باهاش صحبت کردم و گفتم بذارین مردم با شما و ادبیات آشنا بشن جواب داد: «کسی که عاشق ادبیاته راهش رو پیدا می کنه» در حالی که از نظر من قرار نیست همه عاشق ادبیات باشن. گاهی لازمه مردم رو عاشق ادبیات کنیم. با تبلیغاتی که برای استاد کردم الان بیش از 200 نفر از اقصی نقاط دنیا، آنلاین به کلاس‌های ایشون وصل میشن.
درخصوص آقای کمالی سروستانی هم همینه چرا ایشون در تهران برنامه‌ای نداشته باشه یا حتی در خود شیراز؟! وقتی با روی خوش از من پرسید منابعت برای اپیزود سعدی چیه؟ با افتخار گفتم: «حدیث خوش سعدی» زرین‌کوب «در قلمرو سعدی» دشتی و ...، منابعی رو بهم معرفی کرد که اصلا خبر نداشتم در ایران چنین کتاب‌هایی هست. امثال کمالی سروستانی باید فضایی برای ارائه تجربیات و دانش داشته باشن تا مردم بهره ببرن. جز ایشون با دکتر اسکندری از اساتید ادبیات آشنا شدم در یادروز سعدی اصغر دادبه، استاد ماحوزی، استاد هدایتی و .. که همه از خبره‌های سعدی‌شناس هستن.
« خبر جنوب»: حافظ یا سعدی؟
مقایسه این دو از اساس اشتباهه. غزل‌های حافظ سه نوع تفسیر میشه عاشقانه، عارفانه و سیاسی اجتماعی. بنابراین هر کسی با هر اعتقادی به مرادش از غزل‌های حافظ می‌رسه و با هر طرز تفکری خودش رو درون غزل حافظ پیدا می‌کنه اصلا یکی از دلایل تفأل به حافظ همینه چون هر کسی به جایی از دیوان وصل می‌شه. معجزه حافظ اینه. در حالی که غزل سعدی عاشقانه است اون هم عشق زمینی هرچند درصد خیلی کمی رو می‌شه به عرفان وصل کرد بنابراین به نظر من اشتباهه حافظ و سعدی رو مقایسه کنی همون طور که قهرمان بسکتبال MBA رو با مسی و رونالدو نمی‌شه مقایسه کرد.
« خبر جنوب»: آشناییت با سعدی از کجا بود؟
آشنایی من با سعدی به زمان دانشجویی و استاد شجریان برمی‌گرده وقتی آخرین آلبوم استاد به اسم «غوغای عشق‌بازان» به بازار اومده بود و من خیلی محو متن شعر شدم. با خودم گفتم به به حافظ چه غزلی گفته چرا من نشنیده بودم اما هرچی گشتم توی دیوان حافظ اون غزل رو پیدا نکردم. وقتی گشتم دنبال اون غزل فهمیدم اصلا غزل حافظ نیست بلکه سعدیه. اون آلبوم به جز یه شعر از مولانا همه غزلیات سعدیه و شاهکاره. همین که دیدم این قدر به دل می‌شینه باعث شد با سعدی آشنا شم و بیشتر باهاش انس بگیرم و فکر نمی‌کنم تا آخر عمر کسی بتونه برام جای سعدی رو بگیره.

پیام فارس

« خبر جنوب»: حضور در شیراز باعث شده احساس نزدیکی به سعدی کنی؟
صددرصد. این که شما یکی رو از نسل سعدی می‌بینی، خونه‌ای که منسوب به سعدیه رو می‌بینی، می‌تونی بارها و بارها توی آرامگاه و کنار مقبره بری و با همشهری‌های سعدی نشست و برخاست کنی طبیعتا اثرگذاره. همون طور که برای اپیزود آخرم «مادر ترزا» کلکته بودم و همین حس رو به مادر ترزا داشتم یا برای اپیزود آتاتورک آنکارا بودم. این جوری آدم خودش رو به اون شخصیت نزدیک‌تر می‌بینه.
شاید همین نزدیکیِ بی‌زمان به سعدی است که امیر را واداشته تا روایتش تنها شرح حال شاعر نباشد، بلکه آیینه‌ای باشد رو به ما؛ تا لحظه‌ای درنگ کنیم، بنگریم که کجای راه ایستاده‌ایم و صدای کیست که هنوز در جان‌مان طنین می‌اندازد.
گفت‌وگو با امیر سودبخش، سفری‌ بود کوتاه در دل سفری بلند؛ از کلمات سعدی تا سکوتی که میان هر واژه پنهان است.

http://www.Fars-Online.ir/Fa/News/953390/رخِ-سعدی،-صدایی-از-دل-شیراز
بستن   چاپ