پیام فارس - روزنامه سازندگی / «دورنمای مذاکرات» عنوان یادداشت روز در روزنامه سازندگی به قلم سیدجلال ساداتیان است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
دونالد ترامپ از ابتدای دور دوم ریاستجمهوری خود، سیاست خارجیاش را بر پایه تهدید و فشار اقتصادی استوار کرد. این رویکرد نهتنها در رابطه با ایران بلکه در سطح جهانی نیز به چشم میخورد. ترامپ با تحمیل تعرفههای سنگین، کشورهای مختلفی ازجمله کانادا، مکزیک و اروپا را تحت فشار قرار داد و هدف او، کاهش هزینههای آمریکا و افزایش درآمدهای اقتصادی بود. در این مسیر، ایران بهعنوان یکی از اولویتهای اصلی ترامپ در معرض تحریمهای شدید قرار گرفت و همزمان هم مقاومت جدی از سوی کشورهای منطقه و جامعه بینالمللی در برابر این تهدیدات سر و شکل گرفت.
وقتی ترامپ متوجه شد که نمیتواند اهداف خود را تنها از طریق تهدید و فشار به پیش ببرد، تغییری در مواضع خود ایجاد کرد. بهعنوان مثال، تعلیق موقت تعرفههای اعمالشده علیه اروپا نشاندهنده تغییر در سیاست او بود. این تحول نشان میداد که ترامپ به دنبال راهحلهای دیگری برای رسیدن به اهدافش است. یکی از این اهداف، کاهش هزینههای نظامی آمریکا در خاورمیانه بود. او با طرح صلح ابراهیم، کشورهای عربی را به متحد شدن با اسرائیل فراخواند تا حلقه امنیتی برای تلآویو فراهم شود و از این طریق، آمریکا بتواند به سمت چالشهای بزرگتری مانند رقابت با چین حرکت کند.
در همین حال، ایران نیز با توجه به تهدیدات آمریکا، ابتدا مقاومت کرد سپس به تدریج در چارچوب مذاکرات غیرمستقیم، پاسخهایی مثبت ارائه داد. این مذاکرات که در ادوار مختلف انجام شده، شامل بحثهایی درباره برنامه هستهای ایران بوده است. آمریکا در این مذاکرات، درخواستهای جدی مطرح کرد اما ایران نیز شرایطی را در مقابل این درخواستها قرار داد. بهعنوان مثال، ایران اعلام کرد که آماده است، تولیدات هستهای خود را کاهش دهد اما در عوض، آمریکا باید تحریمهای خود را لغو کند که اساساً این دو موضوع، محور اصلی مذاکرات بوده و مقامات ما هم بارها بدان اشاره کردهاند.
اینکه مذاکرات به سمت تبادلنظر تیمهای کارشناسی پیش میرود، یک امر طبیعی است و حتی ممکن است که در این میان روند مذاکرات کمی کند شود. از سوی دیگر، ایران نیز به دلیل ملاحظات داخلی بر غیرمستقیم بودن مذاکرات تاکید داشته است.
بازار
![]()
در این میان باید توجه شود که اروپا بهعنوان یکی از بازیگران مهم در این مذاکرات، نقشی دوگانه ایفا میکرد. از یکسو، اروپاییها به دنبال حفظ برجام بودند و از سوی دیگر تحت فشار آمریکا قرار داشتند. این وضعیت باعث شد که اروپا در مراحل مختلف، اقداماتی را انجام دهد که گاه به نفع ایران و گاه به نفع آمریکا بود. بهعنوان مثال، وزیر خارجه انگلیس اخیراً با پادشاه عمان در مسقط گفتوگو کرد و لندن در بیانیه اخیر خود بر لزوم عدم دستیابی ایران به سلاح هستهای تاکید کرد. این اقدام نشان میدهد که اروپا همچنان در تلاش است تا نقش میانجی را ایفا کند.
با این تفاسیر به نظر میرسد که مذاکرات ایران و آمریکا با وجود چالشهای موجود به سمت پیشرفت حرکت میکنند. نوشتن و ثبت مکتوب شرایط توافق، نشاندهنده جدیت طرفین در رسیدن به نتیجه نهایی است و با این حال سرعت مذاکرات و نقش بازیگران منطقهای و بینالمللی میتواند بر نتیجه پایانی تاثیرگذار باشد. اگر اروپا بتواند به طور موثرتری در این فرآیند مداخله کند و آمریکا نیز از فشارهای بیش از حد خودداری کند، احتمال موفقیت این مذاکرات افزایش خواهد یافت. در نهایت، آینده این مذاکرات به این بستگی دارد که طرفین تا چه اندازه متقاعد شوند که همکاری و گفتوگو، تنها راهحل برای بحران فعلی است.