هفته تفرقه در صداوسیمای ایران
شنبه 6 ارديبهشت 1404 - 12:16:36
|
|
پیام فارس - صداوسیما روزهای عجیبی را از سر میگذراند و حاشیه پشت حاشیه ایجاد میکند. چند روز پیش در برنامهای در شبکه «نسیم» با اجرای محسن افشانی، وزیر امور خارجه عربستان تمسخر شد. این شبکه البته پس از اعتراضها، عذرخواهی کرد، در بیانیهای «بیتوجهی سهوی» خود در قبال «برخی خطوط سیاستی درباره کشورهای همسایه» را پذیرفت و از «تذکر جدی به تیم تولید» و «برخورد انضباطی با عوامل خاطی» سخن گفت. بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان این، اما پایان ماجرای صداوسیما با مسئولان عربستانی نبود. فردای آن روز در شبکه «افق» مجری برنامه از سفیر یمن پرسید: «وزیر دفاع عربستان به ایران آمد و با مقامات جمهوری اسلامی و رهبری انقلاب دیدار کرد؛ واکنشتان چیست؟ ناراحت نشدید؟» سفیر یمن البته پاسخی هوشمندانه و دیپلماتیک به این پرسش داد. او از خوشحالی یمنیها از شکلگیری روابط مثبت میان ایران و عربستان گفت و چنین مناسباتی را مایه خیر برای جهان اسلام و جهان عرب قلمداد کرد. با این همه، گویی صداوسیما به مصداق البته معکوس ضربالمثل «تا سه نشه بازی نشه»، بیراههای را که در آن گام برمیداشت رها نکرد تا بدینترتیب در سومین گاف، ناگهان در برنامهای ضبطشده سخنانی توهینآمیز خطاب به مقدسات اهل سنت بیان شود؛ امری که اینبار حتی بسیار زودتر از آنکه خبرش به گوش عموم برسد، صداوسیما را مجبور به عذرخواهی، عزل مدیر گروه تولید و مدیر پخش شبکه یک و معرفی 8 نفر از عوامل به مراجع قضایی کرد. در بیانیه عذرخواهی سازمان نیز این «خطای نابخشودنی و مشکوک»، اقدامی «تفرقهافکنانه» و خلاف دیگر برنامههای این رسانه «در راستای تقویت وحدت امت اسلامی» و «حفظ وحدت و احترام به همه پیروان مذاهب اسلامی» معرفی شد. محسن برمهانی، معاون صداوسیما هم این اتفاق را «انتقام از رسانه ملی بهدلیل پافشاری بر راهبرد وحدت اسلامی» دانست و در ضمن از این سخن به میان آورد که حتی اگر ثابت شود که پخش این برنامه سهوی بوده است، همچنان بغض و عصبانیت منتقدان از رویکرد تحولی این رسانه، فروکش نخواهد کرد. او البته توضیح نداد که چگونه چنین سهوی رخ داده است. در عین حال برمهانی از این ایده رونمایی کرد که ممکن است توهین به بزرگان اهل سنت بخشی از یک پروژه نفوذ باشد. این اولینبار نیست توهین به عقاید اهل سنت در صداوسیما البته بیسابقه نیست. در سال 1398 نیز اظهارات مداحی بهنام احد قدمی که داماد پروین احمدینژاد است، در ابتدای مراسم مولودیخوانی به مناسبت میلاد امام حسن (ع) منجر به عزل جواد رمضاننژاد، مدیر وقت شبکه پنج و چهار مدیر ارشد دیگر شد. همان زمان نیز شبکه پنج سیما، عمل این مداح را «خلاف سیاستهای وحدتآفرین» این رسانه دانست و از «همه برادران و خواهران اهل سنت» عذرخواهی کرد. با این همه، مدتی بعد رمضاننژاد، رئیس بسیج صداوسیما شد و چند روز پیش نیز پیمان جبلی، حکم ریاست او را بر ساترا امضاء کرد. اینها را بگذارید در کنار سابقه فعالیتهای صداوسیما علیه دیپلماسی ایرانی و مذاکراتی که منجر شد به برجام. اینک نیز رویکرد صداوسیما را در قبال مذاکرات جاری میتوان از همان دو برنامهای که سخناش رفت، تشخیص داد. مسئله این است که صداوسیما مدام روی سهویبودن اتفاقات رخداده مانور میدهد، اما از نظر بسیاری از ناظران، محتوای تولیدی این رسانه منحیثالمجموع، محتوایی مغایر منافع ملی ایران است و در بخشهای خبری و سیاسی، به طرزی معنادار، افکار گروههای تندرو و افراطی را نمایندگی میکند. بیشتر بخوانید:فیلم/ عذرخواهی مجری صداوسیما به دلیل توهین به اهل سنت از این منظر صداوسیما بهویژه از دوم خردادماه 1376 بدینسو برخوردی نامهربانانه با رؤسای جمهور منتخب مردم، چون سیدمحمد خاتمی، حسن روحانی و اینک مسعود پزشکیان در پیش گرفته و در مواردی از ضدیتورزی تام و تمام با پروژههای ملی و بینالمللی آنها دریغ نورزیده است. در چنین تحلیلی، پخش کنفرانس برلین یا مخالفت گسترده صداوسیما با برجام را میتوان بیشتر با همان جملهای متناسب دانست که 11 سال پیش علی یونسی، دستیار ویژه حسن روحانی بیان کرده بود: «صداوسیما در جایگاه رسانه اپوزیسیون نسبت به دولت عمل میکند. این در حالی است که جایگاه رسانه ملی، جایگاه یک رسانه اپوزیسیون نیست.» آبرفتن مخاطبان، چاقشدن سازمان دستاورد رویکردهای فرقهگرایانه البته کاهش شدید مخاطب تلویزیون است؛ امری که دیگر بر کسی پوشیده نیست. نکته خندهدار اینجا، اما این است که بودجهها نهفقط کم نمیشوند، بلکه افزایش هم مییابند؛ چنانچه بودجه صداوسیما از 2600 میلیارد تومان در سال 1400 به 35 هزار میلیارد تومان در سال 1404 رسیده است، افزایشی بیش از 13 برابری را تجربه کرده و معادل مجموع اعتبارات بودجهای کل وزارتخانههای نفت، دادگستری، امور خارجه و میراث فرهنگی است و با وزارت جهاد کشاورزی برابری میکند. بدینترتیب میتوان گفت، صداوسیما جایی است که نه منطق عرضه و تقاضا درباره آن موضوعیت دارد، نه منطق مسئولیت و پاسخگویی. مدیران سازمان هرچه میخواهند انجام میدهند و نقدها را نیز نمیپذیرند. نتیجه همه اینها میشود رسانهای تنبل و فاقد خلاقیت که در بهترین حالت میتواند با پخش زنده فوتبال یا «پایتخت» مدتی کوتاه مخاطبان را مشغول کند. این تقریب مذاهب اسلامی نیست دیگرانی هم اتفاقات اخیر را نه سهوی که اعتقادی واقعی ولی تاکنون پنهانشده میدانند. نمونهاش احمدزیدآبادی که در یادداشتی در کانال تلگرامی خود به این اشاره میکند که نگاه منفعتجویانهای که برخی به موضوع «تقریب مذاهب اسلامی» دارند، بدون پذیرش پیشفرضهای کلامی که رهبران مذهبی شیعه و سنی موسس و مروج این جنبش در نظر داشتند، به چیزی «گذرا و چهبسا ریاکارانه و نفاقآلود» بدل خواهد شد و آنگاه دیر نیست زمانی که چنین مانند این روزها «واقعیت عقاید تقریبستیز ریاکاران» به علتی آشکار شود: «فردی که در مافیالضمیر خود دشمن عقیدهای باشد، تاب مستوری آن را تا ابد ندارد و بهمحض یافتن فرصت مناسب، عقیده پنهان خود را آشکار میکند. این همان اتفاقی است که در صداوسیما اتفاق افتاده است.» سابقه فعالیت در زمینه «تقریب مذاهب اسلامی» قدمتی 150 ساله دارد. نخستینبار کسانی، چون سیدجمالالدین اسدآبادی و محمد عبده، اندیشه اتحاد جهان اسلام را پیش کشیدند. بعدتر با تاسیس «دارالتقریب بینالمذاهب الاسلامیه» در سال 1317، این فعالیتها صورتی کلامیتر به خود گرفت. این نهاد را محمدتقی قمی با همکاری تعدادی از علمای الازهر در قاهره راهاندازی کرد و بدینترتیب علمای شیعه و سنی در کنار هم گرد آمدند تا با استناد به آیاتی، چون آیه اعتصام (و همگی به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید) و آیه اخوت (مؤمنان برادر یکدیگرند. بیشتر بخوانید:انتقاد شدید آیت الله نوری همدانی از صداوسیما پس دو برادر خود را صلح و آشتی دهید و تقوای الهی پیشه کنید، باشد که مشمول رحمت او شوید!) زمینههای وحدت شیعه و اهل سنت، پرهیز از تکفیر پیروان مذاهب اسلامی و پرهیز توهین به مقدسات همدیگر را پیگیری کنند. آیتالله بروجردی در ایران حمایتی معنادار از این امر داشت و وقتی شیخ محمود شلتوت، رئیس وقت دانشگاه الازهر، فتوای جواز عمل طبق فقه شیعه را اعلام داشت، میرزا خلیل کمرهای را به همراه سیدمحمود طالقانی و گروهی از روحانیون، به قاهره فرستاد تا از شیخ شلتوت تشکر کنند. جریان اسلام تبرایی با وجود تمام تلاشها در زمینه وحدت شیعه و سنی در ایران، میدانیم که همچنان جریانهایی مخالف این امر وجود دارند. محسن طباطباییفر در کتاب «جریانهای فکری در حوزه معاصر قم» شرحی از این جریان «اسلام تبرایی» یا «ولایتیها» به دست داده که نشان میدهد، این اندیشه با بزرگنمایی اختلافات میان شیعیان و اهل سنت، بر اجرای آیینهای نمادین شیعه تاکید دارد و تلاش میکند هویت جامعه شیعی بر مدار و اولویت ائمه معصومین (ع)، از اهل سنت کاملاً متمایز باشد.» از نظر طباطباییفر، دستمایه این جریان در شکلدهی به این فضا، دو عامل از فروع دین است به نامهای تولا (دوستی با اولیاءالله) و تبرا (دشمنی با دشمنان خدا). جریان اسلام تبرایی، امامت را اساس اسلام میپندارد و معتقد است: «اسلامی که مرضی خداست، اسلام به شرط ولایت امیرالمومنین (ع) است.» این جریان، در رویکرد کلی خود نصگراست و به اجتهاد پویا اعتقاد چندانی ندارد. جز این از نظر آنها، اهل سنت در کنار کفار و اهل کتاب در پی تضعیف اقلیت شیعه هستند، بنابراین باید با گسترش آیینهای شیعی، فراتر از دههمحرم، هویت شیعی را تقویت کرد. یکی از مواضع این جریان در همین زمینه تعیین نهم لغایت پانزدهم ربیعالاول بهعنوان «هفته برائت» است؛ هفتهای تقریباً همزمان، اما متضاد آنچه از «هفته وحدت» (دوازدهم تا هفدهم ربیعالاول) در ذهن بانیانش مراد میشد و دستمایه شدت اختلافات در جهان اسلام میشود. از نظر این گروه، در این روزها باید ایامی، چون فرحهالزهرا و غدیر ثانی را جشن گرفت و با دستاویزهایی، چون «یوم رفع القلم» هر هتاکیای به بزرگان اهل سنت، بخشوده خواهد شد. چنین مواضعی البته فقط نیز در ایران رواج ندارد. برای نمونه پخش مستقیم سخنرانی سایر الحبیب مدیر شبکه «فدک» در سالروز وفات عایشه همسر پیامبر اسلام و نسبتهای وقیحانهای که متوجه همسر پیامبر کرد، خشم بسیاری را برافروخت و مشکلات فراوانی را برای شیعیان عربستان و کویت ایجاد کرد. در نتیجه این مسائل، آیتالله خامنهای در پاسخ به استفتای علمای شیعه منطقه احساء عربستان درباره اهانت به عایشه همسر پیامبر، در 8 مهرماه 1389 چنین نگاشتند: «اهانت به نمادهای برادران اهل سنت، ازجمله اتهامزنی به همسر پیامبر اسلام (ع)، عایشه حرام است. این موضوع شامل زنان همه پیامبران بهویژه سیدالانبیاء پیامبر اعظم حضرت محمد (ص) میشود.» منبع: هم میهن
http://www.Fars-Online.ir/Fa/News/949278/هفته-تفرقه-در-صداوسیمای-ایران
|