پیام فارس
زیدآبادی نوشت: کلاه گشادی تحت نام عدالت‌خواهی
شنبه 30 فروردين 1404 - 23:43:55
پیام فارس - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
احمد زیدآبادی| در پمپ بنرین بین راه از پمپچی می‌پرسم، قطع‌کنِ نازل کار می‌کند؟ جواب می‌دهد: «نه! ولی نگران نباش! فوقش نیم لیتر سرریز می‌شود!» می‌پرسم اگر قیمت بنزین لیتری صدهزار تومان هم بود، همین را می‌گفتی؟ می‌گوید: «حالا که نیست!»
باک را با 40 لیتر بنزین پر می‌کنم، قیمت سهمیه‌ای آن می‌شود 60 هزار تومان. در همانجا یک چیپس نمکی 180 گرمی مزمز می‌خرم، می‌شود 72 هزار تومان!
در یک مسافرت 20 روزه، حدود پانصد لیتر بنزین مصرف شد و بهای آن عددی بین یک تا یک‌ونیم میلیون تومان درآمد یعنی کمتر از بهای سه پرس قلیه ماهی در جزیرۀ لاوان یا بندر مقام!
سال‌هاست وقتی باک بنزین ماشین را پر می‌کنم و پول ناچیزی می‌پردازم، هیچ یاد خیری از هیچ مسئولی نمی‌کنم که: «بله! حداقل بنزین را تقریباً رایگان در اختیارمان می‌گذارند.» درست برعکس، واقعاً احساس عذاب وجدان می‌کنم و با خود می‌گویم، من حق کدام فرد محروم در کدام نقطۀ ایران را که صاحب خودرو و اهل مسافرت نیست، در حلقوم این ماشین می‌ریزم؟ چرا سرمایۀ نسل آینده را اینطور رایگان دود می‌کنم و به هوا می‌فرستم؟ 
من می‌دانم که قریب به عموم مردم در کنارِ روشنفکران و اهل نظری که خود را «چپ» یا «عدالت‌خواه» می‌نامند، به اضافۀ تمام نیروها و شبکه‌های مخالف حکومت، با افزایش بهای سوخت به‌خصوص بنزین مخالفند و من هم نمی‌خواهم در این شرایط ناگوار اقتصادی و با وجود چنین نگاهی از سوی مردم، از آزاد شدن قیمت سوخت دفاع کنم، اما به نظرم در تاریخ کلاهی گشادتر از دفاع از این نوع سوبسید غیرمستقیم سوخت به عنوان عدالت‌خواهی بر سر خلایق گذاشته نشده است!
تمام استدلالات مدافعان این نوع هدر دادن سوخت را شنیده‌ام. اینکه «ما یک کشور نفتی هستیم و سوخت باید ارزان باشد.» اینکه «وقتی مجبوریم ماشین‌های بی‌کیفیت و پرمصرف را به اندازۀ چند برابر قیمت جهانی آن خریداری کنیم، چرا باید قیمت بنزین به اندازۀ دیگر کشورها باشد؟» اینکه «با این درآمدهای پایین، آزادسازی قیمت بنزین طبقات آسیب‌پذیر و حتی طبقۀ متوسط جامعه را از پا در می‌آورد و بسیاری از مسافرکشان را به روز سیاه می‌نشاند.»
اینکه «آزادسازی قیمت بنزین تأثیر تورم‌زای فوق‌العاده‌ای دارد.» اینکه «ایرانی‌ها بیش از دیگر مردم جهان سوخت و انرژی مصرف نمی‌کنند.» اینکه «آزادسازی قیمت انرژی و سوخت، اجرای سیاست اقتصادی نئولیبرالیستی است و سبب افزایش شکاف طبقاتی می‌شود.» اینکه «مردم از افزایش بهای بنزین متنفرند و در مقابل آن دست به شورش می‌زنند.» و اینکه....
برخی از این استدلالات مثل بالا بودن قیمت خودروهای پرمصرف و بی‌کیفیت داخلی و پایین بودن درآمد عمومی، کاملاً موجه است اما وقتی به قصد پاک کردن صورت‌مسئله و گریز از راه‌حل مطرح می‌شوند، یعنی علاقه‌ای برای رویارویی با معضل و بحران وجود ندارد.
بارها از دوستانی که تحت عنوان دفاع از عدالت از پایین بودن قیمت سوخت حمایت می‌کنند پرسیده‌ام که چطور خانواده‌ای با پنج دستگاه خودرو باید از سوبسید مستقیمی استفاده کنند که یک خانوادۀ فاقد خودرو امکان استفاده از یک لیتر آن را هم ندارد؟ این کجایش عادلانه است؟
از این ظالمانه‌تر هم مگر وجود دارد؟ دوستان به جای توجیه این موضوع، بحث را به حوزه‌های دیگر و بی‌لیاقتی مسئولان می‌کشانند که این مورد دوم کاملاً درست است! اگر لیاقتی در ادارۀ کشور وجود داشت، وضع انرژی کشور به این سطح از ناترازی بحران‌زا می‌رسید؟
در اینجا اما بحث من بر سر گران کردن قیمت بنزین نیست. بارها پیشنهاد شده است که به هر فرد ایرانی می‌توان روزانه یک لیتر بنزین سهمیه داد تا آنکه نیاز بیشتری دارد از آنکه نیازی ندارد، خریداری کند. این عادلانه‌تر است یا این مصرفِ بی‌رویۀ ماشین‌داران و محرومیت مردم بدونِ ماشین؟
در برخی خیابان‌های تهران، جوان‌ها سوار بر ماشین ساعت‌ها دوردور می‌کنند و باعث راهبندان و ترافیک سنگین می‌شوند. در سواحل جنوب، موتورسواران تا پاسی از شب در میان مردمِ در حال استراحت ویراژ می‌دهند و مزاحم آنان می‌شوند. در آب‌های نزدیک ساحل، قایق‌های موتوری بنزین‌سوز، بدون مسافر و صرفاً برای سرگرمی بی‌وقفه از این سو به آن سو می‌روند و صدای گوش‌خراش و دودی دل‌آزار تولید می‌کنند؟
این نوع رفتارها به بهای ناچیز بنزین بی‌ارتباط است؟ اگر هر فرد ایرانی یک لیتر سهمیۀ روزانه داشته باشد و باقی آن را از دیگر افراد و یا به قیمت آزاد در بازار بخرد، هزینۀ این نوع رفتارها لااقل از جیب خودشان یا والدین‌شان پرداخت می‌شود نه از جیب آن خانوادۀ محروم در اقصی‌نقاط ایران که نه معنی دوردور را می‌داند و نه در عمرش اینطور ماشین‌سواری و موتورسواری و قایق‌سواری کرده است!
می‌دانم که هر چه از این سخنان گفته شود، کمترین اثری ندارد! بسیاری از مردم به این سادگی با تغییر نظام مصرفِ سوخت و انرژی همراه نمی‌شوند؛ حالا چه ناعادلانه باشد، چه هوا را آلوده کند، چه ناترازی را سرعت و افزایش دهد، چه سرمایۀ نسل آینده را تباه کند، چه قاچاق را چند برابر سازد و چه بحران بیافریند!
با این حساب آیا باید منتظر ماند تا ابربحران سر رسد و ما را در مقابل عمل انجام‌شده قرار دهد؟ ظاهراً راهی جز این به نظر نمی‌رسد!
شاید فقط هنگامی که تحریم اقتصادی کشور برچیده شود، سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی رونق گیرد، درآمد مردم بالا رود، شایسته‌ترین مدیران زمام امور کشور را به دست گیرند، اعتماد عمومی نسبت به حکومت ترمیم شود، بتوان با چنین چالش‌هایی مقابله کرد!
بازار

http://www.Fars-Online.ir/Fa/News/946787/زیدآبادی-نوشت--کلاه-گشادی-تحت-نام-عدالت‌خواهی
بستن   چاپ