پیام فارس - فارس / در بیمارستان شهید چمران شیراز، 2 خواهر دوقلو در کنار هم لباس سپید خدمت بر تن کردهاند؛ روایت زندگی و تجربه این دو پرستار جوان، نمایی روشن از صبر، مهربانی و ایمان است.
در میان صحنههای پرهیاهوی بیمارستان، «مریم و مهسا استوار» با چهرهای آرام و روحیهای پر امید، پرستاری را نه بهعنوان شغل، که فرصتی برای لمس انسانیت میدانند. مریم و مهسا استوار از آن دسته پرستارانی هستند که علاوه بر اشتراک نام خانوادگی، عشق به پرستاری را نیز میان خود تقسیم کردهاند.
این گفتوگو، روایت صادقانه مسیر مشترک این دو خواهر دوقلوست؛
بازار ![]()
از آغاز راه تا تجربههای حضور در بیمارستان
- چه شد که هر دو خواهر تصمیم گرفتید پرستاری را بهعنوان شغل انتخاب کنید؟
دیدگاه مشترکمان این بود که همیشه از دید «تجربه ای تازه» به پرستاری نگاه کنیم. در کنار آن، حس درونیمان این است که وقتی حال دیگران خوب باشد، حال ما هم بهتر میشود. همین حس مراقبت از حال انسانها مسیرمان را روشن کرد.
- مسیر تحصیلیتان چگونه طی شد؟
متولد شیرازیم، 28 مهر 1377، از مدرسه رازی آغاز کردیم، سپس در مدارس فرشتگان، پویش و فرزانگان ادامه دادیم و در نهایت وارد دانشگاه علوم پزشکی فسا شدیم. مسیرمان تقریباً همزمان پیش رفت و همیشه احساس همراهی در تحصیل داشتیم.
- مهمترین درس یا تجربهای که از بیماران آموختید؟
زمانی بود که یکی از بیماران جوانمان، پس از قطع عضو، با وجود ناامیدی شدید، تلاش میکرد زندگیاش را دوباره بسازد و حتی اطرافیانش را آرام کند. دیدن آن قدرت روحی، اشک و غرور را همزمان در چشمانمان نشاند. در برخوردهای روزمره با بیماران، سه واژه همیشه برایمان معنا یافته: امید، صبر و شکرگزاری؛
بارها پیش آمده بیماران یا همراهان ما را با هم اشتباه گرفتهاند، خاطرات بامزهای که زیبایی حرفهمان را دوچندان میکند.
- چالشهای مشترک شما در محیط کار چه بوده است؟
یکی از چالشها، تفاوت شیفتهایمان است؛ وابستگی عاطفی میان ما باعث میشود خستگی یا فشار کاری همدیگر را حس کنیم. با این حال تلاش میکنیم تا حد امکان به هم کمک کنیم تا بخشی از بارِ شیفتهای کاری از دوش دیگری برداشته شود.
- کار در بیمارستان و زندگی خانوادگیتان چگونه با هم هماهنگ میشود؟
هماهنگی واقعاً دشوار است؛ گاهی بهخاطر شیفتها نمیتوانیم همراه خانواده سفر برویم یا در تعطیلات و عید نوروز کنارشان باشیم. این چالشها بخشی از واقعیت زندگی پرستاری است.
- شبهای بیداری و شیفتها را چگونه پشت سر میگذارید؟
نوشیدن قهوه و همراهی دوستان خوبی که شیفتهای سخت را با لبخند طی میکنند، کمک بزرگی است.
- واکنش خانواده به انتخاب پرستاری برای هر دو نفر؟
خوشحالاند و احساس غرور دارند. میگویند لحظهای که با روپوش سفید ما را دیدند، برایشان فراموشنشدنی بود. در زمان بیماری اعضای خانواده نیز، تلاش میکنیم با آرامش و دقت وظایف مراقبتی و دارویی را انجام دهیم.
- آیا پیش آمده بیماری را با هم پرستاری کنید؟ بله، گاهی در موارد بحرانی مانند انتقال بیمار بدحال به مرکز دیگر، کنار هم کار کردهایم. در چنین موقعیتهایی، حس همکاری و همدلی خواهرانه انرژیمان را چندبرابر میکند.
- بزرگترین دلگرمیتان در لحظات دشوار چیست؟
خانواده و احساس حضور خداوند در زندگی، بزرگترین اتکای ماست؛ نیرویی که در سختیها آرامش میبخشد.
از دید شما، چه ویژگیهایی پرستار را «فراتر از وظیفه» برجسته میکند؟
همدلی واقعی، صبوری، انسانیت و احترام به کرامت بیماران، دلسوزی بیمنت، تعهد اخلاقی، حضور آرامبخش و دانشِ بهروز.پرستار تنها مراقب جسم نیست، مراقب دل بیمار نیز هست؛ کسی که با لبخندش امنیت میبخشد و با علمش نجات میدهد.
- پیامتان به نسل جوانتر از شما که تازه میخواهد وارد این حرفه شود؟
با آگاهی مسیر را انتخاب کنند؛ زیرا پرستاری فقط یک شغل نیست، یک دعوت قلبی است. این حرفه روحیه بالا و نیروی جسمی میخواهد و در برابر خستگی و اشک، هدیه بزرگش تجربه معجزه زندگی است. لبخند بیمارِ بهبودیافته، بزرگترین پاداشِ این راه است.
- دوست دارید جامعه چه تصویری از پرستاران داشته باشد؟
زیباترین رابطه میان احترام متقابل شکل میگیرد. همانگونه که ما بیماران خود را عضوی از خانواده میدانیم، جامعه نیز باید پرستار را با همین نگاه انسانی درک کند، نه فقط با انتظار، بلکه با همدلی.
- تفاوت نگاه و سبک کاری بین شما دو نفر چیست؟
در محل خدمت، تقسیم وظایفمان متفاوت است؛ تفاوت شخصیتیمان هم جالب است؛ مهسا جدیتر است و مریم با ملایمت بیشتر. اما هر دو برای بهبود بیماران، تمام توان و احساس مسئولیت خود را صرف میکنیم.
- اگر فرصت تدوین سیاستهای حمایتی از پرستاران داشتید، نخستین خواسته تان چه بود؟
بدون تردید، ایجاد سیاست حمایت روانی و سلامت عاطفی پرستاران. پرستار هر روز با درد و اضطراب روبهروست، اما کمتر کسی از خودِ او مراقبت میکند. تأسیس مراکز مشاوره رایگان، نوبتهای واقعی استراحت، برنامههای انگیزشی انسانی، مشارکت بیشتر در تصمیمگیریهای درمانی و آموزشهای رشد حرفهای، در کنار توجه جدی به مسائل معیشتی، از خواستههای ماست.
- اگر بخواهید در یک جمله، از خدا یا مردم برای شغلتان چیزی طلب کنید؟
از خدا میخواهیم دل پرستاران را همانقدر آرام نگه دارد که دستانشان درد دیگران را آرام میکند و از مردم میخواهیم هر بار که پرستاری را میبینند، به یاد بیاورند پشت لبخندش بیخوابی و عشق بیادعا پنهان است.
- تصویری از حرفهتان که همیشه در ذهنتان زنده میماند؟
لبخندهای پس از ترخیص بیمارها؛ لحظهای که تختها خالی میشوند و آرامش برمیگردد.