بزرگنمايي:
پیام فارس- داریوش مختاری کارشناس مدیریت آب، کشاورزی و منابع طبیعی در گفت و گویی گفت:
حجم کل مخازن سدهای استان فارس برابر با 2936 میلیون متر مکعب است که 492
میلیون متر مکعب آن حجم مرده قلمداد میشود و تنها 2444 میلیون مترمکعب
حداکثر حجم آب قابل استفاده سدهای نهگانه فعال در این استان محسوب میشود.
داریوش مختاری ادامه داد: از حجم 2936 میلیون مترمکعبی در فروردین 1401،
برابر با 1482 میلیون مترمکعب (معادل 51 درصد) آبگیری شده و از حجم مفید
2444 میلیون متر مکعب نیز برابر با 1005 میلیون مترمکعب (معادل 41 درصد)
آبگیری شده است.
مختاری گفت: در حالی که سال 1400، از حجم 2936 میلیون متر مکعبی، برابر
با 1573 میلیون مترمکعب (معادل 53 درصد) آبگیری و از حجم مفید 2444 میلیون
متر مکعب نیز برابر با 1095 میلیون مترمکعب (معادل 45 درصد) آبگیری شد. به
عبارتی در زمان مشابه در سال گذشته، معادل 90 میلیون متر مکعب، آب بیشتری
در مخازن سدها قابل برداشت بوده است.
او اضافه کرد: با این حال، دیده میشود که در 2 سال اخیر، فقط نیمی از
ظرفیت کامل سدهای استان پر شده است. تکمیل ظرفیت سدهای استان تنها در سیلاب
ناگهانی زمستان 1395 رخ داد. رخدادی که چندان قابل پیشبینی نیست و به نظر
میرسد دورههای خشکی و کمآبی بر دورههای پرآبی و حتی سیلابهای
ناگهانی فزونی پیدا کرده است.
مختاری خاطرنشان کرد: افزون بر بحران منابع آب سطحی، بحران منابع آب
زیرزمینی و تراز منفی و فرونشست بیشتر دشتهای استان نشان میدهد که
دامنه بحران آب استان از مرز فاجعه زیست محیطی گذشته و استان در آستانه یک
فروپاشی جغرافیایی قرار گرفته است.
این کارشناس مدیریت آب گفت: بارگذاری بیرویه کشاورزی آبی در استان بر
منابع آب از کمتر از 200 هزار هکتار در سال 1310 هجری خورشیدی به نزدیک به 1
میلیون هکتار فعلی و در همان حال متلاشی شدن مدیریت مشارکتی کهن در 100
سال اخیر، هدفگذاری خطرناک توسعه کلانشهر شیراز، از یک شهر 2 میلیون نفری
به یک شهر 5 تا 7 میلیون نفری و انحراف در حقابههای سنتی رودخانههای
استان از جمله انتقال آب بین حوزههای شیراز و تامین آب صنایع خطرناک
آببَر از حقابههای سدهای درودزن و سلمان فارسی از عوامل و نشانههای
جدی این فروپاشی جغرافیایی است. تا جایی که برای تامین آب شهر جهرم به
ناچار یک پروژه انتقال آب از سد سلمان فارسی در دستور کار قرار گرفت.
مختاری همچنین با بیان اینکه از میان سدهای استان فارس، پر چالشترین
سد، درودزن است، گفت: این سد دارای چند نقطه بحرانی از جمله تامین حقابه
سنتی و تاریخی دشت کربال، توسعه بیرویه کشت برنج در بالادست سد درودزن،
انتقال بین حوضهای برای تامین آب شهر شیراز و تامین آب صنایع فولاد خرامه
و تامین 90 درصد آب مصرفی شهر مرودشت است.
او ضمن یادآوری اینکه حجم آب قابل برداشت سد درودزن در سال 1401 برابر
با 263 میلیون متر مکعب و در سال 1400 برابر با 198 بوده است، گفت: از حجم
114 میلیون مترمکعبی سد ملاصدرا در سال 1401 برابر با 60 درصد (معادل 68
میلیون متر مکعب) قابل انتقال به سد درودزن و در نتیجه حجم آب قابل برداشت
سد درودزن در فروردین 1401 برابر با 331 میلیون متر مکعب است.
مختاری همچنین گفت: از حجم 145 میلیون متر مکعب آب سد ملاصدرا در سال
1400 برابر با 145 میلیون متر مکعب بوده که با افزوده شدن 60 درصد آن (87
میلون متر مکعب) به آب قابل برداشت سد درودزن، کل حجم آب قابل برداشت سد
درودزن در سال 1400 برابر با 292 میلیون متر مکعب بوده است. به این ترتیب
سد درودزن نسبت به سال پیش، برابر با 39 میلیون متر مکعب آب بیشتری قابل
دسترس و برداشت داشته است که مقادیر آب زیادی نیست.
این کارشناس مدیریت آب، کشاورزی و منابع طبیعی با بیان اینکه از دیدگاه
تحلیلی، چگونگی تخصیص منابع آب سدهای استان مهم است، خاطرنشان کرد: به نظر
میرسد انحرافی که در حقابهها پدید میآید به مرور دامنه منازعات آب
را افزون خواهد کرد.
مختاری با بیان اینکه توسعه بیرویه کلانشهر شیراز و هدفگذاری این شهر
برای یک کلانشهر 5 تا 7 میلیون نفری برای یک زیست پایدار ابدا مناسب نیست،
گفت: تخصیص حدود 60 میلیون متر مکعب آب در فاز دوم از سد درودزن به شهر
شیراز افزون بر 50 میلیون متر مکعب پیشین از سد درودزن به این شهر، تخصیص
نزدیک به 20 میلیون متر مکعب آب به صنایع فولاد خرامه، تخصیص پساب شهر
شیراز به فولاد کوار، به طور تدریجی یک بینظمی فراگیری در مدیریت منابع آب
پدید آورده که به طور عمده از سدسازیهای بدون مطالعه ناشی شده است و
سرانجامی جز فروپاشی جغرافیایی برای استان فارس ندارد.
او با بیان اینکه، تامین آب شیراز با این شیوه، زمینه توسعه بی رویه این
کلانشهر به ویژه در ارتفاعات دراک و توسعه باغشهرها در شهرک صدرا را فراهم
خواهد کرد، گفت: برای نمونه دیگر، بخش قابل توجهی از گندم مرغوب استان
فارس با سرریز سیلابهای سالیانه و آرام گرفتن تدریجی منابع آب سطحی
رودخانه کُر با کمک 12 بند سنتی هزاره در جلگه حاصلخیز کربال بود، تولید
میشد.
مختاری ادامه داد: حذف تدریجی حقابه کربال که به دنبال ساخت سدهای
درودزن، ملاصدرا و سیوند پدید آمد، ضمن مغایرت شدید ساخت این سدها با عدالت
اجتماعی، عملا مواد قانون توزیع عادلانه آب را تا مرز بیعدالتی خنثی کرد
و سرانجام آن، پرهیز از کشت 50 هزار هکتار اراضی مرغوب و مسطح جلگه سرسبز
کربال و ناچارشدن برای تامین گندم و پدیدآوردن بحران آب زیرزمینی در سایر
دشتهای استان بوده است.
این کارشناس مدیریت آب گفت: همین برداشت غیرحقوقی و غیرشرعی از
حقابهها، برای سد سلمان فارسی نیز کلید خورده است. پروژههای خطرناک
انتقال آب، ادامه همان شیوههای خام مدیریتیست؛ بهتر است در قالب
طرحهای تعادلبخشی منابع آب زیرزمینی به ویژه استقرار مدیریت مشارکتی
منابع آب زیرزمینی، بخشی از این منابع را نجات دهیم و اندکی پایداری به
منابع آب استان بازگردانیم.